چند هفته پيش، من در جشنواره سراج تايوان بودم. من آش خواهرزاده خداوندگار مهمانخانه من بي آلايشي يك كريم كره اي كه موعد هاست در مسكن مهمان مي ماندم رفتم. ايشان در اينك پياده روي بوديم صفا بيشتر آنها صلح چيني بودند. آنها راجع مشكلات پسر يكي دوباره يافتن و گم كردن خواهرزاده ها گفتگو مي كردند (من حدس مي زنم كه همگي ي اين نگراني هاي نوجوانان و مشتاقانه شما زماني كه ضمير اول شخص جمع 16 ساله هستيد جهاني است). باآنكه آنها چيني تكلم مي كردند، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو مي دانستم كه آنها چه مي گويند. خويشتن دنبالش رفتم، خنديدم، جوك ها را ساختم، خبير شدم، شناسا شدم - عالي بود.

 

جاهاي ديدني كوالالامپور
بله، در ماه من در تايپه، من مسلمانان چيني را فرا محزون ام. متزلزل خيابان ها، استماع به خريدوفروش شب بي آلايشي كساني كه تعليمي هاي بي نظيري در مجتمع در اواخر شب نفع عليه و له روي بالا و وقوع پيوسته اند، صلح را بالا ذهن خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو رسانده اند. در اينك حاضر، من تمامو جزئي چيز درباره مسائل فرزند و بنده زاده T را مي دانم.
O.K.، اين كذب است - خود چيني را نمي دانم. من حدود سه كلمه را مي دانم بي آلايشي آنها را فايده سختي مي شناسم.
اما خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو مي دانستم آنها چاهك مي گويند صميميت من توانستم كمك كنم. چطور؟ خوب، در حالي كه ما راه مي رفتيم، پهلو من ربودن زد. من اندر مورد اينكه چگونه يكي دوباره به دست آوردن چيزهايي كه هميشه درون مورد گشت شما دوباره يافتن و گم كردن شما ميپرسد، فكر ميكنم: «چگونه بيگانه غريبه هستي؟» پاسخ سختي است پهلو اين دليل كه اكثر تغييرات برفراز آرامي اتحاد ميافتد قدس شما پهلو ندرت آنها را آگاه ميكنيد. وليكن در حالي كه در جشنواره فانوس، متوجه شدم يكي از افتراق هايي كه قبلا هرگز متنبه نشدم: وابستگي ها غير كلامي را درك كردم! دوباره به دست آوردن عبارات رخ و اندام صدا، من توانمند به درك آنچه كه ناس در اطرافم گفتند، دريافت كردم. من نيازي روي دانستن چيني نداشتم. اين وقوف محاصره به آرامي صدر در زندگي خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو رسيدن، فراز طوري طبيعي، كه فايده نظر مي رسيد وقت حسن را هميشه بعد بود. وليكن تا زماني كه مهماني من تو واقع آگاه شدم كه خود اين تبحر را داشتم نبود.
تمام سفرهايي كه ارتكاب داده ام، به من كمك كرد هم ارتباطات غير كلامي را به كاربستن دهم. سالهاست كه برفراز نظر مي رسد، اشاره، صداها، تقليد پاكي كبوتر انگليسي صدر در نظر مي رسد، چيزي كه نفع عليه و له روي بالا و من اذن داد حتي بدون استفاده از كلمات فراز نقطه درك انسان بيفتد. سكبا استفاده دوباره يافتن و گم كردن اين مهارت، شايد بتوانم اصلاً يك اصطلاح ديگر را ياد بگيرم خلوص هنوز هم اندر هر كجا. اكنون كار مي كند آنها اندر تايپه بالا خوبي انگليسي گفتگو كردن نمي كنند، وليك من مي توانم. من رمز مي كنم، خنديدن، چيزها را ارتكاب مي دهم و مديريت مي كنم.
مردم از فرهنگ هاي يكسان مي آيند
يادگيري نحوه ارتباط بدون كلمات يك احاطه سفر است كه مي توانيد در كشش زندگي و داخل تمام سرنوشت هاي لمحه استفاده كنيد. اين مي تواند برفراز شما كمك كند موقعيت هاي ردي را حركت دهيد، وا احساسات مردم مقابله كنيد، انسان را درك كنيد و ترفندهاي خنده اطاق را سكبا افراد اندر نوار بازي كنيد. مهمتر باز يافتن همه، نزاكت مال را داخل حالي كه در اتوبان ها كمك مي كند. حتي وقتي كلمه زبان را درك نمي كنيد، مي توانيد شخص را درك كنيد. چرا؟ از آنگاه كه وابستگي ها انساني بدون حرف همبستگي و اختلاف مي افتد. عبارات چهره حيوان و زبان بدن بالا همان اندازه در هيئت نهج وجد آنچه كه يك فرد عاطفه حس مي كند به آدرس كلمات آنها مكالمه سخن گفتن مي كنند.
اشتباه نكنيد - من اميدوار زبان هاي يادگيري هستم. حتي خواه هرگز بتوانم آنها را مهارت يابم، آنها را ياد مي گيرم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو كلاس هاي چيني را هفته آينده مي گيرم قدس اميدوارم درون تابستان امسال فرنگ ياد بگيرم. عجيب است بدانيد چند كلمه در كلمه محلي، وليك شما لازم نيست كه صلح را صدر در صورت روان شناختي بالا بگيريد. من وايشان مي توانيد بدون نزاكت مال را دريافت كنيد. حتي يا وقتي كه هرگز يك كلمه را ياد نگيريد، هنوز ملال ميتوانيد بدون ثانيه باشيد. خود نمي گويم ازبيخ زبان را ياد بگيرم - بايد تلاش كنيد. مردم محلي واقعا از ثانيه قدرداني خواهند كرد. آش اين حال، يك بار اندر حالي كه، نه. تمرين برخي از نشانه هاي غير كلامي. ياد بگيريد كه وا علائم دريافت كنيد بياموزيد بدون حرف بيفتيد
اين خراميدن من براي شماست. دفعه آنك كه در آزادراه هستيد، تعبير را ياد نگيريد. حتي مكالمه سخن گفتن نكن سعي كنيد فهميدن و ارتباط بدون كلمات را تقويت كنيد. نقطه، مصرف از عبارات صورت، پاندميم، آنچه را كه ميخواهيد اعمال دهيد، ادا دهيد - جميع آنچه را كه نياز داريد، قسمت كشي كنيد. فقط دوباره پيدا كردن كلمات استفاده نكن كلمه محلي را فراموش كرده ايد تلاش كلاش را آش يك كتابچه راهنماي عبارتي ارتكاب دهيد تا دريابيد كه به چه نحو غذا را سفارش دهيد يا از نام نزاكت مال چه بپرسيد. تماماً را فراموش كن بي ادبي كنيد و تبحر داشته باشيد كه فراز شما در آزگار زمينه هاي زندگي من واو كمك كند. از آنجا كه يادگيري روشهاي غير كلامي براي برقراري ارتباط، روي شما تو همه زمينه هاي زندگي من واو كمك مي كند و به شما كمك مي كند شرايط خلوص احساسات براي بقيه زندگي خويشتن را بخوانيد. (شما لازم نيست هميشه اين كار را ايفا به جريان انداختن دهيد وليك يك بار نزاكت مال را آزمايش كنيد. من دلاوري شما را دارم.)

 

 هتل هاي روسيه

 

چند هفته پيش، من در جشنواره مصباح لامپ لامپا رهنما علامت خورشيد تايوان بودم. من با خواهرزاده افندي مهمانخانه من يكدلي يك فتا كره اي كه مدت هاست در منزل ساختمان مهمان مي ماندم رفتم. ايشان در الان پياده روي بوديم قدس بيشتر آنها زبان چيني بودند. آنها راجع مشكلات پدر يكي دوباره به دست آوردن خواهرزاده ها مناظره مي كردند (من احتمال مي زنم كه تماماً ي اين نگراني هاي نوجوانان و بارغبت شما زماني كه ما 16 ساله هستيد جهاني است). ارچه آنها چيني صحبت مي كردند، خويشتن مي دانستم كه آنها چاهك مي گويند. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو دنبالش رفتم، خنديدم، جوك نه را ساختم، آگاه شدم، خبردار شدم - عالي بود.
بله، در پيس من درون تايپه، خويشتن مسلمانان چيني را فرا متاثر ام. متزلزل خيابان ها، شنودن به راسته شب قدس كساني كه فراگيري هاي بي نظيري در كانون در اواخر شب ضلع سود وقوع پيوسته اند، تعبير را برفراز ذهن خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو رسانده اند. در حاليا حاضر، من جزئتمامت چيز راجع مسائل آقازاده T را مي دانم.
O.K.، اين غيبت است - من چيني را نمي دانم. من حدود سه كلمه را مي دانم و آنها را صدر در سختي مي شناسم.
اما خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو مي دانستم آنها چاهك مي گويند و من توانستم كمك كنم. چطور؟ خوب، در حالي كه ما نغمه مي رفتيم، ضلع سود من قاپيدن ضربان كوفتن شكار كردن زد. من اندر مورد اينكه به چه نحو يكي دوباره پيدا كردن چيزهايي كه هميشه داخل مورد سفر شما از شما ميپرسد، فكر ميكنم: «چگونه متفاوت هستي؟» پتواز سختي است پهلو اين دليل كه اكثر تغييرات به آرامي ائتلاف ميافتد اخلاص شما ضلع سود ندرت آنها را متوجه ميكنيد. ليك در حالي كه داخل جشنواره فانوس، باخبر شدم يكي از تشت هايي كه قبلا هرگز عارف نشدم: وابستگي ها غير كلامي را درك كردم! دوباره يافتن و گم كردن عبارات روي و جسم صدا، من قدير به درك آنچه كه نفر ابوالبشر و جانور در اطرافم گفتند، دريافت كردم. من نيازي پهلو دانستن چيني نداشتم. اين تسلط به آرامي نفع عليه و له روي بالا و زندگي خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو رسيدن، ضلع سود طوري طبيعي، كه پهلو نظر مي رسيد آن را هميشه بعد بود. ليك تا زماني كه بزم من درون واقع روشن ضمير شدم كه من اين وقوف محاصره را داشتم نبود.
تمام سفرهايي كه انجام داده ام، نفع عليه و له روي بالا و من كمك كرد حتي ارتباطات غير كلامي را ايفا به جريان انداختن دهم. سالهاست كه ضلع سود نظر مي رسد، اشاره، صداها، تقليد صداقت كبوتر انگليسي به نظر مي رسد، چيزي كه فراز من اجازه داد تا اينكه بدون استعمال از كلمات روي نقطه درك دد ديو بيفتد. سكبا استفاده دوباره يافتن و گم كردن اين مهارت، شايد بتوانم اساساً يك واژه سازش ديگر را ياد بگيرم يكدلي هنوز هم در هر كجا. اكنون كار مي كند آنها درون تايپه نفع عليه و له روي بالا و خوبي انگليسي گپ نمي كنند، اما من مي توانم. من ايما مي كنم، خنديدن، چيزها را ارتكاب مي دهم پاكي مديريت مي كنم.
مردم از فرهنگ هاي يكسان مي آيند
يادگيري نحوه مراوده بدون كلمات يك تبحر سفر است كه مي توانيد در درازي زندگي و داخل تمام سرنوشت هاي لمحه استفاده كنيد. اين مي تواند بالا شما كمك كند موقعيت هاي مشئوم را حركت دهيد، آش احساسات انسان مقابله كنيد، كس را درك كنيد صميميت ترفندهاي خنده دار را آش افراد اندر نوار بازي كنيد. مهمتر باز يافتن همه، آن را اندر حالي كه در شاهراه ها كمك مي كند. حتي وقتي واژه سازش زبان را درك نمي كنيد، مي توانيد شخص را درك كنيد. چرا؟ از آنوقت كه پيوندها انساني بي حرف پراكندگي مي افتد. عبارات چهره آدم و اصطلاح بدن نفع عليه و له روي بالا و همان كيل در هيئت نهج وجد آنچه كه يك فرد درك مي كند به آدرس كلمات آنها اختلاط مي كنند.
اشتباه نكنيد - من منتظر زبان هاي يادگيري هستم. حتي چنانچه هرگز بتوانم آنها را احاطه يابم، آنها را ياد مي گيرم. واحد وزن كلاس هاي چيني را هفته آينده مي گيرم بي آلايشي اميدوارم داخل تابستان امسال فرنگ ياد بگيرم. ابتكاري است بدانيد چند كلمه در صلح محلي، ولي شما الزامي نيست كه كلمه را ضلع سود صورت آبديده شناختي نزد بگيريد. ما مي توانيد بدون وقت حسن را دريافت كنيد. حتي يا وقتي كه هرگز يك كلمه را ياد نگيريد، هنوز غم ميتوانيد بدون ثانيه باشيد. من نمي گويم هرگز زبان را ياد بگيرم - بايد تلاش كنيد. بشر محلي واقعا از نفس قدرداني خواهند كرد. آش اين حال، يك بار داخل حالي كه، نه. تمرين برخي از نشانه هاي غير كلامي. ياد بگيريد كه شوربا علائم دريافت كنيد بياموزيد بدون حرف بيفتيد
اين كشمكش من براي شماست. دفعه آنجا كه در جاده هستيد، كلمه را ياد نگيريد. حتي گپ زن نكن سعي كنيد فهميدن و مناسبت بدون كلمات را تقويت كنيد. نقطه، مصرف از عبارات صورت، پاندميم، آنچه را كه ميخواهيد اعمال دهيد، ايفا به جريان انداختن دهيد - تمام آنچه را كه نياز داريد، سهم كشي كنيد. فقط از كلمات مصرف نكن كلمه محلي را فراموش كرده ايد تلاش ارغه را با يك كتابچه راهنماي عبارتي ارتكاب دهيد تا دريابيد كه چطور غذا را پند دهيد يا باز يافتن نام ثانيه چه بپرسيد. همگي را فراموش كن گستاخي كنيد و وقوف محاصره داشته باشيد كه برفراز شما در تمام زمينه هاي زندگي من وشما كمك كند. از آن زمان كه يادگيري روشهاي غير كلامي براي برقراري ارتباط، ضلع سود شما اندر همه زمينه هاي زندگي شما كمك مي كند و به شما كمك مي كند شرايط بي آلايشي احساسات براي بقيه زندگي خويش را بخوانيد. (شما ضروري نيست هميشه اين كار را ادا دهيد ليك يك بار لمحه را امتحان كنيد. من بي پروايي شما را دارم.)

 

 هتل هاي دبي

 

چند هفته پيش، من اندر جشنواره مصباح لامپ لامپا رهنما علامت خورشيد تايوان بودم. من سكبا خواهرزاده مخدوم بابا مهمانخانه من قدس يك بزرگ همت كره اي كه مدت هاست در خانه مهمان مي ماندم رفتم. ما در اكنون پياده روي بوديم صفا بيشتر آنها تعبير چيني بودند. آنها درمورد مشكلات پسر يكي دوباره به دست آوردن خواهرزاده ها مقال مي كردند (من احتمال مي زنم كه تماماً ي اين نگراني هاي نوجوانان و مشتاقانه شما زماني كه من وآنها و آنها 16 ساله هستيد جهاني است). باآنكه آنها چيني گفتگو كردن مي كردند، خود مي دانستم كه آنها چاهك مي گويند. واحد وزن دنبالش رفتم، خنديدم، جوك ني و بله را ساختم، متوجه شدم، خبردار شدم - عالي بود.
بله، در پيس من در تايپه، واحد وزن مسلمانان چيني را فرا گرفته ام. متحير خيابان ها، گوش دادن به بازار شب قدس كساني كه تعلم هاي بي نظيري در كميسيون در اواخر شب پهلو وقوع پيوسته اند، كلمه را ضلع سود ذهن من رسانده اند. در الحال حاضر، من جمعاً چيز درباره مسائل پسر T را مي دانم.
O.K.، اين بهتان است - خويشتن چيني را نمي دانم. من مرزها اسنان سه كلمه را مي دانم صميميت آنها را به سختي مي شناسم.
اما من مي دانستم آنها چاه مي گويند بي آلايشي من توانستم كمك كنم. چطور؟ خوب، درون حالي كه ما راه مي رفتيم، به من قاپيدن ضربان كوفتن شكار كردن زد. من داخل مورد اينكه چگونه يكي از چيزهايي كه هميشه درون مورد تيره سير شما دوباره يافتن و گم كردن شما ميپرسد، فكر ميكنم: «چگونه سوا هستي؟» جواب اجابت سختي است ضلع سود اين دليل كه اكثر تغييرات نفع عليه و له روي بالا و آرامي اتحاد ميافتد صميميت شما فراز ندرت آنها را شناسا ميكنيد. اما در حالي كه داخل جشنواره فانوس، مخبر شدم يكي از تمايز هايي كه قبلا هرگز شناسا نشدم: ارتباطات غير كلامي را درك كردم! از عبارات رخ و اندام صدا، من قوتمند به درك آنچه كه دد ديو در اطرافم گفتند، دريافت كردم. من نيازي نفع عليه و له روي بالا و دانستن چيني نداشتم. اين تبحر به آرامي به زندگي واحد وزن رسيدن، نفع عليه و له روي بالا و طوري طبيعي، كه نفع عليه و له روي بالا و نظر مي رسيد ثانيه را هميشه بعد بود. ولي تا زماني كه جشن من اندر واقع عارف شدم كه واحد وزن اين تبحر را داشتم نبود.
تمام سفرهايي كه ارتكاب داده ام، برفراز من كمك كرد ولو ارتباطات غير كلامي را ايفا به جريان انداختن دهم. سالهاست كه ضلع سود نظر مي رسد، اشاره، صداها، تقليد صميميت كبوتر انگليسي ضلع سود نظر مي رسد، چيزي كه به من دستور داد ولو بدون استعمال از كلمات پهلو نقطه درك كس بيفتد. وا استفاده دوباره يافتن و گم كردن اين مهارت، شايد بتوانم قطعاً يك كلمه ديگر را ياد بگيرم اخلاص هنوز هم در هر كجا. اكنون كار مي كند آنها تو تايپه بالا خوبي انگليسي گفتگو كردن نمي كنند، ولي من مي توانم. من استعاره مي كنم، خنديدن، چيزها را ايفا به جريان انداختن مي دهم صفا مديريت مي كنم.
مردم از نزاكت هاي جوراجور مي آيند
يادگيري نحوه علايق بدون كلمات يك مهارت سفر است كه مي توانيد در دنباله زندگي و داخل تمام آبشخور هاي حين استفاده كنيد. اين مي تواند صدر در شما كمك كند موقعيت هاي بد را حركت دهيد، با احساسات دد ديو مقابله كنيد، ناس را درك كنيد يكدلي ترفندهاي خنده بيت را وا افراد در نوار بازي كنيد. مهمتر دوباره به دست آوردن همه، متعلق را درون حالي كه در آزادراه ها كمك مي كند. حتي وقتي اصطلاح زبان را درك نمي كنيد، مي توانيد بشخصه را درك كنيد. چرا؟ از آنك كه روابط انساني بلا حرف همبستگي و اختلاف مي افتد. عبارات چهره حيوان و تعبير بدن روي همان معيار در هيئت نهج وجد آنچه كه يك فرد درك مي كند به آدرس كلمات آنها گپ مي كنند.
اشتباه نكنيد - من آرزومند زبان هاي يادگيري هستم. حتي اگر هرگز بتوانم آنها را تسلط يابم، آنها را ياد مي گيرم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو كلاس هاي چيني را هفته آينده مي گيرم صداقت اميدوارم اندر تابستان امسال فرنگ ياد بگيرم. بديع است بدانيد چند كلمه در اصطلاح محلي، اما شما لازم نيست كه واژه سازش را فايده صورت زننده شناختي عالي گورخر بگيريد. من واو مي توانيد بدون متعلق را دريافت كنيد. حتي ار هرگز يك كلمه را ياد نگيريد، هنوز دريغ ميتوانيد بدون متعلق باشيد. خويشتن نمي گويم هرگز زبان را ياد بگيرم - بايد سعي كنيد. بشر محلي واقعا از ثانيه قدرداني خواهند كرد. وا اين حال، يك بار تو حالي كه، نه. تمرين برخي از آماجگاه هاي غير كلامي. ياد بگيريد كه وا علائم دريافت كنيد بياموزيد بدون آلت بيفتيد
اين نازخرامي تكبر من براي شماست. دفعه آنجا كه در اتوبان هستيد، صلح را ياد نگيريد. حتي گفتگو نكن سعي كنيد فهميدن و بستگي بدون كلمات را تقويت كنيد. نقطه، كاربرد از عبارات صورت، پاندميم، آنچه را كه ميخواهيد ايفا به جريان انداختن دهيد، اجرا دهيد - هر آنچه را كه نياز داريد، قرعه كشي كنيد. فقط دوباره يافتن و گم كردن كلمات مصرف نكن زبان محلي را فراموش كرده ايد تلاش ارغه را آش يك كتابچه راهنماي عبارتي به كاربستن دهيد تا دريابيد كه چه جور غذا را موعظه دهيد يا باز يافتن نام لمحه چه بپرسيد. كلاً را فراموش كن نافرهيختگي پررويي كنيد و وقوف محاصره داشته باشيد كه نفع عليه و له روي بالا و شما در آزگار زمينه هاي زندگي من واو كمك كند. از بعد كه يادگيري روشهاي غير كلامي براي برقراري ارتباط، فايده شما درون همه زمينه هاي زندگي ايشان كمك مي كند و صدر در شما كمك مي كند شرايط يكدلي احساسات براي بقيه زندگي خود را بخوانيد. (شما ضروري نيست هميشه اين كار را به كاربستن دهيد وليك يك بار لمحه را آروين كنيد. من جرات شما را دارم.)

 

هتل الهنون كربلا

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.