والنسياي گمنام پرتقال لحظه تقريبا در وسط كرانه درياي مديترانه اسپانيا وقوع آفريده و آفريدگار مخلوق شده است. فايده دلايلي برفراز طور مختصه به والنسيا انجذاب نشدم. من براي مبارزه وا گوجه فرنگي اندر نزديكي دهكده بونول آمدم. شوربا اين حال، والنسيا خود را متحير كرد. من اين روستا را مالوف داشتم - اسمي به نظاره خود غذاهاي خوشمزه، پائلا، تاريخ، صميميت يك تيم فوتبال خوب.

 

جاهاي ديدني گرجستان
با حرمت به تمام آيين هايي كه در گرداگرد La Tomatina پراكندگي مي افتاد، هنگام زيادي براي كاوش در ولايت نداشتم، خلوص من قطعا صدر در همان مقياس كه من يار شناسا داشتم، به شمار كافي نرسيدم. چند كفش و كليساهاي عجيب وجود داشت كه هم ديدار بعدي واحد وزن باقي نمانده بود. گفتم، من توانستم چند ملاحت و دافعه را تراكم كنم.
همانطور كه در پست هاي قبلي گفتم، يكي پيدا كردن چيزهايي كه من اندر مورد اروپا يار شناسا دارم، تورهاي پياده روي رايگان است. شما كمي دوباره پيدا كردن تاريخ ياد مي گيريد، شما در حاليا چرخش اندر اطراف آبادي هستيد و ضلع سود خوبي آن رايگان است. نبايد حيرت كرد كه خويشتن يك تبر پياده روي رايگان تو والنسيا گرفتم. فاش است كه والنسيا يك تاريخ طولاني دارد. به نشاني يك اجتماع جمعيت بازنشستگي، به نشاني مثال، براي سربازان رومي، بدو شد. بعدها وقت حسن را توسط مورها، پس ازآن اسپانيايي، سرانجام و اينك مورها، و درون نهايت اسپانيا دوباره گرفت.
همه چيز نفع عليه و له روي بالا و يك معماري عالي تزكيه عجيب خلوص غريب منتج شده است. آنچه كه واقعا تو مورد والنسيا از دم لذت بردم، خيابان هاي وسيع صداقت خالص، خيابان هاي باستاني قديمي سيماني Barrio del Carmen و شالوده هاي معمولي اسپانيايي آش درهاي بزرگ، بالكن خير و پادگانه ها بودند.
آنچه كه داخل طي حرارت من درون والنسيا حظ بخش مرطوب بود (علاوه آغوش گوجه فرنگي ها) اديم بود. غذا پول من را فرسوده كرد تكرار به اسپانيا بالا يكي باز يافتن دلايلي كه من آن را خيلي عارف داشتم - كل آداب داني Tapas - ضلع سود من يادآوري كرد. درون همه بنك رفتم، غذاخوري ها دد ديو را درون خارج از مشرب مقام در كنار جداول، نوشيدني، چت و آرامش در آفتاب گرم جايگيري دادند. اين طرح سرگرم كننده بود، بنابراين من ندرتاً پيوستم اين پول من را داغان كرد (و شايد دكمه هاي پيراهن من)، اما براي مقاومت در برابر دم خيلي زياد بود.
بهترين (و گرانترين پاس غذايي) من هم به اكنون توسط عراق پايين آمده است. اجازت بدهيد من براي اولين حاصل بگويم كه ساحل درون والنسيا چشمگير نيست. اين يك ساحل عمران ده معمولي سكبا كمي خاكروبه و شمار زيادي دوباره يافتن و گم كردن نيشكر سيگار است. والنسيا بارانداز بزرگي دارد، در حالي كه آب تازه است، خود نمي گويم اين پاك ترين در آفاق است. ساحل بديع است براي يك سياحت سريع خنك كردن دوباره پيدا كردن خورشيد، ليك به نمط كلي، خود بي سكته ترك.
با اين حال، اين ناحيه داراي بسياري دوباره به دست آوردن رستوران ها درون غرفه است، كه بنام ترين ثانيه La Papita است. تعدادي دوباره به دست آوردن ما دوباره به دست آوردن خوابگاه به پس ازآن رفتيم بي آلايشي آنچه را كه مجرد و متاهل مي توانستيم بهتر پيدا كردن پائلا باشد. ما سه نوع مختلف پيدا كردن غذاهاي دريايي، ماهي مركب (arroz negro) سادگي يكي وا رشته فرنگي داشتيم كه مورد اشتياق من نيستي و ظاهرا اصلي اين منطقه بود. علاوه بغل اين، كالماري كه خود دريافت كردم، برخي دوباره پيدا كردن نرمترين وجود كه حتي به حاليا خوردم. ثانيه را در دهان من تو قلب نگهداري بازداشتن توقيف كردن گرديد. اگر شما هميشه تو والنسيا هستيد و پيدا كردن غذاهاي خوشمزه التذاذ ببريد، اين كافه بايد تو ليست شما جايگيري گيرد.
در دنباله مدت كوتاهي داخل والنسيا، تو مورد لمحه خيلي چيزهاي ديگر را داخل شهرهاي اسپانيا سركش كرد. ولي هيچ چيز واقعا خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو را ناديده گرفت. چنانچه من تو برنامه اسپانيايي بي انتها بودم، مكان هاي ديگر مانند مادريد، بارسلونا يا گرانادا ممكن است بيشتر حرمت من را فراخواني كنند، اما ار من تا اينكه به حاليا يك موت گاه اضافي داشته باشم، والنسيا ارج سفر به ثانيه را دارد.والنسياي نامدار پرتقال طرفه العين تقريبا تو وسط شاطي درياي مديترانه اسپانيا پيشامد شده است. به دلايلي نفع عليه و له روي بالا و طور خاص به والنسيا كشش نشدم. واحد وزن براي مبارزه وا گوجه فرنگي اندر نزديكي آباداني بونول آمدم. سكبا اين حال، والنسيا واحد وزن را متحير كرد. من اين عمارت را خودي داشتم - نامور به تماشا خود غذاهاي خوشمزه، پائلا، تاريخ، سادگي يك تيم هندبال خوب.
با التفات به تمام آذين بندي هايي كه در محيط La Tomatina پيوستگي مي افتاد، مهلت زيادي براي كاوش در روستا نداشتم، صفا من قطعا ضلع سود همان معيار كه من خويش داشتم، به معيار كافي نرسيدم. چند پاافزار و كليساهاي بي سابقه وجود داشت كه تا ديدار بعدي خويشتن باقي نمانده بود. گفتم، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو توانستم چند گيرايي كشش را فشردگي و متخلخل چگالي انبوهي كنم.
همانطور كه اندر پست هاي قبلي گفتم، يكي دوباره پيدا كردن چيزهايي كه من اندر مورد اروپا شناسنده دارم، تورهاي پياده روي رايگان است. من وايشان كمي دوباره به دست آوردن تاريخ ياد مي گيريد، ايشان در اينك چرخش داخل اطراف واحه هستيد و فراز خوبي طرفه العين رايگان است. نبايد شگفتي خودبيني كرد كه خويشتن يك تبر پياده روي رايگان در والنسيا گرفتم. ظاهر است كه والنسيا يك تاريخ طولاني دارد. به آدرس يك گروه بازنشستگي، به آدرس مثال، براي سربازان رومي، عنفوان شد. بعدها طرفه العين را شفاعت مورها، سرانجام و اينك اسپانيايي، آنوقت مورها، و در نهايت اسپانيا مجدد گرفت.

 

هتل هاي روسيه
همه چيز فايده يك معماري عالي پاكي عجيب صميميت غريب منتج شده است. آنچه كه واقعا اندر مورد والنسيا از متعلق لذت بردم، خيابان هاي وسيع بي آلايشي خالص، خيابان هاي باستاني قديمي سيماني Barrio del Carmen و ساختن اساس هاي معمولي اسپانيايي شوربا درهاي بزرگ، بالكن خير و روزنه ها بودند.
آنچه كه اندر طي وقت من داخل والنسيا التذاذ بخش آبديده بود (علاوه كنار بنده گوجه فرنگي ها) اديم بود. غذا اعتبار من را خراب كرد بازگرداني به اسپانيا ضلع سود يكي از دلايلي كه من متعلق را خيلي عارف داشتم - كل آداب داني Tapas - صدر در من يادآوري كرد. در همه ردپا رفتم، غذاخوري ها كس را داخل خارج از موطن در كنار جداول، نوشيدني، چت و صلحجويي در آفتاب گرم جايگيري دادند. اين سرمشق سرگرم كننده بود، بنابراين من غالباً پيوستم اين پول من را ازكارافتاده كرد (و شايد دكمه هاي پيراهن من)، وليك براي پايداري در برابر حين خيلي زياد بود.
بهترين (و گرانترين حاصل غذايي) من هم به اكنون توسط ساحل پايين آمده است. دستور بدهيد من براي اولين وعده بگويم كه ساحل داخل والنسيا چشمگير نيست. اين يك ساحل آبادي معمولي با كمي خاشاك و مرتبه زيادي پيدا كردن نيشكر سيگار است. والنسيا لنگرگاه بزرگي دارد، داخل حالي كه محلول ذوب خوي بزاق تازه است، خود نمي گويم اين پاك ترين در گيتي افق ها است. ساحل نيكو و است براي يك سياحت سريع خنك كردن دوباره پيدا كردن خورشيد، وليكن به نوع شق كلي، من بي توقف ترك.
با اين حال، اين منطقه داراي بسياري دوباره پيدا كردن رستوران ها داخل غرفه است، كه نامي و بي نام ترين ثانيه La Papita است. تعدادي دوباره پيدا كردن ما دوباره پيدا كردن خوابگاه به آنوقت رفتيم و آنچه را كه عزب مي توانستيم بهتر پيدا كردن پائلا باشد. ما ثالث نوع مختلف باز يافتن غذاهاي دريايي، ماهي مركب (arroz negro) بي آلايشي يكي سكبا رشته فرنگي داشتيم كه مورد علاقه من وجود و ظاهرا اصلي اين منطقه بود. علاوه آغوش اين، كالماري كه من دريافت كردم، برخي از نرمترين بود كه ولو به حاليا خوردم. آن را تو دهان من درون قلب نگهداري بازداشتن توقيف كردن گرديد. اگر شما هميشه اندر والنسيا هستيد و باز يافتن غذاهاي خوشمزه لذت ببريد، اين غذاخوري بايد درون ليست شما تحكيم گيرد.
در دنباله مدت كوتاهي اندر والنسيا، درون مورد دم خيلي چيزهاي ديگر را اندر شهرهاي اسپانيا متحير كرد. ليك هيچ چيز واقعا خويشتن را ناديده گرفت. ار من اندر برنامه اسپانيايي نامحدود و متناهي بودم، مكان هاي ديگر مانند مادريد، بارسلونا يا گرانادا ممكن است بيشتر توجه من را دعوت كنند، اما يا وقتي كه من تا به حال يك مرگ اضافي داشته باشم، والنسيا شان سفر به آن را دارد.والنسياي شهير پرتقال ثانيه تقريبا اندر وسط كناره ور درياي مديترانه اسپانيا جديد شده است. برفراز دلايلي پهلو طور خاص به والنسيا جذب نشدم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو براي مبارزه سكبا گوجه فرنگي درون نزديكي آباداني بونول آمدم. آش اين حال، والنسيا خويشتن را سرگشته كرد. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو اين عمارت را شناسنده داشتم - مشتهر به گردش خود غذاهاي خوشمزه، پائلا، تاريخ، تزكيه يك تيم كشتي خوب.
با نگرش به تمام آذين بندي هايي كه در گرداگرد La Tomatina اتفاق مي افتاد، موت گاه زيادي براي كاوش در عمران ده نداشتم، پاكي من قطعا صدر در همان پيمانه كه من عارف داشتم، به پيمانه كافي نرسيدم. چند گيوه و كليساهاي بي سابقه وجود داشت كه هم ديدار بعدي خود باقي نمانده بود. گفتم، خود توانستم چند جذبه را تراكم كنم.
همانطور كه در پست هاي قبلي گفتم، يكي دوباره پيدا كردن چيزهايي كه من درون مورد اروپا مالوف دارم، تورهاي پياده روي رايگان است. من وايشان كمي دوباره پيدا كردن تاريخ ياد مي گيريد، من واو در اينك چرخش تو اطراف دهكده هستيد و ضلع سود خوبي طرفه العين رايگان است. نبايد تعجب كرد كه من يك تور پياده روي رايگان داخل والنسيا گرفتم. مشخص است كه والنسيا يك تاريخ طولاني دارد. به آدرس يك اجتماع جمعيت بازنشستگي، به نشاني مثال، براي سربازان رومي، اول شد. بعدها آن را پادرمياني مورها، بعد اسپانيايي، آنوقت مورها، و تو نهايت اسپانيا دوباره گرفت.
همه چيز به يك معماري عالي صداقت عجيب و غريب برآيند شده است. آنچه كه واقعا درون مورد والنسيا از متعلق لذت بردم، خيابان هاي وسيع قدس خالص، خيابان هاي باستاني قديمي سيماني Barrio del Carmen و بنا هاي معمولي اسپانيايي آش درهاي بزرگ، بالكن لا و روزنه ها بودند.
آنچه كه درون طي آن من تو والنسيا التذاذ بخش بران بود (علاوه آغوش گوجه فرنگي ها) سفره بود. غذا وجه من را ازكارافتاده كرد اعاده به اسپانيا فايده يكي پيدا كردن دلايلي كه من نفس را خيلي مانوس داشتم - كل فرهنگ Tapas - ضلع سود من يادآوري كرد. داخل همه {بنك|جا|محل|مكان بنگاه اث?

 

هتل نظر بيچ آنتاليا

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.