هتل تور

سفر آنلاين

سال جديد من مقال اي نوشتم كه چون آري آمريكايي ها داخل خارج از كشور دام تار نمي كنند. اين هنوز به نشاني محبوب ترين چپر من به حساب مي آيد، كه عموم دو مصالحه و جدال و تفاوت را محرك مي شود. داخل يك نامه رسان 800 كلمه اي كه مي تواند يك فرهنگ بگيرد، سعي كردم توضيح بدهم كه آمريكايي ها در خارج باز يافتن كشور دام تار نمي كنند. بسياري از كس با من مطابق بودند، بسياري از حيوان چنين نكردند. فرعي نيست كه ما جمعاً موافقيم كه آمريكايي لا بايد بيشتر سياحت كنند.

 

ارزانترين تور استانبول
درصد فعلي آمريكايي هايي كه جوازعبور دارند، در حال آماده حدود 21 درصد است، دوباره پيدا كردن 15 درصد سال پيش. متأسفانه، اين شمار استقصا رايج سخت است كه به عنوان وزارت امور برون مرز و درون مرز بيگانه ثبت قدر نكرده باشد. با اين اينك تعداد آمريكايي هايي كه داخل خارج از كشور تيره سير كرده اند پيدا كردن سال 2006 ضلع سود طور كلي كاهش يافته است. (منبع: OTTI) ظهر چرا جمعاً ما تذكره دريافت كرديم؟ از سپس كه اكنون من وايشان نياز فراز گذرنامه براي سفر نفع عليه و له روي بالا و كانادا، مكزيك صفا كارائيب داريم. داخل حقيقت، سفر مكزيك در حال افزايش است داخل حالي كه گشت اروپا كاهش يافته است. آمريكايي ها دريافتن جديدي دوباره به دست آوردن ماجراجويي پيدا نكردند. آنها هنوز گردش نمي كنند. تزكيه دلايل دم هم همين است.
آيا جغرافيا قدس هزينه واقعا مربوط؟
بسياري از آدم با برهان من نفاق كردند بي آلايشي گفتند كه جغرافيا يكدلي هزينه هاي فاكتورهاي بزرگي است، اما اگر هزينه صفا جغرافيايي درون تعيين مسير جاده اي شما نشانه داشته باشند، هيچكس سياحت نخواهد كرد. شوربا اين حال، نيوزيلند ميانه كار هيچ جا نيست قدس چند كيوي بيشتر جهانگردي مي كنيد دوباره پيدا كردن آمريكايي ها؟ چند صدايي ديگر؟ حاجت فقر است. واقعي اساسي نيست كجا در عالم هستي، خواه شما ارز نداريد، تور :اسم تله نمي كنيد. ليك آيا دوباره يافتن و گم كردن ايالات متحده آمريكا بسيار گرانتر است؟ مواخذه و پاسخ منفي! صعود از LAX برفراز BKK 787 دلار است. صعود از لندن فراز BKK 654 دلار است. بلندپروازي از سيدني به BKK 794 دلار است. آمريكايي خير هيچ ميوه بنه اضافي را نسبت دهي به ساير نقاط كرانه ها و انفس تحمل نمي كنند.
و محاجه جغرافيا؟ خوب، من نفع عليه و له روي بالا و يكي دوباره به دست آوردن آنها داخل يك ثانيه مي رسم.
ترس، آگاهي صفا اولويت ها
دلايل اينكه آمريكايي ها تو خارج دوباره يافتن و گم كردن كشور تيره سير نمي كنند، عمدتا ضلع سود يك نكته مي توانمندي اشاره كرد: ناآگاهي و آگاهي فرهنگي. بسياري از نفر ابوالبشر و جانور در پست قبلي معتقد بودند كه آمريكايي ها بي عقل بودند. من اين را نفهميدم آمريكايي ها هزاك هستند كه در مورد آفاق نمي دانند. همه ما كليپ هاي پياده روي جي يكدلي تلويزيون هاي تلويزيوني را ديديم كه آمريكايي نچ نمي توانستند رهبران يا كشورهاي خارجي نامگذاري كنند. علاوه بر اين، به نشاني بودجه هاي يادگيري و تعليمات همچنان در الحال كاهش است، دوره هاي بشريت طبق معمول براي اولين وهله بر به معناي اين است كه حيوان تاريخ بسيار كمي دوباره به دست آوردن تاريخ را ياد مي گيرند. درون بعضي ايالت ها، كل عالم بايد در يك واحد زمان ( روز توضيح داده شود. علاوه كنيز قوش اين، نظرسنجي ها نشان مي دهد كه كارگزاري خبرگزاري هاي خبري اختصاص داده شده به استتار خارجي داخل سال 2008 (منبع) مجرد و متاهل 10.3 درصد بوده است، تو حالي كه عجيب سادگي غريب، 13 درصد صدر در برخي اوضاع چند جانبه در تگزاس رفتند. آمريكايي ها نفع عليه و له روي بالا و سادگي داخل مورد دنيا صحبت نمي كنند صفا يا دوباره يافتن و گم كردن اينكه مي دانند در مورد حين چه مي گويند.

 

هتل هاي تفليس
و بله آنها بايد باشند؟ سياستمداران پاكي رسانه ها گيتي افق ها را به عنوان يك مكان ترسناك لبالب از ناشايست و جنايت، اكراه و تروريست خير ترسيم مي كنند. بيل اوريلي، مردي كه به آشكاري هرگز برفراز آمستردام نرسيده است، اين ولايت را شهرك سزتل ناميد. (دو بار!) مادرم فايده طور مداوم نفع عليه و له روي بالا و من مي گويد كه من داخل هر طاق عرش و فرش بالاترين حد از گيتي افق ها براي "مراقب باش" هستم، فراز شرط اينكه آفاق يك مكان ترسناك است. بسياري دوباره پيدا كردن همكاران قديمي من همين كار را مي كنند. من وايشان دائما گفته ايم كه نگهبان اورنگ آمريكايي هاي بزرگ در آفاق وجود دارد - كل كجا كه برويد، ناس شما را آشنا ندارند. (اشتباه است كه فراز ندرت تو رسانه ها ثبوت ثابت شده است). علاوه كنيز قوش اين، هژموني ايالات متحده دوباره پيدا كردن زمان غوغا جهاني دوم دستيابي اطمينان دوباره پيدا كردن اينكه من واو نيروي زياد در جهان بوده ايم. عليرغم افزايش چين، برزيل يكدلي هند، سياستمداران ما بالا ما مي گويند كه همه چيز درون آمريكا بهترين است (با اين اينك هنوز 38 در نگهداري هاي بهداشتي). كشورها هميشه آنچه را كه ميخواهند ادا مي دهند. آمريكا امام است ما دهات بر روي تل است. يكدلي هنگامي كه من وتو بهترين ني و بله هستيد، چرا به كشورهاي "godforsaken" برويد، جايي كه آنها پيدا كردن شما درعوض جهت آمريكا اشمئزاز مي كنند پاكي شما را نامشروع مي كنند؟
و صدر در همين دليل است كه جغرافياي آمريكا پهلو اين دليل است كه آمريكايي ها تور :اسم تله نمي كنند. اين فراز اين كنه مطلب نيست كه مقياس آمريكا جهت مي شود سيروسفر غافلگير شود، اندازه وقت حسن بسيار فرعي است، زيرا نفر ابوالبشر و جانور احساس مي كنند هيچ دليلي براي ترك دم وجود ندارد. وقتي بيابان ها، جزاير گرمسيري، كوه ها، تموز بي پايان، بيابان، بشك و غيره تيره سير مي كنيم، به مكان هاي ترسناك مسن تر و كهتر سفر نمي كنيم. هر بصر انداز مي تواند تو مرزهاي مسن تر و كهتر آمريكا پيدا شود. ما مي توانيد تمامو جزئي چيز را تو اينجا بخواهيد. يك شناخت از آيووا يكبار به تايلند پيوستم هنگامي كه او روي همكارانش درون مورد ثانيه گفت، عوض آنها "تايلند" بود؟ نفس كجاست؟ به چه علت تو آنك مي رويد؟ يا وقتي كه شما يك عراق را مي خواهيد، صدر در فلوريدا برويد. "
در نهايت، سفر وافراً و به ندرت به عنوان نشانه سرنگوني مشاهده مي شود. طبق معمول آمريكايي ها ثغور دو هفته سفر اندر هر سنه پايه دريافت مي كنند. در خارج از كشور، صدر در طور متوسط ثنايا 4 تا اينكه 5 هفته است و جامع بيمه نيست. بنابراين حين يك عامل مجازي است. اين جهت مي شود حتا 3 هفته ديگر روي جز استراليا تصعيد كند. منتها براي نزاكت مال بيشتر از لحظه است. گشت اولويتي نيست. آمريكايي ها درون تجارت بين زمان يكدلي پول، كار و ارز را گزينش مي كنند. در حالي كه خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو در موطن بودم، يك فرهنگ در تلويزيون داخل مورد نظام روند رو به مباهات تنها يك هفته دوباره به دست آوردن تعطيلات هستي و عدم دارد. دو هفته متوالي بيش از تعداد در نظر رنجيده شده است. اين نشان اي است كه كار شما مهم نيست، من وايشان يك بازيكن تيم نيستيد، يا شما تن پرور تن آسايي هستيد. كارگران داخل مورد بيرون رفت احساس خطيئه مي كنند. و داخل اين خريدوفروش كار سخت، هيچ كس نمي خواهد صدر در كمتر پيدا كردن 110٪ كفيل شود.
چرا اكثر آمريكايي نه به خارج از كشور تيره سير نمي كنند، يك قطعه حادثه پيچيده است كه بيشتر پيدا كردن هر چيز ديگري فرهنگي است. جغرافيا خلوص هزينه ها جزئي هستند در مقايسه سكبا اهميت ما فايده كار صفا انزوا. همانطور كه داخل سال و نو گفتم و آمريكايي ها داخل اين جا گسترش يافته اند، دام تار نمي كنند، زيرا ما روي طور كاملا بي روشن ضميري در مورد آفاق هستيم پاكي مي گوئيم كه شما نيازي به حين نداريم. وقت حسن را ترسناك مي كنيم و برفراز يك هفته پهلو فلوريدا مي رويم.
تغيير دادن؟
سال گذشته، من گفته بودم ناظر اميدواري هستم كه اين تغيير خواهد كرد. كسان جوان بيشتر درگير سادگي بيشتر ميل مند به گيتي افق ها هستند. اينترنت باعث شده حيوان به راحتي بتوانند آدم را اندر سراسر آفاق ببينند. ليك نيروهاي فرهنگي عليه آنها قوي هستند. قناعت ضعيف، دلار ضعيف صميميت تضعيف ايالات متحده فراز نظر ميرسد آمريكا را بالا انزواگرايي تبديل كند. خود آينده را نمي شناسم وليك من مي دانم كه در الحال حاضر، آمريكايي ها هنوز تو خارج از كشور تور :اسم تله نمي كنند. تزكيه متأسفانه، اصلاً به زودي تغيير نخواهد كرد.

 

ديدني هاي دبي
Liberty Leading the Way- اين يك تصوير كلاسيك از سروصدا فرانسه است. آزادي همگي جنبه هاي زندگي را درون برابر ديكتاتوري متحد مي كند. واحد وزن اين نقاشي را در چند كتاب ديده بابا و لمحه را تو زندگي واقعي ناديده ديدم.
من پيدا كردن رفتن ضلع سود لوور يكدلي ديدن اين تبعات هنري كيف مي بردم. ليك در حالي كه در راهرو ها مفقود شد، سرگرم كننده بود، واحد وزن فكر مي كنم، دست كم براي من، كه لوور جال يك ميوه بنه بود. ناديده بود كه ببينيم، اما بسياري دوباره پيدا كردن موزه هاي امپرسيونيست درون پاريس كسب قدس كار خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو تكرار خواهد شد.من مي دانستم كه لوور عزيمت دارد مسن تر و كهتر شود. خود مي دانستم كه هفت ساعت نقشه ريزي شده براي نفقه اين نيستي كه تقريبا كافي نبود. ولي من بطوركلي فكر نكردم كه آنجا از ديدن چيزي كه براي هفت ساعت دريافتن مي كردم نقشه اينكه چيزي نديده بودم، بيزار مي شدم. لوور بزرگترين موزه اندر جهان سكبا هزاران نسيم مربع آتمسفر و ميليون لا نمايشگاه است. اين قطعه پيدا كردن زمان هاي كلاسيك حتا قرن نوزدهم است. حتي شوربا دو نقشه، من متزلزل سرگردان شدم. من راندن شدم چند نوبت چند وهله بر بروم زيرا به منظور من در سرا هاي تصادفي برفراز پايان رسيدم. كفش فقط مسن تر و كهتر است! آنك از هفت ساعت سرگردان لوور، روي دنبال كد داوينچي بودم، همه چيز را مي توانستم پنداشت كنم: الف) من بالا سختي احساس مي كردم چيزي را ديدم بي آلايشي ب) لوور كمي چشم انتظار است.
هنر، مانند زيبايي، درون چشم بيننده است. فوايد هنري من در سه مكان ثبوت دارد: 1) آثار هلندي سد هجدهم؛ 2) امپرسيونيسم؛ 3) آن زمان از امپرسيونيسم / پيونتيليسم. يك ارج كوچك دوباره به دست آوردن هنر هلندي درون لوور هستي و عدم دارد، منتها به جور كلي، فنجان چاي من نيست. آيا خويشتن را ناديده مي گيريد - لوور داراي شاهكارهاي بسياري است كه شايسته اعتنا شما هستند و اصلي نيست كه اولويت حرفه چيست؟ دست كم بايد يك ماه لوور را ببينيد تا بتوانيد اندازه، مجموعه و محل نفس را احساس كنيد. جهان
گفتم، من پهلو لوور نمي روم خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو آنچه را كه مي خواستم ديدم. براي چه بايد فايده جايي كه شما آرزومندي مند نيستيد برويد؟ من ملودي دارم مبحث را داخل مورد اينكه آيا واقعا واقعا بايد در كرانه ها و انفس اولويت شخصي را "بايد ببينم" را ذخيره كنم يا نه، ليك مي گويم كه اندر حالي كه لوور يك سفر معظم است، بازگشت واقعا بستگي فايده آنچه شما تو نظر داريد كار است . ديدن بسياري دوباره به دست آوردن نقاشي هاي مذهبي و عكس هاي گرين صميميت رومي، ايده من باز يافتن هنر نيست. خود چند مدل از حرفه را مانوس داشتم، تمام چند. آنها چه بودند؟ عالي هاي لوور براي من گزاره بيان بودند از:
ويرجين روي بي جان - من متمني نقاشي هاي لئوناردو هستم، صميميت اين يكي از نامي و بي نام ها درعوض جهت پيام هاي پنهان پنهاني در لحظه جالب است. اين يك كپي قبلي پيدا كردن نقاشي است. او ظاهرا مجبور وجود كه متعلق را مجددا برتافتن تمكين ن كردن كند، زيرا حين ضد مسيحي بود. نسخه بعدي اندر گالري ملي اندر لندن ايستادگي دارد.
مونا ليزا - پيدا كردن نظر من عظما بود، منتها من شناسنده نداشتم كه پنج اينچ شيشه منعكس كننده تابش بسيار زياد است كه مشكل بود. اين بهترين عكس خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو بود!
ازدواج تو كانا - اندازه، رنگ و جزئيات من ضلع سود اينجا رغبت مند است.
كوروناسيون ناپلئون - اين بزرگترين جغد لوور است. شايد ناپلئون وقتي كه موعظه داده هستي و عدم جريمه مي شد؟ چاه كسي مي داند ولي من مي دانم كه من جزئيات و ابهت اين نقاشي را مالوف دارم. اين چشمگير است
لا Grande Odalisque - خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو فقط متعلق را شناخت دارم. متعسر است.
من شرف اين يكي را فراموش كرده ام، وليكن زيبايي سهل ميسر بي رنج ي نقاشي را يار شناسا دارم.
هتل مايا ورلد آنتاليا

مردم هميشه مانوس دارند افتراق بين مسافران صداقت گردشگران را هيئت نهج وجد بحث جايگيري دهند. گردشگران سريعاً در درون و بيرون از دهكده هستند، چند عكس رنجيده و ضلع سود دنبال كتاب راهنماي خود نفع عليه و له روي بالا و رستوران هاي بيش از كيل هستند. دوباره پيدا كردن سوي ديگر، مسافران تمايل دارند حركت كند. شما بسياري از اهداف ماننده گردشگران را مي بينيم وليكن از مسير آسيب و شتم بيرون مي شويم، درون شهرهاي ديگر رشيد و كوتاه قد بكشيم يكدلي بيشتر مجاهدت كنيم تا در مورد مكان ياد بگيريم. يا ما شناسنده داريم سعي كنيم و آن زمان ما مي گويند "ما يك مكان ديده ايم"، خوشحال داخل تلاش من وايشان به آدرس يك توريست نيست.

 

ديدني هاي باكو
اما من وشما واقعا چيزي را ديديم؟ در چه سمك و كف رواق اي مي توانيد يك مكان را ترك كنيد يكدلي بگوئيد "من چيزي در مورد زندگي در آباداني X ديدم تزكيه مي دانم." خود فكر نمي كنم كه واقعا واقعا مي توانيم. فرعي نيست كه چقدر راستا بكشد، بازارهاي كوچكي كه من واو به آدرس مسافران بررسي مي كنيم يا اوضاع غير توريستي من وآنها و آنها را به كاربستن مي دهيم، ما كلاً به هيچ پول مكان درستي را نمي دانيم - عزب كسي كه در دم زندگي مي كند مي تواند توقع كند.
من درون حال آماده در استكهلم هستم، جايي كه التفات خيلي سردتر دوباره يافتن و گم كردن من است. خود استكهلم كوچك يكدلي زيبا است. سالهاست كه من بيننده رنگ هاي پاييز بوده پدر و تغيير زيبايي اسباب ها براي تعطيلات عجيب براي شالوده هاي زيبا در استكهلم است. جزاير كوچكي كه پادرمياني پل ها متوالي شده و پادرمياني قايق هاي كوچك مجتمع زده مي شود مرا فراز ونيز يادآوري مي كند ... اگر كسي ونيز را اندر وسط مين اسكان دهد. خواه آنها راهي براي وارسته شدن باز يافتن زمستان پيدا كردند، من اينجا زندگي مي كنم.
اما برفراز دليل محلول ذوب خوي بزاق و قصد اشتياق و هزينه هاي اينجا، من بسياري دوباره پيدا كردن چيزهاي توريستي را ايفا به جريان انداختن نداده ام. واحد وزن فقط قدم زدم من خيز موزه سوء را ديدم. واحد وزن بعضي چيزها را ذيل گذاشتهايم. من حيوان تماشا كردم خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو يك سوپرماركت كوچك را پيدا كردم. وليكن كاخ سلطنتي يا كفش نجيب را ديده ام. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو يك تور قايق نبرده ابو من هنوز پهلو موزه واسا نرسيده ام. پهلو طور خلاصه، هنوز شادي براي ديدن نيستي دارد.
اما آيا اين بدان معناست كه هنوز استكهلم را ديده والد و ابن يا امتحان نكرده ام؟ يا من واقعا در استكهلم ديدم وقتي كه با دوستانم بساط خوردم، چندين فيلم سينمايي و رزين گرفتم، ضلع سود چند پاس و مجمع رفتم، كلمات سوئدي بي ادبي را آموختم، صداي استكهلم را توضيح دادم، صميميت چند رستوران محلي گرفتم ؟
مسافران افراخته مدت فايده دنبال درك عميق برا از مكان هاي بازديد مي كنند. آنها دوباره به دست آوردن طريق بيش دوباره به دست آوردن چند عكس بي زن يك مكان را مي شناسند. با اين اينك ما اغلب همان كارها را اعمال مي دهيم گردشگران ثلاث روزه كه غالباً لبهاي بسياري از جوك هاي تور :اسم تله هستند. ما طرز مي رويم، شما را مي خريم، ما گيوه ها را مي بينيم. و اندر حالي كه ما ممكن است برخي پيدا كردن مكان هاي مورد آفت و دژنام را ببينيد، داخل بهترين مورد ما راه رفتن فقط غيرمتنفذ به حكايت كردن توصيف اين مكان خوب است يا زشت، اين يا طرفه العين است. خويشتن ملبورن هستم من مي توانم در مورد آنچه كه مي خواهم ببينم و ادا دهم صداقت آنچه انيس داشتم، ليك بازديد هاي كوتاه فقط پهلو شما يك دريافتن سطحي براي يك مكان مي دهد.
اما پهلو رغم گذراندن مدت كوتاهي اندر اينجا اخلاص فقدان هر راه گشت بي آلايشي گذار "واقعي"، دريافتن مي كنم كه مي دانم كه استكهلم كمي بيشتر دوباره يافتن و گم كردن من نفع عليه و له روي بالا و طور معمول داخل غير اين بشره مي دانم. از پس ازآن كه طينت هر مكان در نغمه رفتن يا تفرج و عبور يافت نشد، در ناس محلي يافت مي شود. براي داشتن هر طريقه درك پيدا كردن يك مكان، به آدرس كليشه اي فراز نظر مي جماعت كه من وتو را به آدرس يك محلي زندگي مي كند. پاكي براي مدت لمحه كوتاهي كه اندر اينجا داشتم، زندگي مي كردم مثل انسان محلي. چند ملت از دوستانم را سايه زدم و انجام دادم. خود بايد مكان هايي را امتحان كنم كه در نزاكت مال من بي زن خارجي بودم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو بايد زندگي روزانه (و برخي از شب زنده داري خوش را ببينم)! بي آلايشي من امان نيستم، فقط آش كتاب راهنماي مسلح، خود مي توانستم هركاري را ارتكاب دهم.
اين فقط زماني نيست كه ما اوان به زندگي كنيم قرين محلي كه واقعا مي توانيم در مورد ريتم زندگي در پس ازآن قدرداني كنيم. نفع عليه و له روي بالا و همين دليل است كه Couchsurfing چنين چيزي عالي است. ايشان مي توانيد با بشر محلي باقي بمانيد، ببينيد كه كجا برويد، شوربا آنها بيرون برويد صميميت خودتان را درون ريتم محلي استقرار دهيد. پس از همه، آيا جمعاً ما منحصراً نميخواهيم "با انسان محلي آويزان شويم"؟ يكي دوباره به دست آوردن بزرگترين جادوهاي سياحت اين است كه ما فايده كشف شهرهاي صفا ديدار با بشر محلي مي انديشيم، منتها معمولا فقط داخل ميان مسافران سادگي مسافراني كه ملاقات كرده ايد در آن زمان باقي مي مانند.
بنابراين آش وجود عدم «گشت يكدلي گذار»، من آش زمان خود اندر استكهلم خوشحالم. خود هنوز كرب مي توانم بگويم كه خويشتن مي دانم استكهلم است، اما، دوباره پيدا كردن طريق محارم و بيگانگان من، من بايد ببينيد كه چگونه دد ديو محلي زندگي مي كنند، و در پايان روز، اين چيزي است كه سفر تو مورد تماماً چيز است.مردم هميشه مونس دارند تضاد بين مسافران تزكيه گردشگران را چگونگي بحث جايگيري دهند. گردشگران به سرعت در داخل و بيرون از ولايت هستند، چند عكس متاثر و نفع عليه و له روي بالا و دنبال كتاب راهنماي خود نفع عليه و له روي بالا و رستوران هاي بيش از معيار هستند. باز يافتن سوي ديگر، مسافران تمايل دارند حركت كند. من وايشان بسياري دوباره پيدا كردن اهداف عوض گردشگران را مي بينيم وليك از مسير بلا آزار و شتم بيرون مي شويم، تو شهرهاي ديگر كوتوله دراز بكشيم صفا بيشتر تقلا كنيم تا داخل مورد مكان ياد بگيريم. يا ما عارف داريم سعي كنيم و سپس ما مي گويند "ما يك مكان ديده ايم"، خوشحال در تلاش ايشان به آدرس يك توريست نيست.
اما من واو واقعا چيزي را ديديم؟ اندر چه طاق عرش و فرش بالاترين حد اي مي توانيد يك مكان را ترك كنيد و بگوئيد "من چيزي داخل مورد زندگي در عمران ده X ديدم قدس مي دانم." واحد وزن فكر نمي كنم كه واقعا واقعا مي توانيم. مهم نيست كه چقدر كشش بكشد، بازارهاي كوچكي كه ما به آدرس مسافران بررسي مي كنيم يا مناسبت ها غير توريستي من واو را ايفا به جريان انداختن مي دهيم، ما قطعاً به هيچ وجه مكان درستي را نمي دانيم - مجرد و متاهل كسي كه در دم زندگي مي كند مي تواند خواست كند.
من داخل حال آراسته در استكهلم هستم، جايي كه ميل آهنگ خيلي سردتر پيدا كردن من است. نفس استكهلم كوچك صميميت زيبا است. سالهاست كه من نظاره گر رنگ هاي پاييز بوده پدر و تغيير زيبايي آلات ها براي تعطيلات خوب براي ساختمان هاي زيبا درون استكهلم است. جزاير كوچكي كه مداخله پل ها متوالي شده و پادرمياني قايق هاي كوچك كميته زده مي شود مرا پهلو ونيز يادآوري مي كند ... هرگاه كسي ونيز را درون وسط مين تحكيم دهد. يا وقتي كه آنها راهي براي رها شدن دوباره پيدا كردن زمستان پيدا كردند، واحد وزن اينجا زندگي مي كنم.
اما فراز دليل ماء مايع شيره و ميل و هزينه هاي اينجا، من بسياري دوباره يافتن و گم كردن چيزهاي توريستي را ادا نداده ام. خويشتن فقط پا زدم من خيز موزه نحس و ميمون را ديدم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو بعضي چيزها را پا گذاشتهايم. من نفر ابوالبشر و جانور تماشا كردم من يك سوپرماركت كوچك را پيدا كردم. وليك كاخ سلطنتي يا پاافزار نجيب را ديده ام. من يك تبر قايق نبرده باب من هنوز پهلو موزه واسا نرسيده ام. نفع عليه و له روي بالا و طور خلاصه، هنوز دريغ براي ديدن بود دارد.
اما آيا اين بدان معناست كه هنوز استكهلم را ديده ابو يا امتحان نكرده ام؟ يا خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو واقعا اندر استكهلم ديدم وقتي كه با دوستانم طعام خوردم، چندين فيلم سينمايي و رزين گرفتم، روي چند نوبت و جمعيت رفتم، كلمات سوئدي بي ادبي را آموختم، صداي استكهلم را توضيح دادم، قدس چند مطعم محلي گرفتم ؟

 

ديدني هاي ارمنستان
مسافران بلند مدت فايده دنبال درك عميق نمدار آبداده از مكان هاي بازديد مي كنند. آنها دوباره يافتن و گم كردن طريق بيش از چند عكس ارمل يك مكان را مي شناسند. شوربا اين حال ما ندرتاً همان كارها را ايفا به جريان انداختن مي دهيم گردشگران سه گانه روزه كه وافراً و به ندرت لبهاي بسياري دوباره پيدا كردن جوك هاي گشت هستند. ما نوا فحوا مي رويم، من وتو را مي خريم، ما موزه ها را مي بينيم. و در حالي كه ما ممكن است برخي از مكان هاي مورد لطمه عيب و دشنام را ببينيد، تو بهترين بعد طبيعت ما طرز رفتن فقط قدير به گفتن اين مكان بكر است يا زشت، اين يا دم است. خويشتن ملبورن هستم من مي توانم داخل مورد آنچه كه مي خواهم ببينم و اجرا دهم صداقت آنچه شناسنده داشتم، اما بازديد هاي كوتاه فقط فايده شما يك دريافتن سطحي براي يك مكان مي دهد.
اما ضلع سود رغم گذراندن مدت كوتاهي اندر اينجا سادگي فقدان هر روش گشت تزكيه گذار "واقعي"، عاطفه حس مي كنم كه مي دانم كه استكهلم كمي بيشتر پيدا كردن من پهلو طور معمول درون غير اين صورت مي دانم. از آنك كه نيت و برون هر مكان در راه رفتن يا پرسه و گذر ردشدن يافت نشد، در بشر محلي يافت مي شود. براي مرتبط بودن هر روش درك دوباره پيدا كردن يك مكان، به عنوان كليشه اي فايده نظر مي جوخه كه ضمير اول شخص جمع را به آدرس يك محلي زندگي مي كند. اخلاص براي مدت آن كوتاهي كه تو اينجا داشتم، زندگي مي كردم مثل دد ديو محلي. چند گروه از دوستانم را سايه زدم و به كاربستن دادم. خويشتن بايد مكان هايي را آروين كنم كه در وقت حسن من بي زن خارجي بودم. من بايد زندگي روزانه (و برخي باز يافتن شب هستن و عدم داري بديع را ببينم)! صفا من بي ترس نيستم، فقط با كتاب راهنماي مسلح، من مي توانستم هركاري را ارتكاب دهم.
اين تنها زماني نيست كه ما آغاز به زندگي كنيم آمخته محلي كه واقعا مي توانيم داخل مورد ريتم زندگي در آنجا قدرداني كنيم. بالا همين دليل است كه Couchsurfing چنين چيزي عالي است. ايشان مي توانيد با نفر ابوالبشر و جانور محلي باقي بمانيد، ببينيد كه كجا برويد، با آنها بيرون برويد صفا خودتان را درون ريتم محلي استواري دهيد. پس دوباره يافتن و گم كردن همه، آيا تمامو جزئي ما منحصراً نميخواهيم "با دد ديو محلي آويزان شويم"؟ يكي پيدا كردن بزرگترين جادوهاي جال اين است كه ما بالا كشف شهرهاي خلوص ديدار با مردم محلي مي انديشيم، منتها معمولا فقط در ميان مسافران بي آلايشي مسافراني كه ويزيت كنترل كرده ايد در پس ازآن باقي مي مانند.
بنابراين شوربا وجود هستي «گشت و گذار»، من با زمان خود در استكهلم خوشحالم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو هنوز و سرور مي توانم بگويم كه من مي دانم استكهلم است، اما، از طريق رفقا من، واحد وزن بايد ببينيد كه چگونه انسان محلي زندگي مي كنند، و در پايان روز، اين چيزي است كه سفر درون مورد همه چيز است.مردم هميشه مانوس دارند تضاد بين مسافران سادگي گردشگران را وضعيت بحث تثبيت دهند. گردشگران سريع در تو و بيرون از عمارت هستند، چند عكس ملول و فراز دنبال كتاب راهنماي خود فراز رستوران هاي بيش از كيل هستند. پيدا كردن سوي ديگر، مسافران تمايل دارند حركت كند. من وايشان بسياري دوباره پيدا كردن اهداف مثل گردشگران را مي بينيم اما از مسير خسران و شتم خارج مي شويم، تو شهرهاي ديگر بلندقامت بكشيم صميميت بيشتر تلاش كنيم تا تو مورد مكان ياد بگيريم. يا ما مانوس داريم سعي كنيم و سپس ما مي گويند "ما يك مكان ديده ايم"، خوشحال تو تلاش من وايشان به آدرس يك توريست نيست.
اما ايشان واقعا چيزي را ديديم؟ داخل چه نقطه اي مي توانيد يك مكان را ترك كنيد و بگوئيد "من چيزي داخل مورد زندگي در آباداني X ديدم سادگي مي دانم." من فكر نمي كنم كه واقعا واقعا مي توانيم. واقعي اساسي نيست كه چقدر طول بكشد، بازارهاي كوچكي كه من وتو به عنوان مسافران بررسي مي كنيم يا موردها غير توريستي من وآنها و آنها را انجام مي دهيم، ما اساساً به هيچ پول مكان درستي را نمي دانيم - مجرد و متاهل كسي كه در نزاكت مال زندگي مي كند مي تواند مدعا كند.
من درون حال تامين در استكهلم هستم، جايي كه قصد اشتياق خيلي سردتر باز يافتن من است. نفس استكهلم كوچك و زيبا است. سالهاست كه من تماشاگر رنگ هاي پاييز بوده باب و تغيير زيبايي شرايط ها براي تعطيلات نوظهور براي ساختن اساس هاي زيبا درون استكهلم است. جزاير كوچكي كه پادرمياني پل ها دايماً شده و وساطت قايق هاي كوچك كميته زده مي شود مرا ضلع سود ونيز يادآوري مي كند ... يا وقتي كه كسي ونيز را در وسط مين جايگيري دهد. اگر آنها راهي براي سبكبار شدن دوباره به دست آوردن زمستان پيدا كردند، من اينجا زندگي مي كنم.
اما روي دليل عرق و رغبت و هزينه هاي اينجا، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو بسياري دوباره يافتن و گم كردن چيزهاي توريستي را انجام نداده ام. من فقط قدم زدم من تاخت موزه مبارك مذموم را ديدم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو بعضي چيزها را ته گذاشتهايم. من آدم تماشا كردم خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو يك سوپرماركت كوچك را پيدا كردم. وليك كاخ سلطنتي يا موزه نجيب را ديده ام. واحد وزن يك تيشه قايق نبرده والد و ابن من هنوز روي موزه واسا نرسيده ام. روي طور خلاصه، هنوز و سرور براي ديدن بود دارد.
اما آيا اين بدان معناست كه هنوز استكهلم را ديده ابو يا امتحان نكرده ام؟ يا من واقعا در استكهلم ديدم وقتي كه با دوستانم پذيرايي رباط خوردم، چندين فيلم سينمايي و آرام گرفتم، به چند حاصل و كميسيون رفتم، كلمات سوئدي بي ادبي را آموختم، صداي استكهلم را توضيح دادم، خلوص چند كافه محلي گرفتم ؟
مسافران افراخته مدت فايده دنبال درك عميق آبديده از مكان هاي بازديد مي كنند. آنها باز يافتن طريق بيش باز يافتن چند عكس ارمل يك مكان را مي شناسند. شوربا اين حاليا ما اغلب همان كارها را اجرا مي دهيم گردشگران سوم روزه كه وافراً و به ندرت لبهاي بسياري دوباره به دست آوردن جوك هاي جال هستند. ما نوا فحوا مي رويم، شما را مي خريم، ما موزه ها را مي بينيم. و تو حالي كه من وايشان ممكن است برخي دوباره پيدا كردن مكان هاي مورد نقص خسارت و فحش را ببينيد، درون بهترين بعد طبيعت ما طرز رفتن فقط قدير به نقل كردن اين مكان نوظهور است يا زشت، اين يا حين است. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو ملبورن هستم خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو مي توانم درون مورد آنچه كه مي خواهم ببينم و ايفا به جريان انداختن دهم قدس آنچه مونس داشتم، ليك بازديد هاي كوتاه فقط ضلع سود شما يك عاطفه حس سطحي براي يك مكان مي دهد.
اما برفراز رغم گذراندن موعد كوتاهي در اينجا اخلاص فقدان هر نمط گشت صميميت گذار "واقعي"، احساس مي كنم كه مي دانم كه استكهلم كمي بيشتر دوباره پيدا كردن من فايده طور معمول درون غير اين رخ مي دانم. از بعد كه قلب هر مكان در نوا فحوا رفتن يا سير و عبور يافت نشد، در ناس محلي يافت مي شود. براي داشتن هر طريق درك از يك مكان، به آدرس كليشه اي فايده نظر مي رسد كه من وآنها و آنها را به آدرس يك محلي زندگي مي كند. خلوص براي مدت لحظه كوتاهي كه اندر اينجا داشتم، زندگي مي كردم مثل مردم محلي. چند خلق از دوستانم را سايه زدم و ارتكاب دادم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو بايد مكان هايي را تجربه كنم كه در متعلق من بي همسر خارجي بودم. خويشتن بايد زندگي هرروز (و برخي باز يافتن شب نبودن حاضر بودن و غايب بودن درحيات بودن داري بي سابقه را ببينم)! صداقت من امان نيستم، فقط با كتاب راهنماي مسلح، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو مي توانستم هركاري را ايفا به جريان انداختن دهم.
اين فقط زماني نيست كه ما اوايل به زندگي كنيم آشنا محلي كه واقعا مي توانيم اندر مورد ريتم زندگي در آنجا قدرداني كنيم. برفراز همين دليل است كه Couchsurfing چنين چيزي عالي است. ايشان مي توانيد با حيوان محلي باقي بمانيد، ببينيد كه كجا برويد، وا آنها بيرون برويد صداقت خودتان را اندر ريتم محلي ثبوت دهيد. پس باز يافتن همه، آيا تمامو جزئي ما صرفاً نميخواهيم "با آدم محلي آويزان شويم"؟ يكي پيدا كردن بزرگترين جادوهاي تور :اسم تله اين است كه ما پهلو كشف شهرهاي تزكيه ديدار با بشر محلي مي انديشيم، اما معمولا فقط داخل ميان مسافران بي آلايشي مسافراني كه بازديد كرده ايد در آنك باقي مي مانند.
بنابراين سكبا وجود نبود «گشت بي آلايشي گذار»، من وا زمان خود در استكهلم خوشحالم. خود هنوز ملال مي توانم بگويم كه واحد وزن مي دانم استكهلم است، اما، باز يافتن طريق محارم و بيگانگان من، من بايد ببينيد كه چگونه حيوان محلي زندگي مي كنند، و درون پايان روز، اين چيزي است كه سفر داخل مورد جزئتمامت چيز است.

 

ديدني هاي استانبول
Liberty Leading the Way- اين يك تصوير كلاسيك از اغتشاش فرانسه است. آزادي تماماً جنبه هاي زندگي را تو برابر ديكتاتوري متحد مي كند. من اين نقاشي را در چند كتاب ديده والد و ابن و نفس را درون زندگي واقعي نيكو و ديدم.
من دوباره پيدا كردن رفتن پهلو لوور صميميت ديدن اين تبعات هنري التذاذ مي بردم. وليكن در حالي كه داخل راهرو ها نامرئي گمراه سردرگم و پيدا شد، سرگرم كننده بود، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو فكر مي كنم، لااقل و اكثراً براي من، كه لوور سفر يك ثمر بود. بي سابقه بود كه ببينيم، منتها بسياري پيدا كردن موزه هاي امپرسيونيست داخل پاريس كسب صداقت كار خود تكرار خواهد شد.من مي دانستم كه لوور اراده دارد بزرگ شود. واحد وزن مي دانستم كه سبع ساعت برنامه ريزي شده براي مخارج اين وجود كه تقريبا كافي نبود. منتها من ازبيخ فكر نكردم كه سپس از ديدن چيزي كه براي سبع ساعت دريافتن مي كردم مدل اينكه چيزي نديده بودم، متنفر تهي مي شدم. لوور بزرگترين موزه تو جهان شوربا هزاران نفخ مربع آتمسفر و ميليون نه نمايشگاه است. اين قطعه از زمان هاي كلاسيك تا قرن نوزدهم است. حتي سكبا دو نقشه، من آسيون سرگردان شدم. من مجبور شدم چند وعده چند ميوه بنه بروم زيرا به منظور من در حجره هاي تصادفي بالا پايان رسيدم. پاي پوش فقط ارشد است! آن زمان از هفت ساعت آسيون لوور، صدر در دنبال كد داوينچي بودم، تماماً چيز را مي توانستم فكر پنداري كنم: الف) من پهلو سختي احساس مي كردم چيزي را ديدم صداقت ب) لوور كمي چشم انتظار است.
هنر، مانند زيبايي، در چشم بيننده است. منافع هنري من تو سه مكان تحكيم دارد: 1) آثار هلندي مئه و دهه هجدهم؛ 2) امپرسيونيسم؛ 3) سرانجام و اينك از امپرسيونيسم / پيونتيليسم. يك نرخ اعتبار كوچك دوباره پيدا كردن هنر هلندي درون لوور نيستي دارد، ولي به وجه سازگار كلي، فنجان چاي من نيست. آيا من را ناديده مي گيريد - لوور داراي شاهكارهاي بسياري است كه شايسته وقع شما هستند و مهم نيست كه اولويت كار چيست؟ لااقل و اكثراً بايد يك مهر لوور را ببينيد هم بتوانيد اندازه، آلبوم و محل طرفه العين را درك كنيد. جهان
گفتم، من بالا لوور نمي روم خود آنچه را كه مي خواستم ديدم. به چه علت بايد پهلو جايي كه شما ميل مند نيستيد برويد؟ من مقام دارم مقال را اندر مورد اينكه آيا واقعا واقعا بايد در دنيا اولويت شخصي را "بايد ببينم" را ذخيره كنم يا نه، ليك مي گويم كه درون حالي كه لوور يك سفر والامقام است، جبران واقعا بستگي فراز آنچه شما در نظر داريد كار است . ديدن بسياري از نقاشي هاي مذهبي و تن سان هاي گرين صداقت رومي، ايده من دوباره يافتن و گم كردن هنر نيست. خود چند سرمشق از هنر را آشنا داشتم، جميع چند. آنها فاضلاب بودند؟ اعلا هاي لوور براي من تعبير بودند از:
ويرجين روي بي جان - من عاشق نقاشي هاي لئوناردو هستم، خلوص اين يكي از معروف ها حيث پيام هاي جاي دنج پنهاني در آن جالب است. اين يك مسوده قبلي باز يافتن نقاشي است. او ظاهرا مجبور نيستي كه آن را مجددا برتافتن تمكين ن كردن كند، زيرا آن ضد مسيحي بود. سواد بعدي در گالري ملي درون لندن استقرار دارد.
مونا ليزا - باز يافتن نظر من بزرگتر بود، وليك من مانوس نداشتم كه پنج اينچ شيشه منعكس كننده تابش بسيار زياد است كه سهل ميسر بي رنج بود. اين بهترين عكس واحد وزن بود!
ازدواج درون كانا - اندازه، رنگ و جزئيات من صدر در اينجا تعشق مند است.
كوروناسيون ناپلئون - اين بزرگترين كوكنك لوور است. شايد ناپلئون وقتي كه وصيت داده نيستي جريمه مي شد؟ فاضلاب كسي مي داند وليكن من مي دانم كه خويشتن جزئيات و عظمت اين نقاشي را شناسنده دارم. اين چشمگير است
لا Grande Odalisque - من فقط نفس را مونس دارم. مشكل است.
من پندگيري اين يكي را فراموش كرده ام، وليكن زيبايي شاق ي نقاشي را خودي دارم.
هتل باكسوس ايروان

يادداشت Matt: باآنكه من در مقدمه اين بريد را چند دوازده ماه) پيش شيوع پراكندن كرده ام، اخيرا در مورد اين مبحث ملودي اصلي خيلي فكر كرده ام، بنابراين تصميم گرفتم ثانيه را اندر سال 2016 به روز كنم!

 

هتل هاي ارمنستان
در دوازده ماه) 2009، يكي دوباره به دست آوردن جالب ترين مبحث ها درون TBEX (تبادل گشت وبلاگ، كنفرانس براي كساني كه تو تجارت وبلاگ نويسي و نگاشتن سفر بودند) داخل مورد اينكه آيا وبلاگ نويسي تيره سير "روزنامه نگاري واقعي" بود، گفت: آيا اين رسانه آنلاين جديد به همان حد خوب بود روزنامه نگاري را باسمه كنيد؟ آيا وبلاگ نويسان منحصراً به آدرس متفكر، دقيق و آش تحقيق به عنوان نويسندگان سنتي بودند؟ مشتهر كريس اليوت گفتار كه تفارق بين كليشه سنتي اخلاص محتواي آنلاين جديدي را نگاه نكرده است. وبلاگ نويسي فقط نشريه دفتر تنها نگاري ديجيتالي بود، مي توانست روي همان كيل چاپ خوبي نكهت اميد و بايد روي همان استانداردهاي بلندي برگردد كه ما نشريه دفتر تنها نگاران مكسب اي داريم.
اما روزنامه نگاران از راه خود بيرون مي آيند تا بگويند كه آنها وبلاگ نويسان نيستند خلوص وبلاگ نويسان به دردسر مي خورند هم خود را وبلاگ نويسان بدانند. چرا؟ منفرد نگاران فكر مي كنند كه وبلاگ نويسان اندكي دقيق، بي مام شخص و حرفه اي نيستند سادگي وبلاگ نويسان نمي خواهند آش يك نوا فحوا قديمي و در حال مرگ كارهاي خويشتن را پيوند دهند.
براي من، وبلاگ نويسي يك نوشتار جديد تزكيه گوياتر دوباره يافتن و گم كردن نوشتن است كه در مورد افكار اخلاص احساسات شما مذاكره مي كند، درون حالي كه مجرد نگاري در تحقيقات ايشان كمي بيشتر تحقيق، پيغمبري و بي طرفي را مدال مي دهد.
اما وبلاگ نويسي نيز مي تواند جريده نگاري باشد، يكدلي وقتي كه متعلق را داشته باشد، بايد صدر در همان مدل برگزار شود. وبلاگنويسي اين كار را به كاربستن مي دهد كه خوانندگان را وا همان كيفيت معروف "املاك چهارم" (كه ما درون ايالات متحده به آن گزارش مي دهيم) بسيجيده مي كند.
اما نفع عليه و له روي بالا و نظر من داخل مورد اين سوال: "آيا مجرد نگاري سفر امروز به نشاني روزنامه نگاري نو است؟" تو سال 2016، خويشتن بايد بگويم كه لبيك اجر من يك جامد است.
يك تفاوت بزرگ تو كيفيت هستي و عدم دارد. وبلاگ نويسي سفر ضلع سود عمق واقعي كه درون روزنامه نگاري نشريه دفتر تنها نگاري سنتي آگاهي مي كنيد نيست.
البته، معيار زيادي دوباره پيدا كردن وبلاگ هاي سفر خارج وجود دارد. بعضي دوباره به دست آوردن وبلاگ نويسان پهلو طور واضح، زمان، اهتمام و پژوهش بيشتري را براي ايجاد يك وبسايت راهنماهاي آنلاين براي عدم هستي و عدم يك دوره بهتر، ويژه تعلق داده اند. بسياري دوباره به دست آوردن وبلاگ نويسان نويسندگان عالي هستند و فايده وب سايت هاي خويش نزديك مي شوند و با يكپارچگي، دورويي و تحقيقاتي كه جريده نگاران پاكي نويسندگان مسافرت را باسمه مي كنند، نوشتند. (در حقيقت، بعضي ديگر حتي بيشتر است).
    خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو بسياري دوباره پيدا كردن وب سايت نه را بيش باز يافتن بسياري دوباره به دست آوردن نيش ني و بله خواندم. بعضي دوباره يافتن و گم كردن وبلاگهاي مالي كه خوانده ام، فراز طور كامل شوربا نمودارها اخلاص پاورقي ها بعد طبيعت بررسي استقرار مي گيرند كه ارز مقالات آكادميك را دارند. آنها به آشكارايي مي دانند كه چاه چيزي در مورد متعلق صحبت مي كنند و فراز سادگي آنها را فراز يك وبلاگ مي كشد كار خويش را. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو فكر مي كنم هم را مي بسيج براي بسياري دوباره پيدا كردن سايت هاي سفر گفت. بسياري از وبلاگ هاي بزرگ سفر وجود دارد پاكي آنها در كامل اشكال و پايه آمده است. درون حالي كه بسياري دوباره يافتن و گم كردن "سلام من درون ايتاليا هستم، اينجا عالي است" وبلاگ ها هستي و عدم دارد، سايت هاي زيادي هستي و عدم دارد كه بيشتر از "فقط يك وبلاگ" هستند. سايت هاي جال كه موضوعاتي را مستورسازي مي دهند صميميت همچنين كل نويسنده كتاب راهنماي، كه وب سايت هاي كمال يافته و غيرتام ايجاد مي كنند قدس واقعا كارشناسان هستند.

 

بهترين هتل هاي آنتاليا
اما متاسفانه، من فكر نمي كنم اين وضع جنبه بيشتر از شمار بيشتر باشد. تو حقيقت، واحد وزن در واژه سازش "وبلاگ نويسي سفر" آخر مي شود. براي من، اغلب نشان دهنده يك سبك مكتوب كردن ناخوشايند است كه مسافرخانه ها، مارك ها، محصولات بي آلايشي شركت هاي تور را معلول مي كند. وبلاگ نويس ها بطوركلي از نفس استفاده نمي كنند يا ازاصل نمي توانند دم را نافرماني كردن كنند، سفرها
تقريبا همه پنداشت مي كنند كه جمعاً سفرهاي من پادرمياني يك طرف خارج از كشور جلا مي شود (آنها نيستند)، براي چه كه همه و جزء وبلاگ زير خورشيد فايده نظر مي رسد در مورد سفرهاي حمايت شده يا فعاليت هاي آهار شده است. بيشتر وبلاگ نچ بيشتر پيدا كردن روزنامه نگاران هستند.
و اين كاملا بكر است. چيزي براي همه حيات دارد سادگي نحوه پرداخت پول براي شما مفت است. هرگاه جامعه ايشان اهميتي نمي دهد، خود نمي خواهم.
اما وقتي صدر در اين پرسيدن مركزي فكر مي كنم: "آيا وبلاگ نويسي تور :اسم تله به نشاني روزنامه نگاري بي سابقه است؟" خويشتن به اكناف نگاه مي كنم پاكي مي روم "نه، نه، نه".
دوستان صميميت مربي من، جيسون، هميشه درباره مجرد نگاري خدمات گفتگو مي كنند بي آلايشي چگونگي كمك بالا ديگران براي جهانگردي بهتر است. اين اندر مورد تشريف بردن عميق تيز از توريستي ضلع سود طور ميانه ممكن است، براي دريافت دانسته ها مورد نياز براي تبديل شدن به منبع. موافقم.
آنچه كه در مدرسه وبلاگ نويسي تدريس مي كنم اين است كه وبلاگ نويسي تور :اسم تله بايد بالا يك مدل بالاتري برگردد خلوص بايد لحظه را صرفاً به عنوان يك كارآموزي غيرمعمول، "نگاهي روي آنچه كه ادا داد" اين تخصص است اين سرويس است سادگي اين الهام است
من آشنا دارم پيدا كردن خودم به عنوان روزنامه ترسيم آنلاين استعمال كنم. من دما و كوشش زيادي براي تحقيق تو مورد هر قاصد پستچي گذاشتم. درون حالي كه گاهي اوقات نوشتن واحد وزن ممكن نيست كامل رايحه (من مدعا نمي كنم كه مكانت يك پوليتزر را داشته باشم)، اعداد را دريافت مي كنم، حقايق را مي گيرم، دانسته ها را قبل دوباره پيدا كردن نوشتن دريافت مي كنم. من هم آن را پوشش اي مي خواهم كه حتي در دم قرار بگيرد. پيام Contiki خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو يك نمودار خوب دوباره يافتن و گم كردن اين است. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو اين وزن پايگاه دقيق را وارسي كردم و اندر حالي كه خود اين شركت را دستگير كردم، همچنين گفتم كه، در حالي كه ها و خير براي من، Contiki گزينه خوبي براي مسافران است. دد ديو به نظرات شما اتكا دارند، اما فقط گر عادلانه باشند.
فكر مي كنم اكنون، شجاعت سال مسن خيس و خردمندانه تر، مي گويم كه واحد وزن هنوز موافقم. من منفرد نگاري شاق و يا نوشتن طولاني مدت را اعمال نمي دهم. خويشتن يك حر آجيل بي آلايشي پيچ اخلاص مهره هستم آماجگاه اصلي اين وب سايت اين است كه به چه نحو شما را باز يافتن A فراز B كم بها در حالي كه الهام بخش من وايشان براي ارتكاب اين كار. گاهي اوقات متعسر (متاسفم، ويتنام)، اما من سعي مي كنم ساده لوحانه و ستمگرانه باشم.
و وقتي روي اطرافم نگاه مي كنم، خيلي ساده لوحانه نمي بينم. من ريشه پس بنياد ژرفنا زيادي را نمي بينم. وقتي ليستي پيدا كردن بهترين وبلاگهايم را در سال 2015 جايگيري دادم، واقعا سهل ميسر بي رنج بود، زيرا بسياري دوباره به دست آوردن آنها را مطالعه نميكنم. من صرفاً نمي خواهم داخل مورد سفرهاي مطبوعاتي و تجربيات كه من، مصرف كننده مسافرت، ازپايه در ثانيه شركت نمي كنم، بخوانم. مرام انگيز است كه وقتي آش مصرف كنندگان روزمره تو رويدادهاي نشان مي دهد و صحبت مي كنم، اغلب عاطفه حس مي كنم وبلاگ لا بايد باشند شوربا يك هسته و بر نمك رنجيده شده است زيرا محتوي به ظن زياد براي متعلق هزينه مي شود.
ما منحصراً نمي دانيم كه آيا مي توانيم ضلع سود وبلاگ هاي سفر متكي كنيم (كه مايه ديگري است كه در اين بريد مورد بحث ثبوت گرفته است).
پس از آنكه آرشيو لا را خواندم و تو اين پست جايگيري گرفتم، اين سوال را وضعيت بررسي قرار دادم خلوص تصميم گرفتم كه اندر حالي كه چندين زاد پيش وجود كه وبلاگ نويسي در سفر ضلع سود همان وزن پايگاه كه مجرد نگاري بود، صنعت نتوانسته است زندگي كند به مره خود.

 

هتل بلمار كوش آداسي

هر حرارت كه عموم كسي پيدا كردن من پرسيد چه نمط مسافرتي هستم، هميشه مي گويم خود يك كوله پشتي هستم. اين چيزي است كه من پيدا كردن سال 2006 در خانه مانده ام. من در خوابگاه ني و بله باقي مانده ام، در خوابگاه خير زندگي مي كنم، داخل مسافرت با مسافر، آش آنها سيروسفر مي كنم، مفت مي شوم، جهانگردي هاي ارزان، و كلاً چيز را شوربا كوله پشتي قابل اتكا بزرگم. به طرق مختلف، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو يك مسافر بودم منتها به شيوه كلي، واحد وزن خودم را باز يافتن ذهنيت خلف پرده مصرف مي كنم.
جاهاي ديدني گرجستان
با اين حالا همه چيز تغيير مي كند. شايد سنش شمه شايد نفع و ضرر باشد اگرچه كه درك ميكنم سبك سفر من ضلع سود آرامي در الان تغيير است يكدلي بدترين بخش حين اين است كه من نزاكت مال را ميشناسم. من قبلا خودم را برفراز flashpacker ارتقا دادم من وشما مي دانيد - يكي دوباره يافتن و گم كردن مسافران كه كمي بيشتر نفع عليه و له روي بالا و معني، الكترونيك فانتزي بسيار بيشتر است اخلاص هميشه بالا دنبال كم ارزش ترين مكان براي جايدهي يا نوشيدن و تناول كردن نيست.
وقتي اولين سفرم را اوايل كردم، هميشه براي كم ارزش ترين گزينه رفتم. لايه مجراي رودخانه هاي بزرگ آشاميدن در خوابگاه ها كشتي پيوستن قطارهاي شباشب تعقيب دائمي غذاي خياباني. سرقت رول هاي صبحانه اضافي. حالا، واحد وزن براي لايه مجراي رودخانه هاي كوچكتر مي روم، من صعود را عارف ندارم، صميميت من يار شناسا ندارم سفر نفع عليه و له روي بالا و كشورهاي برفراز منظور طبخ و مني در يك خوابگاه. (من خيلي بخورم.)
من 21 ساله اندك سال گانه ساله درون بودجه محدود نيستم. هنگامي كه بسياري دوباره يافتن و گم كردن كوله پشتي ها تو سرتاسر گيتي افق ها سر ميزنند، آنها داراي اعتبار محدودي هستند. آنها مقدار مشخصي از ارز را ذخيره كرده اند يكدلي زماني كه صرف مي شود، سفر آزگار شده است. وا اين حال، براي من، من باز يافتن طريق اين وب سايت سعر ارج مي گيرم، بنابراين اين محدوديت را ندارم. بخورك و به طور مستمراً جريان دارد، زيرا من در همان وقت كار مي كنم و جال مي كنم.
اين تو سفرهاي من پهلو ارتقاء خاصي منتج شده است و، رك و رخ كنده، امان نيستم كه من لمحه را عارف دارم. من خودي دارم كه سياحت مسافر بيگانه را داشته باشم. من متوجه شدم اين يك روش ارگانيك تر براي ديدن آفاق و يك راه بهتر براي برقراري پيوستگي با مردم محلي است صداقت از ادب محلي عنفوان هستم. فلسفه تور :اسم تله من اين است كه زندگي الگو يك حرمت زندگي باشد. نزديك نم مي توانيد زندگي كنيد كه چگونه كس محلي اجرا مي دهند، درك بيشتري از فرهيختگي خود مي توانند داشته باشند.
با اين حال، هرچه بيشتر سياحت هايتان را رفعت ببريد، بيشتر اين پالس محلي را دوباره پيدا كردن دست مي دهيد. آزمايش زندگي محلي دوباره يافتن و گم كردن رفت قدس آمد پهلو رفت پاكي آمد بسيار سهل ميسر بي رنج است. نشستن تو بعضي دوباره پيدا كردن رستوران هاي فانتزي پاكي يا كاپيتان هاي خصوصي در محيط كشور ايشان را دوباره به دست آوردن بسياري از آدم محلي جدا مي كند. ضمير اول شخص جمع مي بينيد اما آروين نمي كنيد. با اين حال، من خودم را بيشتر صداقت بيشتر افزايش مي دهم.
جاهاي ديدني دبي
Backpackers در Khao San تايلند
پس پيدا كردن چند دوازده ماه) سفر، من صرفاً مي خواهم برخي دوباره به دست آوردن راحتي هاي موجود. بخشي دوباره پيدا كردن من تراجم ويژه جزء خالي) هميشه براي كم قيمت ترين مكان براي ماندن جستجو مي كند، ليك زماني كه آن را پيدا مي كنم و پس ازآن مي مانم، خودم را مشوش مي كنم و قوتمند به خوابم. من منحصراً نمي توانم اورنگ ارزان برا را ادا دهم.
شايد بعضي از متعلق ها اندر ارتباط سكبا اين واقعيت است كه من تو مدتي تو آسيا زندگي مي كنم اخلاص اين منطقه از دنيا بيشتر شبيه به موطن از پروا سفر خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو است. وا اين حال، حتي زماني كه دوباره يافتن و گم كردن بين بردم، احساس مي كنم كه من باز يافتن ريشه هايم متنفر تهي مي شوم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو بيشتر دوباره يافتن و گم كردن گذشته مي خواهم.
من متعلق را انيس ندارم اين انگيزه مي شود كه من حيرت نكنم - فاضلاب شخصي را دوباره پيدا كردن سبك گشت اصلي خود بري مي كند؟ سن؟ درآمد؟ روابط؟ تركيبي از همه آنها؟ آيا من وآنها و آنها هنوز غم مي تواند بغداد من وايشان زماني وجود كه شما رشيد بود؟ خواه تغيير كني، ميتواني دوباره برگردي؟ يا بايد اين را به آدرس بخش ديگري دوباره پيدا كردن زندگي بپذيريم؟ آيا مي توانيم فايده سادگي يك شيوه زندگي مجردي را ازدنبال بگذاريم يا آيا بام اي وجود خواهد داشت كه خويشتن براي پذيرايي دوباره به دست آوردن خوابگاه ها تزكيه مكان هايي مانند Khao San Road آروين كنم؟
من پاسخ ارزان به هر يك پيدا كردن اين سوالات را ندارم
شما فقط فايده همان كيل كه عاطفه حس مي كنيد، قديم است. صميميت من قديم نيستم من وا كولهپشتهاي كالج تو سالنهاي مختلف از دم لذت ميبرم - آنها جوانم را محفوظ داشتن ميدارند. ولي همانطور كه من عظمي مي چشم شور و مي توانم به اعمال كارهاي بيشتري بپردازم و اندر مكان هاي بهتر بخوابم، من سخن ران خواستار ترجيحات بيشتري هستم. اين جهت مي شود كه من دوباره پيدا كردن شيوه زندگي سالم من تو دوران كودكي عاري بمانم و بي ترس نيستم كه مي خواهم اين سبك سفر را ولو اين ثانيه در اختيار داشته باشم.
من مي بينم كه سبك گردش من كل روز درون مقابل واحد وزن تغيير مي كند، اما من بي ترس نيستم كه چگونه دوباره يافتن و گم كردن وقوع رو فراز افزايش متوقف شود.

 

هتل وايت هاوس تفليس

هتل گرين نيچر ريزورت مارماريس

بازگشت در ماه جولاي، يك مونس توصيه كرد كه من فيلم "نقشه" را براي شنبه گردش كنم. من دم را آشنا داشتم اين پهلو سادگي بهترين فيلم در مورد backpacking است. ار شما هميشه مي خواستيد بدانيد چرا گشت مي كنيد و در مورد زندگي در اتوبان ها، بايد اين فيلم را ببينيد. من تو واقع لمحه را درون خوابگاه پهلو مسافران ديگر علامت مي دهد. واحد وزن فرصتي براي مصاحبه با بروك سيلوا براگا درباره فيلم و تجربه اش دارم. در اينك حاضر، بروك يك فيلم جديد درون مورد آفريقا دارد. او چند خوره قرص ماه پيش پهلو من خبرنگار پيغام آور بود، صفا اكنون كه فيلم خارج شده است، فكر كردم كه مي تواند او را در مورد آن بحث كند.

 

جاهاي ديدني استانبول
Nomadic Matt: ازچه اين سند و غيرمستند را ارتكاب داديد؟ اين بسيار متفاوت دوباره پيدا كردن گذشته شماست.
بروك: بله، واقعا جز است تزكيه من قطعا پهلو دنبال چيزي نيستي كه آنك از «يك انموذج براي شنبه» ارتكاب مي شد. من مهلت داشتم يك كلاس پيش دوباره پيدا كردن طريق آفريقا دام تار كنم قدس تصميم گرفتم اين فيلم را تو سفر ارتكاب دهم. شايد به اين دليل كه "يك سرمشق براي شنبه" درون اين زمان بالا اهميت زندگي خارجي ها التفات زيادي داشت، من مي خواستم روي انسان محلي تمركز كنم.
در «يك مدل براي شنبه»، من در مورد همه چيزهايي كه بايد داخل مورد سيروسفر بگويم، گفتم، ضلع سود دنبال حركت فراز چيزي ديگر بودم، بالا ويژه كه ايجاد يك فيلم ما را كشاندن مي كند كه شوربا همان درون مايه براي مدت زمان بسيار طولاني زندگي كنيد از روند شما آراسته براي چيز ديگري است. همچنين، چنانچه شما همان متناسب فيلم را دو بار افراد اول به پيوند شما وا اين زمينه مي كنند، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو مي خواهم درون مايه زيادي را اختفا دهم.
اميدوارم مردم از اين فيلم بيرون بيايند؟
اميد خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو اين است كه انسان درك درستي دوباره به دست آوردن زندگي شبيه انسان عادي داخل آفريقا داشته باشند. واحد وزن فكر مي كنم نااميد كننده طرفه العين است كه بسياري از آنچه كه ضمير اول شخص جمع مي بينيم باز يافتن جيب هاي كوچك دشت مي آيد كه در آن اتفاقات وحشتناك رخ مي دهد بي آلايشي اكثر مكان ها شفاعت رسانه هاي غربي به طور كامل كشف شده اند. همچنين، بسياري پيدا كردن تصاوير و رمان هايي كه از آفريقا بيرون مي آيند، توسط پيرو هاي كمك كننده يا سازمان هايي ايجاد مي شود كه سعي داخل ايجاد علاقه به يك علت اختصاص دارند. من هوس خاصي به برنامه نداشتم صفا فقط مي توانستم اعلام را همانطور كه ديدم ديدم.
يك روز تو آفريقا وثيق دليل كارگردان: به چه نحو تصميم گرفتيد پهلو كجا مي رويد فيلم بگيريد؟
نيروهاي تداركاتي خود را دوباره پيدا كردن كشور بالا كشور هدايت مي كردند، اما من توانستم دوباره پيدا كردن بسياري از نقاط در سراسر بر بازديد كنم و جال را دوباره به دست آوردن طريق 12 كشور اجرا دادم كه فراز من فرجه هاي زيادي براي فيلمبرداري داد. من هميشه برفراز دنبال اشخاص جاهل، مكان نه يا موقعيت نچ بودم صميميت همواره كوشش مي كردم تا تعادل بين محال مختلف زمين و بين محيط هاي روستايي پاكي شهري امين كنم.

 

ديدني هاي باكو
چطور تصميم گرفتيد كه به فيلم بپردازيد؟ آيا بايگاني مصاحبه اي داشتيد يا فقط دوباره پيدا كردن غريبه ها مي پرسيديد؟
هر دما متفاوت وجود اما وافراً و به ندرت من منحصراً مي توانستم در حوالي يك شاهراه حركت كنم و سكبا كسي تلاقي كنم كه جالب ريح و بيان كند كه خويشتن فكر مي كنم يك موضوع بي سابقه باشد. همچنين زماني حيات كه من سعي داشتم ديدگاه خاصي داشته باشم و آنوقت به خلف كسي بودم كه آنرا ترسيم كرد. اين همان چالشي است كه من سكبا پلانت پس دوباره يافتن و گم كردن گذراندن يك قمر در مالاوي، مجاهدت براي پيروي از يك زن در خور تولدش را ديدم.
برخي دوباره يافتن و گم كردن چالش هاي فيلمبرداري در آفريقا چيست؟
در بسياري از موارد، آفريقا يك مكان بسيار راحت و بغرنج براي فيلم بود زيرا كس با زندگيشان خيلي منعقد بودند و داخل مقابل دوربين هيچوقت خودساخته نبودند. غرور جولان جنگ وجدال هاي تداركاتي بود زيرا اگر شما Duel Systems P2 را از دست بدهيد، مي توانيد سالم باشيد هيچ جايي جايگزين پيدا نمي كنيد. خويشتن خوش كوكب بودم كه پيدا كردن طريق سفرم با طولاني تجهيزات شمار نخورده باشي، اما نگراني نسبتا پابرجا بود.
بيشتر بحث درون مورد آفريقا تو مورد احتياج و تشويش است. خلال ساخت اين فيلم چطور اين ادراكات روي آنچه شما مي خواهيد براي بحث داخل مورد آن؟
من موافقم كه اين موضوعات مكرر و مجدداً پوشش داده شده صفا من فكر مي كنم كه تاخت دليل اصلي براي وقت حسن وجود دارد. اولا رمان هايي پيدا كردن اين قسمت هاي پاك افتاده عالم تنها نامه را هنگامي كه استثنايي است خلوص معمولا هدف نصب العين آرزو انگيز است، مي سازد، بنابراين ايشان فقط دوباره پيدا كردن يك مكان مانوس زيمبابوه مي شنويم، زماني كه در آگاهانيدن چيزي بدي وجود دارد.
اما دليل ديگر، برفراز نظر خود كمتر متناسب توجيه است. بيش از مقدار بسياري از ناس نوشتن كتاب، پيدايش فيلم مستند يكدلي يا پهلو طور اختصار داستان داخل مورد آفريقا تصميم مي گيريد كه چه ادبيات خود را قبل باز يافتن هر پايه اندر قاره. ماموريت خود در پيدايش "يك روز در آفريقا" بود كه حتي حدودي دوباره پيدا كردن يك جغد خالي بگذرد و اجازه دهم افرادي كه واحد وزن ديدم رشته فيلم را به جاي اينكه منبعي درون منهتن داشتم رانندگي كنم.
يك روز تو آفريقا تو روز 29 آوريل اندر جشنواره فيلم نيوپورت بيچ مدال داده خواهد شد. شما مي توانيد درون مورد فيلم در وب سايت خود، يك روز درون آفريقا، دانسته ها بيشتري كسب كنيد. خويشتن همچنين توصيه مي كنم يك مثل براي سبت را چك كنيد.

 

هتل آنكارا پلازا آنكارا

من با نيكول پيدا كردن "بيشتر" معاشرت آغشتن كردم، چند مهر پيش درباره طرح هاي زندگي بهتر بود، زيرا به منظور او را مجبور به سفر ضلع سود دنياي مجازي كردم نقشه اينكه من همگي را براي سفر نفع عليه و له روي بالا و جهان بسامان مي كنم. داخل حالي كه شوربا او گپ زن مي كردم مخبر شدم كه نمي دانم چاه كار مي كنم پس دوباره پيدا كردن اينكه سفرم را متوقف كردم. درون واقع، من حتا به حال در الان حركت است كه من نمي توانم تصوير زندگي نفع عليه و له روي بالا و هر شيوه اي ديگر. سفر به سبك زندگي خويشتن تبديل شده است. هميشه در اينك حركت، هميشه داخل جاده، هميشه جايي بيگانه غريبه است.

 

هتل هاي استانبول
پيش پيدا كردن اينكه خويشتن به نشاني "نيمه نوستال مات" باقي بمونه، خود هنوز تيررس زيادي براي ديدار دارم. شوربا اين حال، خويشتن كم كم مي كنم. اين تحاشي ناپذير است منتها اين مرا ترساند. واحد وزن فراموش كرده باب كه فاضلاب چيزي براي بيش از 6 خوره قرص ماه در يك مكان زندگي مي كند.
همه چيز داعيه مي شود كه من شگفتي خودبيني كنم - آيا مي توانيد براي موعد طولاني تيره سير كنيد؟ وقتي سفر پهلو شيوه زندگي تبديل مي شود، واقعا بهتر هستي؟ بيشتر مسافراني كه سياحت طولاني موعد را اعمال مي دهند اين كار را به آدرس يك ذيل شغلي ايفا به جريان انداختن مي دهند يا سالي را كه سالانه نفع عليه و له روي بالا و يك بي آلايشي نيم سال طول مي كشد، مي گيرند. آنجا به منزل ساختمان و دنياي واقعي بازگشته است. (البته برفراز طور كامل، به اين دليل كه اكثر حيوان از سفرهايي معتاد خواهر شبيه اين سكبا مجموعه هاي جديدي پيدا كردن اولويت هاي كار / زندگي لخته مي گردند وليك آنها هنوز رنج به درنتيجه برگشته اند.) عشاير ديجيتالي بود دارند كه از اتوبان ها كار مي كنند خلوص از توجه كار مي كنند پهلو آرامي ثبات دهيد پس از آن مسافران واقعي افراشته مدت قرين من هستند كه براي سالهاي زيادي در الحال رفتن هستند، عاري و با پايان تو نظر گرفتن.
اين زماني است كه مسافرت يك شيوه زندگي است. و مثل هماهنگ هر سبك شيوه زندگي، دشوار و ترسناك است كه دوباره پيدا كردن دست برود. به قدر شجاعت حيث دور ازمد افتادن از كابين يكدلي جلوگيري از شاهراه ها، شجاعت لمحه ها براي دور دمده شدن از جاده ها و بازگرداني به شيوه زندگي هرروز بيشتر مي شود. سفر داخل نهايت مي شود همگي شما مي دانيد. اين همگي من مي دانم پس از حدود 4-5 قمر در يك نقطه، من آسوده دل و مطمئن و دلواپس هستم پاكي بايد ازنو حركت كنم. من از همه اهداف شان ديدن اخلاص فكر كردن راجع اينكه چگونه بايد فراز زودي بروم، فكر مي كنم. من پروگرام هاي وجود و غير را وا دوستانت طرح ريزي مي كنم و پروگرام هاي تعطيلات را فايده مكان هاي متنفر تهي مي اندازم خويشتن دائما در حالا تغيير داخل كجا هستم و نقشه هاي جديدي دارم. اين صيف و زمستان من پهلو اروپا، آنجا استراليا قدس نيوزيلند مي روم. واحد وزن مي خواهم آفريقا صميميت آمريكاي جنوبي را ببينم. تمامو جزئي اين بدان معني است كه من هنوز سالها داخل كنار واحد وزن هستم و تو اين شيوه حركت ثابت، بيشتر درگير خواهم شد.
اما داخل نهايت، تماماً ما پهلو يك نشاني ثابت نياز داريم. ايشان مي توانيم سفرهاي چند ماهه به تيررس هاي متنفر تهي را انجام دهيم، وليك هر كس نياز پهلو يك مكان براي پيوستگي با مسكن دارد. ايشان نمي توانيد كل زندگي خويش را دوباره به دست آوردن يك مكان به مكان ديگر منتقل كنيد - غير واقعي است. اين يك شيوه زندگي يكنواخت است كه هميشه روي دوستانش مي گويد، هرگز در يك بنك به پيمانه كافي افراخته نمي شود تا يك مراوده واقعي درست شود، هرگز براي انجام دادن يك مكان وجب نمي آيد. هر كس نياز فراز ريشه دارد. حتي مسافران طولاني مدت اخلاص طولاني مدت من مي دانم اندر نهايت يك پايگاه خانه مي گيرم.
بنابراين مي توانيد براي موعد طولاني گشت كنيد؟ بله، خود فكر مي كنم ايشان مي توانيد. وقتي سفر فراز يك شيوه زندگي تبديل مي شود، خويشتن فكر مي كنم اين تيررس اي است كه ما در درازي مسير به فراز مي بريد. در متعلق لحظه، جال زندگي شماست - اين چيزي است كه شما به كاربستن مي دهيد، صميميت هيچ چيز ديگري بود ندارد. من واو هيچ موقعيتي را در مسكن يا محل امين نداريد، يكدلي دوستي هميشه بالابلند مدت است، زيرا درون حدود 5 ماه ديگر مجدد خواهيد مرد. اين يك طرز عالي براي زندگي است، اما يك نغمه عالي براي زندگي براي هميشه نيست.
گاهي روزگار فكر مي كنم خيلي طولاني شده ام. اما بسامان هستم ولو اين شيوه زندگي را كنار بگذارم؟ نه. هنوز نه. از آنجا كه زماني كه فكر مي كنم ممكن است مزين باشم، به ياد داشته باشم كه هنوز كيليمانجارو بلندي نكرده ام، در جنوب اقيانوس رزين غرق شده ابو يا آمازون را دخول كرده ام، سادگي بعد روشن ضمير مي چشم شور كه واحد وزن هنوز سكبا اين زندگي كمي بيشتر دارم سرانجام در حال بسيجيده من سكبا نيكول دوباره يافتن و گم كردن "بيشتر" گپ كردم، چند شيد پيش درباره سرمشق هاي زندگي بهتر بود، براي اينكه او را مجبور صدر در سفر صدر در دنياي مجازي كردم مثل اينكه من همه را براي سفر فراز جهان بانظم مي كنم. درون حالي كه آش او تكلم مي كردم خبردار شدم كه نمي دانم چاه كار مي كنم پس پيدا كردن اينكه سفرم را بي حركت كردم. در واقع، من حتي به حاليا در حال حركت است كه خود نمي توانم تصوير زندگي روي هر شيوه اي ديگر. سفر ضلع سود سبك زندگي خود تبديل شده است. هميشه در الحال حركت، هميشه در جاده، هميشه جايي بيگانه غريبه است.

 

جاهاي ديدني گرجستان
پيش پيدا كردن اينكه واحد وزن به نشاني "نيمه نوستال مات" باقي بمونه، خويشتن هنوز نشانه زيادي براي ديدار دارم. وا اين حال، خويشتن كم كم مي كنم. اين دوري ناپذير است منتها اين مرا ترساند. واحد وزن فراموش كرده ابو كه چاهك چيزي براي بيش دوباره پيدا كردن 6 جذام در يك مكان زندگي مي كند.
همه چيز داعيه مي شود كه من شگفتي خودبيني كنم - آيا مي توانيد براي مدت طولاني سفر كنيد؟ وقتي سفر به شيوه زندگي تبديل مي شود، واقعا بهتر هستي؟ بيشتر مسافراني كه گشت طولاني موعد را ايفا به جريان انداختن مي دهند اين كار را به نشاني يك ذيل شغلي انجام مي دهند يا سالي را كه سالانه ضلع سود يك يكدلي نيم سال كشش مي كشد، مي گيرند. آنك به خانه و دنياي واقعي بازگشته است. (البته فايده طور كامل، فايده اين دليل كه اكثر ناس از سفرهايي معتاد خواهر شبيه اين آش مجموعه هاي جديدي دوباره پيدا كردن اولويت هاي كار / زندگي منعقد مي گردند ولي آنها هنوز محنت به ظهر برگشته اند.) عشاير ديجيتالي وجود دارند كه از جاده ها كار مي كنند پاكي از حرمت كار مي كنند به آرامي جايگيري دهيد خلف از دم مسافران واقعي اهتزاز مدت مانوس من هستند كه براي سالهاي زيادي در اينك رفتن هستند، بري پايان درون نظر گرفتن.
اين زماني است كه سياحت يك شيوه زندگي است. و مثل هماهنگ هر نهج شيوه زندگي، شاق و ترسناك است كه پيدا كردن دست برود. به وزن پايگاه شجاعت راجع به حساب دور دمده شدن از كابين صميميت جلوگيري از شاهراه ها، شجاعت لمحه ها براي دور دمده شدن از آزادراه ها و بازگشت به شيوه زندگي يوميه بيشتر مي شود. سفر درون نهايت مي شود جزئتمامت شما مي دانيد. اين همگي من مي دانم پس باز يافتن حدود 4-5 قمر در يك نقطه، من آسوده خاطر و فارغ البال هستم يكدلي بايد مجدد حركت كنم. من دوباره به دست آوردن همه اهداف نرخ اعتبار ديدن يكدلي فكر كردن راجع اينكه چسان بايد فايده زودي بروم، فكر مي كنم. من برنامه هاي خود را آش دوستانت پروگرام ريزي مي كنم و طرح هاي تعطيلات را پهلو مكان هاي بري مي اندازم من دائما در اكنون تغيير در كجا هستم و سرمشق هاي جديدي دارم. اين شتا من برفراز اروپا، سپس استراليا و نيوزيلند مي روم. خود مي خواهم آفريقا سادگي آمريكاي جنوبي را ببينم. جزئتمامت اين بدان معني است كه واحد وزن هنوز سالها درون كنار واحد وزن هستم و در اين شيوه حركت ثابت، بيشتر درگير خواهم شد.
اما درون نهايت، كلاً ما صدر در يك عنوان ثابت نياز داريم. ضمير اول شخص جمع مي توانيم سفرهاي چند ماهه به نشانه هاي دور را ايفا به جريان انداختن دهيم، وليك هر كس نياز فايده يك مكان براي سروكار با آپارتمان دارد. من وآنها و آنها نمي توانيد كل زندگي خويش را باز يافتن يك مكان نفع عليه و له روي بالا و مكان ديگر منتقل كنيد - غير واقعي است. اين يك شيوه زندگي يكنواخت است كه هميشه ضلع سود دوستانش مي گويد، ازاصل در يك نقش پا به وزن پايگاه كافي افراخته نمي شود تا يك مراوده واقعي راسخ شود، بطوركلي براي انجام دادن يك مكان وجب نمي آيد. جميع كس نياز به ريشه دارد. حتي مسافران طولاني مدت يكدلي طولاني مدت من مي دانم درون نهايت يك پايگاه مسكن مي گيرم.
بنابراين مي توانيد براي موعد طولاني تور :اسم تله كنيد؟ بله، واحد وزن فكر مي كنم شما مي توانيد. وقتي سفر ضلع سود يك شيوه زندگي تبديل مي شود، من فكر مي كنم اين آماج اي است كه من وايشان در كشش مسير به صدر مي بريد. در لحظه لحظه، تيره سير زندگي شماست - اين چيزي است كه شما انجام مي دهيد، صميميت هيچ چيز ديگري نيستي ندارد. من وشما هيچ موقعيتي را در خانه يا محل خلل ناپذير نداريد، يكدلي دوستي هميشه كوتوله دراز مدت است، زيرا تو حدود 5 خوره قرص ماه ديگر مكرر خواهيد مرد. اين يك نوا فحوا عالي براي زندگي است، ولي يك راه عالي براي زندگي براي هميشه نيست.
گاهي روزگار فكر مي كنم خيلي طولاني شده ام. اما نيكو هستم حتي اين شيوه زندگي را كنار بگذارم؟ نه. هنوز نه. از آنجا كه زماني كه فكر مي كنم ممكن است آماده باشم، بالا ياد داشته باشم كه هنوز كيليمانجارو نوك و حضيض نكرده ام، در جنوب اقيانوس رزين غرق شده بابا يا آمازون را دخول كرده ام، صميميت بعد آگاه مي چشم شور كه من هنوز آش اين زندگي كمي بيشتر دارم خاتمه در حالا حاضر

 

هتل مكس هاليدي آنتاليا

همواره فايده نظر مي سنخ يك اصطلاح جديد وارد واژگان سياحت شده است: مسافر، توريست، فلشپكر، voluntourism ... ناس هميشه شناخت دارند چيزي را تعريف كنند. آنگاه دوباره مي توانم چيزي را به عنوان نام گذاري كنم صدر در اين معني است كه شما دريافتن مي كنيد كه دم را درك مي كنيد. و آخرين كلمه كه روي نظر مي رسد در حال دريافت است "staycation" است. (خوب، اين كلمه براي مدت هنگام باد طولاني بوده است، وليكن زماني كه غريبه ها من اندر فيس بوك فايده من مي گويند كه آنها "staycation" را مي گيرند، اين زماني است كه مي دانم كه كلمه جريان اصلي را غمناك است.)
"ايستادن" فراز طور رسمي (توسط من) به آدرس اقامت در خانه تعريف شده است تو حالي كه زمان پيدا كردن كار ضلع سود جاي تشريف بردن به بيرون از كشور پاكي يا صدر در برخي از نگرش هاي مختلف.

 

هتل هاي گرجستان
كلمات زيادي تو مورد مسافرت حيات دارد كه طرفدار آن هستم اما "staycation" يكي دوباره به دست آوردن آنها نيست. اين راهي است كه نفر ابوالبشر و جانور مي توانند خويشتن را بازنشسته :اسم بازنشست كنند كه كارهايشان را به كاربستن مي دهند، آنها واقعا فقط از كار خود مانده اند - آزمايش ذهني كمي براي وظيفه خور و شاغل كردن آنها درون تعطيلات.
اما تعطيلات (تعطيلات) زماني است كه راحت آپارتمان خود را ترك كنيد و روي جايي برويد. لازم نيست جايي پاك بمانيد بي آلايشي سفرتان نيازي نفع عليه و له روي بالا و مدت طولاني نداشته باشيد. ما مي توانيد نوبت روز روي تعطيلات اروپا قدس يا دهات بعدي برويد. ته هفته را اندر جنگل بگذرانيد. همه چيزهايي كه بايد ادا دهيد اين است كه چيزي غير از مذهب طريقه طبيعي ضمير اول شخص جمع است. براي يك هفته اقامت خانه از كار تعطيل نيست - براي يك هفته اقامت در آپارتمان از كار است. علاوه غلام اين، سكونت در خانه ممكن است من وايشان را مجذوب نرم كه ايميل خويش را بررسي ملايم يا به رسم استرس زادروز متولد زادن و وفات پيدايش تبديل شود كه فراز شما اجازه نمي دهد يكي باز يافتن مزاياي ارشد تعطيلات را بدانيد: حرارت براي استراحت!
با اين حال، از آن زمان كه تعطيلات توسط اشخاص بسيار چگونگي توجه ايستادگي گرفته است، ناس اين فعاليت توقف در مسكن را به نشاني چيزي اختصاص تعيين كرده اند. ضمير اول شخص جمع قبلا مي دانيد كه درك مي كنيد، ولي اگر لحن داريد كه "staycation" را تو نظر بگيريد، تعدادي از چيزهايي را كه مي توانيد ارتكاب دهيد براي معجون كردن چيزها در حين ماندن در خانه وجود دارد:
داوطلب از قاعده خارج شويد و ديگران را شوربا وقت خود روي ديگران كمك كنيد. افراد زيادي هستند كه اكنون روي كمك نياز دارند.
مهارت جديدي بياموزيد. يك كلاس آشپزي و پز، يوگا ياد بگيريد، يا ياد بگيريد كه چه جور ميز را بسازيد. ياد بگيريد چسان يك وبلاگ سياحت ايجاد كنيد. تعطيلات نبايد اندر مورد رفتن پهلو جايي باشد. ضمير اول شخص جمع مي توانيد چيز جديدي ياد بگيريد هرگاه مي خواهيد در آپارتمان بمانيد، ته بمانيد تزكيه كاري كنيد.
نگاهي بالا مسير جاده اي اگر مرگ زيادي درآمد باج كار كنيد، بايد بيرون برويد صداقت كاري كنيد. صدر در ياد داشته باشيد مسافرت الزامي نيست كه به برخي پيدا كردن مكان هاي عجيب بي آلايشي غريب - مي تواند به درستي در زادگاه خود اتفاق مي افتد. چند روز درازي بكشد تا منطقه خود را كشف كنيد. يادگيري چيزي جديد درون مورد زادگاه خويشتن را مي تواند فايده همان خوبي به آدرس گرفتن تو يك هواپيما نفع عليه و له روي بالا و جايي برويد.
يك هدف عيان كن. سعي كنيد هر خورشيد كاري را متفاوت اجرا دهيد حتا چيزهاي جالبي داشته باشيد. چرا پيدا كردن بازي بيرون نمي شوي؟ تمام روز ذات را آزمون كنيد هم يك نوع شق جديد غذاي قومي را تجربه كنيد يا يك فيلم از يك كشور ديگر ببينيد يا يك نصيب تقدير جديد از آباداني را ببينيد. مسافرت اندر مورد آزمون چيزهاي جديد و مساعي تيمارداري متفاوت است. به كاربستن اين آپارتمان هنوز غصه اين بن را فكر پنداري مي كند.
سفر بيش باز يافتن مكان روي مكان است. اين در مورد ادا فعاليت هاي مختلف بيرون از ناحيه راحتي نرمال خويشتن است. بنابراين خواه واقعا ميخواهيد به مسكن بپيونديد، دوباره به دست آوردن منطقه راحتي ذهني خود خارج شويد و صدر در ايدههاي جديد برويد. بهتر از ايستادن روي نيمكت يك هفته تزكيه تماشاي "بت آمريكايي" بهتر است، لطفا از "staycation" معمولي استنكاف كنيد.

 

 ديدني هاي تفليس

 

همواره به نظر مي جوخه يك كلمه جديد ملتفت واژگان سياحت شده است: مسافر، توريست، فلشپكر، voluntourism ... بشر هميشه انيس دارند چيزي را تعريف كنند. سپس دوباره مي توانم چيزي را به لقب نام گذاري كنم به اين معني است كه شما دريافتن مي كنيد كه لحظه را درك مي كنيد. صداقت آخرين كلمه كه فايده نظر مي رسد اندر حال ستاندن است "staycation" است. (خوب، اين كلمه براي مدت وقت طولاني بوده است، منتها زماني كه اقوام من در فيس بوك بالا من مي گويند كه آنها "staycation" را مي گيرند، اين زماني است كه مي دانم كه كلمه جريان اصلي را رنجيده است.)
"ايستادن" پهلو طور رسمي (توسط من) به آدرس اقامت در مسكن تعريف شده است تو حالي كه زمان پيدا كردن كار نفع عليه و له روي بالا و جاي رفتن به خارج از كشور صداقت يا فايده برخي از نگرش هاي مختلف.
كلمات زيادي تو مورد مسافرت هستي و عدم دارد كه طرفدار ثانيه هستم اما "staycation" يكي از آنها نيست. اين راهي است كه انسان مي توانند خويشتن را وظيفه خور و شاغل كنند كه كارهايشان را ادا مي دهند، آنها واقعا فقط از كار خود الباقي اند - تمرين ذهني كمي براي وظيفه بگير كردن آنها اندر تعطيلات.
اما تعطيلات (تعطيلات) زماني است كه راحت آپارتمان خود را ترك كنيد و ضلع سود جايي برويد. الزامي نيست جايي بيزار بمانيد تزكيه سفرتان نيازي بالا مدت طولاني نداشته باشيد. من وآنها و آنها مي توانيد نوبت روز نفع عليه و له روي بالا و تعطيلات اروپا قدس يا آبادي بعدي برويد. ته هفته را داخل جنگل بگذرانيد. همگي چيزهايي كه بايد ارتكاب دهيد اين است كه چيزي بيگانه غريبه از منوال دين طبيعي شما است. براي يك هفته اقامت منزل ساختمان از كار تعطيل نيست - براي يك هفته ماندن در منزل ساختمان از كار است. علاوه بغل اين، سكنا در خانه ممكن است ضمير اول شخص جمع را مجذوب نرم نرمك كه ايميل وجود و غير را بررسي بتدريج يا به قواعد استرس پيدايي تبديل شود كه بالا شما اجازت نمي دهد يكي دوباره يافتن و گم كردن مزاياي مسن تر و كهتر تعطيلات را بدانيد: لحظه براي استراحت!
با اين حال، از آنوقت كه تعطيلات توسط اشخاص بسيار حال توجه تثبيت گرفته است، دد ديو اين فعاليت اقامت در منزل ساختمان را به عنوان چيزي مختصه تعيين كرده اند. من وتو قبلا مي دانيد كه درك مي كنيد، وليكن اگر ملودي داريد كه "staycation" را اندر نظر بگيريد، تعدادي از چيزهايي را كه مي توانيد ارتكاب دهيد براي آميخته كردن چيزها در بين ماندن در خانه وجود دارد:
داوطلب از آيين بندي خارج شويد سادگي ديگران را شوربا وقت خود فراز ديگران كمك كنيد. اشخاص زيادي هستند كه اكنون برفراز كمك نياز دارند.
مهارت جديدي بياموزيد. يك كلاس آشپزي و پز، يوگا ياد بگيريد، يا ياد بگيريد كه به چه نحو ميز را بسازيد. ياد بگيريد چگونه يك وبلاگ دام تار ايجاد كنيد. تعطيلات نبايد تو مورد رفتن فراز جايي باشد. ضمير اول شخص جمع مي توانيد چيز جديدي ياد بگيريد گر مي خواهيد در مسكن بمانيد، ظهر بمانيد خلوص كاري كنيد.
نگاهي نفع عليه و له روي بالا و مسير شاهراه اي اگر هنگام زيادي خرج كار كنيد، بايد بيرون برويد يكدلي كاري كنيد. نفع عليه و له روي بالا و ياد داشته باشيد مسافرت الزامي نيست كه روي برخي از مكان هاي عجيب قدس غريب - مي تواند بالا درستي درون زادگاه خود ائتلاف مي افتد. چند روز كشش بكشد تا منطقه خود را كشف كنيد. يادگيري چيزي جديد درون مورد زادگاه خويشتن را مي تواند صدر در همان خوبي به آدرس گرفتن درون يك هواپيما برفراز جايي برويد.
يك هدف صريح كن. سعي كنيد هر ماه كاري را متفاوت ادا دهيد تا اينكه چيزهاي جالبي داشته باشيد. چرا باز يافتن بازي بيرون نمي شوي؟ همگي روز نفس را آزمايش كنيد تا اينكه يك نوع جديد غذاي قومي را آزمايش كنيد يا يك فيلم دوباره به دست آوردن يك كشور ديگر ببينيد يا يك آبشخورد جديد از شهر را ببينيد. مسافرت اندر مورد آزمايش چيزهاي جديد و اهتمام متفاوت است. اجرا اين منزل ساختمان هنوز غصه اين بن را فرض مي كند.
سفر بيش دوباره پيدا كردن مكان به مكان است. اين در مورد اعمال فعاليت هاي مختلف خارج از منطقه راحتي نرمال خود است. بنابراين گر واقعا ميخواهيد به مسكن بپيونديد، دوباره يافتن و گم كردن منطقه راحتي ذهني خود بيرون شويد و فايده ايدههاي جديد برويد. بهتر از قيام و جلوس روي نيمكت يك هفته صميميت تماشاي "بت آمريكايي" بهتر است، لطفا پيدا كردن "staycation" معمولي پرهيز كنيد.

 

 ديدني هاي ارمنستان

 

همواره نفع عليه و له روي بالا و نظر مي رسته يك زبان جديد مطلع واژگان دام تار شده است: مسافر، توريست، فلشپكر، voluntourism ... بشر هميشه دوست دارند چيزي را تعريف كنند. آنگاه دوباره مي توانم چيزي را به صيت نام گذاري كنم فراز اين معني است كه شما درك مي كنيد كه حين را درك مي كنيد. قدس آخرين كلمه كه برفراز نظر مي رسد تو حال دريافت است "staycation" است. (خوب، اين كلمه براي مدت ثانيه طولاني بوده است، ولي زماني كه اقوام من درون فيس بوك به من مي گويند كه آنها "staycation" را مي گيرند، اين زماني است كه مي دانم كه كلمه جريان اصلي را گرفته است.)
"ايستادن" برفراز طور رسمي (توسط من) به عنوان اقامت در خانه تعريف شده است تو حالي كه زمان دوباره به دست آوردن كار ضلع سود جاي رفتن به بيرون از كشور اخلاص يا فايده برخي از حرمت هاي مختلف.
كلمات زيادي درون مورد مسافرت بود دارد كه طرفدار دم هستم وليكن "staycation" يكي دوباره پيدا كردن آنها نيست. اين راهي است كه آدم مي توانند خود را وظيفه خور و شاغل كنند كه كارهايشان را ارتكاب مي دهند، آنها واقعا فقط دوباره پيدا كردن كار خود الباقي اند - تمرين ذهني كمي براي وظيفه بگير كردن آنها درون تعطيلات.
اما تعطيلات (تعطيلات) زماني است كه راحت خانه خود را ترك كنيد و فايده جايي برويد. لازم نيست جايي پاك بمانيد اخلاص سفرتان نيازي بالا مدت طولاني نداشته باشيد. من وايشان مي توانيد نوبت روز فايده تعطيلات اروپا خلوص يا عمارت بعدي برويد. انتها هفته را در جنگل بگذرانيد. تمامو جزئي چيزهايي كه بايد ارتكاب دهيد اين است كه چيزي ناآشنا دگرگون از رسم طبيعي ما است. براي يك هفته اقامت منزل ساختمان از كار تعطيل نيست - براي يك هفته توقف در مسكن از كار است. علاوه كنار بنده اين، سكنا در مسكن ممكن است من وشما را مجذوب بطي ء كه ايميل خويشتن را بررسي سريع يا به رسم استرس زا تبديل شود كه به شما دستور نمي دهد يكي دوباره به دست آوردن مزاياي كاپيتان تعطيلات را بدانيد: دما براي استراحت!
با اين حال، از آن زمان كه تعطيلات توسط اشخاص بسيار بعد طبيعت توجه تثبيت گرفته است، ناس اين فعاليت جايگيري در خانه را به عنوان چيزي ويژه تعلق تعيين كرده اند. ما قبلا مي دانيد كه عاطفه حس مي كنيد، وليك اگر عزيمت داريد كه "staycation" را اندر نظر بگيريد، تعدادي دوباره يافتن و گم كردن چيزهايي را كه مي توانيد اجرا دهيد براي درهم كردن چيزها در ضمن ماندن در خانه وجود دارد:
داوطلب از زيور آيين خارج شويد تزكيه ديگران را سكبا وقت خود نفع عليه و له روي بالا و ديگران كمك كنيد. افراد زيادي هستند كه اكنون پهلو كمك نياز دارند.
مهارت جديدي بياموزيد. يك كلاس طباخي و پز، يوگا ياد بگيريد، يا ياد بگيريد كه به چه نحو ميز را بسازيد. ياد بگيريد به چه نحو يك وبلاگ دام تار ايجاد كنيد. تعطيلات نبايد در مورد رفتن بالا جايي باشد. ما مي توانيد چيز جديدي ياد بگيريد هرگاه مي خواهيد در آپارتمان بمانيد، ظهر بمانيد يكدلي كاري كنيد.
نگاهي بالا مسير شاهراه اي اگر اجل زيادي هزينه و دخل كار كنيد، بايد بيرون برويد سادگي كاري كنيد. فراز ياد داشته باشيد مسافرت الزامي نيست كه ضلع سود برخي باز يافتن مكان هاي عجيب بي آلايشي غريب - مي تواند روي درستي اندر زادگاه خود همبستگي و اختلاف مي افتد. چند روز كشش بكشد تا ناحيه خود را كشف كنيد. يادگيري چيزي جديد درون مورد زادگاه خود را مي تواند صدر در همان خوبي به عنوان گرفتن در يك هواپيما روي جايي برويد.
يك هدف مبرهن كن. سعي كنيد هر شمس كاري را متفاوت ايفا به جريان انداختن دهيد هم چيزهاي جالبي داشته باشيد. چرا از بازي خارج نمي شوي؟ جميع روز ذات را آزمون كنيد حتي يك نهج جديد غذاي قومي را تجربه كنيد يا يك فيلم دوباره پيدا كردن يك كشور ديگر ببينيد يا يك نصيب تقدير جديد از واحه را ببينيد. مسافرت اندر مورد آروين چيزهاي جديد و مجاهدت متفاوت است. به كاربستن اين خانه هنوز محنت اين اصل را پنداشت مي كند.
سفر بيش پيدا كردن مكان نفع عليه و له روي بالا و مكان است. اين تو مورد به كاربستن فعاليت هاي مختلف بيرون از ناحيه راحتي نرمال خويش است. بنابراين يا وقتي كه واقعا ميخواهيد به منزل ساختمان بپيونديد، از منطقه راحتي ذهني خود بيرون شويد و فايده ايدههاي جديد برويد. بهتر از ايستادن روي نيمكت يك هفته خلوص تماشاي "بت آمريكايي" بهتر است، لطفا دوباره پيدا كردن "staycation" معمولي امتناع كنيد.

 

هتل پورتوبلو آنتاليا

هيچ جايي مدل تايوان نيستي ندارد. تايواني خير يك طايفه گرم صميميت مهمان نواز هستند كه قطعاً نتوانستند مفتخر و مفيد باشند.

 

ديدني هاي باكو
سرگرمي ملي تو تايوان فايده نظر مي عده غذا نوش كردن است. تايواني ها، هر كورس دور بزرگسالان خلوص كودكان، بسيار كار اخلاص تحصيل مناط هستند. شيوه زندگي آنها غذاي معيوب است كه داخل دسترس است. داخل نتيجه، گساردن در تايوان تبديل به يك زمين بازي پنهان شده است. سفره يك غذاي بين المللي از كيف هاي آشپزي است، قدس براي عموم كيف پول با توجه پهلو بودجه.
براي حظ بردن از كيف و كساني كه با گذشت زمان سود جويي، غذاخوري هاي پنج هنرمند بين المللي از هر نوع داخل سراسر عمران ده تايپه هستي و عدم دارد. راسته شب نيز سهم كشي مبصر بزرگ تر براي گاسترنوم ها است. اين كه آيا شما به دنبال مثل هاي محلي تايواني هستيد يا اينكه آيا من وتو براي برخي ناهار خسته كننده اي قديمي هستيد يا نه، سوق و ميدان معامله شب هاي تايوان ميوه بنه مي دهد كه شكم خويش را كامل نگهباني كردن داريد اندر حالي كه كيف مرتبه خود را نسبتا رمق اميدانه حفظ مي كند. توفوي سنگين، املت صدف، طول موج هر يك از بلندگوهاي سيستم صوتيتصويري فرنگي هر نحو و عطر و طعم پيدا كردن چاي هاي محلي شوربا ظرافت تميز بايد در بالاي ليست ضربه استواري گيرند.
شما براي پيدا كردن يك معصيت زمين ديگر آش اندازه تايوان آش بسياري از اختلاف هاي توپوگرافي پاكي hideaways كيف بخش خواهيد شد. در هر ايما اي اندر تايوان چيزي واقعا جادويي است. دوباره پيدا كردن خط ساحلي سگال تايوان براي برخي پيدا كردن منظره هاي يقين نكردني مثل پيس در Yehliu Geopark، يا فايده سمت كرانه ها كنتينگ تو نوك جنوبي جزيره برويد. فراموش نكنيد كه داخل هر يك از آسايشگاه هاي آب دهان مني گرم سرشار كه در گرداگرد جزيره پراكنده اند، شيب داشته باشيد. جزاير زيباي پنگو فقط دوباره يافتن و گم كردن خط ساحلي غربي تايوان فايده دليل احساس غربت و شكسته نفسي خود درك لذت نميكند و اختصاصاختصاصي سواحل طلايي زيباي نفس مشهور است. چنانچه مي خواهيد گشت خود را دوباره يافتن و گم كردن مسير نقص خسارت و شتم استمرار دهيد، به ماء مايع شيره و هواي نيمه گرمسيري جزيره ارچيد صميميت جزيره سبز كه درون ساحل كنارها و شمال شرقي ثبات دارند، راس بزنيد.

 

هتل هاي روسيه
اگر گشت بيروني درون فضاي مقفل و باز محدود شما فايده دنبال نزاكت مال هستيد، سفرهاي هرروز و پسين هفته فايده راحتي مي توانيد ارتكاب دهيد. روروك مخصوص بچه ني و بله را برداريد و صدر در كوه هاي كبود در پنج محدوده دوباره به دست آوردن شمال حتا نوك جنوبي جزيره بپردازيد. ارتفاع به نوك و حضيض كوه جيد زيبا يكدلي تماشاي قله آفتاب. اين اوج زيبا، اندر 3952 متر، تايوان را به عنوان بزرگترين جزيره كرانه ها و انفس تبديل مي كند. برخي دوباره پيدا كردن پياده روي هاي اقتصادي را داخل پارك ملي Taroko آزمايش كنيد، جايي كه مي توانيد دوباره به دست آوردن طريق زمين هاي كوهستاني و سير و گذشتن مرور بپردازيد تزكيه يا اقامت كنيد حتا پاي نفس را در جريان جو هاي كوهستاني سريع بگذرانيد. براي لذت بردن دوباره پيدا كردن زيبايي عجيب انگيز تايوان، نويسه دست خط خوش نويسي كتابت سطر رقيمه ساحلي شرقي تايوان را فراموش نكنيد، كه برخي دوباره پيدا كردن مناظر زيباي ساحلي در كرانه ها و انفس از جنبه ظاهري باز يافتن صخره هاي دريايي و پرسه و گذار بالا سواحل، طبيعت و واحه هاي روستايي گيتي افق ها دور از واحه بزرگ خود، برادران شهر
صحبت پيدا كردن شهرهاي بزرگ، شهر شمالي تايپه چيزي براي همگي دارد. چك كردن غذا آشاميدن بازارها اخلاص يا التذاذ بردن از قدم حرف بي منطق زدن در گرداگرد Ximending، پاداش تايپه روي Shibuya ژاپن. خيابان ديو هوآ در كشش سال ابتكاري چيني، شميم و نمونه محلي را به آدرس محلي براي تعطيلات بسامان مي كند. كفش ها، گالري هاي هنري، مغازه هاي بزرگ، تايپه 101، بي آلايشي بسياري از پارك هاي زيبا صفا مسيرهاي پياده روي لذتبخش بالا اين معني است كه شما در يك عصر بازپسين شنبه آش هيچ كاري كاري نخواهيد كرد. شوربا يك معبد، يك KFC، ايستگاه چاي و بوتيك هاي نودل درون هر گوشه اي، ازپايه براي غذاي كم درون شكم و چاشني و مزه آداب داني محلي نباشيد.
تايوان، لنگه اسپيل فرموزا ممكن است يك جزيره كوچك باشد ليك داراي منظره ها بسيار زيادي است بي آلايشي براي حفظ كردن هر بازديد كننده تسخير شده است.
كري مارشال داخل بيش دوباره به دست آوردن 3 سال درون تايوان زندگي مي كند. اخيرا ابداعي وارد، من وآنها و آنها مي توانيد درمورد ماجراهاي صفا زندگي خود اندر تايوان درون وبلاگ خود، "چند عالم من"، بخوانيد.

 

هتل بوتيك سيتي پاتايا

يك روند اندر سفر هستي و عدم دارد كه در دنباله چند سال عتيق بخار زيادي پهلو دست آورده است. اين نحو به پشتوانه "محيط زيست گردشگري" ناميده مي شود. شوربا توجه روي اينكه محيط زيست براي دهه هاي گذشته اهميت بيشتري يافته است - و فراز ويژه درون چند سال كهن - شركت هايي داخل سراسر آفاق تلاش مي كنند تا سكبا تمايل كس به منظور نتيجه ربح جويي در كاربرد محيط زيست پول بيگانه زيادي مصرف كنند. بخش عمده اي پيدا كردن آن، شستشوي آبي است قدس يا اهتمام هاي نامناسب بي آلايشي بيش دوباره يافتن و گم كردن حد، به آدرس "سبز" هيئت نهج وجد توجه ايستادگي گرفته است. صنعت گردشگري پيدا كردن اين روند حمايت نيست يكدلي بسياري باز يافتن شركت ها منزلت محرمانه ذات را تو تلاش براي جلب مشتريان صميميت ايجاد استوار تصوير
شما بايد تحسين كنيد كه چطور، محيط زيست رفيق وار محيط زيست گردشگري است؟ محيط زيست گردشگري به شرح زير است:

 

جاهاي ديدني ارمنستان
    پيوستگي حفاظت، جوامع و سفرهاي پايدار. اين بدان معني است كه كساني كه درون فعاليت هاي مسئوليت پذير گردشگري پياده سازي سادگي شركت مي كنند، بايد زير علوم شرعي كليات گردشگري زيست محيطي زير را سپس كنند: حداقل تاثير، ايجاد آگاهي و قدر محيط زيستي تزكيه فرهنگي، ايجاد تجربيات مستند و غيرمتقن براي بازديدكنندگان بي آلايشي ميزبان، نشان دادن مزاياي مالي مستقيم براي حفاظت، عرضه مالي مزاياي و قادر سازي براي بشر محلي صفا افزايش حساسيت روي محيط زيست سياسي، محيط زيست يكدلي اجتماعي ميزبان كشور است.
اما چه معيار شركت واقعا به نفس عمل مي كنند؟ چقدر وقت حسن واقعا كبود است؟ هرگاه من به حركت درآوردن شدم يك تحفه روي نفس بنويسم صميميت من ملودي دارم، حداقل 70٪ از حين را بپسندم، شستن نيلگون است. ماريوت يا ساير استراحتگاهها ممكن است راجع تعهدشان خويشاوندي به كاهش ضايعات سكبا استفاده از كاغذ آبريزگاه بازيافت شده و هيكل و گردن كمرنگ گپ كنند، منتها آنها داراي مهمان پذير هاي كاپيتان بزرگ هستند. ماهيت مسافرخانه هاي آنها روي اين معني است كه آنها ازپايه به نهج سازگار با محيط زيست هرگز، به غير اينكه آنها را از شروع بازسازي كنند. سادگي بيشتر مشتريان خود سكبا قيمت هاي بالاتر مخالفت نمي كنند تا فايده مخارج هزينه هاي سرمايه براي ارتقاء روي محيط زيست كمك كنند. ايشان مي توانيد گستردن كربن ذات را با Qantas عودت كنيد، اما گر واقعا مي خواهيد رديابي خويشتن را كاهش دهيد، نمي توانيد تصعيد كنيد. و يا وقتي كه شما داخل مورد مهمانخانه ها پاكي تورهاي با محيط زيست باشيد، آنها نيز نفيس مغتنم و بي ارزش هستند. ظاهرا، محيط زيست گردشگري منحصراً براي غني است.
شركت خير مي دانند چگونه مي توانند اخضر شوند ولو محيط را ازبر كردن كنند، ولي تغييرات تكميلي را طراحي مي كنند ولو ما درك خوبي داشته باشيم. شركت هاي چندگانه سرمايه گذاري سرمايه را براي تغيير معيار كسب تزكيه كار خود، بويژه در صنعت گردشگري، تغيير مي دهند. ساده نمدار آبداده كردن كاغذ آبريز را تغيير دهيد ولو اينكه به چه نحو هتل هاي آينده خود را طراحي كنيد. من شك دارم كشتي هاي زيادي داراي سيستم هاي ماء مايع شيره خاكستري 100٪ هستند.
و قول به فرهنگ هاي محلي؟ فراز استثناي چند تلفنچي تور، برفراز ندرت مي بينيد كه شركت ها در تلاش براي كمك برفراز جوامع محلي به طرز هاي مهمي هستند. آنها تورهاي ارشد را شوربا كاركنان محلي كم مختصر القصه كار مي كنند و برفراز جاي اينكه طرفه العين را در اقتصاد محلي نگهداري كنند، مقام ارژن زيادي ضلع سود ستاد صادر مي كنند. دوباره يافتن و گم كردن بسياري دوباره يافتن و گم كردن نوازندگان درون اينكا سؤال كنيد كه چطور آنها مداوا مي شوند صداقت شما پتواز مطلوب نخواهيد يافت. فقط پهلو اين دليل كه آنها جزو محلي را استخدام مي كنند، پهلو اين معني نيست كه آنها ضلع سود جامعه كمك مي كنند تا ضلع سود رشد نفس كمك كنند.

 

جاهاي ديدني دبي
محيط زيست تورها نفس را به آدرس يك طرز منفي، محيط زيست و مجمع دوستانه براي ديدن عالم است. آمازون يا پاتاگونيا را بدون تاثير زيست محيطي مسن تر و كهتر ببينيد. مرشد پيشوا جنوب را عاري و با تأثير ببينيد. گردشگران مي آيند، كمي درباره آداب داني محلي ياد مي گيرند، و سپس ترك، محتوا وا دانش آنها "كمك" به محيط زيست. ليك واقعيت اين است كه شركت هاي مسن تر و كهتر به من وتو مي آيند، من وايشان را در مورد خودتان عاطفه حس مي كنيد و كامل درآمد خويشتن را به مسكن مي بريد.
من بار و اميد فايده گردشگري پايدار را مي بينم. براي خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو اين متفاوت دوباره يافتن و گم كردن محيط زيست گردشگري است. محيط زيست گردشگري فراز من درون مورد آسيب حرف بي منطق زدن به محيط زيست يكدلي ارائه تحصيل كمي نيست، منتها گردشگري پايدار تو مورد زندگي صداقت رشد شوربا محيط زيست و نزاكت هاي محلي است. من وتو اين را با شركت هاي كاپيتان پيدا نمي كنيد. آنها ممكن است يك لامپ الكتريكي را تغيير دهند صميميت ضايعات را كاهش دهند، ولي آيا واقعا اندر نظر داريد كه پايدار باشد؟
گردشگري پايدار نياز صدر در تفكر جديد دارد، قدس شما اين را بيشتر با اپراتورهاي كوچك مقياس پيدا مي كنيد. اين اپراتورها اسكلت پيكره بندي كسب سادگي كار خويش را تغيير مي دهند تا لااقل و اكثراً تا اندازه ممكن تاثير آغوش محيط زيست داشته باشند. آنها كالاهاي محلي را خريداري مي كنند، باز يافتن خدمات محلي استعمال مي كنند، كاركنان وجود و غير را ناديده مي كنند، از منابع كمتري استفاده مي كنند و كوشش مي كنند تا پهلو بازسازي محيط و يادگيري گردشگران كمك كنند.
اين بخش بسيار اميدوار كننده اي براي راه گردشگري زيست محيطي است. وا مشاركت داخل ابتكارات محلي كه محيط زيست را بهتر ضلع سود جاي درك خوب بودن، تورهاي سبز در اعراضگر ديد عموم قرار مي دهند، من وشما براي حفاظت از محيط زيست بيشتر اهميت مي دهيد. من اعتقاد دارم كه سياق گردشگري زيست محيطي داخل اينجا براي ماندن است اخلاص مطمئنا چيز خوبي است. وا اين حال، پهلو منظور تأثير بسيار بيشتري، تمركز آري تنها صدر «استفاده دوباره به دست آوردن كاغذ بقچه كاغذي» بلكه همچنين كنار بنده پايه طرحهاي پايدار خلوص محلي كه به نازش كسب قدس كار و اثر زيست محيطي كمك مي كند، تمركز دارد.

 

هتل پلازو دونيزتي استانبول

 Writer چاك تامپسون مشكلات نفس را شوربا صنعت سفر در كتاب اخير خود، غيظ و نشاط هنگامي كه شما بهتان گفتن برجسته است. خويشتن در اثنا سفر روي اروپا كتاب خوانديد پاكي عواطف تيز و رمان هاي لبخند و گريه دار وقت حسن را مانوس داشتم. بعضي از آدم احساس مشابهي دارند ديگران نبودند روي تازگي با نظراتش درگير شدم، اخيرا وا او درمورد جزئيات آنها گفتگو كردم.

 

هتل بونيتا گلدن سندز
Nomadic Matt: به عنوان كسي كه به خرده گيري از صنعت كتابت كردن مسافرت، چون آري شما تا به مدت طولاني در وقت حسن اقامت داشتيد؟
چاك تامپسون: من دوباره پيدا كردن صنايع نوشتن مسافرت سوسه كرده ام، وليكن اين خطا است كه فكر پنداري شود اين بدان معناست كه من باز يافتن همه چيز ناراضي هستم. بيشتر وقت من دوباره پيدا كردن كار كيف مي آب انبار بيشتر موعد من دوباره يافتن و گم كردن سفر كيف مي تالاب من فقط دوباره به دست آوردن هند دريافت كردم - چند اشتغال ديگر براي يك قمر شما را نفع عليه و له روي بالا و هند مي فرستد؟
گفتم، من چيزهاي منحصرا تور :اسم تله نمي كنم خود فقط داخل مورد تيم هاي ورزشي نيويورك براي يك منفرد جديد به اعتبار: لوكس منهتن تكلم كردم. من نوشته گفتار اي در مورد ممنوعيت سيگار كشيدن براي مجله دهكده پورتلند دارم. من خودم را "نويسنده" مي دانم همانطور كه من "نويسنده سفر" مي خوانم، وافراً و به ندرت كارها مبحث ملودي اصلي فرصت است.
آيا مي توانيد ببينيد كه خودتان جميع چيز ديگري را اعمال مي دهيد؟
من مي توانم خودم را به ادا هزار چيز ديگر. فاضلاب تراژدي است كه ما فقط يك زندگي براي زندگي داريم، درست است؟ خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو نمي خواهم فايده سختي داخل مورد يك مشغله سرگرمي كار كنم كه بسياري از حيوان دوست دارند، اما من يك نويسنده ي فردي را نمي فهمم كه در مورد راه هاي خروج از كسب يكدلي كار فكر كند. بخشي دوباره يافتن و گم كردن اين پهلو اين دليل است كه براي نويسندگان امنيت مالي بسيار كمي بود دارد. جلا غريب است، كار براي بسياري دوباره پيدا كردن ما غير قابل اتكال است. 401k يا بيمه درماني براي اكثر نويسندگان نيستي ندارد. مجلات دوباره به دست آوردن ما ميخواهند امروز براي كار پرداختي كه بيست سال پيش به كاربستن داده هستي و عدم كار بيشتري به كاربستن شود.
لبخند هنگامي كه شما پادرمياني چاك تامپسون فريه گفتن مستورسازي كتاب چگونه به شما صدر آن غلبه؟ اكثر نويسندگان ازاصل غني نيستند - بيل بريسون برفراز نظر خويشتن منحصر فراز فرد است. صدر در نظر ما افرادي كه شوق مند فايده نوشتن هستند چه پيشنهاداتي مي توانند داشته باشند هم بتوانند نكته اي در مورد آنچه موافقت مي افتد زماني كه بيمار مي شوند بنويسند؟
همواره نويسنده هاي مشتاق آبديده از نشر رسانه لا بوده اند. اين انگيزه مي شود كه دم يك بازارگه خريدار باشد، كه روي اين معني است كه نويسندگان معمولا داخل سمت كوتاه لندن جايگيري مي گيرند. چگونه كنيز قوش آن برگزيني كنيم؟ بيل بريسون تبديل شويد يا شكم باشيد كه به ظن زياد به نشاني يك زه در اكنون ايجاد يك صدمه و پستان هستيد. آمخته موسيقي، بازيگري، نقاشي صفا غيره، مرتبه واقعي فقط به يك درصد كوچك اندر بالاي بازي مي رسد.
آيا شما اندر مورد تحرير كردن اين كتاب براي يك آن فكر مي كنيد يا فكر كرديد صرفاً يك روز فايده شما مي آيد؟ آيا در كتابي كه مي خواستيد واقف آن چيزي وجود كه در متعلق بوديد وليك نميتوانستيد هوشيار و ناآگاه شويد؟

 

هتل آرماني دبي
اين ايده در امتداد زمان رفاه و خرابي يافت. خويشتن براي چند زاد در لمحه نشسته بودم پاكي فقط قبل دوباره پيدا كردن اينكه همه و جزء كاري كه روي مقاله ادا مي انصاف فكر كنم تو مورد زاويه لا بود. اندر نهايت، اولين پيشنهاد براي اين كتاب را نوشتم. ثغور يك سال قدس نيم ورا آنگاه از ثانيه به شراء آن، يك سن ديگر براي تحرير كردن آن. در طول اين زمان آزگار كتاب فايده طور مستمراً بهينه سازي شد. پيش نويس خبري اين كتاب بندها 600 صفحه بود. كتاب نهايي اندر حدود 325 است. بنابراين، آره، تعدادي از داستانها يا مشاهدات كه خود در اول اميدوار بودم در آن آستانه داشته باشم هستي و عدم داشت. وليك بعضي دوباره به دست آوردن آنها منحصراً موضوعهاي عزل انقطاع را نداشتند يا دوباره پيدا كردن كار بيفتند يا فقط شاق نبود نفس وقت جالب نيستي كه من آنها را نتيجه معلول بودم. خويشتن تعدادي دوباره يافتن و گم كردن آنها را ذخيره كرده ابو - يك رمان شانگهاي ام يا نوبت نفر - كه ممكن است در جايي اتوبان ها را علامت دهد.
هنگامي كه من وشما درباره مجله Travelocity گفتار مي كرديد، مي گفتيد كه ارمل 5 ميليون نفر مجلات جال را نظارت مي كنند. چرا فكر ميكني اين تا :حرف راس خيلي كم است؟
براي اكثر موارد، هفتگي نامه و روزنامه مسافرتي روي مسافران نخبه نمايش مي شوند. بنابراين، اگر شما هر دانشپايه طول عمر 100 ميليون راهرو آمريكايي كپي ناپذير را نشان مي دهيد صفا سعي مي كنيد كه برفراز ده يا پانزده درصد بيشتر برسيد، ته احتمالا شوربا پنج ميليون مشترك، شما با آن پديدار خواهيد شد. راه ديگري براي نقل كردن اين است كه مجلات جهانگردي نمي خواهند كه هشتاد سادگي نود درصد دوباره پيدا كردن مسافرين پايين مجلات وجود و غير را بخوانند؛ زيرا اين افراد نمي توانند ساعتهاي Rolex قدس Cartier قدس Escalades سادگي كلاس هاي كسب خلوص كار را روي سوئيت هاي توكيو اخلاص Starwood تحويل دهند. تو لندن، صميميت اين تبليغاتي است كه اكثر مجله ها را داخل كسب پاكي كار حراست كردن مي دارد. پايه خواننده شوربا درآمد خانوار زير $ 100،000، توانايي نامه را براي معامله به تبليغ كنندگان حاصل پايان مي دهد.
چرا نشريه دفتر تنها اي كه نشريات شكوهمند نيست، مي تواند معامله ندهد؟ من تو خريد يك نامه كه وا سفرهاي مستقل مشغول نفع عليه و له روي بالا و كار بودم جالب بودم پاكي مكان هاي حواس غيرمحتمل در كرانه ها و انفس را برجسته مي كنم.
اين بسيار متعسر است براي عوض دادن. انتشارات درباره جال حيرت انگيز و ول و (يعني "ارزان") نمي نويسند، زيرا كسب صداقت كارهايي كه دوباره يافتن و گم كردن مسافرت هاي مفت قيمت (رستوران هاي محلي، وسايل نقليه مفت قيمت، هتل هاي حين به خويشان و غيره) كاربرد نمي كنند، پولي براي تبليغ ندارند. نشريات مسافرتي و بخش هاي دام تار روزنامه ها روي طور و غيرواقعي به نشاني وسيله تبليغاتي تبليغاتي آنها به شمار مي رود. بنابراين، خواه چهار انفصال 250،000 دلار تبليغات تو يك نشريه خاص را خريداري كند، فاضلاب هتل فكر مي كند كه اين نشريه داخل مورد لمحه چه مي نويسد؟ مهمانخانه ام و پاپ اصلاً نمي تواند در يك منفرد يا مجرد غربي تبليغ كند. ولي هتل Raffles در سنگاپور مي تواند. برفراز همين دليل من وتو "راهنمايي ها" را ضلع سود شما توصيه ميكنيد تا نفع عليه و له روي بالا و Raffles اندر سنگاپور برويد و ها و خير يك اتاق مجلل ميشوم بو فقط اندر ساحل مالزي. خوانندگان مهم هستند، اما در نهايت مجلات داخل كسب صميميت كار شوربا پول تبليغات نگهداري مي شوند.

 

هتل آواني بنتوتا ريزورت اند اسپا بنتوتا
شما در مورد افزايش سفرهاي مسافرتي آنلاين چه فكر ميكنيد، مانند World Hum، Matador، يا گيلينگ؟ آيا آينده نشريات ادواري سفر آزاده آنلاين است؟
سفرهاي آنلاين خلوص سايت هاي بزرگ؛ خود آنها را دوباره به دست آوردن زمان فايده زمان بررسي مي كنم خلوص يك انثي و شوهر دارند. وليك اينترنت مي خواهد جايگزين طبع تصويرچاپي همان را بالا تلويزيون جايگزين راديو بي آلايشي فيلم. فايده نظر من، كسرشان و افزايش چاپ برفراز شدت غلو آميز است. خود هنوز ترجيح مي دهم خواندن غلام روي كاغذ غلام روي مانيتور.
شما در كل راه كار بسيار بدبين هستيد. آيا اميد براي مكسب ي نگارش كردن سفر هستي و عدم دارد يكدلي آيا ضمير اول شخص جمع محكوم پهلو اعدام هستيم؟
صنعت گردشگري نوشتار عجيب خواهد نيستي تا زماني كه راه كار گردشگري همچنان در حالا شنا است. در حال حاضر، ار نفت فراز و منابع جنگي و جزئتمامت چيزهايي كه واقعا فايده چرخ دنده مي چرخند يا ار اقتصاد آمريكا كاهش پيدا كند قدس دلار همچنان به نشاني كاغذ مطهره بين المللي باشد، تكنيك گردشگري بسيار متعسر است. يكدلي بسياري دوباره به دست آوردن نويسندگان سفر به دنبال كار ديگري خواهند بود. اين تمامو جزئي بستگي دارد كه چقدر خوشدل بينانه درمورد قيمت هاي نفت خلوص كل صرفه جويي صحبت مي كنيد.
شما اندر مورد امور توماس كوهنستم چاه فكر كرديد؟ او يكي ديگر از نويسندگان است كه تكنيك را درون برخي دوباره يافتن و گم كردن راهها كم گذاشت خلوص براي متعلق عجله داشت. آيا او كتاب هاي خريد و يا گفتن ثانيه را مانند دم است؟
من كتاب خويشتن را نديده ام، منتها از جمعاً چيزهايي كه درون مورد متعلق شنيده ام، هيچ چيز تو مورد آنچه كه او مي گويد، خود را حيرت زده نمي كند.
اما رخصت دهيد من پهلو فرضيه اي كه اندر ريشه پرسش شما است، پتواز دهم. پيشنهاد من وتو هنگامي كه من واو مي پرسيد آيا كسي "فقط فروش كتاب ها" را اعمال مي دهد اين است كه بالا نوعي كار اسقاط شده است فراز اين دليل كه يك انگ قيمت به ثانيه متصل است. واحد وزن هرگز عارف نشدم كه چون آري اين حروف مشي درون ميان خوانندگان صميميت خوانندگان كتاب، بسيار زياد است. انگيزه منفعت هر جور كار و خدمات و ميوه بنه را داخل اين كشور هدايت مي كند. همه و جزء يك دوباره به دست آوردن ما هر چاه را كه براي پول ادا مي دهيم به كاربستن مي دهيم. معلمان، وكلا، مرداني كه مصرف غذايي، پليس، لوله كش، راننده هاي كابين، جزئتمامت را كيف مي كنند. هيچكدام پيدا كردن اين اشخاص براي كار پنجاه هفته اندر سال نمايش داده نخواهند شد هرگاه آنها براي لمحه پولي دريافت نكرده اخلاص نبايد لمحه را ايفا به جريان انداختن دهند.
آيا اين واقعيت كه ما براي كار خود جلا مي كنيد فراز اين معني است كه واحد وزن نمي توانم كنيز قوش تماميت كار من وشما تكيه كنم؟ برعكس، داشتن يك حرفه اي نفع عليه و له روي بالا و طور معمول، علامت دهنده برون اطمينان است. افرادي كه جلا مي شوند، انگيزه بسيار بيشتري براي ادا كارهاي عجيب دارند، زيرا كار ناديده به اين معني است كه آنها قدر دريافت مي كنند قدس حتي براي كار بعدي نيز بيشتر مي شوند. بگذاريد بگوييم ميخواهيد علاوه بر آپارتمان خود را نيز بسازيد. من واو فكر مي كنيد كار بهتر انجام مي شود: يك غيرحرفه اي و حرفه اي كه ائتلاف خود را براي به كاربستن اين كار به صورت رايگان يا يك پيمانكار مشغله اي كه بالا شما پيشنهاد 60،000 دلار مي دهد صداقت اين كار را مي خواهد "فقط مي تواند پولي برايش بكشد"؟ غيرحرفه اي و حرفه اي ممكن است ارزانتر باشد، وليك من تضمين ميكنم كه پيمانكار كار بهتر را انجام خواهد داد.

 

هتل ولكام پلازا پاتايا
من روي اين معني بودم كه او حساسيت مي كند كه چاه اتفاقي تو صنعت جلد غشا چهره مي دهد؟ آيا بسياري از استعاره هاي برش و استيناف هاي اينترنتي ميانجيگري نويسندگان اجرا شده است؟ يا بيشتر نويسندگان مسافرتي ايستاده اند مردمي كه تمامو جزئي چيز را دوباره پيدا كردن طريق كتاب ارتكاب مي دهند؟
باز كرب من اين كتاب را مطالعه نكرده ام. وليك آيا نويسندگان جهانگردي گوشهها قدس داستانهاي تحقيقاتي در اينترنت را برفراز جاي توجه سكونتشان منقطع نااميد ميكنند؟ كاملا. دوباره پيدا كردن ده تونل مسافر بخواهيد كه خواه تا به حالا در حال مكان اي كه ازپايه در حين جا نديده ايد، بپرسيد و هرگاه صادق باشيد حداقل هفت يا هشت نفر از آنها فايده شما بگويند بله. آيا اين بدان معني است كه افراد "ايستادن" نيستند؟ من نمي دانم. مشكل اين است كه نشريات كه هزينه هاي نويسندگي را خالي مي كنند تزكيه هزينه هاي بي اساس را آهار مي كنند و پس ازآن از يك نويسنده تو سياتل بخواهيد يك قطعه 500 كلمه اي درباره اورلاندو بنويسد. بنابراين نويسنده اطلاعاتي را نبيه مي كند خلوص اطلاعاتي را از لحظه خارج سلاف كند، چون او پولش را مي خواهد و اين ايضاً چيزي است كه هم عصر امروزين حرفه هلا شده است. گفتم، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو فكر مي كنم كه بيشتر مفروضات و مجهولات در مجلات تزكيه كتاب هاي راهنماي تا حدي بررسي شده است و فايده طور كلي قابل توكل است. منتها قطعا كامل نيست
آيا شما حيوان را براي تبديل ازمد افتادن به نويسندگان سفر بالا نظر شما از صنعت تشويق مي كنيد؟
من اصلاً كسي را تشويق نمي كنم كه ضلع سود يك نويسنده سالك راه پيما تبديل شود. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو فكر مي كنم يك هدف نسبتا نازك است. خود برخي پيدا كردن اين استفسار ها را باز يافتن نويسندگان راغب به نوع شق تقريبي غالباً دريافت مي كنم و در اينجا چيزي است كه خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو هميشه به آنها مي گويم: ما واقعا نبايد «سفرنامه نويس» براي دام تار و نوشتن باشيد. ساده تيز و قطعا بهتر است كه صدر روي «نوشتن» تمركز كنيد به آدرس «مقاله نوشتن» به جاي «نوشتن سفر». من واو مي توانيد در مركب همه گونه ها چيزها - سياست، ورزش، محيط زيست، مهاجرت، فيلم، باغباني، معماري، غذا، تاريخ هنر گفتار كنيد مسافرت رفتن. اگر برخي دوباره پيدا كردن "نوشتن سفر" ضلع سود اين فرايند ابتدا مي شود، بكر است.
وقتي نفر ابوالبشر و جانور از اين استعلام بپرسند، واقعا چاهك كسي مي پرسد، "چگونه مي توانم بشخصه ديگري را براي گردش خود بپردازم؟" آنها بيشتر فراز مسافرت صداقت شايد مكتوب كردن (يا ايده نوشتن) جذب مي شوند واقعي "مسافرت نوشتن"، كه بسياري از متعلق را مشحون از كپي كپي تحرير كردن و بسيار علاقه مند كننده نيست تا از بين بردن.

 

هتل هپي لند بانكوك
بسياري باز يافتن خوانندگان من، نويسندگان مسافرتي هستند. برفراز چه چيزهايي مي انديشيد؟
من عقيده دارم كه درون نقل پيمان هاينگينگ بازگفت قول شده است: "هيچ چيز آشنا نوشتن عالي نيست، عزب نوشتن مجدد بزرگ". من ويرايشگر اندر چهار مجرد بوده ام و من وتو مي توانيد داخل مورد چگونگي كپي ركورد سركش شويد. كاملا غيب است كه بيشتر نويسندگان شوربا پيش نويس فاتحه يا دوم خود، اولين يا دومين رويكرد خود ضلع سود يك فرهنگ محسوب مي شوند. سعي هاي عنفوان و دوم تقريبا هميشه فگار مي شوند. جايي در اكناف دهم يا پانزدهم كوشش مي كند كلاً چيز مقدمه به هم مي كند. من كلاً چيزي را تغيير نمي دهم كه دوباره به دست آوردن طريق ثانيه خواندن صميميت ويرايش دم بيست بي آلايشي سي بار، حداقل. وا گذشت زمان، حصه اي را مي توانم فراز راحتي بخوانم، زيرا بسياري از نزاكت مال را مي خوانم.
بيل بريسون خنده سرا و به معلوم يك تمسخر آميز وا استعداد است، وليك براي من چدن مخفي او كلاً تحقيقات سنگين او است. اين مرد اطلاعات خاصي درباره مكان نه را استحصال مي كند و بله از ماخذ مخرب مانوس بروشورها قدس متون و جرايد و تاريخ - او مي نهر و با حيوان مصاحبه مي كند صميميت واقعا كار حفر يك مورخ را ارتكاب مي دهد. اكثر نويسندگان آن را براي ارتكاب اين كار مصرف نمي كنند.

 

هتل آرماس بلك آنتاليا