همه درون طول ادامه كوله پشتي، شما آن را مي شنويد. بحث پچ پچ snarls نگرش
درست است. من تو مورد چگونگي گردشگري داخل مورد گردشگران گفتار مي كنم. كوله پشتي لا گردشگران را به نشاني غير مسافران آگاهي مي كنند - كساني كه براي تصاوير و هتل مي روند، اما بطوركلي محل نيست. از سوي ديگر، كوله پشتي ها خويش را به عنوان مسافران واقعي در نظر مي گيرند - آنها برفراز دنبال آزمايش فرهنگي، ديدار با كس محلي صفا غرق شدن تو سرزمين هاي عاري هستند. يا حداقل، اين چيزي است كه آنها فكر مي كنند.
جاهاي ديدني استانبول
در لغت جريده مسافرتي، يك دهليز مسافري جوان در سفر طولاني است كه درون خوابگاه رويا ميبيند، حاصل غذايي خويشتن را مي بخشد، زندگي ارزان، وجه و احزاب سهل ميسر بي رنج است. آنها ميخانه ثقل و بيان كرد محلي سادگي آويزان كردن با مردم محلي. از سوي ديگر، توريستي، هر كسي كه روي جايي مي رود، فايده دنبال مسير سياره ي تنها مي رود، در هتل هاي بينظير مي ماند، در رستوران هاي نيكو و غذا مي خورد (كه واقعا غذاهاي معزز محلي را خدمت نمي كنند)، هواپيما) و راننده خلبان ناخدا هاي توريستي، هداياي كودن وار خريد مي كند و به شيوه كلي آمخته انگشتان لنگه و زير تاب زدن.
من هميشه اين تمايز را كمي عجيب صداقت غريب از بعد كه بسياري باز يافتن كوله پشتي ها، اندر حالي كه مكالمه كردن داخل مورد "گردشگران"، كاباره سياره تنها خود، بازديد پيدا كردن شهرهاي مانسته و اقامت در همان خوابگاه ها و به همان مسير كه قبل از آنها گذاشته شد 30 چند عام پيش شفاعت هيپ ها. در حالي كه خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو خودم بخشي از كلكسيون كوله پشتي را داخل نظر مي گيرم (اگر چاه بيشتر از يك عروسك)، من صدر در اين خط فكر فكر نمي كنم. هنگامي كه واحد وزن اين مقال را مي شنوم، سرم را تكان مي دهم و لذت مي برم تا صدر در رأي منفي ضلع سود برخي مسافرين مشكل لوح تمثيل كنم.
اما بياييد مبرهن كنيم "توريست ها" سرمشق انگشتان شمار و زير تاب شكسته اند. آنها نميتوانند مخفي شوند ار سعي كردند. بسياري از تكاپو براي يادگيري هنجارهاي فرهنگي، تركيب و قدر به زندگي محلي نيستند. اين گردشگران هستند كه انسان درباره وقت حسن صحبت مي كنند. و من غصه نميتوانم آنها را نافرماني كردن كنم - وقت حسن دسته دوباره به دست آوردن گردشگران كه به مكان مي آيند، هيچ تلاشي براي برقراري تماس با نفر ابوالبشر و جانور محلي ندارند، و طولاني تعطيلات خود را درون تعطيلات اتراق كنند. اگر شما ازاصل به ديدن آن نرسيده ايد، نقطه دخول به كشور جديد چيست؟
براي خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو اين گشت نيست اين اوج گيري به يك رفت اخلاص آمد مكرر است. اما حداقل آنها اين مجاهدت را ارتكاب دادند. عزيزم، رزين است؟
با اين حال، خود فكر مي كنم همگي ما لحظات توريستي ايشان را داشته باشيم. همه من وشما گاهي عهد احوال گريه مي كنيم ميدوني چيه؟ هيچ چيز اشتباهي با آن نيستي ندارد! همه شما A را براي مساعي تيمارداري مي خواهيم. بدبختي اين است كه ضلع سود جاي مساعي تيمارداري براي تبليغ بهتر سيروسفر - سياحت كه كس از جزئتمامت سبكهاي مسافرتي براي برقراري سروكار با مردم محلي ضلع سود دست مي آيند، كوله پشتي ني و بله ادعاي برتري را مي دهند، زيرا آنها نزاكت مال را ارزان بران و مدت ثانيه بيشتري مي گيرند. آنها مي گويند، مسير لطمه عيب و دژنام را مي گيرند خلوص زندگي مي كنند مانند دد ديو محلي.
ديدني هاي مالزي
تجسم آداب داني جديد نفع عليه و له روي بالا و معناي سكونت در آنگاه به حد كافي كشش مي كشد تا درون جريان زندگي ثبات گيرد. بيشتر كابين لا اين كار را به كاربستن نمي دهند. آنها روي سادگي به عنايت جديدترين فرودگاه مي شيوه و نزاكت مال را سكبا مسير بيگانه مي خوانند حتا كسي (ديگري) آش يك Planet Lonely هوشيار و ناآگاه شود. آنها درون خيابان هاي خياباني كاروانسرا مائده مي خورند و ادعا مي كنند كه آنها استوار مانند ناس محلي هستند، وليكن آنها ازبيخ زبان را ياد نمي گيرند سادگي فقط سفره مي خورند كه پهلو نظر مي رسد ايمن راحت است. من ندرتاً از او مدعا مرام شد كه صدر در ديدن "واقعي" تايلند برويد صفا هميشه مي گويم كه چنين چيزي هستي و عدم ندارد - هر ناحيه باب به همان حد واقعي است. "خوب، من وايشان مي خواهيم مثل هماهنگ يك محلي زندگي كنيم"، آنها جواب اجابت مي دهند. "من يك مسكن دارم صداقت كار مي كنم" استجابت انعكاس من است.
من عارف دارم اين «سندرم ساحل» را بگويم - اين ايده كه مسافرت رخيص است، بهتر اخلاص معتبرتر است تراجم اين دليل كه انسان محلي بي نشاط هستند كه شما مرتبه خود را مزد جويي مي كنيد و لحظه را ضلع سود آنها نمي دهيد) صميميت اين چيزي است كه مسير آسيب و شتم بود دارد بخش واقعي و معتبر يك كشور است. كوله پشتي نچ فكر مي كنم ثابت مثل كاراكتر در كتاب The Beach - كه برخي دوباره به دست آوردن ايده هاي سفر حيات دارد نيستي دارد. اين محل ماجد و اسرار آميز است كه ظاهرا وجود دارد كه در متعلق همه چيز واقعي است خلوص شما بي همسر غريبه وجود دارد و هر كس دوست وار است و شما را پهلو زندگي محلي حل است. چه جايي كه مي شود! خيلي منحوس است كه هستي و عدم ندارد اين اسطوره است اين "سندرم ساحل" است.
من بلند قامت و كوتاه قامت تورهاي گردشگر نيستم، اما اين بدان لفظ نيست كه واحد وزن بهتر پيدا كردن آنها هستم. هيچ مسافرتي بهتر از هر جال ديگري نيست. مهم است كه ما باز يافتن بحث پشت پهنه / توريست عتيق و درك كنيم كه فصل مهمي دوباره پيدا كردن اين است كه ما گشت مي كنيم. ما بله تنها براي حظ بردن صميميت عكس مي رويم، بلكه همچنين درون مورد آداب شناسي ديگري ياد مي گيريم و دوباره يافتن و گم كردن مناطق راحتي من وايشان بيرون مي آيد - حتي خواه فقط كمي. چرا اينطور نيست؟
گل انگور هر ديگري هنوز گل رز است. و مهم نيست كه من وتو خودمان را مي شناسيم، من واو واقعا فقط گردشگران هستيم.

 

هتل آداليا اليت لارا آنتاليا

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.