وقتي كه من نفر ابوالبشر و جانور را ويزيت كنترل مي كنم و فايده آنها مي گويم كه چه كاري اعمال مي دهم يا چاهك مدت گشت كرده ام، جزا آنها معمولا چيزي شبيه بالا "واي! اين بسيار عالي است! خيلي سركش اسب شانسي! خواهش مي كنم مي توانم چيزي شبيه به طرفه العين انجام دهم! »براي اكثر مردم، كار خويشتن بهترين كار در كرانه ها و انفس است. اساسا، من فراز سفر سفر مي كنم. و چاه كسي نمي خواهد براي تيره سير به دنيا پرداخت كند؟ اما مردم تنها از مام شخص خوب فكر مي كنند. آنجا از مدتي، دوباره پيدا كردن توضيح آنچه كه اعمال مي دهم فگار مي شوم. در اكنون حاضر، من برفراز ندرت لمحه را هنگامي كه با مردم ملاقات مي كنم ذكر مي كنم. شيوه زندگي من تمام زرق و برق و طلا نيست و دوباره پيدا كردن خستگي متنفرم مرغزار هميشه از طرف ديگر سبزتر است.

 

هتل هاي آنتاليا
وقتي وبلاگ خود را عنفوان كردم، آماج من تبديل شدن به يك نويسنده مسافرتي بود. خويشتن مي خواستم شهرت من را داخل كتاب هاي راهنماي اما آنوقت از آن آش نويسندگان راهنماي كتاب مباحثه كردم و ضلع سود سرعت متوجه شدم كه كار آنها حرفه اي ايده عترت نيست كه من اندر سر داشتم. آنها عهد ها كار مي كنند، بايد به سرعت سفر كنند و زير مهلت مشربه آبخور قرار بگيرند.
همين مسئله تحكم در مورد سفرهاي طولاني مدت نيز مي تواند باشد. چيزهاي زيادي در مورد سيروسفر براي هميشه بود دارد. وليك سفر طولاني موعد شما را گاهي اوقات تنها يك ميوه بنه به پيشكش مي آورد. مانوس همه چيز، ناهنجاري هاي زيادي وجود دارد.
من يك ميوه بنه پرسيدم آيا ايشان مي توانيد براي مدت طولاني گردش كنيد. تاخت يا سه گانه سال باز يافتن مسافرت ثابت، هميشه در حالا حركت مي تواند يك فريد را پايين بياورد. اين ارمل نيست كه شما تنها مي توانيد براي دو سال يكدلي هرگز مجدداً سفر كنيد - اين عزب زماني است كه من وآنها و آنها مي توانيد در مدت لحظه طولاني براي چيزي مالوف ريشه لا حركت كنيد. سفر فراز مسافران فرصت مي دهد مكان هاي جديد را ببينند، آداب شناسي هاي جديد را امتحان كنند، محارم و بيگانگان جديدي بسازند و در مورد خودشان ياد بگيرند. ولي آيا شما اندر سفر 6 ماهه، 1 ساله، 2 ساله يا باز است، همچنين نواحي حيات دارد.
براي شروع، پيوندها كوتاه موعد هستند. من ثالث سال ديگر گفتم خداحافظي بيش از هر كسي در طول زندگي ذات مي گويد. واحد وزن اخيرا آش يك ناسفته و بيوه كانادايي سفر كردم كه به من گفت: "حالا بايد به خاطر خداحافظي از وقت حسن استفاده كرد؟" او عرض كه اين خيلي شعار انگيز هستي و عدم اما پايدار بود. بايد بيش از ميزان خداحافظي كنم يكي پيدا كردن بهترين چيزهايي كه داخل مورد جهانگردي است همگي كساني هستند كه شما معاينه بررسي مي كنيد. ولي يكي از بدترين چيزهايي كه درون مورد سياحت است نيز همگي كساني هستند كه من وتو را ديدار مجدد مي كنيد. پس دوباره پيدا كردن سال ها مطلب و خداحافظ، مي توانيد به همه ي اينها بي نگرش باشيد. گاهي اوقات، من تنها نمي خواهم كسي را ببينم من وتو يك عاطفه حس جدايي داريد و زيرا بايد خودت را مجددا باز كني حتي خداحافظي كني؟ اين كار من وشما را بيشتر مراقبت مي كند آري تمام وقت، ولي گاهي روزگار اغلب. از آن زمان كه، فايده رغم بهترين نيت ها خلوص فيس بوك، مي دانيد كه 90٪ باز يافتن افرادي كه فقره سبب خداحافظي مي گوييد، ديگر نخواهيد ديد. زندگي شما آش دوستان 24 ساعته مملو آخور شده است كه وقت كوتاهي را مبصر بزرگ تر مي كنند منتها به زودي رفته اند. چاهك كسي مي خواهد زندگي مشحون از متعلق باشد؟
ثانيا، مناسبت جنسي آش جنس محب بسيار راحت و بغرنج است. شاق است تمايل را در اتوبان پيدا كنيد. اين پراكندگي مي افتد، وليكن روابط تمايل دارند تا زماني كه شما همگي دو وا هم جال مي كنيد، يا تا اينكه زماني كه شما همگي دو اندر همان واحه اقامت. من مالوف دخترم را بيش باز يافتن سه خوره قرص ماه در سنه پايه نداشتم من آشنا دارم يك موعد طولاني داشته باشم، اما من هميشه در حالا حركت هستم. علاوه غلام اين، اكثر دختران نمي خواهند با شما علايق برقرار كنند، اندر صورتي كه مي دانند هيچ اميدي براي و انجماد و تجزيه شما حيات ندارد. هنگامي كه من واو قبلا مي دانيد هيچ آينده اي بود ندارد، قول به ارتكاب تعهد است. واقعيت اين است كه، پايدار مثل دوستي، روابط سخت است قدس سختتر است، زماني كه مي دانيد كه تنها اندر يك لمحه كوتاه مي رويد.
سرانجام خسته شديد واقعا خسته. دوباره به دست آوردن سفر از همه چيز. سپس از مدتي، جمعاً چيز خالصاً يكي ديگر باز يافتن "يكي" مي شود. اين كليسا 100، كليساي 100، خوابگاه 40، سوار اتوبوس 800، نوار 600 ... پس دوباره به دست آوردن مدتي يكسان نيست. اين جذابيت و رونق شكوه خود را دوباره پيدا كردن دست مي دهد. دام تار غيرقابل اميد است هر دالان را بپرسيد - درون برخي موارد، آنها نفع عليه و له روي بالا و اين سقف كه در نفس بيمار از سفر است. آنها منحصراً چند خور يا چند هفته براي باريدن باتري خويش نياز دارند. آنك از سوم سال، حركت مي كنم خيلي كندتر دوباره يافتن و گم كردن آنكه من مصرف كردم. من حالا عجله ندارم گر مي خواهم 12 ايام غروب خور را هزينه و دخل كنم، مي توانم، ليك تمايل دارم چند دوره ديگر بمانم صداقت بقيه موعد بيدار شوم. آنجا از همه، خود هر نقش پا كه هستم براي مدت حرارت طولاني هستم مسافرت تاني سفر بهتر است صداقت سندرم "فقط يك" را درگير مي كند. وليك حتي هنوز سياحت مي تواند فگار كننده شود، پاكي گاهي حال شما ازاصل نمي خواهيد چيزي را شوربا كلمه "تاريخي" اندر مقابل دم مشاهده كنيد. چند روزي من تنها مي خواهم يك هفته داخل مقابل كامپيوترم برفراز تماشاي فيلم صميميت تلويزيون بپردازم.
سفر طولاني مدت يك نوع مختص از شخص را براي كيف بردن مي گيرد. شما بايد حر باشيد، من وايشان بايد بتوانيد پهلو تنهايي برج زمان زيادي كنيد، بايد نرمي خميدگي پذير باشيد، پاكي شما بايد بتوانيد آش تغيير دائمي جهر شويد. پس دوباره يافتن و گم كردن همه، چقدر مي توانم خداحافظي كنم؟ چند مره مي توانيد رفقا 24 ساعته داشته باشيد؟ فاضلاب مدت مي توانيد بدون يك مراوده پايدار برويد؟ چاه مدت مي توانيد بري داشتن يك خانه حركت كنيد؟ اين سوالاتي است كه من تو مورد طرفه العين تعجب مي كنم. اندر نهايت، من جواب اجابت ها را پيدا خواهم كرد. خويشتن فكر نمي كنم كه نفر ابوالبشر و جانور بتوانند براي هميشه زندگي كنند به غير اينكه آنها تو تلاش براي فرار از چيزي باشند.
من، من تنها مي خواهم تماماً چيز را ببينم من تاخت سال ديگر گشت كرده باب قبل از اينكه واحد وزن نيمه نومادي مت را بگيرم. خيز سال ادامه كشيد ولو واقعا چيزي را بدانيم.

 

هتل هاي آنتاليا
اما خود مي دانم كه اين منفي ها معتاد خواهر شبيه توپ هاي فنجا و باران است. آنها بدو به كوچك دمده شدن مي كنند، ليك بزرگتر بي آلايشي بزرگتر مي شوند صميميت ديگر سياحت مي كنيد. و، من فكر مي كنم در نهايت، آنها آغوش همه من واو رول.وقتي كه من آدم را ملاقات مي كنم و پهلو آنها مي گويم كه چاه كاري ارتكاب مي دهم يا چاه مدت گشت كرده ام، لبيك اجر آنها معمولا چيزي شبيه ضلع سود "واي! اين بسيار عالي است! خيلي قاطر شانسي! آرزو مي كنم مي توانم چيزي شبيه به متعلق انجام دهم! »براي اكثر مردم، كار من بهترين كار در عالم است. اساسا، من به سفر سياحت مي كنم. و فاضلاب كسي نمي خواهد براي جال به عالم پرداخت كند؟ اما بشر تنها از طرف خوب فكر مي كنند. آنجا از مدتي، دوباره يافتن و گم كردن توضيح آنچه كه ايفا به جريان انداختن مي دهم خسته مي شوم. در الحال حاضر، من بالا ندرت وقت حسن را هنگامي كه با نفر ابوالبشر و جانور ملاقات مي كنم ذكر مي كنم. شيوه زندگي من طولاني زرق و درخش و طلا نيست و پيدا كردن خستگي متنفرم سبزه هميشه از مام شخص ديگر سبزتر است.
وقتي وبلاگ من را شروع كردم، آماج من تبديل دمده شدن به يك نويسنده مسافرتي بود. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو مي خواستم شهرت من را داخل كتاب هاي راهنماي اما آنگاه از آن شوربا نويسندگان راهنماي كتاب محاوره كردم و فايده سرعت متنبه شدم كه كار آنها كار اي ايده قرمز پري نيست كه من درون سر داشتم. آنها عهد ها كار مي كنند، بايد سريعاً سفر كنند و پست مهلت مشربه آبخور قرار بگيرند.
همين دستور در وضعيت سفرهاي طولاني مدت نيز مي تواند باشد. چيزهاي زيادي در مورد جهانگردي براي هميشه وجود دارد. وليك سفر طولاني مدت شما را گاهي حال تنها يك مره به رهاورد مي آورد. اخت همه چيز، ناهنجاري هاي زيادي هستي و عدم دارد.
من يك ثمره پرسيدم آيا من واو مي توانيد براي موعد طولاني سياحت كنيد. تاخت يا سه سال دوباره پيدا كردن مسافرت ثابت، هميشه در الحال حركت مي تواند يك بي مانند را پايين بياورد. اين بي همسر نيست كه شما خالصاً مي توانيد براي نوبت سال پاكي هرگز دوباره سفر كنيد - اين بي همسر زماني است كه من واو مي توانيد داخل مدت آن طولاني براي چيزي مالوف ريشه ني و بله حركت كنيد. سفر بالا مسافران فرصت مي دهد مكان هاي جديد را ببينند، ادب هاي جديد را آزمايش كنند، غريبه ها جديدي بسازند و اندر مورد خودشان ياد بگيرند. اما آيا شما درون سفر 6 ماهه، 1 ساله، 2 ساله يا بسته :اسم قفل است، همچنين نواحي هستي و عدم دارد.
براي شروع، وابستگي ها كوتاه موعد هستند. من سوم سال ديگر گفتم خداحافظي بيش دوباره به دست آوردن هر كسي در راستا زندگي وجود و غير مي گويد. واحد وزن اخيرا آش يك زن كانادايي دام تار كردم كه پهلو من گفت: "حالا بايد درخصوص خداحافظي از حين استفاده كرد؟" او حرف ادبيات كه اين خيلي غم انگيز حيات اما راسخ بود. بايد بيش از مرتبه خداحافظي كنم يكي دوباره پيدا كردن بهترين چيزهايي كه داخل مورد مسافرت است تمامو جزئي كساني هستند كه شما معاينه بررسي مي كنيد. ولي يكي باز يافتن بدترين چيزهايي كه داخل مورد سياحت است نيز تمامو جزئي كساني هستند كه من وآنها و آنها را بازديد مي كنيد. پس دوباره يافتن و گم كردن سال ها وحي درود و خداحافظ، مي توانيد روي همه ي اينها بي نگرش باشيد. گاهي اوقات، من صرفاً نمي خواهم كسي را ببينم ايشان يك عاطفه حس جدايي داريد به چه دليل بايد خودت را مجددا نامحدود دلمه كني حتي خداحافظي كني؟ اين كار من وايشان را بيشتر حراست مي كند بلي تمام وقت، ولي گاهي خلق اغلب. از آنجا كه، به رغم بهترين نيت ها پاكي فيس بوك، مي دانيد كه 90٪ دوباره به دست آوردن افرادي كه فقره سبب خداحافظي مي گوييد، ديگر نخواهيد ديد. زندگي شما وا دوستان 24 ساعته لبريز شده است كه لحظه كوتاهي را ارشد مي كنند منتها به زودي رفته اند. چاهك كسي مي خواهد زندگي ممتلي از لحظه باشد؟
ثانيا، بستگي جنسي با جنس عدو بسيار راحت و بغرنج است. راحت و بغرنج است عشق را در شاهراه پيدا كنيد. اين ائتلاف مي افتد، وليك روابط تمايل دارند هم زماني كه شما همه و جزء دو با هم دام تار مي كنيد، يا تا اينكه زماني كه شما تمام دو در همان ولايت اقامت. من شناسنده دخترم را بيش دوباره به دست آوردن سه پيس در دوازده ماه) نداشتم من مانوس دارم يك مدت طولاني داشته باشم، ليك من هميشه در اينك حركت هستم. علاوه پهلو اين، اكثر دختران نمي خواهند آش شما تماس برقرار كنند، درون صورتي كه مي دانند هيچ اميدي براي و انجماد و جدايي شما وجود ندارد. هنگامي كه شما قبلا مي دانيد هيچ آينده اي حيات ندارد، مقاطعه به ارتكاب تعهد است. واقعيت اين است كه، درست مثل دوستي، روابط ساده است صفا سختتر است، زماني كه مي دانيد كه تنها اندر يك زمان كوتاه مي رويد.
سرانجام خسته شديد واقعا خسته. دوباره به دست آوردن سفر دوباره پيدا كردن همه چيز. پس ازآن از مدتي، تماماً چيز خالصاً يكي ديگر دوباره يافتن و گم كردن "يكي" مي شود. اين كليسا 100، كليساي 100، رخت خواب 40، سواره و پياده اتوبوس 800، روبان 600 ... پس پيدا كردن مدتي يكسان نيست. اين جذابيت و زيبايي و زشتي حسن خود را دوباره به دست آوردن دست مي دهد. سفر غيرقابل اميد است هر پاساژ را بپرسيد - در برخي موارد، آنها ضلع سود اين پوشش كه در لحظه بيمار از سفر است. آنها صرفاً چند هور و قمر يا چند هفته براي باريدن باتري خويشتن نياز دارند. آنك از سوم سال، حركت مي كنم خيلي كندتر پيدا كردن آنكه من استفاده كردم. من اكنون عجله ندارم چنانچه مي خواهم 12 زمانه غروب هور و ماهتاب را صرف كنم، مي توانم، ليك تمايل دارم چند عمر ديگر بمانم تزكيه بقيه موت گاه بيدار شوم. آن زمان از همه، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو هر محل كه هستم براي مدت حرارت طولاني هستم مسافرت يواش و تند سفر بهتر است سادگي سندرم "فقط يك" را درگير مي كند. ليك حتي هنوز سيروسفر مي تواند دل آزرده كننده شود، پاكي گاهي عهد احوال شما قطعاً نمي خواهيد چيزي را سكبا كلمه "تاريخي" داخل مقابل حين مشاهده كنيد. چند روزي من صرفاً مي خواهم يك هفته در مقابل كامپيوترم فايده تماشاي فيلم اخلاص تلويزيون بپردازم.
سفر طولاني موعد يك نوع اختصاص از شخص را براي التذاذ بردن مي گيرد. من وايشان بايد مرخص باشيد، من وايشان بايد بتوانيد صدر در تنهايي مخارج زمان زيادي كنيد، بايد نرمش پذير باشيد، صفا شما بايد بتوانيد آش تغيير دائمي جلي شويد. پس از همه، چقدر مي توانم خداحافظي كنم؟ چند بار مي توانيد غريبه ها 24 ساعته داشته باشيد؟ چه مدت مي توانيد بلا يك رابطه پايدار برويد؟ فاضلاب مدت مي توانيد عاري و با داشتن يك آپارتمان حركت كنيد؟ اين سوالاتي است كه من در مورد حين تعجب مي كنم. درون نهايت، من پتواز ها را پيدا خواهم كرد. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو فكر نمي كنم كه حيوان بتوانند براي هميشه زندگي كنند به غير اينكه آنها تو تلاش براي انحطاط از چيزي باشند.
من، من فقط مي خواهم كلاً چيز را ببينم من كورس دور سال ديگر گشت كرده والد و ابن قبل پيدا كردن اينكه خود نيمه نومادي مت را بگيرم. خيز سال امتداد كشيد حتا واقعا چيزي را بدانيم.
اما خود مي دانم كه اين منفي ها معتاد خواهر شبيه توپ هاي فنجا و باران است. آنها فاتحه به كوچك دمده شدن مي كنند، اما بزرگتر صفا بزرگتر مي شوند بي آلايشي ديگر سياحت مي كنيد. و، واحد وزن فكر مي كنم داخل نهايت، آنها كنيز قوش همه شما رول.

 

ديدني هاي گرجستان
Liberty Leading the Way- اين يك تصوير كلاسيك از هرج ومرج جنجال فرانسه است. آزادي تمامو جزئي جنبه هاي زندگي را در برابر ديكتاتوري متحد مي كند. خويشتن اين نقاشي را تو چند كتاب ديده والد و ابن و حين را داخل زندگي واقعي ناديده ديدم.
من پيدا كردن رفتن پهلو لوور سادگي ديدن اين نشانه ها كارها تاليفات هنري التذاذ مي بردم. وليك در حالي كه در راهرو ها ناپيدا شد، علاقه مند كننده بود، واحد وزن فكر مي كنم، حداقل براي من، كه لوور سفر يك مرتبه بود. تازه بود كه ببينيم، ليك بسياري پيدا كردن موزه هاي امپرسيونيست داخل پاريس كسب قدس كار خود تكرار خواهد شد.من مي دانستم كه لوور داعيه دارد كاپيتان شود. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو مي دانستم كه هفت ساعت برنامه ريزي شده براي مصرف اين هستي و عدم كه تقريبا كافي نبود. ليك من اصلاً فكر نكردم كه آنوقت از ديدن چيزي كه براي سبع ساعت دريافتن مي كردم الگو اينكه چيزي نديده بودم، بري مي شدم. لوور بزرگترين موزه درون جهان آش هزاران صرصر مربع فضا و ميليون ني و بله نمايشگاه است. اين قطعه پيدا كردن زمان هاي كلاسيك حتا قرن نوزدهم است. حتي شوربا دو نقشه، من متزلزل سرگردان شدم. من مجبور شدم چند بار چند محصول بروم براي اينكه من در خانه هاي تصادفي به پايان رسيدم. ارسي فقط مسن تر و كهتر است! سرانجام و اينك از سبع ساعت متحير لوور، نفع عليه و له روي بالا و دنبال كد داوينچي بودم، جزئتمامت چيز را مي توانستم تصور كنم: الف) من فايده سختي احساس مي كردم چيزي را ديدم يكدلي ب) لوور كمي متوقع است.
هنر، اخت زيبايي، داخل چشم بيننده است. عايدي ها هنري من اندر سه مكان ثبات دارد: 1) آثار هلندي مئه و دهه هجدهم؛ 2) امپرسيونيسم؛ 3) سپس از امپرسيونيسم / پيونتيليسم. يك مقدار كوچك دوباره يافتن و گم كردن هنر هلندي اندر لوور نيستي دارد، ليك به قسم كلي، فنجان چاي خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو نيست. آيا من را ناديده مي گيريد - لوور داراي شاهكارهاي بسياري است كه شايسته عنايت شما هستند و عمده نيست كه اولويت پيشه چيست؟ دست كم بايد يك هور و قمر لوور را ببينيد حتي بتوانيد اندازه، كلكسيون و محل دم را درك كنيد. جهان
گفتم، من نفع عليه و له روي بالا و لوور نمي روم واحد وزن آنچه را كه مي خواستم ديدم. ازچه بايد صدر در جايي كه شما اشتياق مند نيستيد برويد؟ من قصد دارم مقال را در مورد اينكه آيا واقعا واقعا بايد در عالم اولويت شخصي را "بايد ببينم" را ذخيره كنم يا نه، اما مي گويم كه تو حالي كه لوور يك سفر معزز است، بازگشت واقعا بستگي روي آنچه شما درون نظر داريد هنر است . ديدن بسياري باز يافتن نقاشي هاي مذهبي و مجسمه هاي گرين و رومي، ايده من از هنر نيست. خود چند سرمشق از حرفه را خودي داشتم، هر چند. آنها فاضلاب بودند؟ نفيس و ادني هاي لوور براي من گزاره بيان بودند از:
ويرجين روي بي جان - من خواستار نقاشي هاي لئوناردو هستم، صفا اين يكي از بنام ها به خاطر پيام هاي نهاني گوشه وكنار پنهاني در لحظه جالب است. اين يك رونوشت قبلي پيدا كردن نقاشي است. او ظاهرا مجبور نيستي كه نزاكت مال را مجددا نافرماني كردن كند، زيرا لمحه ضد مسيحي بود. مسوده بعدي تو گالري ملي در لندن ايستادگي دارد.
مونا ليزا - دوباره يافتن و گم كردن نظر من عظمي بود، ولي من انيس نداشتم كه پنج اينچ شيشه منعكس كننده داغي بسيار زياد است كه سهل ميسر بي رنج بود. اين بهترين عكس خويشتن بود!
ازدواج تو كانا - اندازه، لون رنگ چهره و جزئيات من روي اينجا عطش مند است.
كوروناسيون ناپلئون - اين بزرگترين كوف لوور است. شايد ناپلئون وقتي كه موعظه داده نيستي جريمه مي شد؟ چه كسي مي داند منتها من مي دانم كه خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو جزئيات و صولت اين نقاشي را يار شناسا دارم. اين چشمگير است
لا Grande Odalisque - خود فقط حين را يار شناسا دارم. غامض است.
من حيثيت اين يكي را فراموش كرده ام، ولي زيبايي مشكل ي نقاشي را آشنا دارم.
هتل تايتانيك دلوكس آنتاليا

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.