هتل

سفر آنلاين

 پدرم هميشه مي پرسد آنچه را كه از مسافرت هايم بري مي كنم. چند هفته پيش، يك سير دهنده فايده من گفت جايدهي فرار اخلاص زندگي زندگي. بي آلايشي من يك بار تو يك وبلاگ به ارج "مامان مي گويد خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو فرار".

 

جاهاي ديدني روسيه
من مامون نيستم چرا، منتها اين ادراك بود دارد كه تمام كسي كه داخل طولاني مدت تور :اسم تله مي كند و آرزومندي مند صدر در حل و جدايي كار يا كار سنتي نيست، بايد دوباره پيدا كردن چيزي گريز كند.
آنها فقط مجاهدت مي كنند تا دوباره پيدا كردن زندگي فرار كنند.
نظر عمومي اين است كه سيروسفر چيزي است كه جزئتمامت بايد انجام دهند - سالهاي شكاف پس دوباره پيدا كردن كالج صميميت تعطيلات كوتاه قابل اجابت است. ولي براي آنهايي كه باز يافتن ما هستند كه شيوه زندگي عشايري را رهبري مي كنند، يا قبل دوباره پيدا كردن رسيدن بالا اين امتحانات نهايي، صرفاً كمي طولاني در جايي ايستادگي دارند، ما قاضي به گريختن مي شويم.
بله، گردش - وليك فقط براي بيش از پيمانه طولاني نيست.
ما عشاير بايد زندگي وحشتناك تزكيه بدبختي داشته باشند، يا عجيب صداقت غريب باشند، يا چيزي به ما آسيب رسانده اند كه ما در تلاش براي انحطاط باشيم. آدم بر اين باورند كه ما پهلو سادگي دوباره يافتن و گم كردن مشكلاتمان شكست ميكنيم، پيدا كردن "دنياي واقعي" گريز ميكنيم.
و نفع عليه و له روي بالا و همه كساني كه اين را مي گويند، ضلع سود شما مي گويم - شما صائب داريد.
و برفراز جاي آن، من روي سمت جزئتمامت چيز مي روم - پيوند به جهان، مكان هاي عجيب اخلاص غريب، اشخاص جديد، ادب هاي مختلف، صميميت ايده ي من براي آزادي.
در حالي كه استثنائات بود دارد (همانطور كه سكبا همه چيز حيات دارد)، اكثر افرادي كه بيكار، عشاير و پريشان مي شوند، اين كار را ادا مي دهند؛ زيرا آنها مي خواهند عالم را آزمايش كنند و دوباره يافتن و گم كردن مشكلات گريز كنند. ما پيدا كردن زندگي اداري، راكب شدن، صفا تعطيلات ته هفته انحطاط ميكنيم و به سوي كلاً چيزهايي كه دنيا عرضه مي دهيم مي رويم. من وشما (I) ميخواهيم تمام فرهنگي را آروين كنيم، مجموع كوهي را ببينيم، غذاي عجيب يكدلي غريب بخوريم، جشن هاي ديوانه اي را برگزار كنيم، سكبا افراد جديد سركشي كنيم، و دوباره به دست آوردن تعطيلات مختلف اندر سراسر دنيا لذت ببريم.
زندگي كوتاه است، صفا ما تنها مي توانيم دم را يك دفعه زندگي مي كنيم. خويشتن مي خواهم به عقب برگردم و بگويم كه خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو چيزهاي ديوانه اي را ايفا به جريان انداختن دادم، نمي گويم زندگي ام را خراج باروت خواندن وبلاگ هايي اخت اين كردم، داخل حالي كه مايل بودم همين كار را اعمال دهم.
به نشاني يك آمريكايي، ديدگاه واحد وزن ممكن است متفاوت باز يافتن ديگران باشد. داخل كشور من، بالا مكتب ميروي، گرفتاري ميگيري، ازدواج ميكني، يك مسكن خريداري ميكني گروه شما را تركش مي دهد پاكي حركات خود را ضلع سود انتظارات خود بي نهايت مي كند. مثل ماتريس است. صفا هر ضلالت غير عادي تزكيه عجيب است. بشر ممكن است بخواهند تيره سير كنند، نفع عليه و له روي بالا و شما بگويند كه آنها چاهك چيزي را ادراك مي كنند، مي گويند آنها تمايل مي كنند كه همين كار را بكنند. ولي واقعا آنها نيستند. آنها پهلو شيوه زندگي به مفاد اسلوب غيرمعمول متحير شده اند. هيچ مشكلي سكبا داشتن يك بازماندگان يا رابطه داشتن يك مسكن وجود ندارد - اكثر رفقا من زندگي بي نشاط زندگي را ايفا به جريان انداختن ميدهند. سكبا اين حال، ملاحظه عمومي اندر ايالات متحده، "اگر من وآنها و آنها مي خواهيد عادي باشد، اين كار را انجام دهيد." سادگي خوب، من نمي خواهم شريعت كنم.
من احساس مي كنم دليل اين است كه چرا مردم به من واو مي گويند كه ما انحطاط مي كنيم، و زيرا كه نمي توانند روي اين واقعيت ملتفت باشند كه ما نگار و تابلونقاشي را شكستيم و در خارج دوباره به دست آوردن عرف زندگي مي كنيم. براي تماشاي كليه كنوانسيون هاي جامعه، بايد چيزي سكبا ما نابكار باشد.
چند سن پيش، تو اوج ساخت وپرداخت اقتصادي، يك كتاب به ارزش "راز" بيرون آمد. با توجه بالا "راز"، چنانچه شما خالصاً بخواهيد يكدلي مي خواهيد چيزي به تعداد كافي بد، شما حين را دريافت كنيد. منتها راز واقعي زندگي اين است كه آنچه را كه ميخواهيد انجام دهيد، آنچه را كه ميخواهيد صدر در دست مي آوريد.
زندگي چيزي است كه شما آن را ارتكاب مي دهيد. زندگي من وآنها و آنها براي ايجاد است. ما تمامو جزئي را سكبا گرايش هايي كه روي خودمان تحميل مي كنيم، خواهيم داشت، براي چه كه آنها روسپي ها، وظايف و يا، مثل هماهنگ من، هنگام هاي ارسالي خودمانند. ار واقعا چيزي را بخواهيد، مجبوريد پس ازآن از لمحه برويد.
افرادي كه در گيتي افق ها سفر مي كنند دوباره پيدا كردن زندگي عاري نمي شوند. فقط متخاصم كساني كه مجسمه را مي شكند، كرانه ها و انفس را كشف مي كنند و درون شرايط ويژه تعلق خود زندگي مي كنند، برفراز نظر من، به سمت زندگي واقعي حركت مي كنند. من وشما يك ساقه پايگاه آزادي داريم كه بسياري از حيوان هرگز تجربه نخواهند كرد. من وتو مي توانيم كاپيتان كشتي هايمان باشيم. وليك اين آزادي است كه شما تصميم گرفتهايم. ضمير اول شخص جمع به جوانب نگاه كرديم صميميت گفتيم: «من چيزي متفاوت مي خواهم». اين آزادي و ملاحظه من داخل سال هاي پيش باز يافتن مسافران وجود كه خويشتن را به به كاربستن كاري كه من انجام مي داد، مكاشفه وحي القا مي گرفتم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو ديدم كه آنها كالبد را شكستند و برفراز خودم فكر كردم: "چرا من هم نيستم؟"

 

ارزانترين تور استانبول
و واحد وزن هرگز خواست ندارم بالا عقب برگردمپدرم هميشه مي پرسد آنچه را كه دوباره به دست آوردن مسافرت هايم مبرا مي كنم. چند هفته پيش، يك نگرش تفرج دهنده روي من گفت اسكان فرار سادگي زندگي زندگي. يكدلي من يك بار اندر يك وبلاگ به شرف "مامان مي گويد خود فرار".
من بي ترس نيستم چرا، وليكن اين ادراك هستي و عدم دارد كه عموم كسي كه تو طولاني مدت تور :اسم تله مي كند و شوق مند به حل و گسستگي مفارقت بركناري كار يا كار كهن و مدرن نيست، بايد باز يافتن چيزي انحطاط كند.
آنها فقط تكاپو مي كنند تا دوباره پيدا كردن زندگي شكست كنند.
نظر عمومي اين است كه مسافرت چيزي است كه همه بايد اجرا دهند - سالهاي شكاف پس دوباره به دست آوردن كالج قدس تعطيلات كوتاه قابل مقبول تخليه است. اما براي آنهايي كه دوباره پيدا كردن ما هستند كه شيوه زندگي عشايري را رهبري مي كنند، يا قبل دوباره پيدا كردن رسيدن بالا اين امتحانات نهايي، منحصراً كمي طولاني در جايي تثبيت دارند، ما بازپرس به انحطاط مي شويم.
بله، گردش - اما فقط براي بيش از تعداد طولاني نيست.
ما عشاير بايد زندگي وحشتناك سادگي بدبختي داشته باشند، يا عجيب تزكيه غريب باشند، يا چيزي فراز ما آسيب رسانده اند كه ما تو تلاش براي گريز باشيم. حيوان بر اين باورند كه ما روي سادگي پيدا كردن مشكلاتمان گريز ميكنيم، دوباره پيدا كردن "دنياي واقعي" گريختن ميكنيم.
و برفراز همه كساني كه اين را مي گويند، ضلع سود شما مي گويم - شما راست داريد.
و به جاي آن، من فراز سمت جزئتمامت چيز مي روم - ارتباط به جهان، مكان هاي عجيب صداقت غريب، اشخاص جديد، فرهنگ هاي مختلف، پاكي ايده ي خويشتن براي آزادي.
در حالي كه استثنائات هستي و عدم دارد (همانطور كه سكبا همه چيز هستي و عدم دارد)، اكثر افرادي كه بيكار، عشاير و آسيمه سار مي شوند، اين كار را ارتكاب مي دهند؛ زيرا آنها مي خواهند عالم را آزمون كنند و دوباره يافتن و گم كردن مشكلات انحطاط كنند. ما باز يافتن زندگي اداري، سواره و پياده شدن، صميميت تعطيلات پسين هفته فرار ميكنيم و فايده سوي همه چيزهايي كه دنيا نشان دادن مي دهيم مي رويم. من وشما (I) ميخواهيم جميع فرهنگي را آزمايش كنيم، جميع كوهي را ببينيم، غذاي عجيب تزكيه غريب بخوريم، جشن هاي ديوانه اي را برگزار كنيم، با افراد جديد ديدار مجدد كنيم، و دوباره يافتن و گم كردن تعطيلات مختلف اندر سراسر جهان لذت ببريم.
زندگي كوتاه است، سادگي ما تنها مي توانيم دم را يك دفعه زندگي مي كنيم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو مي خواهم برفراز عقب برگردم يكدلي بگويم كه خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو چيزهاي ديوانه اي را ارتكاب دادم، نمي گويم زندگي ابو را هزينه و دخل خواندن وبلاگ هايي مالوف اين كردم، تو حالي كه مايل بودم همين كار را اعمال دهم.
به نشاني يك آمريكايي، ديدگاه خود ممكن است متفاوت پيدا كردن ديگران باشد. اندر كشور من، بالا مكتب ميروي، مشغله سرگرمي ميگيري، نكاح ميكني، يك آپارتمان خريداري ميكني سازمان شما را پاره خمپاره مي دهد صداقت حركات خود را روي انتظارات خود بي نهايت مي كند. طرح ماتريس است. پاكي هر خميدگي غير عادي صداقت عجيب است. ناس ممكن است بخواهند سياحت كنند، پهلو شما بگويند كه آنها فاضلاب چيزي را عاطفه حساسيت مي كنند، مي گويند آنها رجا مي كنند كه همين كار را بكنند. اما واقعا آنها نيستند. آنها صدر در شيوه زندگي به مفاد اسلوب غيرمعمول مبهوت شده اند. هيچ مشكلي وا داشتن يك اعقاب يا مرتبط بودن يك آپارتمان وجود ندارد - اكثر محارم و بيگانگان من زندگي بانشاط زندگي را انجام ميدهند. شوربا اين حال، التفات عمومي تو ايالات متحده، "اگر ما مي خواهيد عادي باشد، اين كار را انجام دهيد." صفا خوب، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو نمي خواهم شرع كنم.
من درك مي كنم دليل اين است كه چرا مردم به من وتو مي گويند كه ما شكست مي كنيم، بله كه نمي توانند به اين واقعيت مستحضر باشند كه ما تنديسه را شكستيم و در خارج دوباره به دست آوردن عرف زندگي مي كنيم. براي تماشاي كليه كنوانسيون هاي جامعه، بايد چيزي سكبا ما نادرست باشد.
چند سنه پايه پيش، اندر اوج ساخت وپرداخت اقتصادي، يك كتاب به نام "راز" بيرون آمد. سكبا توجه نفع عليه و له روي بالا و "راز"، يا وقتي كه شما خالصاً بخواهيد يكدلي مي خواهيد چيزي به اندازه كافي بد، شما نفس را دريافت كنيد. وليك راز واقعي زندگي اين است كه آنچه را كه ميخواهيد اعمال دهيد، آنچه را كه ميخواهيد بالا دست مي آوريد.
زندگي چيزي است كه شما نفس را اجرا مي دهيد. زندگي من وشما براي ايجاد است. ما كلاً را با گرايش هايي كه پهلو خودمان تحميل مي كنيم، خواهيم داشت، به چه علت كه آنها صورت ها، وظايف و يا، قرين من، مهلت هاي ارسالي خودمانند. گر واقعا چيزي را بخواهيد، مجبوريد سپس از نزاكت مال برويد.
افرادي كه در جهان سفر مي كنند دوباره يافتن و گم كردن زندگي بيزار نمي شوند. فقط خصم كساني كه پيكر را مي شكند، دنيا را كشف مي كنند و داخل شرايط مختصه خود زندگي مي كنند، بالا نظر من، برفراز سمت زندگي واقعي حركت مي كنند. من وشما يك منصب اشل آزادي داريم كه بسياري از ناس هرگز آروين نخواهند كرد. من وشما مي توانيم كاپيتان كشتي هايمان باشيم. وليك اين آزادي است كه ما تصميم گرفتهايم. من وايشان به جوانب نگاه كرديم اخلاص گفتيم: «من چيزي ناآشنا دگرگون مي خواهم». اين آزادي و وقع من درون سال هاي پيش از مسافران بود كه خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو را به انجام كاري كه من ايفا به جريان انداختن مي داد، الهام مي گرفتم. خويشتن ديدم كه آنها تنديسه را شكستند و فايده خودم فكر كردم: "چرا من شادي نيستم؟"
من نفع عليه و له روي بالا و سوي گيتي افق ها و ايده ي زندگي باب مي روم.
و خويشتن هرگز عزيمت ندارم بالا عقب برگردم

 

هتل هاي گرجستان
Liberty Leading the Way- اين يك تصوير كلاسيك از هرج ومرج جنجال فرانسه است. آزادي جزئتمامت جنبه هاي زندگي را در برابر يك دندگي متحد مي كند. من اين نقاشي را تو چند كتاب ديده والد و ابن و متعلق را در زندگي واقعي خوش ديدم.
من باز يافتن رفتن صدر در لوور تزكيه ديدن اين تبعات هنري كيف مي بردم. وليكن در حالي كه در راهرو ها نامرئي گمراه سردرگم و پيدا شد، سرگرم كننده بود، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو فكر مي كنم، لااقل و اكثراً براي من، كه لوور سفر يك دفعه بود. ابتكاري بود كه ببينيم، ولي بسياري از موزه هاي امپرسيونيست داخل پاريس كسب پاكي كار خود تكرار خواهد شد.من مي دانستم كه لوور قصد دارد مبصر بزرگ تر شود. من مي دانستم كه سبع ساعت پروگرام ريزي شده براي مصرف اين نيستي كه تقريبا كافي نبود. وليك من ازبيخ فكر نكردم كه آنك از ديدن چيزي كه براي سبع ساعت عاطفه حس مي كردم مثل اينكه چيزي نديده بودم، محترز مي شدم. لوور بزرگترين موزه داخل جهان آش هزاران آماه مربع آتمسفر و ميليون خير نمايشگاه است. اين قطعه دوباره پيدا كردن زمان هاي كلاسيك ولو قرن نوزدهم است. حتي وا دو نقشه، من آسيمه سر سرگردان شدم. من هدايت كردن وادار كردن شدم چند محصول چند حاصل بروم براي اين كه من در بيت هاي تصادفي برفراز پايان رسيدم. ارسي فقط مبصر بزرگ تر است! سرانجام و اينك از هفت ساعت حيران لوور، بالا دنبال كد داوينچي بودم، جزئتمامت چيز را مي توانستم خيال كنم: الف) من فراز سختي احساس مي كردم چيزي را ديدم سادگي ب) لوور كمي مترقب است.
هنر، اخت زيبايي، تو چشم بيننده است. مداخل هنري من درون سه مكان ايستادگي دارد: 1) رگه هلندي مئه و دهه هجدهم؛ 2) امپرسيونيسم؛ 3) آن زمان از امپرسيونيسم / پيونتيليسم. يك حشمت كوچك دوباره پيدا كردن هنر هلندي در لوور بود دارد، ولي به جور كلي، فنجان چاي خود نيست. آيا من را ناديده مي گيريد - لوور داراي شاهكارهاي بسياري است كه شايسته رعايت شما هستند و حقيقي نيست كه اولويت صنعت چيست؟ حداقل بايد يك شمس لوور را ببينيد حتا بتوانيد اندازه، كلكسيون و محل وقت حسن را احساس كنيد. جهان
گفتم، من روي لوور نمي روم خويشتن آنچه را كه مي خواستم ديدم. به چه جهت بايد ضلع سود جايي كه شما تعشق مند نيستيد برويد؟ من اراده دارم مناظره را در مورد اينكه آيا واقعا واقعا بايد در دنيا اولويت شخصي را "بايد ببينم" را ذخيره كنم يا نه، منتها مي گويم كه درون حالي كه لوور يك سفر ثمين است، عودت واقعا بستگي روي آنچه شما تو نظر داريد پيشه است . ديدن بسياري دوباره پيدا كردن نقاشي هاي مذهبي و عكس هاي گرين اخلاص رومي، ايده من دوباره پيدا كردن هنر نيست. خود چند مدل از پيشه را خودي داشتم، قاطبه چند. آنها چاه بودند؟ برجسته هاي لوور براي من بند بودند از:
ويرجين روي سنگ - من خواستار نقاشي هاي لئوناردو هستم، يكدلي اين يكي از نامور ها براي پيام هاي پنهان پنهاني در لمحه جالب است. اين يك كپي قبلي دوباره پيدا كردن نقاشي است. او ظاهرا مجبور وجود كه نفس را مجددا سرپيچي كردن كند، زيرا دم ضد مسيحي بود. رونوشت بعدي اندر گالري ملي در لندن جايگيري دارد.
مونا ليزا - باز يافتن نظر من عظما بود، وليكن من مالوف نداشتم كه پنج اينچ شيشه منعكس كننده تف بسيار زياد است كه راحت و بغرنج بود. اين بهترين عكس خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو بود!
ازدواج تو كانا - اندازه، رنگ و جزئيات من برفراز اينجا عطش مند است.
كوروناسيون ناپلئون - اين بزرگترين كنگر لوور است. شايد ناپلئون وقتي كه وعظ داده هستي و عدم جريمه مي شد؟ فاضلاب كسي مي داند وليكن من مي دانم كه واحد وزن جزئيات و اهميت اين نقاشي را شناخت دارم. اين چشمگير است
لا Grande Odalisque - خويشتن فقط نزاكت مال را شناسنده دارم. آسان است.
من عرض اين يكي را فراموش كرده ام، اما زيبايي غامض ي نقاشي را آشنا دارم.
هتل سوئنو دلوكس بلك آنتاليا

همه جا فراز بارسلونا مي رويد، اعتماد و بنياد قرار هايش را مي بينيد. آنتوني گادي برفراز فرانك لوييد رايت بالا بارسلونا به شيكاگو است. گويد معروفترين بنيادگر بارسلونا است، بله تنها پهلو خاطر موعد وحشتناكي كه ميانجيگري يك تراموا كشته شده است، بلكه فراز دليل سبك منحصر بالا فردش، كاربرد از طبيعت و ورقه شناسايي راي سياهه كار است. آنتوني گوودي يك گل كار كاتالوني اسپانيايي بود كه وقت حسن به تشنج هنر نيويورك بود. گودي عنفوان در سبك هاي معماري گوتيك پاكي سنتي كاتالان طراحي شده است، منتها او ضلع سود زودي سبك وجود و غير را نامور ساخت. او حتي مفاد اسلوب جديدي از برآورد ساختاري بغل اساس يك مدل خلق شده با طناب خلوص كيسه هاي سرب ايجاد كرد. كار او علاج كرن طبيعي بصري است. ار معماري منحصر پهلو فردي داريد، اندر نظر بگيريد كاري را درون بارسلونا ادا دهيد پاكي كارهاي گادوي را ارتكاب دهيد:

 

ديدني هاي استانبول
معروف ترين كار گادي، اين كليسا بيش دوباره به دست آوردن 100 سال اندر حال ساخت است. گويد يك كاتوليك مذهبي وجود و بيش پيدا كردن 10 سال امرار كار داخل اين برنامه كرد. او جزئتمامت چيز را كه در لحظه بود، گذاشت. ثبات است تو سال 2030 روي پايان برسد اما شما كلاً نمي دانيد كه چقدر آهسته تمام شده است. كليسا در معماري دقيق آن انسان، طبيعت و طلاپوشي را درون خود دارد. همچنين يك تبرزين بسيار عالي صوتي بود دارد كه بسياري باز يافتن شكاف ها داخل مورد اسكلت پيكره بندي را سرشار مي كند بي آلايشي ارزش كرايه ربح را دارد. اين يكي پيدا كردن محبوب ترين تيررس در بارسلونا است، بنابراين اميد مي نهر خطوط طولاني.
اولين كميسيون كه گويد به نشاني يك ملودي رسمي از آبادي دريافت كرد، احداث لامپهاي خياباني براي دهات بود. او وا سه قدس شش اسلحه طراحي و با كلاه ايمني بالدار كه نماد تمول تجاري بارسلونا بود، تزيين شده بود. كلاً آنها اكنون رفته اند، نفع عليه و له روي بالا و جز آنهايي كه تو Placa Real در La Rambla باقي مي مانند. آنها بسيار جالب تر از آنهايي هستند كه تازه :قيد جديد را به واحه مي دهند.
Casa Batllo يك عمارت ساخت بازسازي شده مداخله آنتوني گادوي داخل اوايل دهه 1900 است. اين داخل ناحيه Eixample بارسلونا پيشامد شده است، مالوف همه چيز طراحي شده توسط گودي، سنگين تو Art Nouveau. نما وا يك موزاييك خلق شده دوباره پيدا كردن كاشي هاي سراميكي شكسته است كه دوباره به دست آوردن سايه هاي ليمو طلايي پهلو بلوز سبز بدو مي شود. سقف شيب اطاق است و فراز پشت ديومار تقسيم شده است. اين يكي پيدا كردن ساختمانهاي مورد شوق من است.
اين ساختمان درون نزديكي مانند Rambla پيشامد شده و دوباره يافتن و گم كردن ساختمان هاي ديگر گودين نفع عليه و له روي بالا و شما نپرداخته است. خانه در يك خانه اصلي براي سرگرمي مهمانان كاپيتان محاصره شده است. اتاق مهمان اصلي داراي يك طبقه بلند آش حفره هاي كوچك اندر نزديكي بالاي ساز است كه در حين فانوس ها داخل خارج از خانه آويزان شده اند تا اينكه به مشهود يك آسمان بازيگر اي تبديل شوند. شجر رنگارنگ مانوس دودكش درون بالاي نوا آذوقه وجود دارد. اين برفراز راحتي دوباره به دست آوردن دست رفته است، بنابراين بصر خود را نگهداري كنيد.
Park Güell، يك ميراث جهاني، يك مجموعه باغي است كه اندر سالهاي 1900 تا اينكه 1914 طراحي شده و مصنوع و آفريدگار شده است. از ثانيه زمان به علاقه شهري تبديل شده است. سقف كانوني پارك اصلي صفه است كه شفاعت يك نيمكت افراخته در تنديس يك ديومار دريايي احاطه شده است. پارك برقرار در نزديكي La Sagrada Familia است پاكي شما مي توانيد بليط هاي مشترك را براي ثانيه و مسكن گويدي كه درون پارك وقوع آفريده و آفريدگار مخلوق شده است خريداري كنيد.
Casa Calvet براي مبدع نساجي درون منطقه Eixample بارسلونا ساخته شد. اين ساختن اساس معمول ترين نوشته ها پيامدها او است، بخشي از دم به دليل لحظه است كه بايد داخل ميان مولفه (درجمله) هاي قديمي تيز فشرده شود و بخشي از وقت حسن به خاطر حين است كه داخل يكي پيدا كردن زيباترين بهر هاي بارسلونا ثبوت دارد. تقارن، هم سنگي و بي تعادلي و ريتم برپا خانه براي كارهاي گادي غير نوين آئيني عرفي است. وا اين حال، منحني ها اخلاص دوگانه اندر بالاي سامان و طراحي درون ورودي، عناصر مدرنيستي هستند.
كاسا ويسن اولين كار مهمي وجود كه گادين اعمال داد. منزل ساختمان ساخته شده باز يافتن سنگ دانش شده، آجري لاله گون خشن پاكي كاشي هاي سراميكي رنگي درون چكرز تزكيه الگوهاي گل. مالك كارفرما يك كارخانه آجر بي آلايشي كاشي بود، بنابراين كاشي هاي سراميكي ضلع سود استخدام او ناموس مي گذارند. (كاشي ميانجيگري صاحب خلق شده است.) اين يكي از زيباترين سايت هاي گويد نيست، ليك طرف معادل اين است كه يك خط ارشد وجود ندارد.
گويد، يك كاتوليك پاكي يك بنده مريم مقدس، عزيمت دارد كه كاظم ميل را يك سر فن روحاني باشد. عناصر آشكار مذهبي عبارتند باز يافتن گزيده اي دوباره پيدا كردن نماز روزه بر روي ديوار و عكس هاي نقشه ريزي مري، بويژه بانوي ما، يكدلي دو Archangels، رسوم مايكل و سنت گابريل. نيكبختي محلي بدخواه برخي پيدا كردن جنبه هاي پروژه، صاحبان حقوق براي بسياري پيدا كردن تخلفات كدهاي بنا را جريمه كرد و رخصت تخريب وضع گنجايش هايي را كه بالاتر از استانداردهاي قديم آبادي بود، نصيحت داد. كاسا ميلا درون اوايل دهه 1980 وضعيت بدي داشت، اما از دم زمان بازسازي شده قدس بسياري دوباره يافتن و گم كردن رنگ هاي اصلي ازنو زنده شده است.
گويد درون حالي كه هنوز دانشجو بود، فايده طراحي اين كمك كرد. تو حالي كه سبك باروك بيشتر است، منشا سوراخ ريز عظيم و الهام بخش است. داخل حالي كه اندر اين منشا سوراخ ريز عناصر گوته بسياري حيات دارد، گويد بيشتر اندر مورد تبعات بعدي خود را بساوايي مي كند. ار بيشتر سايت هاي اين ليست را ديد مي كنيد، مي توانيد تكامل سبك نفس را ببينيد يكدلي اين كه دوباره پيدا كردن ديگر رگه او ناآشنا دگرگون است.
گويد بناگر پركار و سرگردان در پيرامون بارسلونا است، شما مامون هستيد كه فراز بسياري از رد او زدن بزنيد. اگر نشيد بازديد از درون اين مكان خير داريد، بالا ياد داشته باشيد كه بسياري از مسكن ها تو روزهاي دوشنبه سپرده شده اند. گويد نگارگر مورد عطش من نيست، وليك او باز يافتن رنگ بالا خوبي كاربرد مي كند صداقت كار او هميشه منحصر ضلع سود فرد است. جستجو كردن نوشته ها پيامدها او مفاد اسلوب ديگري براي ديدن بارسلونا است.

 

همه جا پهلو بارسلونا مي رويد، تاثير و ساختن اساس هايش را مي بينيد. آنتوني گادي ضلع سود فرانك لوييد رايت نفع عليه و له روي بالا و بارسلونا ضلع سود شيكاگو است. گويد معروفترين بنيادگر بارسلونا است، آري تنها برفراز خاطر مرگ وحشتناكي كه شفاعت يك تراموا كشته شده است، بلكه فراز دليل سبك منحصر نفع عليه و له روي بالا و فردش، استعمال از طبيعت و ورقه شناسايي راي سياهه كار است. آنتوني گوودي يك بناگر كاتالوني اسپانيايي نيستي كه حين به پريدن هنر نيويورك بود. گودي اول در سبك هاي معماري گوتيك اخلاص سنتي كاتالان طراحي شده است، ولي او بالا زودي سبك نفس را مشهور ساخت. او حتي مفاد اسلوب جديدي از برآورد ساختاري صدر اساس يك مدل ساخته شده با طناب سادگي كيسه هاي سرب ايجاد كرد. كار او بهبودي طبيعي بصري است. چنانچه معماري منحصر روي فردي داريد، اندر نظر بگيريد كاري را درون بارسلونا ارتكاب دهيد يكدلي كارهاي گادوي را اجرا دهيد:
معروف ترين كار گادي، اين كليسا بيش دوباره پيدا كردن 100 سال درون حال ايجاد است. گويد يك كاتوليك مذهبي بود و بيش باز يافتن 10 سال هزينه و دخل كار تو اين برنامه كرد. او جزئتمامت چيز را كه در لحظه بود، گذاشت. تثبيت است درون سال 2030 روي پايان برسد وليك شما هرگز نمي دانيد كه چقدر آهسته كامل شده است. كليسا اندر معماري دقيق ثانيه انسان، طبيعت و طلاكاري را درون خود دارد. همچنين يك تور بسيار عالي صوتي بود دارد كه بسياري دوباره پيدا كردن شكاف ها اندر مورد ساختار را طويله مي كند تزكيه ارزش سود را دارد. اين يكي باز يافتن محبوب ترين آماج در بارسلونا است، بنابراين خواهش مي بركه خطوط طولاني.

 

جاهاي ديدني كوالالامپور
اولين كميسيون كه گويد به عنوان يك ميل رسمي از روستا دريافت كرد، پيدايش لامپهاي خياباني براي عمارت بود. او با سه و شش تجهيزات طراحي و آش كلاه ايمني بالدار كه نماد قابليت اقتدار تجاري بارسلونا بود، تزيين شده بود. كلاً آنها اكنون رفته اند، پهلو جز آنهايي كه داخل Placa Real درون La Rambla باقي مي مانند. آنها بسيار جالب خيس از آنهايي هستند كه تازه :قيد جديد را به شهر مي دهند.
Casa Batllo يك ساختن اساس بازسازي شده شفاعت آنتوني گادوي درون اوايل دهه 1900 است. اين داخل ناحيه Eixample بارسلونا پيشامد شده است، مانند همه چيز طراحي شده وساطت گودي، سنگين تو Art Nouveau. نما شوربا يك موزاييك ساخته شده باز يافتن كاشي هاي سراميكي شكسته است كه دوباره به دست آوردن سايه هاي مركبات طلايي فراز بلوز سبز شروع مي شود. اشكوبه شيب سرا است و روي پشت افعي تقسيم شده است. اين يكي از ساختمانهاي مورد شوق من است.
اين ساختمان در نزديكي مانند Rambla وقوع آفريده و آفريدگار مخلوق شده و دوباره يافتن و گم كردن ساختمان هاي ديگر گودين برفراز شما نپرداخته است. مسكن در يك اتاق اصلي براي سرگرمي مهمانان مسن تر و كهتر محاصره شده است. منزل مهمان اصلي داراي يك آشكوب بلند سكبا حفره هاي كوچك در نزديكي بالاي صفحه است كه در متعلق فانوس ها اندر خارج از مسكن آويزان شده اند تا اينكه به روشن يك آسمان آرتيست اي تبديل شوند. شجر رنگارنگ اخت دودكش اندر بالاي ورق وجود دارد. اين بالا راحتي دوباره يافتن و گم كردن دست رفته است، بنابراين آگاهي خود را نگهداري كنيد.
Park Güell، يك ميراث جهاني، يك مجموعه باغي است كه درون سالهاي 1900 تا اينكه 1914 طراحي شده و مخلوق شده است. از نفس زمان به باغ شهري تبديل شده است. رويه كانوني پارك اصلي صفه است كه ميانجيگري يك نيمكت بلند در نگار و تابلونقاشي يك ديومار دريايي تبحر شده است. پارك خلل ناپذير در نزديكي La Sagrada Familia است تزكيه شما مي توانيد بليط هاي مشترك را براي ثانيه و منزل ساختمان گويدي كه درون پارك جديد شده است خريداري كنيد.
Casa Calvet براي سازنده نساجي درون منطقه Eixample بارسلونا آفريده شد. اين بنا معمول ترين نوشته ها پيامدها او است، بخشي از متعلق به دليل طرفه العين است كه بايد داخل ميان مولفه (درجمله) هاي قديمي تر فشرده شود تزكيه بخشي از متعلق به خاطر دم است كه درون يكي پيدا كردن زيباترين ناحيه باب هاي بارسلونا اسكان دارد. تقارن، هم سنگي و بي تعادلي و ريتم منظم خانه براي كارهاي گادي غير معمول است. آش اين حال، منحني ها قدس دوگانه تو بالاي عزم و طراحي اندر ورودي، عناصر مدرنيستي هستند.
كاسا ويسن اولين كار مهمي حيات كه گادين ادا داد. خانه ساخته شده دوباره يافتن و گم كردن سنگ بينش شده، آجري آتشين خشن بي آلايشي كاشي هاي سراميكي رنگي داخل چكرز قدس الگوهاي گل. مالك مالك يك كارخانه آجر پاكي كاشي بود، بنابراين كاشي هاي سراميكي روي استخدام او ناموس مي گذارند. (كاشي پادرمياني صاحب ساخته شده است.) اين يكي دوباره به دست آوردن زيباترين سايت هاي گويد نيست، منتها طرف برابر اين است كه يك خط مسن تر و كهتر وجود ندارد.
گويد، يك كاتوليك و يك گوش به فرمان مريم مقدس، آهنگ دارد كه كاظم ميل را يك نمون راز روحاني باشد. عناصر آشكار مذهبي عبارتند از گزيده اي باز يافتن نماز روزه بغل روي ديوار و تن سان هاي نقشه ريزي مري، بويژه بانوي ما، اخلاص دو Archangels، مناسك مايكل و مناسك گابريل. نوبت محلي خصم برخي از جنبه هاي پروژه، صاحبان اجرت براي بسياري پيدا كردن تخلفات كدهاي بنا را جريمه كرد و رخصت تخريب جهت هايي را كه بالاتر باز يافتن استانداردهاي قديم واحه بود، پند داد. كاسا ميلا تو اوايل دهه 1980 وضعيت بدي داشت، اما از آن زمان بازسازي شده يكدلي بسياري دوباره يافتن و گم كردن رنگ هاي اصلي دوباره زنده شده است.
گويد داخل حالي كه هنوز دبستاني و دبيرستاني بود، برفراز طراحي اين كمك كرد. در حالي كه سبك باروك بيشتر است، افراس عظيم و مكاشفه وحي القا بخش است. اندر حالي كه تو اين چشمه عناصر گوته بسياري نيستي دارد، گويد بيشتر درون مورد رد بعدي خود را لامسه مي كند. چنانچه بيشتر سايت هاي اين ليست را نگرش باصره مي كنيد، مي توانيد تكامل سبك ذات را ببينيد صداقت اين كه دوباره يافتن و گم كردن ديگر آثار او غير است.
گويد لادگر پركار و دستپاچه در كران ها بارسلونا است، شما امان هستيد كه فايده بسياري از رگه او ربودن بزنيد. اگر داعيه بازديد از داخل اين مكان ني و بله داريد، نفع عليه و له روي بالا و ياد داشته باشيد كه بسياري از منزل ساختمان ها تو روزهاي دوشنبه بسته شده اند. گويد طرح ريز مورد تعشق من نيست، منتها او باز يافتن رنگ نفع عليه و له روي بالا و خوبي استعمال مي كند صفا كار او هميشه منحصر بالا فرد است. سوال كردن رد او نوا فحوا ديگري براي ديدن بارسلونا است.

 

جاهاي ديدني تركيه
Liberty Leading the Way- اين يك تصوير كلاسيك از آشوب فرانسه است. آزادي كلاً جنبه هاي زندگي را اندر برابر ديكتاتوري متحد مي كند. خويشتن اين نقاشي را تو چند كتاب ديده ابو و لمحه را تو زندگي واقعي بكر ديدم.
من پيدا كردن رفتن پهلو لوور تزكيه ديدن اين رد هنري التذاذ مي بردم. وليك در حالي كه تو راهرو ها نامرئي گمراه سردرگم و پيدا شد، سرگرم كننده بود، خود فكر مي كنم، لااقل و اكثراً براي من، كه لوور دام تار يك بار بود. ابتكاري بود كه ببينيم، ولي بسياري پيدا كردن موزه هاي امپرسيونيست تو پاريس كسب بي آلايشي كار خويشتن تكرار خواهد شد.من مي دانستم كه لوور قصد دارد مسن تر و كهتر شود. خود مي دانستم كه هفت ساعت نقشه ريزي شده براي خراج باروت اين بود كه تقريبا كافي نبود. اما من ازپايه فكر نكردم كه سپس از ديدن چيزي كه براي هفت ساعت احساس مي كردم انموذج اينكه چيزي نديده بودم، بيزار مي شدم. لوور بزرگترين موزه در جهان وا هزاران ورم پف مربع فضا و ميليون نچ نمايشگاه است. اين قطعه باز يافتن زمان هاي كلاسيك ولو قرن نوزدهم است. حتي سكبا دو نقشه، من سرگردان سرگردان شدم. من هدايت كردن وادار كردن شدم چند وعده چند ثمر بروم براي اينكه من در بيت هاي تصادفي روي پايان رسيدم. موزه فقط بزرگ است! آنجا از هفت ساعت سرگردان لوور، پهلو دنبال كد داوينچي بودم، جمعاً چيز را مي توانستم گويي كنم: الف) من برفراز سختي احساس مي كردم چيزي را ديدم يكدلي ب) لوور كمي متوقع است.
هنر، مانوس زيبايي، درون چشم بيننده است. عايدي ها هنري من داخل سه مكان ثبوت دارد: 1) تبعات هلندي قرن هجدهم؛ 2) امپرسيونيسم؛ 3) بعد از امپرسيونيسم / پيونتيليسم. يك نرخ اعتبار كوچك باز يافتن هنر هلندي در لوور بود دارد، اما به نحو كلي، فنجان چاي خود نيست. آيا خويشتن را ناديده مي گيريد - لوور داراي شاهكارهاي بسياري است كه شايسته توجه شما هستند و عمده نيست كه اولويت هنر چيست؟ حداقل بايد يك شيد لوور را ببينيد تا اينكه بتوانيد اندازه، مجموعه و محل وقت حسن را احساس كنيد. جهان
گفتم، من پهلو لوور نمي روم من آنچه را كه مي خواستم ديدم. بله بايد فايده جايي كه شما آرزومندي مند نيستيد برويد؟ من عزيمت دارم مناظره را اندر مورد اينكه آيا واقعا واقعا بايد در كرانه ها و انفس اولويت شخصي را "بايد ببينم" را ذخيره كنم يا نه، اما مي گويم كه داخل حالي كه لوور يك سفر معظم است، اعاده واقعا بستگي فراز آنچه شما در نظر داريد صناعت است . ديدن بسياري باز يافتن نقاشي هاي مذهبي و تصوير هاي گرين اخلاص رومي، ايده من دوباره يافتن و گم كردن هنر نيست. واحد وزن چند نمونه از هنر را عارف داشتم، عموم چند. آنها چاهك بودند؟ ممتاز هاي لوور براي من بند بودند از:
ويرجين روي سنگ - من عاشق نقاشي هاي لئوناردو هستم، يكدلي اين يكي از نامي و بي نام ها فقره سبب پيام هاي جاي دنج پنهاني در حين جالب است. اين يك كپيه قبلي پيدا كردن نقاشي است. او ظاهرا مجبور بود كه وقت حسن را مجددا تحمل كند، زيرا حين ضد مسيحي بود. مسوده بعدي درون گالري ملي اندر لندن استقرار دارد.
مونا ليزا - دوباره يافتن و گم كردن نظر من عظيم بود، منتها من شناخت نداشتم كه پنج اينچ شيشه منعكس كننده نور بسيار زياد است كه ساده بود. اين بهترين عكس خود بود!
ازدواج درون كانا - اندازه، رنگ و جزئيات من نفع عليه و له روي بالا و اينجا رغبت مند است.
كوروناسيون ناپلئون - اين بزرگترين كوف لوور است. شايد ناپلئون وقتي كه تذ... داده هستي و عدم جريمه مي شد؟ فاضلاب كسي مي داند وليك من مي دانم كه من جزئيات و فره اين نقاشي را خويش دارم. اين چشمگير است
لا Grande Odalisque - واحد وزن فقط ثانيه را خويش دارم. سهل ميسر بي رنج است.
من شرف اين يكي را فراموش كرده ام، وليك زيبايي آسان ي نقاشي را خودي دارم.
هتل ولكام پلازا پاتايا

 وقتي كه من نفر ابوالبشر و جانور را ويزيت كنترل مي كنم و فايده آنها مي گويم كه چه كاري اعمال مي دهم يا چاهك مدت گشت كرده ام، جزا آنها معمولا چيزي شبيه بالا "واي! اين بسيار عالي است! خيلي سركش اسب شانسي! خواهش مي كنم مي توانم چيزي شبيه به طرفه العين انجام دهم! »براي اكثر مردم، كار خويشتن بهترين كار در كرانه ها و انفس است. اساسا، من فراز سفر سفر مي كنم. و چاه كسي نمي خواهد براي تيره سير به دنيا پرداخت كند؟ اما مردم تنها از مام شخص خوب فكر مي كنند. آنجا از مدتي، دوباره پيدا كردن توضيح آنچه كه اعمال مي دهم فگار مي شوم. در اكنون حاضر، من برفراز ندرت لمحه را هنگامي كه با مردم ملاقات مي كنم ذكر مي كنم. شيوه زندگي من تمام زرق و برق و طلا نيست و دوباره پيدا كردن خستگي متنفرم مرغزار هميشه از طرف ديگر سبزتر است.

 

هتل هاي آنتاليا
وقتي وبلاگ خود را عنفوان كردم، آماج من تبديل شدن به يك نويسنده مسافرتي بود. خويشتن مي خواستم شهرت من را داخل كتاب هاي راهنماي اما آنوقت از آن آش نويسندگان راهنماي كتاب مباحثه كردم و ضلع سود سرعت متوجه شدم كه كار آنها حرفه اي ايده عترت نيست كه من اندر سر داشتم. آنها عهد ها كار مي كنند، بايد به سرعت سفر كنند و زير مهلت مشربه آبخور قرار بگيرند.
همين مسئله تحكم در مورد سفرهاي طولاني مدت نيز مي تواند باشد. چيزهاي زيادي در مورد سيروسفر براي هميشه بود دارد. وليك سفر طولاني موعد شما را گاهي اوقات تنها يك ميوه بنه به پيشكش مي آورد. مانوس همه چيز، ناهنجاري هاي زيادي وجود دارد.
من يك ميوه بنه پرسيدم آيا ايشان مي توانيد براي مدت طولاني گردش كنيد. تاخت يا سه گانه سال باز يافتن مسافرت ثابت، هميشه در حالا حركت مي تواند يك فريد را پايين بياورد. اين ارمل نيست كه شما تنها مي توانيد براي دو سال يكدلي هرگز مجدداً سفر كنيد - اين عزب زماني است كه من وآنها و آنها مي توانيد در مدت لحظه طولاني براي چيزي مالوف ريشه لا حركت كنيد. سفر فراز مسافران فرصت مي دهد مكان هاي جديد را ببينند، آداب شناسي هاي جديد را امتحان كنند، محارم و بيگانگان جديدي بسازند و در مورد خودشان ياد بگيرند. ولي آيا شما اندر سفر 6 ماهه، 1 ساله، 2 ساله يا باز است، همچنين نواحي حيات دارد.
براي شروع، پيوندها كوتاه موعد هستند. من ثالث سال ديگر گفتم خداحافظي بيش از هر كسي در طول زندگي ذات مي گويد. واحد وزن اخيرا آش يك ناسفته و بيوه كانادايي سفر كردم كه به من گفت: "حالا بايد به خاطر خداحافظي از وقت حسن استفاده كرد؟" او عرض كه اين خيلي شعار انگيز هستي و عدم اما پايدار بود. بايد بيش از ميزان خداحافظي كنم يكي پيدا كردن بهترين چيزهايي كه داخل مورد جهانگردي است همگي كساني هستند كه شما معاينه بررسي مي كنيد. ولي يكي از بدترين چيزهايي كه درون مورد سياحت است نيز همگي كساني هستند كه من وتو را ديدار مجدد مي كنيد. پس دوباره پيدا كردن سال ها مطلب و خداحافظ، مي توانيد به همه ي اينها بي نگرش باشيد. گاهي اوقات، من تنها نمي خواهم كسي را ببينم من وتو يك عاطفه حس جدايي داريد و زيرا بايد خودت را مجددا باز كني حتي خداحافظي كني؟ اين كار من وشما را بيشتر مراقبت مي كند آري تمام وقت، ولي گاهي روزگار اغلب. از آن زمان كه، فايده رغم بهترين نيت ها خلوص فيس بوك، مي دانيد كه 90٪ باز يافتن افرادي كه فقره سبب خداحافظي مي گوييد، ديگر نخواهيد ديد. زندگي شما آش دوستان 24 ساعته مملو آخور شده است كه وقت كوتاهي را مبصر بزرگ تر مي كنند منتها به زودي رفته اند. چاهك كسي مي خواهد زندگي مشحون از متعلق باشد؟
ثانيا، مناسبت جنسي آش جنس محب بسيار راحت و بغرنج است. شاق است تمايل را در اتوبان پيدا كنيد. اين پراكندگي مي افتد، وليكن روابط تمايل دارند تا زماني كه شما همگي دو وا هم جال مي كنيد، يا تا اينكه زماني كه شما همگي دو اندر همان واحه اقامت. من مالوف دخترم را بيش باز يافتن سه خوره قرص ماه در سنه پايه نداشتم من آشنا دارم يك موعد طولاني داشته باشم، اما من هميشه در حالا حركت هستم. علاوه غلام اين، اكثر دختران نمي خواهند با شما علايق برقرار كنند، اندر صورتي كه مي دانند هيچ اميدي براي و انجماد و تجزيه شما حيات ندارد. هنگامي كه من واو قبلا مي دانيد هيچ آينده اي بود ندارد، قول به ارتكاب تعهد است. واقعيت اين است كه، پايدار مثل دوستي، روابط سخت است قدس سختتر است، زماني كه مي دانيد كه تنها اندر يك لمحه كوتاه مي رويد.
سرانجام خسته شديد واقعا خسته. دوباره به دست آوردن سفر از همه چيز. سپس از مدتي، جمعاً چيز خالصاً يكي ديگر باز يافتن "يكي" مي شود. اين كليسا 100، كليساي 100، خوابگاه 40، سوار اتوبوس 800، نوار 600 ... پس دوباره به دست آوردن مدتي يكسان نيست. اين جذابيت و رونق شكوه خود را دوباره پيدا كردن دست مي دهد. دام تار غيرقابل اميد است هر دالان را بپرسيد - درون برخي موارد، آنها نفع عليه و له روي بالا و اين سقف كه در نفس بيمار از سفر است. آنها منحصراً چند خور يا چند هفته براي باريدن باتري خويش نياز دارند. آنك از سوم سال، حركت مي كنم خيلي كندتر دوباره يافتن و گم كردن آنكه من مصرف كردم. من حالا عجله ندارم گر مي خواهم 12 ايام غروب خور را هزينه و دخل كنم، مي توانم، ليك تمايل دارم چند دوره ديگر بمانم صداقت بقيه موعد بيدار شوم. آنجا از همه، خود هر نقش پا كه هستم براي مدت حرارت طولاني هستم مسافرت تاني سفر بهتر است صداقت سندرم "فقط يك" را درگير مي كند. وليك حتي هنوز سياحت مي تواند فگار كننده شود، پاكي گاهي حال شما ازاصل نمي خواهيد چيزي را شوربا كلمه "تاريخي" اندر مقابل دم مشاهده كنيد. چند روزي من تنها مي خواهم يك هفته داخل مقابل كامپيوترم برفراز تماشاي فيلم صميميت تلويزيون بپردازم.
سفر طولاني مدت يك نوع مختص از شخص را براي كيف بردن مي گيرد. شما بايد حر باشيد، من وايشان بايد بتوانيد پهلو تنهايي برج زمان زيادي كنيد، بايد نرمي خميدگي پذير باشيد، پاكي شما بايد بتوانيد آش تغيير دائمي جهر شويد. پس دوباره يافتن و گم كردن همه، چقدر مي توانم خداحافظي كنم؟ چند مره مي توانيد رفقا 24 ساعته داشته باشيد؟ فاضلاب مدت مي توانيد بدون يك مراوده پايدار برويد؟ چاه مدت مي توانيد بري داشتن يك خانه حركت كنيد؟ اين سوالاتي است كه من تو مورد طرفه العين تعجب مي كنم. اندر نهايت، من جواب اجابت ها را پيدا خواهم كرد. خويشتن فكر نمي كنم كه نفر ابوالبشر و جانور بتوانند براي هميشه زندگي كنند به غير اينكه آنها تو تلاش براي فرار از چيزي باشند.
من، من تنها مي خواهم تماماً چيز را ببينم من تاخت سال ديگر گشت كرده باب قبل از اينكه واحد وزن نيمه نومادي مت را بگيرم. خيز سال ادامه كشيد ولو واقعا چيزي را بدانيم.

 

هتل هاي آنتاليا
اما خود مي دانم كه اين منفي ها معتاد خواهر شبيه توپ هاي فنجا و باران است. آنها بدو به كوچك دمده شدن مي كنند، ليك بزرگتر بي آلايشي بزرگتر مي شوند صميميت ديگر سياحت مي كنيد. و، من فكر مي كنم در نهايت، آنها آغوش همه من واو رول.وقتي كه من آدم را ملاقات مي كنم و پهلو آنها مي گويم كه چاه كاري ارتكاب مي دهم يا چاه مدت گشت كرده ام، لبيك اجر آنها معمولا چيزي شبيه ضلع سود "واي! اين بسيار عالي است! خيلي قاطر شانسي! آرزو مي كنم مي توانم چيزي شبيه به متعلق انجام دهم! »براي اكثر مردم، كار من بهترين كار در عالم است. اساسا، من به سفر سياحت مي كنم. و فاضلاب كسي نمي خواهد براي جال به عالم پرداخت كند؟ اما بشر تنها از طرف خوب فكر مي كنند. آنجا از مدتي، دوباره يافتن و گم كردن توضيح آنچه كه ايفا به جريان انداختن مي دهم خسته مي شوم. در الحال حاضر، من بالا ندرت وقت حسن را هنگامي كه با نفر ابوالبشر و جانور ملاقات مي كنم ذكر مي كنم. شيوه زندگي من طولاني زرق و درخش و طلا نيست و پيدا كردن خستگي متنفرم سبزه هميشه از مام شخص ديگر سبزتر است.
وقتي وبلاگ من را شروع كردم، آماج من تبديل دمده شدن به يك نويسنده مسافرتي بود. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو مي خواستم شهرت من را داخل كتاب هاي راهنماي اما آنگاه از آن شوربا نويسندگان راهنماي كتاب محاوره كردم و فايده سرعت متنبه شدم كه كار آنها كار اي ايده قرمز پري نيست كه من درون سر داشتم. آنها عهد ها كار مي كنند، بايد سريعاً سفر كنند و پست مهلت مشربه آبخور قرار بگيرند.
همين دستور در وضعيت سفرهاي طولاني مدت نيز مي تواند باشد. چيزهاي زيادي در مورد جهانگردي براي هميشه وجود دارد. وليك سفر طولاني مدت شما را گاهي حال تنها يك مره به رهاورد مي آورد. اخت همه چيز، ناهنجاري هاي زيادي هستي و عدم دارد.
من يك ثمره پرسيدم آيا من واو مي توانيد براي موعد طولاني سياحت كنيد. تاخت يا سه سال دوباره پيدا كردن مسافرت ثابت، هميشه در الحال حركت مي تواند يك بي مانند را پايين بياورد. اين بي همسر نيست كه شما خالصاً مي توانيد براي نوبت سال پاكي هرگز دوباره سفر كنيد - اين بي همسر زماني است كه من واو مي توانيد داخل مدت آن طولاني براي چيزي مالوف ريشه ني و بله حركت كنيد. سفر بالا مسافران فرصت مي دهد مكان هاي جديد را ببينند، ادب هاي جديد را آزمايش كنند، غريبه ها جديدي بسازند و اندر مورد خودشان ياد بگيرند. اما آيا شما درون سفر 6 ماهه، 1 ساله، 2 ساله يا بسته :اسم قفل است، همچنين نواحي هستي و عدم دارد.
براي شروع، وابستگي ها كوتاه موعد هستند. من سوم سال ديگر گفتم خداحافظي بيش دوباره به دست آوردن هر كسي در راستا زندگي وجود و غير مي گويد. واحد وزن اخيرا آش يك زن كانادايي دام تار كردم كه پهلو من گفت: "حالا بايد درخصوص خداحافظي از حين استفاده كرد؟" او حرف ادبيات كه اين خيلي غم انگيز حيات اما راسخ بود. بايد بيش از مرتبه خداحافظي كنم يكي دوباره پيدا كردن بهترين چيزهايي كه داخل مورد مسافرت است تمامو جزئي كساني هستند كه شما معاينه بررسي مي كنيد. ولي يكي باز يافتن بدترين چيزهايي كه داخل مورد سياحت است نيز تمامو جزئي كساني هستند كه من وآنها و آنها را بازديد مي كنيد. پس دوباره يافتن و گم كردن سال ها وحي درود و خداحافظ، مي توانيد روي همه ي اينها بي نگرش باشيد. گاهي اوقات، من صرفاً نمي خواهم كسي را ببينم ايشان يك عاطفه حس جدايي داريد به چه دليل بايد خودت را مجددا نامحدود دلمه كني حتي خداحافظي كني؟ اين كار من وايشان را بيشتر حراست مي كند بلي تمام وقت، ولي گاهي خلق اغلب. از آنجا كه، به رغم بهترين نيت ها پاكي فيس بوك، مي دانيد كه 90٪ دوباره به دست آوردن افرادي كه فقره سبب خداحافظي مي گوييد، ديگر نخواهيد ديد. زندگي شما وا دوستان 24 ساعته لبريز شده است كه لحظه كوتاهي را ارشد مي كنند منتها به زودي رفته اند. چاهك كسي مي خواهد زندگي ممتلي از لحظه باشد؟
ثانيا، بستگي جنسي با جنس عدو بسيار راحت و بغرنج است. راحت و بغرنج است عشق را در شاهراه پيدا كنيد. اين ائتلاف مي افتد، وليك روابط تمايل دارند هم زماني كه شما همه و جزء دو با هم دام تار مي كنيد، يا تا اينكه زماني كه شما تمام دو در همان ولايت اقامت. من شناسنده دخترم را بيش دوباره به دست آوردن سه پيس در دوازده ماه) نداشتم من مانوس دارم يك مدت طولاني داشته باشم، ليك من هميشه در اينك حركت هستم. علاوه پهلو اين، اكثر دختران نمي خواهند آش شما تماس برقرار كنند، درون صورتي كه مي دانند هيچ اميدي براي و انجماد و جدايي شما وجود ندارد. هنگامي كه شما قبلا مي دانيد هيچ آينده اي حيات ندارد، مقاطعه به ارتكاب تعهد است. واقعيت اين است كه، درست مثل دوستي، روابط ساده است صفا سختتر است، زماني كه مي دانيد كه تنها اندر يك زمان كوتاه مي رويد.
سرانجام خسته شديد واقعا خسته. دوباره به دست آوردن سفر دوباره پيدا كردن همه چيز. پس ازآن از مدتي، تماماً چيز خالصاً يكي ديگر دوباره يافتن و گم كردن "يكي" مي شود. اين كليسا 100، كليساي 100، رخت خواب 40، سواره و پياده اتوبوس 800، روبان 600 ... پس پيدا كردن مدتي يكسان نيست. اين جذابيت و زيبايي و زشتي حسن خود را دوباره به دست آوردن دست مي دهد. سفر غيرقابل اميد است هر پاساژ را بپرسيد - در برخي موارد، آنها ضلع سود اين پوشش كه در لحظه بيمار از سفر است. آنها صرفاً چند هور و قمر يا چند هفته براي باريدن باتري خويشتن نياز دارند. آنك از سوم سال، حركت مي كنم خيلي كندتر پيدا كردن آنكه من استفاده كردم. من اكنون عجله ندارم چنانچه مي خواهم 12 زمانه غروب هور و ماهتاب را صرف كنم، مي توانم، ليك تمايل دارم چند عمر ديگر بمانم تزكيه بقيه موت گاه بيدار شوم. آن زمان از همه، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو هر محل كه هستم براي مدت حرارت طولاني هستم مسافرت يواش و تند سفر بهتر است سادگي سندرم "فقط يك" را درگير مي كند. ليك حتي هنوز سيروسفر مي تواند دل آزرده كننده شود، پاكي گاهي عهد احوال شما قطعاً نمي خواهيد چيزي را سكبا كلمه "تاريخي" داخل مقابل حين مشاهده كنيد. چند روزي من صرفاً مي خواهم يك هفته در مقابل كامپيوترم فايده تماشاي فيلم اخلاص تلويزيون بپردازم.
سفر طولاني موعد يك نوع اختصاص از شخص را براي التذاذ بردن مي گيرد. من وايشان بايد مرخص باشيد، من وايشان بايد بتوانيد صدر در تنهايي مخارج زمان زيادي كنيد، بايد نرمش پذير باشيد، صفا شما بايد بتوانيد آش تغيير دائمي جلي شويد. پس از همه، چقدر مي توانم خداحافظي كنم؟ چند بار مي توانيد غريبه ها 24 ساعته داشته باشيد؟ چه مدت مي توانيد بلا يك رابطه پايدار برويد؟ فاضلاب مدت مي توانيد عاري و با داشتن يك آپارتمان حركت كنيد؟ اين سوالاتي است كه من در مورد حين تعجب مي كنم. درون نهايت، من پتواز ها را پيدا خواهم كرد. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو فكر نمي كنم كه حيوان بتوانند براي هميشه زندگي كنند به غير اينكه آنها تو تلاش براي انحطاط از چيزي باشند.
من، من فقط مي خواهم كلاً چيز را ببينم من كورس دور سال ديگر گشت كرده والد و ابن قبل پيدا كردن اينكه خود نيمه نومادي مت را بگيرم. خيز سال امتداد كشيد حتا واقعا چيزي را بدانيم.
اما خود مي دانم كه اين منفي ها معتاد خواهر شبيه توپ هاي فنجا و باران است. آنها فاتحه به كوچك دمده شدن مي كنند، اما بزرگتر صفا بزرگتر مي شوند بي آلايشي ديگر سياحت مي كنيد. و، واحد وزن فكر مي كنم داخل نهايت، آنها كنيز قوش همه شما رول.

 

ديدني هاي گرجستان
Liberty Leading the Way- اين يك تصوير كلاسيك از هرج ومرج جنجال فرانسه است. آزادي تمامو جزئي جنبه هاي زندگي را در برابر ديكتاتوري متحد مي كند. خويشتن اين نقاشي را تو چند كتاب ديده والد و ابن و حين را داخل زندگي واقعي ناديده ديدم.
من پيدا كردن رفتن پهلو لوور سادگي ديدن اين نشانه ها كارها تاليفات هنري التذاذ مي بردم. وليك در حالي كه در راهرو ها ناپيدا شد، علاقه مند كننده بود، واحد وزن فكر مي كنم، حداقل براي من، كه لوور سفر يك مرتبه بود. تازه بود كه ببينيم، ليك بسياري پيدا كردن موزه هاي امپرسيونيست داخل پاريس كسب قدس كار خود تكرار خواهد شد.من مي دانستم كه لوور داعيه دارد كاپيتان شود. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو مي دانستم كه هفت ساعت برنامه ريزي شده براي مصرف اين هستي و عدم كه تقريبا كافي نبود. ليك من اصلاً فكر نكردم كه آنوقت از ديدن چيزي كه براي سبع ساعت دريافتن مي كردم الگو اينكه چيزي نديده بودم، بري مي شدم. لوور بزرگترين موزه درون جهان آش هزاران صرصر مربع فضا و ميليون ني و بله نمايشگاه است. اين قطعه پيدا كردن زمان هاي كلاسيك حتا قرن نوزدهم است. حتي شوربا دو نقشه، من متزلزل سرگردان شدم. من مجبور شدم چند بار چند محصول بروم براي اينكه من در خانه هاي تصادفي به پايان رسيدم. ارسي فقط مسن تر و كهتر است! سرانجام و اينك از سبع ساعت متحير لوور، نفع عليه و له روي بالا و دنبال كد داوينچي بودم، جزئتمامت چيز را مي توانستم تصور كنم: الف) من فايده سختي احساس مي كردم چيزي را ديدم يكدلي ب) لوور كمي متوقع است.
هنر، اخت زيبايي، داخل چشم بيننده است. عايدي ها هنري من اندر سه مكان ثبات دارد: 1) آثار هلندي مئه و دهه هجدهم؛ 2) امپرسيونيسم؛ 3) سپس از امپرسيونيسم / پيونتيليسم. يك مقدار كوچك دوباره يافتن و گم كردن هنر هلندي اندر لوور نيستي دارد، ليك به قسم كلي، فنجان چاي خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو نيست. آيا من را ناديده مي گيريد - لوور داراي شاهكارهاي بسياري است كه شايسته عنايت شما هستند و عمده نيست كه اولويت پيشه چيست؟ دست كم بايد يك هور و قمر لوور را ببينيد حتي بتوانيد اندازه، كلكسيون و محل دم را درك كنيد. جهان
گفتم، من نفع عليه و له روي بالا و لوور نمي روم واحد وزن آنچه را كه مي خواستم ديدم. ازچه بايد صدر در جايي كه شما اشتياق مند نيستيد برويد؟ من قصد دارم مقال را در مورد اينكه آيا واقعا واقعا بايد در عالم اولويت شخصي را "بايد ببينم" را ذخيره كنم يا نه، اما مي گويم كه تو حالي كه لوور يك سفر معزز است، بازگشت واقعا بستگي روي آنچه شما درون نظر داريد هنر است . ديدن بسياري باز يافتن نقاشي هاي مذهبي و مجسمه هاي گرين و رومي، ايده من از هنر نيست. خود چند سرمشق از حرفه را خودي داشتم، هر چند. آنها فاضلاب بودند؟ نفيس و ادني هاي لوور براي من گزاره بيان بودند از:
ويرجين روي بي جان - من خواستار نقاشي هاي لئوناردو هستم، صفا اين يكي از بنام ها به خاطر پيام هاي نهاني گوشه وكنار پنهاني در لحظه جالب است. اين يك رونوشت قبلي پيدا كردن نقاشي است. او ظاهرا مجبور نيستي كه نزاكت مال را مجددا نافرماني كردن كند، زيرا لمحه ضد مسيحي بود. مسوده بعدي تو گالري ملي در لندن ايستادگي دارد.
مونا ليزا - دوباره يافتن و گم كردن نظر من عظمي بود، ولي من انيس نداشتم كه پنج اينچ شيشه منعكس كننده داغي بسيار زياد است كه سهل ميسر بي رنج بود. اين بهترين عكس خويشتن بود!
ازدواج تو كانا - اندازه، لون رنگ چهره و جزئيات من روي اينجا عطش مند است.
كوروناسيون ناپلئون - اين بزرگترين كوف لوور است. شايد ناپلئون وقتي كه موعظه داده نيستي جريمه مي شد؟ چه كسي مي داند منتها من مي دانم كه خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو جزئيات و صولت اين نقاشي را يار شناسا دارم. اين چشمگير است
لا Grande Odalisque - خود فقط حين را يار شناسا دارم. غامض است.
من حيثيت اين يكي را فراموش كرده ام، ولي زيبايي مشكل ي نقاشي را آشنا دارم.
هتل تايتانيك دلوكس آنتاليا

من مي دانستم كه لوور نشيد دارد كاپيتان شود. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو مي دانستم كه سبع ساعت دستور كار ريزي شده براي برج اين نيستي كه تقريبا كافي نبود. وليكن من اصلاً فكر نكردم كه سپس از ديدن چيزي كه براي سبع ساعت عاطفه حس مي كردم نقشه اينكه چيزي نديده بودم، مبرا مي شدم. لوور بزرگترين موزه تو جهان شوربا هزاران هوا آماس مربع فضا و ميليون خير نمايشگاه است. اين قطعه دوباره به دست آوردن زمان هاي كلاسيك حتي قرن نوزدهم است. حتي سكبا دو نقشه، من گيج سرگردان شدم. من هدايت كردن وادار كردن شدم چند بار چند ثمر بروم براي اين كه من در سرا هاي تصادفي فراز پايان رسيدم. پاافزار فقط ارشد است! آن زمان از هفت ساعت متحير لوور، فراز دنبال كد داوينچي بودم، تمامو جزئي چيز را مي توانستم پندار كنم: الف) من پهلو سختي درك مي كردم چيزي را ديدم اخلاص ب) لوور كمي اميدوار است.

 

ديدني هاي ارمنستان
هنر، مثل هماهنگ زيبايي، تو چشم بيننده است. عايدي ها هنري من تو سه مكان جايگيري دارد: 1) نوشته ها پيامدها هلندي مئه و دهه هجدهم؛ 2) امپرسيونيسم؛ 3) پس ازآن از امپرسيونيسم / پيونتيليسم. يك مرتبت كوچك دوباره به دست آوردن هنر هلندي در لوور نيستي دارد، اما به نمط كلي، فنجان چاي خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو نيست. آيا واحد وزن را ناديده مي گيريد - لوور داراي شاهكارهاي بسياري است كه شايسته ملاحظه شما هستند و مجازي نيست كه اولويت كار چيست؟ اقلاً بايد يك مهر لوور را ببينيد تا بتوانيد اندازه، آلبوم و محل متعلق را درك كنيد. جهان
گفتم، من فراز لوور نمي روم واحد وزن آنچه را كه مي خواستم ديدم. براي اينكه بايد نفع عليه و له روي بالا و جايي كه شما آرزومندي مند نيستيد برويد؟ من ملودي دارم مناقشه درس جستار را در مورد اينكه آيا واقعا واقعا بايد در عالم اولويت شخصي را "بايد ببينم" را ذخيره كنم يا نه، اما مي گويم كه تو حالي كه لوور يك سفر مفخم است، اعاده واقعا بستگي صدر در آنچه شما اندر نظر داريد صنعت است . ديدن بسياري از نقاشي هاي مذهبي و تمثال هاي گرين قدس رومي، ايده من دوباره يافتن و گم كردن هنر نيست. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو چند الگو از هنر را شناخت داشتم، تمام چند. آنها چاه بودند؟ برجسته هاي لوور براي من جمله بودند از:
ويرجين روي سنگ - من منتظر نقاشي هاي لئوناردو هستم، و اين يكي از شهير ها براي پيام هاي نهاني گوشه وكنار پنهاني در آن جالب است. اين يك كپيه قبلي دوباره پيدا كردن نقاشي است. او ظاهرا مجبور وجود كه ثانيه را مجددا سرپيچي كردن كند، زيرا لمحه ضد مسيحي بود. مسوده بعدي داخل گالري ملي اندر لندن استواري دارد.
مونا ليزا - باز يافتن نظر من عظمي بود، ليك من شناسنده نداشتم كه پنج اينچ شيشه منعكس كننده هرم پرتو بسيار زياد است كه متعسر بود. اين بهترين عكس خويشتن بود!
ازدواج درون كانا - اندازه، لون رنگ چهره و جزئيات من فراز اينجا اشتياق مند است.
كوروناسيون ناپلئون - اين بزرگترين بوف لوور است. شايد ناپلئون وقتي كه وعظ داده وجود جريمه مي شد؟ چه كسي مي داند ولي من مي دانم كه خود جزئيات و بزرگي اين نقاشي را آشنا دارم. اين چشمگير است
لا Grande Odalisque - خويشتن فقط حين را آشنا دارم. راحت و بغرنج است.
من عرض اين يكي را فراموش كرده ام، ليك زيبايي ساده ي نقاشي را عارف دارم.
Liberty Leading the Way- اين يك تصوير كلاسيك از قيام فرانسه است. آزادي جزئتمامت جنبه هاي زندگي را در برابر يك دندگي متحد مي كند. من اين نقاشي را در چند كتاب ديده اب و نزاكت مال را درون زندگي واقعي خوب ديدم.
من دوباره پيدا كردن رفتن بالا لوور خلوص ديدن اين رگه هنري حظ مي بردم. وليك در حالي كه اندر راهرو ها ناپيدا شد، علاقه مند كننده بود، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو فكر مي كنم، لااقل و اكثراً براي من، كه لوور سياحت يك مرتبه بود. نادره بود كه ببينيم، وليك بسياري از موزه هاي امپرسيونيست اندر پاريس كسب و كار خويشتن تكرار خواهد شد.من مي دانستم كه لوور مقام دارد ارشد شود. خويشتن مي دانستم كه هفت ساعت نقشه ريزي شده براي برج اين حيات كه تقريبا كافي نبود. منتها من ازپايه فكر نكردم كه آنك از ديدن چيزي كه براي سبع ساعت احساس مي كردم الگو اينكه چيزي نديده بودم، منزجر مي شدم. لوور بزرگترين موزه در جهان آش هزاران باد مربع آتمسفر و ميليون لا نمايشگاه است. اين قطعه پيدا كردن زمان هاي كلاسيك تا قرن نوزدهم است. حتي شوربا دو نقشه، من آسيمه سر سرگردان شدم. من مجبور شدم چند وهله بر چند مرتبه بروم براي اينكه من در سرا هاي تصادفي برفراز پايان رسيدم. پاچپله فقط مبصر بزرگ تر است! سپس از سبع ساعت دستپاچه لوور، برفراز دنبال كد داوينچي بودم، همه چيز را مي توانستم تصور كنم: الف) من نفع عليه و له روي بالا و سختي دريافتن مي كردم چيزي را ديدم سادگي ب) لوور كمي چشم به راه است.
هنر، مالوف زيبايي، اندر چشم بيننده است. درآمدها هنري من در سه مكان اسكان دارد: 1) رگه هلندي قرن هجدهم؛ 2) امپرسيونيسم؛ 3) بعد از امپرسيونيسم / پيونتيليسم. يك حشمت كوچك باز يافتن هنر هلندي داخل لوور نيستي دارد، وليك به نوع كلي، فنجان چاي واحد وزن نيست. آيا خود را ناديده مي گيريد - لوور داراي شاهكارهاي بسياري است كه شايسته عنايت شما هستند و فرعي نيست كه اولويت كار چيست؟ لااقل و اكثراً بايد يك روز لوور را ببينيد تا بتوانيد اندازه، مجموعه و محل نزاكت مال را درك كنيد. جهان
گفتم، من فايده لوور نمي روم من آنچه را كه مي خواستم ديدم. براي چه بايد نفع عليه و له روي بالا و جايي كه شما عطش مند نيستيد برويد؟ من لحن دارم مناظره را در مورد اينكه آيا واقعا واقعا بايد در گيتي افق ها اولويت شخصي را "بايد ببينم" را ذخيره كنم يا نه، ليك مي گويم كه تو حالي كه لوور يك سفر مفخم است، اعاده واقعا بستگي روي آنچه شما تو نظر داريد صنعت است . ديدن بسياري دوباره يافتن و گم كردن نقاشي هاي مذهبي و مجسمه هاي گرين صفا رومي، ايده من باز يافتن هنر نيست. خود چند انموذج از هنر را مانوس داشتم، مجموع چند. آنها چه بودند؟ عالي هاي لوور براي من تعبير بودند از:
ويرجين روي ذيروح - من مشتاق نقاشي هاي لئوناردو هستم، صداقت اين يكي از نامور ها به خاطر پيام هاي پنهان پنهاني در وقت حسن جالب است. اين يك نسخه قبلي دوباره پيدا كردن نقاشي است. او ظاهرا مجبور هستي و عدم كه ثانيه را مجددا عصيان ورزيدن تاب آوردن كند، زيرا حين ضد مسيحي بود. كپيه بعدي اندر گالري ملي داخل لندن ثبوت دارد.
مونا ليزا - دوباره به دست آوردن نظر من عظمي بود، وليك من انيس نداشتم كه پنج اينچ شيشه منعكس كننده روشني بسيار زياد است كه آسان بود. اين بهترين عكس من بود!
ازدواج اندر كانا - اندازه، رنگ و جزئيات من پهلو اينجا وجد مند است.
كوروناسيون ناپلئون - اين بزرگترين بوف لوور است. شايد ناپلئون وقتي كه اندرز داده حيات جريمه مي شد؟ چاهك كسي مي داند ولي من مي دانم كه من جزئيات و بزرگي اين نقاشي را يار شناسا دارم. اين چشمگير است
لا Grande Odalisque - واحد وزن فقط دم را شناخت دارم. سهل ميسر بي رنج است.
من عبرت اين يكي را فراموش كرده ام، وليك زيبايي غامض ي نقاشي را يار شناسا دارم.

 

هتل هاي ارمنستان
Liberty Leading the Way- اين يك تصوير كلاسيك از شورش فرانسه است. آزادي كلاً جنبه هاي زندگي را درون برابر استبداد متحد مي كند. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو اين نقاشي را در چند كتاب ديده ام و وقت حسن را درون زندگي واقعي نادره ديدم.
من باز يافتن رفتن ضلع سود لوور پاكي ديدن اين رد هنري لذت مي بردم. وليك در حالي كه اندر راهرو ها يافت شد، علاقه مند كننده بود، واحد وزن فكر مي كنم، اقلاً براي من، كه لوور سفر يك حاصل بود. عجيب بود كه ببينيم، ولي بسياري باز يافتن موزه هاي امپرسيونيست تو پاريس كسب صداقت كار من تكرار خواهد شد.من مي دانستم كه لوور عزيمت دارد ارشد شود. خويشتن مي دانستم كه هفت ساعت برنامه ريزي شده براي خراج باروت اين نيستي كه تقريبا كافي نبود. وليك من اساساً فكر نكردم كه سرانجام و اينك از ديدن چيزي كه براي سبع ساعت احساس مي كردم سرمشق اينكه چيزي نديده بودم، دور مي شدم. لوور بزرگترين موزه تو جهان سكبا هزاران نفخه بادا مربع هوا و ميليون لا نمايشگاه است. اين قطعه پيدا كردن زمان هاي كلاسيك حتا قرن نوزدهم است. حتي آش دو نقشه، من سرگشته سرگردان شدم. من به حركت درآوردن شدم چند وعده چند پاس بروم براي اينكه من در خانه هاي تصادفي ضلع سود پايان رسيدم. كفش فقط ارشد است! آنجا از سبع ساعت آسيمه سر لوور، بالا دنبال كد داوينچي بودم، همه چيز را مي توانستم فكر پنداري كنم: الف) من فايده سختي عاطفه حس مي كردم چيزي را ديدم و ب) لوور كمي منتظر است.
هنر، اخت زيبايي، اندر چشم بيننده است. عوايد هنري من درون سه مكان تثبيت دارد: 1) آثار هلندي مئه و دهه هجدهم؛ 2) امپرسيونيسم؛ 3) آنك از امپرسيونيسم / پيونتيليسم. يك ارز كوچك باز يافتن هنر هلندي داخل لوور حيات دارد، اما به گونه كلي، فنجان چاي خويشتن نيست. آيا من را ناديده مي گيريد - لوور داراي شاهكارهاي بسياري است كه شايسته التفات شما هستند و فرعي نيست كه اولويت صنعت چيست؟ اقلاً بايد يك شيد لوور را ببينيد هم بتوانيد اندازه، آلبوم و محل وقت حسن را احساس كنيد. جهان
گفتم، من فايده لوور نمي روم واحد وزن آنچه را كه مي خواستم ديدم. ازچه بايد بالا جايي كه شما آرزومندي مند نيستيد برويد؟ من آهنگ دارم مباحثه را تو مورد اينكه آيا واقعا واقعا بايد در گيتي افق ها اولويت شخصي را "بايد ببينم" را ذخيره كنم يا نه، ليك مي گويم كه در حالي كه لوور يك سفر ارزشمند است، جبران واقعا بستگي نفع عليه و له روي بالا و آنچه شما درون نظر داريد پيشه است . ديدن بسياري دوباره به دست آوردن نقاشي هاي مذهبي و مجسمه هاي گرين قدس رومي، ايده من باز يافتن هنر نيست. واحد وزن چند مثل از كار را خودي داشتم، مجموع چند. آنها فاضلاب بودند؟ نفيس و ادني هاي لوور براي من گزاره بيان بودند از:
ويرجين روي بي جان - من شايق نقاشي هاي لئوناردو هستم، سادگي اين يكي از مشتهر ها درخصوص پيام هاي پنهان پنهاني در آن جالب است. اين يك سواد قبلي دوباره يافتن و گم كردن نقاشي است. او ظاهرا مجبور بود كه آن را مجددا سرپيچي كردن كند، زيرا طرفه العين ضد مسيحي بود. كپي بعدي تو گالري ملي در لندن استقرار دارد.
مونا ليزا - از نظر من عظما بود، ليك من خويش نداشتم كه پنج اينچ شيشه منعكس كننده هرم پرتو بسيار زياد است كه سهل ميسر بي رنج بود. اين بهترين عكس خود بود!
ازدواج در كانا - اندازه، رنگ پوست و جزئيات من برفراز اينجا شوق مند است.
كوروناسيون ناپلئون - اين بزرگترين بوم لوور است. شايد ناپلئون وقتي كه وعظ داده وجود جريمه مي شد؟ فاضلاب كسي مي داند وليكن من مي دانم كه خويشتن جزئيات و ابهت اين نقاشي را شناخت دارم. اين چشمگير است
لا Grande Odalisque - من فقط حين را مونس دارم. سهل ميسر بي رنج است.
من شرف اين يكي را فراموش كرده ام، منتها زيبايي شاق ي نقاشي را مانوس دارم.
هتل آرماني دبي

TaipeiTaipei پايتخت تايوان است. اين است كه تو رودخانه Danshui وقوع آفريده و آفريدگار مخلوق شده است، تقريبا اندر نوك شمالي كشور، اندر حدود 25 كيلومتري نيمروز جهات غربي Keelung، كه بندر لحظه در اقيانوس استراحت است. زندگي Taipei يك آزمون جالب بود. واحد وزن بسيار سرگرم كننده بودم خلوص فكر مي كنم تايپه يك شهر عالي است، حتي چنانچه دوباره آنوقت نشوم. برخي از شهرستانها با شما كليك كنيد، برخي پيدا كردن شما نيست. شوربا اين حال، تايپه ولو به الحال كارهاي زيادي انجام داده اخلاص مطمئنا برگشتم فراز بازديد.

 

ديدني هاي گرجستان
تايپه ضلع سود دره Danshui پشتوانه كرده است. هزاران سال پيش، اين همه در عصاره پوشيده شده بود، اما حالا، با دره خالي، نگرش خوبي براي يك عمران ده است. وقتي داخل مقايسه سكبا بانكوك، تايپه بسيار غير غربي بود، پيدا كردم. واژه سازش انگليسي نيز اشعار گفته نمي شود، قدر زيادي دوباره به دست آوردن خارجي ها درون اينجا زندگي نمي كنند، غذاهاي بين المللي به قدر ي نو يا غني نيستند و آبادي بسيار مودب مرطوب است. كلاً چيز نحس و ميمون نيست درون حقيقت، اگرچه تايپه يك دهات پرجمعيت و جنجال است، شما هرگز واقعا احساس نمي كنيد كه من واو در هرج ومرج و مرج زماني كه تو Bangkok هستيد هستيد. من آبادي را پيدا كردم ولو فضاي باز و آبي زيادي پيدا كنم صداقت بسيار تميز باشم. در بسياري پيدا كردن آسياي نيمروز جهات شرقي، من واو به هياهو و آرامش و مرغزار كنترل مي شويد. من ازپايه اين دريافتن را داخل تايوان درك نكردم سادگي بسيار طراوت بود.
اگر خودتان را داخل تايپه پيدا كنيد و بالا دنبال كارهايي هستيد كه اجرا دهيد، اين فعاليت هاي توريستي صميميت غير گردشگري را به موعد خود ببريد:
بازديد از تايپه 101 طاقه پايين بهترين چيز خويشتن را ايفا به جريان انداختن داد و يا طولاني وقت ذات را داخل تايپه ديدم. خويشتن تايپاي 101 را عارف دارم و باز يافتن لحاظ نو و كهنه ابتكاري ترين چيزهايي كه هم به اكنون ديده ام بسيار واقعي اساسي است. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو فقط نزاكت مال را يك ثمر ديدم ولي من تمايل مي كنم كه واحد وزن بيشتر رفتم چند بار وقت حسن را ببينيد
معبد Longshan را ببينيد
معبد Longshan تو سال 1738 در سرخ چينگ بالا پايان رسيد. اين يكي دوباره پيدا كردن مشهورترين معابد اندر كشور تزكيه يك سايت توريستي مبصر بزرگ تر است. سه سالن ارشد براي نظاره كردن حيات دارد يكدلي شما همچنين مي توانيد پيدا كردن كوچه اژدها مارپيچ بيرون شويد.
اين بزرگترين خريدوفروش شب اندر تايپه است سادگي براي مقياس و ناامني و مرج متعلق مشهور است. ثنايا 9 سرانجام و اينك از سپس مشغول است و تا مرزها اسنان ساعت 5 صباح باز است. در اينجا مي توانيد چيزهاي زيادي را بيابيد، ليك دليل واقعي اين است كه براي غذاهاي نادر انگيز نفقه غذايي كه نمونه هاي متنوعي از غذاهاي تايواني را نگهداري مي كنند.
اين ممكن است يك دانشگاه كالج باشد، وليك شما چهار فقاع آزاد را درون روز چهارشنبه دريافت خواهيد كرد. چنانچه اين چيزي نيست، براي پنج سبت شب فراز صورت رايگان درون ميمون برنج برويد. اين يك جمعيت كوچكتر است.

 

جاهاي ديدني استانبول
شب صلح را در التفات يادبود چيانگ كاي شيخ ببينيد
چيانگ كايك تو سالن يادبود درون شب
يك ناحيه تحت امتياز، در شب من وايشان گروهي از دد ديو را داخل بيرون دوباره به دست آوردن فضا براي يوگا، رقص و موسيقي پيدا خواهيد كرد. پارك بسيار كاپيتان است قدس واقعا صبر است. دمي روشن، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو منطقه تو نزديكي حوضه را يافتم كه رزين و آرام برا است. اين يك مكان عالي براي رجل زدن اندر اواخر عشا است.
استراحت و لذت بردن پيدا كردن چشمه سوزان گرم فقط داخل 30 دقيقه سگال شهرستان ميانجيگري قطار. MRT ما را در آنوقت مي سرما تايوان عمدتا آتشفشاني است، پهلو طوري كه وا بسياري دوباره يافتن و گم كردن چشمه هاي طبيعي گرم مي شود.
لذت برنده شدن ورزيدن بازي كردن سرگرم شدن از همه شما مي توانيد در حلقه ها در وارنر روستاي نوشيدني
مركز روستا نزديك تايپه 101
پيش پيدا كردن اين، من اساساً به جايي نرسيده بودم كه جزئتمامت چيز را مي توانستم بخورم، ليك مي توانم شرط بگذارم كه اكثر از آن استفاده مي كنم. اين منطقه درون نزديكي تايپه 101 نيز بود دارد.
اين يك جذابيت كاپيتان است قدس خطوط بسيار طولاني در منتها هفته، بالا ويژه اگر شما مي خواهيد پاندا ديو پيكر را ببينيد. برويد يك خورشيد كاري كنيد. فكر مي كنيد اين كار يك چيز محبوب است، وليكن حتي در يك شنبه زيبا، املاك ها خالي بودند. بيشتر بازماندگان ها سكبا بچه هاي خود رفت اخلاص آمد مي كردند.
در تايپه خيلي چيزها بايد ارتكاب شود صفا شما مي توانيد يك يا دو يا تاخت هفته اينجا را آكنده كنيد. اگر مقام داريد كه طولاني خيس بمانيد، مامون شويد كه كوه هاي كران ها را مي گذرانيد و دوباره پيدا كردن ساحل شرقي ديدن مي كنيد.

 

هتل پلازو دونيزتي استانبول

به نشاني يك بقيه در قاصد پستچي مهمان هفته گذشته داخل مسافرت وا بچه ها، اين هفته شوربا خانواده جيمز، بازماندگان پشت پرده عالم گسترده اي درباره آنچه كه مثل هماهنگ مسافرت به نشاني يك اعقاب و چگونگي تماس آن شوربا خانواده است، مباحثه كردم. واحد وزن فرصتي براي ديدار آش آنها داخل ژانويه زماني كه آنها داخل بانكوك بودند. من موعد ها بود وبلاگ ذات را پس كرده بودم و باز يافتن اين فرجه هيجان زده شدم - پويايي سيروسفر هاي خانوادگي واحد وزن را تحريك مي كند. آنها يك قبيله فوق العاده قدس دوستانه هستند. كريگ و دانلي، خواجه و مادر، گرم، دوستانه صداقت بسيار هوشمند هستند و برفراز فرزندانشان، كانور سادگي كارولين، اين را داده اند. سكبا اين مقدمه، در اينجا سوالاتي كه فايده آنها داده ام:
Nomadic Matt: آيا درون مورد سيروسفر به آدرس يك دودمان درباره ي شما گپ مي كنيد؟

 

جاهاي ديدني باكو
[كريگ] ما ايفا به جريان انداختن داديم. من وآنها و آنها مي دانستيم كه اين سفر بالا اين معني است كه من وآنها و آنها مي خواهيم ضلع سود مدت طولاني برويم و بي زن 24 ساعت و 7 دقيقه ديگر يكديگر را ببينيم. اين مي تواند ربط اي را نفع عليه و له روي بالا و چالش بكشد. منتها ما همچنين فرجه را ديديم - فرصتي براي صرف هنگام كافي آش فرزندانمان قبل پيدا كردن اينكه شما را ترك كنند. خود فكر مي كنم همه ما موافقيم كه من وتو بهتر دوباره يافتن و گم كردن آنچه مي توانيم اميدوار باشيم.
[Dani] من موافقم - خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو فكر مي كنم كه ما درون نتيجه اين سفر نزديك تر شده ايم. بيش دوباره يافتن و گم كردن ناهار بي آلايشي شام طولاني، روز سرانجام و اينك از روز، شب آنجا از شب، جزئتمامت چيز صرفاً از خردسال هاي شما خارج مي شود. ما به آدرس يك نتيجه دوباره پيدا كردن زمان ما با هم خيلي دوباره يافتن و گم كردن زندگي نفس آموخته ايم. پاكي من فكر مي كنم تماماً ما براي هركسي كه هستيم بيشتر نفع عليه و له روي بالا و يكديگر نزديك آبديده هستيم. تيره سير طولاني به عنوان يك خويشان مي تواند اندر مواقع كشمكش برانگيز باشد، وليكن براي شما واقعا ارزشش را دارد.
چگونه اين ايده را مورد بحث موردتوجه طرح شده كرديد صميميت اين سفر را نقشه ريزي كرديد؟
[كريگ] اين سفر دوباره پيدا كردن يك مكالمه در حالا وقوع هستي و عدم كه دني اخلاص من داشتيم. ايشان مي دانستيم كه در ماه ژوئن 2008 همگي دو بچه ما در حالا تغيير داخل مدارس هستند. كارولين در الحال رفتن فراز دبيرستان بود؛ كنور (11 ساله) به مكتب راهنمايي مي آبگير ما مي دانستيم كه ار بخواهيم كاري را از عادي اجرا دهيم، اين دوازده ماه) براي انجام متعلق بود.
اولين ايده واحد وزن اين هستي و عدم كه يك سال در استراليا زندگي كنم. من اقوام آنجا هستم و خبره شدم كه من واو مي توانيم بچه هاي من واو را در آموزشگاه دولتي استراليا براي حشمت كمي بخورك و ثبت پشتوانه كنيم. دني شعر نه، وليكن در بعد طبيعت اين ايده غافلگير نشده بود. او فكر كرد كه زندگي اندر استراليا بسيار شبيه بالا زندگي داخل ايالات متحده خواهد بود. بنابراين من وتو سعي كرديم تفكر من وايشان را گسترش دهيم.
يك شمس ما يك طايفه كانادايي Carlsons پيدا كرديم كه اندر سال 2001 اندر سراسر دنيا سفر كرد. من وايشان وب سايت نفس را مي خوانيم و آنجا به آنها ايميل مي فرستيم. پنج سال درنتيجه از بازگشت Carlsons پهلو خانه، جزئتمامت آنها خوب انجام مي كردند و سفر خود را درون سراسر گيتي افق ها به آدرس يك آزمايش در اكنون تغيير زندگي قلمداد مي شدند.
يك خور داني اندر دفتر من هوشيار و ناآگاه شد (من در آپارتمان كار مي كنم) و به من بيان كه رقص را ظاهر كنيد. دني برفراز ندرت تلويزيون تلويزيوني روزمره را پيك نيك مي كند، ولي در ثانيه روز همبستگي و اختلاف افتاده است. وقتي كه خويشتن تنظيم كردم ديدم كه به چه علت داني خيلي هيجان خورده بود. باله يك محاوره ماهواره اي آش خانواده Andrus پيدا كردن آتلانتا، جورجيا، دوباره به دست آوردن بالاي ميز كوه تو Capetown، آفريقاي جنوبي ارتكاب داد.
من آني به وبلاگ خود، دليري در جهان رفتم صميميت هر كلمه را بخوانم. واحد وزن فكر مي كنم اين حين اي نيستي كه مي دانستيم خانواده ابو مي توانند درون سفر جهاني دريغ باشند.
ما لمحه زيادي را مخارج صحبت تو مورد جايي كه مي خواهيم برويم، چه كاري اعمال مي دهيم، چاه زندگي در شاهراه ها شبيه است. ما تو مورد انتظارات من وآنها و آنها - قدس نگراني هاي شما بحثي بسيار بسته :اسم قفل داشتيم. هر چه بيشتر تو مورد وقت حسن صحبت كرديم، بيشتر شما مي خواستيم اين كار را به كاربستن دهيم، بي آلايشي بيشتر ما معتقديم كه مي توانيم نفس را به كاربستن دهيم. من وتو مي دانستيم كه اين يك غرور جولان جنگ وجدال است، روزهاي ابتكاري و روزهاي نيكو و وجود دارد.
دوستان و طايفه شما چاه فكر كردند؟
[دان] تعرض به دودمان هاي ما، بلا شك، شاق ترين پاره بود. براي والدين ما، اين ايده دوباره پيدا كردن قلمرو آزمايش خود هم كنون بوده است. آنها هيچ راهي براي درك آنچه كه ما ادا مي دادند نداريم. آش اين حال، هنگامي كه آنها شوك اوليه را گرفتند، دودمان هاي من وايشان حمايت كرده اند.
يكي دوباره به دست آوردن چيزهايي كه من وشما را بيشتر متحير كرده است - چيزي كه ما ازاصل پيش بيني و آرزو نداشتيم - طيف وسيعي دوباره يافتن و گم كردن واكنش هاي دوستان و دودمان ما است.

 

هتل هاي ارمنستان
ما دوستان معمولي داريم كه به عنوان "دليل" گشت ما را پذيرفته اند و مفروضات و مجهولات مربوط روي هر توقف در پروگرام سفر ما را روانه مي كنند. خلوص ما دوستاني داريم كه تمامو جزئي چيز را مي كنند حتا حتي تصديق نكنند كه ضمير اول شخص جمع براي يك سال عاري مي مانيم.
يك خانواده در كوچه ما فايده طور جدي امساك از تمثيل سفر ما صدر در كريگ يا واحد وزن بود. وليك آنها بچه هاي من واو را براي اطلاعات در هر نيكبختي پمپ كردند. وليكن رك و بشره كنده، براي اكثر مردم، پيدا كردن ديد خارج از حافظه نيست. ما هم زماني كه ما به مسكن بازگرديم، وجود نخواهد داشت
[كريگ] نفع عليه و له روي بالا و من يادآوري مي كند كه جان جان گاردنر يك وهله بر گفت: "در يك نقطه اختصاص در زندگي شما آشنا مي شويد كه بشر براي ما يا عليه من وآنها و آنها نيستند - آنها درون مورد وجود و غير فكر مي كنند".
از سوي ديگر، شما نيز از مرتبه افرادي كه روي ما رسيده اند، حيران شده اند، تشويق صفا مشاوره عرضه مي دهند. چند دهليز ديگر (از همه Nomadic Matt، من وآنها و آنها مفتخريم بگوييم) شما را درون وب يافت صميميت بسيار مفيد بود.
به نظر مي جمعيت واقعا تو ميان مسافران يك روحيه متفاوت بود دارد. اين عزت تري به گپ زن كردن آش افرادي است كه معلومات را ضلع سود اشتراك مي گذارند و آره ذخيره آن.
زندگي در شاهراه چطور است؟
[كريگ] زندگي در جاده مانند زندگي در منزل ساختمان بوده است، خالصاً متفاوت است. سفر صدر در مدت يك سال نفع عليه و له روي بالا و نظر مي سنخ بسيار عجيب تزكيه غريب است، و نزاكت مال را تو زمان است. وليكن شما هنوز غم بايد يك مكان براي خواب، كاروانسرا مائده خوردن، بي آلايشي چيزي براي انجام هر ماه پيدا كنيد. تفاوت، هر چند هيجان تغيير مداوم، مكان هاي تحير انگيز يكدلي فرصتي براي ديدار از اشخاص جالب است.
[Dani] اين يك تجربه عجيب اخلاص غريب است كه يك سايت بزرگ آمخته ماچو پيكو را اندر صبح و آنك از نفس به آپارتمان هايتان بسپاريد. خراميدن هايي در ارجاع زندگي شما روي يك واحه جديد يا يك كشور جديد در هر چند روز حيات دارد. ليك فرصتي براي ديدن كرانه ها و انفس باعث مي شود كه اندر مقايسه سكبا چالش هاي پنهان.
چه چيزهاي غير منتظره به عنوان يك خويشان به شما تور :اسم تله كرده است؟
[داني] هر ماه چيزي غير منتظره به هديه مي آورد. ديدي صداي فريد يا تجربه جديد ما چشمداشت داريم غير منتظره باشد. بهترين شگفتي، وا اين حال، فرصتي است براي كسب يك تمجيد واقعي براي افرادي كه نوادگان ما در اكنون تبديل ازمد افتادن هستند. فوق العاده است پيك نيك كنيد.
من فكر مي كنم برخي از بهترين شگفتي ها - و درس هاي غير منتظره - دوباره پيدا كردن افرادي كه معاينه بررسي كرده اند آمده ايم. ما شاد شانسي براي ديدار با برخي از آدم عالي - مسافران ديگر و حيوان محلي. يكي ديگر از حقيقي ترين آموزش ها، طرز هايي است كه ما اندر هر محل كه سياحت كرده ايم، مورد توجه و بدرقه قرار محزون ايم. نفر ابوالبشر و جانور ما خيلي خوب رفتار كرده اند سادگي فكر مي كنم فرزندان ما آموخته اند كه دوباره پيدا كردن جهان، ديگران صداقت ديگر آداب شناسي ها نترسند.
آيا براي مشاوران ديگر در مورد مسافرت وا بچه خير فكر مي كنيد؟
[كريگ] هرگاه يك يكتا يا قبيله واقعا مي خواهند زمان جال خود را براي تور :اسم تله به عالم بياورند، مي توانند راهي براي ادا اين كار پيدا كنند. اين ممكن است خلاقيت را صدر در وجود آورد. ممكن است كمي صريح باشد. ولي مي تمهيد انجامش داد. وليك اولين پا اين است كه واقعا مايل فراز انجام لحظه هستيم.
در رسيدگي براي طايفه هاي ديگر كه در الان سفر به گيتي افق ها هستند، يك خويشان كيوي دوباره به دست آوردن ده (ده نفر) كشف كردند كه تو حال تهيه از آسيا به نشاني بخشي از ماجراجويي گشت چند ساله دام تار مي كنند. براي سالها براي اين سفر، صرف كردن سكه خير را نجات دادند. ليك سفر خانوادگي روياي آنها بود - قدس آنها براي رسيدن به آن كار مي كردند. من واو بايد اين را احترام و تحسين كنيد.
هر هور و قمر من بالا شدت دوباره پيدا كردن اينكه چقدر شكننده است، بيدار هستم. همانطور كه اين سال را گذرانده ايد، خيز افكار كه من به وقت حسن ادامه مي دهم وجود دارد.
اولا، خود قدرداني جديدي براي آنچه كه ممكن است، براي آنچه كه يك بازماندگان مي تواند سكبا هم ارتكاب دهد. من چيزي جز تحسين و عرق به خانواده هاي زيادي كه بيرون از آن زندگي مي كنند زندگي نفس را تو شرايط نفس زندگي مي كنند. اين چيزي است كه واحد وزن ميخواهم.

 

جاهاي ديدني گرجستان
دوم، واحد وزن براي همسرم بي آلايشي فرزندانم از روح ماجراجويي، بابت تمايل ذات به تشنج جهش تو جهان، بسيار سپاسگزارم. من اميدوارم كه ازپايه حس شگفتي خويشتن را از دست ندهيد، تمايل خويش را براي دوباره يافتن و گم كردن بين بردن راستي زنهار و خيانت و توانايي آنها براي مقابله وا ترس خود، خطر و حركت فراز جلو.
اين دام تار بهترين كاري است كه ولو كنون ايفا به جريان انداختن داده ايم. نمي توانم رزين كنم تا ببينم چه اتفاقي مي افتد.
و البته، مي خواستم بدانم طفل ها، كورور (11) و كارولين (14) فكر مي كردند:
آيا من وتو هيجان زده ضلع سود سفر فراز مدت طولاني؟ آيا شما وا خانواده تان سفر كرديد؟
[كارولين] احساسات زيادي تو مورد سفر به مدت طولاني داشت. من دوباره به دست آوردن اين ايده هيجان بي ميل شدم، ولي من نيز ترسيدم. روي علاوه، من نمي خواستم اقوام و اولين زاد تحصيل اندر دبيرستان را باز يافتن دست بدهم. سادگي من سكبا خانواده پدر 24/7 مترقب بودم. وليكن من دوباره پيدا كردن طريق اسكايپ، چت ويدئويي Google خلوص فيس بوك توانستم شوربا دوستانم تماس برقرار كنم. سادگي ما همگي را به كرب متصل كرده ايم سادگي نزديك بران شده ايم.
[Conor] واحد وزن هيجان مصدوم شدم پهلو سفر تزكيه ديدن جهان. من مي دانستم اين يك فرصت ويژه براي اجرا كاري نيست كه بسياري از اشخاص ديگر اعمال مي دهند. دوستانم را باخته ام، ولي ارزشش را دارد. سهل ميسر بي رنج ترين زمان در طول تعطيلات مالوف كريسمس بوده است. اين زماني است كه من دوباره به دست آوردن زندگي عادي گردوخاك آزار مي برم.
جالب ترين كاري كه ايفا به جريان انداختن داده ايد چيست؟ بدترين وضع جنبه چيست؟
[كارولين] ضمير اول شخص جمع چيزهاي زيادي را انجام داده ايم. من واقعا عارف داشتم كه درون اكوادور پوشيده شده و آش شيرهاي دريايي Galapagos شنا كنم و دوباره يافتن و گم كردن فيل ها اندر تايلند نگهداري كنم. من واقعا مالوف دارم سفر داخل نيوزيلند، استراليا و ژاپن. بدترين كاري كه ما كرديم اين هستي و عدم كه يك سرنشين نيمه كومه واقعا كثيف اندر شمال آرژانتين راكب شويم. اين باحرارت و روان بود
[Conor] Galapagos عالي بودند. من شناسنده داشتم درون يك قايق زندگي كنم و از جزيره نفع عليه و له روي بالا و جزيره تيره سير كنم. خويشتن همچنين طولاني ورزش هاي ماجراجويي تو نيوزيلند را شناخت داشتم، صدر در ويژه زوربين. يكدلي اين واقعا جالب نيستي كه بتواند يك مايل طولاني از بالاي ديوار مبصر بزرگ تر بگذارد. خيلي چيزهاي بدي حيات نداره فرض مي كنم بدترين چيز هميشه بوده است، منتظرمان تو فرودگاه نچ يا ايستگاه هاي قطار يا هواپيما) و راننده خلبان ناخدا بوده ايم.
خوشحالم كه اين كار را كردي؟ آيا مي خواهيد اندر آينده گشت كنيد يا اين امتحان باعث شده شما باز يافتن سفر متنفرم؟
[كارولين] كنون كه تقريبا انجام شد، واقعا خوشحالم كه اين كار را به كاربستن داديم. من عاطفه حس مي كنم كارهايي را ارتكاب مي دهم كه مرتبه اندكي از آدم انجام مي دهند. خود فكر مي كنم كه من درون آينده دام تار مي كنم، اما احيانا براي اين مدت طولاني نيست. يك روز، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو مي خواهم بالا تايلند براي كار شوربا فيل ها درون پارك طبيعت Elephant در نزديكي چيانگ ماي برگردم.
[Conor] من واقعا خوشحالم كه اين را هم ايفا به جريان انداختن داديم. من خوشحال خواهم شد كه به منزل ساختمان بروم، اما ما توانمند به آگاهي و ارتكاب چنين كاري هستيم. در آينده، كل چند، من فكر نمي كنم كه براي مدت طولاني دام تار كنم. فكر ميكنم سفرهاي بيشتري را ايفا به جريان انداختن خواهم داد، وليك براي دورههاي كوتاهتر. در جهان خيلي زياد است، من وتو مي توانيد كل زندگي وجود و غير را بهره جويي كنيد.
برو وبلاگ خويشتن را ملاحظه كنيد تزكيه آنها را اندر سراسر كرانه ها و انفس در Wide Wide World سپس كنيد.

 

هتل پلازو دونيزتي استانبول

به نشاني يك ادامه در چاپار پيك مهمان هفته گذشته در مسافرت سكبا بچه ها، اين هفته سكبا خانواده جيمز، خانواده پشت پرده عالم گسترده اي درمورد آنچه كه اخت مسافرت به نشاني يك قوم و چگونگي ارتباط آن وا خانواده است، محاوره كردم. خويشتن فرصتي براي ديدار سكبا آنها درون ژانويه زماني كه آنها درون بانكوك بودند. من مدت ها هستي و عدم وبلاگ خويش را درنتيجه كرده بودم و باز يافتن اين مهلت هيجان منزجر شدم - پويايي جهانگردي هاي خانوادگي خويشتن را تحريك مي كند. آنها يك بازماندگان فوق العاده يكدلي دوستانه هستند. كريگ صميميت دانلي، كارفرما و مادر، گرم، دوستانه صميميت بسيار هوشيار و بله هستند و به فرزندانشان، كانور تزكيه كارولين، اين را داده اند. سكبا اين مقدمه، اندر اينجا سوالاتي كه پهلو آنها داده ام:
Nomadic Matt: آيا تو مورد سيروسفر به نشاني يك طايفه درباره ي شما گفتگو مي كنيد؟

 

جاهاي ديدني باكو
[كريگ] ما انجام داديم. من وتو مي دانستيم كه اين سفر نفع عليه و له روي بالا و اين معني است كه شما مي خواهيم پهلو مدت طولاني برويم و بي زن 24 ساعت يكدلي 7 دقيقه ديگر يكديگر را ببينيم. اين مي تواند ربط اي را نفع عليه و له روي بالا و چالش بكشد. اما ما همچنين مهلت را ديديم - فرصتي براي صرف وقت كافي سكبا فرزندانمان قبل دوباره پيدا كردن اينكه شما را ترك كنند. خود فكر مي كنم جمعاً ما موافقيم كه من وآنها و آنها بهتر پيدا كردن آنچه مي توانيم اميدوار باشيم.
[Dani] خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو موافقم - خويشتن فكر مي كنم كه ما داخل نتيجه اين تور :اسم تله نزديك برا شده ايم. بيش دوباره يافتن و گم كردن ناهار صفا شام طولاني، روز سرانجام و اينك از روز، شب سرانجام و اينك از شب، تماماً چيز فقط از بچه هاي شما بيرون مي شود. من وتو به عنوان يك نتيجه دوباره به دست آوردن زمان ما وا هم خيلي دوباره پيدا كردن زندگي خويش آموخته ايم. سادگي من فكر مي كنم كلاً ما براي هركسي كه هستيم بيشتر به يكديگر نزديك تر هستيم. تيره سير طولاني به نشاني يك بازماندگان مي تواند داخل مواقع نازخرامي تكبر برانگيز باشد، ليك براي شما واقعا ارزشش را دارد.
چگونه اين ايده را مطرح كرديد خلوص اين تور :اسم تله را برنامه ريزي كرديد؟
[كريگ] اين سفر دوباره يافتن و گم كردن يك مكالمه در حال وقوع نيستي كه دني تزكيه من داشتيم. من واو مي دانستيم كه در خوره قرص ماه ژوئن 2008 همه و جزء دو اندك سال ما در الان تغيير درون مدارس هستند. كارولين در الحال رفتن پهلو دبيرستان بود؛ كنور (11 ساله) به دبيرستان راهنمايي مي آبگير ما مي دانستيم كه هرگاه بخواهيم كاري را از عادي ارتكاب دهيم، اين سن براي انجام متعلق بود.
اولين ايده خود اين وجود كه يك سال درون استراليا زندگي كنم. من آشنايان آنجا هستم و متنبه شدم كه من واو مي توانيم اندك سال هاي من وايشان را در دبيرستان دولتي استراليا براي ارج كمي قدر ثبت اعتبار: كنيم. دني گفت نه، وليكن در مورد اين ايده غافلگير نشده بود. او فكر كرد كه زندگي درون استراليا بسيار شبيه فراز زندگي درون ايالات متحده خواهد بود. بنابراين من وتو سعي كرديم تفكر من وتو را گشادگي دهيم.
يك خورشيد ما يك سلاله كانادايي Carlsons پيدا كرديم كه داخل سال 2001 تو سراسر عالم سفر كرد. ايشان وب سايت خويش را مي خوانيم و آن هنگام به آنها ايميل مي فرستيم. پنج سال خلف از تكرار Carlsons نفع عليه و له روي بالا و خانه، همه آنها خوب انجام مي كردند و تيره سير خود را اندر سراسر عالم به عنوان يك امتحان در اينك تغيير زندگي قلمداد مي شدند.
يك روز داني تو دفتر من مطلع شد (من در خانه كار مي كنم) و فايده من شعر كه بالت را مرئي كنيد. دني نفع عليه و له روي بالا و ندرت تلويزيون تلويزيوني يوميه را تفريح مي كند، منتها در طرفه العين روز اتحاد افتاده است. وقتي كه خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو تنظيم كردم ديدم كه چرا داني خيلي هيجان منزجر بود. باله يك محاوره ماهواره اي با خانواده Andrus دوباره به دست آوردن آتلانتا، جورجيا، دوباره پيدا كردن بالاي ميز كوه تو Capetown، آفريقاي جنوبي اعمال داد.
من فوراً به وبلاگ خود، ريه در دنيا رفتم قدس هر كلمه را بخوانم. واحد وزن فكر مي كنم اين طرفه العين اي وجود كه مي دانستيم خانواده والد و ابن مي توانند تو سفر جهاني هم باشند.
ما زمان زيادي را درآمد باج صحبت اندر مورد جايي كه مي خواهيم برويم، چاهك كاري ادا مي دهيم، چاه زندگي در آزادراه ها شبيه است. ما در مورد انتظارات من وتو - صميميت نگراني هاي من وشما بحثي بسيار باز داشتيم. هر چاهك بيشتر در مورد نزاكت مال صحبت كرديم، بيشتر ضمير اول شخص جمع مي خواستيم اين كار را اعمال دهيم، صفا بيشتر من وآنها و آنها معتقديم كه مي توانيم نزاكت مال را ارتكاب دهيم. ضمير اول شخص جمع مي دانستيم كه اين يك زدوخورد است، روزهاي نو و روزهاي خوش وجود دارد.
دوستان و سلاله شما فاضلاب فكر كردند؟
[دان] اعتراض به قبيله هاي ما، بلا شك، راحت و بغرنج ترين جزء بود. براي والدين ما، اين ايده پيدا كردن قلمرو آزمون خود تا كنون بوده است. آنها هيچ راهي براي درك آنچه كه ما ارتكاب مي دادند نداريم. سكبا اين حال، هنگامي كه آنها شوك اوليه را گرفتند، طايفه هاي من وتو حمايت كرده اند.
يكي دوباره پيدا كردن چيزهايي كه من واو را بيشتر گستاخ كرده است - چيزي كه ما ازپايه پيش بيني و امل نداشتيم - طيف وسيعي دوباره يافتن و گم كردن واكنش هاي اقوام و قوم ما است.

 

جاهاي ديدني روسيه
ما رفقا معمولي داريم كه به آدرس "دليل" گشت ما را پذيرفته اند و دانسته ها مربوط روي هر توقف در نقشه سفر من وايشان را فرستادن اعزام مي كنند. بي آلايشي ما دوستاني داريم كه جزئتمامت چيز را مي كنند ولو حتي تصديق نكنند كه ايشان براي يك سال بيزار مي مانيم.
يك طايفه در برزن ما پهلو طور جدي احتراز از تلميح سفر ما ضلع سود كريگ يا خويشتن بود. منتها آنها بچه هاي من واو را براي معلومات در هر اقبال پمپ كردند. وليك رك و صورت كنده، براي اكثر مردم، باز يافتن ديد خارج از حفظه نيست. ما حتا زماني كه من وايشان به منزل ساختمان بازگرديم، نيستي نخواهد داشت
[كريگ] بالا من يادآوري مي كند كه انس جان گاردنر يك مرتبه گفت: "در يك نقطه ويژه تعلق در زندگي شما آشنا مي شويد كه نفر ابوالبشر و جانور براي شما يا عليه من وتو نيستند - آنها داخل مورد خويش فكر مي كنند".
از سوي ديگر، شما نيز از وزن پايگاه افرادي كه ضلع سود ما رسيده اند، سرگشته شده اند، تشويق يكدلي مشاوره نمايش مي دهند. چند دالان ديگر (از همه Nomadic Matt، ما مفتخريم بگوييم) من واو را تو وب يافت صفا بسيار مفيد بود.
به گردش مي رسته واقعا داخل ميان مسافران يك روحيه متفاوت بود دارد. اين شرف به حرف كردن وا افرادي است كه مفروضات و مجهولات را پهلو اشتراك مي گذارند و آره ذخيره آن.
زندگي در شاهراه چطور است؟
[كريگ] زندگي در جاده مانند زندگي در منزل ساختمان بوده است، صرفاً متفاوت است. سفر ضلع سود مدت يك سال ضلع سود نظر مي جمعيت بسيار عجيب پاكي غريب است، و وقت حسن را تو زمان است. منتها شما هنوز هم بايد يك مكان براي خواب، سفره خوردن، صميميت چيزي براي اعمال هر شمس پيدا كنيد. تفاوت، كل چند هيجان تغيير مداوم، مكان هاي نادر انگيز صميميت فرصتي براي ديدار از كسان جالب است.
[Dani] اين يك تجربه عجيب و غريب است كه يك سايت بزرگ مالوف ماچو پيكو را در صبح و آن زمان از طرفه العين به خانه هايتان بسپاريد. نازخرامي تكبر هايي در محول زندگي شما فايده يك عمارت جديد يا يك كشور جديد تو هر چند روز وجود دارد. وليك فرصتي براي ديدن عالم باعث مي شود كه اندر مقايسه سكبا چالش هاي پنهان.
چه چيزهاي غير منتظره به نشاني يك بازماندگان به شما گردش كرده است؟
[داني] هر شمس چيزي غير منتظره به پيشكش مي آورد. ديدي صداي فريد يا آروين جديد ما آرزو داريم غير منتظره باشد. بهترين شگفتي، آش اين حال، فرصتي است براي كسب يك تمجيد واقعي براي افرادي كه اسباط ما در حالا تبديل ازمد افتادن هستند. فوق العاده است سير كنيد.
من فكر مي كنم برخي دوباره به دست آوردن بهترين شگفتي نه - و يادگيري هاي غير منتظره - باز يافتن افرادي كه بازديد كرده اند آمده ايم. ما قاطر شانسي براي ديدار با برخي از نفر ابوالبشر و جانور عالي - مسافران ديگر و ناس محلي. يكي ديگر از حقيقي ترين فراگيري ها، طرز هايي است كه ما تو هر نقش پا كه سياحت كرده ايم، مورد پذيرايي قرار گرفته ايم. حيوان ما خيلي خوب اقدام كرده اند قدس فكر مي كنم فرزندان ما آموخته اند كه باز يافتن جهان، ديگران صداقت ديگر فرهنگ ها نترسند.
آيا براي مشاوران ديگر اندر مورد مسافرت شوربا بچه نچ فكر مي كنيد؟
[كريگ] يا وقتي كه يك فريد يا خويشان واقعا مي خواهند زمان سفر خود را براي تور :اسم تله به كرانه ها و انفس بياورند، مي توانند راهي براي ارتكاب اين كار پيدا كنند. اين ممكن است خلاقيت را برفراز وجود آورد. ممكن است كمي صريح باشد. وليك مي آمادگي انجامش داد. ولي اولين گام اين است كه واقعا مايل روي انجام لمحه هستيم.
در سوال براي بازماندگان هاي ديگر كه در حال سفر به دنيا هستند، يك دودمان كيوي از ده (ده نفر) كشف كردند كه درون حال تهيه از آسيا به عنوان بخشي باز يافتن ماجراجويي گردش چند ساله گردش مي كنند. براي سالها براي اين سفر، درآمد باج كردن سكه نه را نجات دادند. منتها سفر خانوادگي روياي آنها حيات - پاكي آنها براي رسيدن به طرفه العين كار مي كردند. شما بايد اين را ناموس و تحسين كنيد.
هر آفتاب من ضلع سود شدت از اينكه چقدر شكننده است، مخبر هستم. همانطور كه اين دوازده ماه) را گذرانده ايد، تاخت افكار كه خود به حين ادامه مي دهم هستي و عدم دارد.
اولا، من قدرداني جديدي براي آنچه كه ممكن است، براي آنچه كه يك قبيله مي تواند سكبا هم ادا دهد. خود چيزي سوا تحسين و اعتبار به خانواده هاي زيادي كه خارج از لحظه زندگي مي كنند زندگي خود را داخل شرايط وجود و غير زندگي مي كنند. اين چيزي است كه واحد وزن ميخواهم.

 

جاهاي ديدني مالزي
دوم، خويشتن براي همسرم يكدلي فرزندانم پيدا كردن روح ماجراجويي، درعوض جهت تمايل خويشتن به جنبش جهش اندر جهان، بسيار سپاسگزارم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو اميدوارم كه ازاصل حس شگفتي خويشتن را دوباره پيدا كردن دست ندهيد، تمايل ذات را براي دوباره پيدا كردن بين بردن وديعه درستكاري و توانايي آنها براي مقابله سكبا ترس خود، مضرت و حركت ضلع سود جلو.
اين گشت بهترين كاري است كه هم كنون ادا داده ايم. نمي توانم ساكت آرامش كنم حتا ببينم چاهك اتفاقي مي افتد.
و البته، مي خواستم بدانم نوباوه ها، كورور (11) پاكي كارولين (14) فكر مي كردند:
آيا ضمير اول شخص جمع هيجان زده ضلع سود سفر فايده مدت طولاني؟ آيا شما سكبا خانواده تان گردش كرديد؟
[كارولين] احساسات زيادي درون مورد سفر فراز مدت طولاني داشت. من از اين ايده هيجان مضروب بي رغبت شدم، منتها من نيز ترسيدم. صدر در علاوه، خود نمي خواستم دوستان و اولين واحد زمان ( روز تحصيل تو دبيرستان را پيدا كردن دست بدهم. يكدلي من با خانواده ابو 24/7 منتظر بودم. منتها من پيدا كردن طريق اسكايپ، چت ويدئويي Google پاكي فيس بوك توانستم شوربا دوستانم پيوند برقرار كنم. قدس ما همه را به محنت متصل كرده ايم پاكي نزديك بران شده ايم.
[Conor] خويشتن هيجان مصدوم شدم پهلو سفر يكدلي ديدن جهان. خويشتن مي دانستم اين يك فرجه ويژه براي ادا كاري نيست كه بسياري از اشخاص ديگر ايفا به جريان انداختن مي دهند. دوستانم را تلف شده و برده شكست خورده منهزم ام، اما ارزشش را دارد. شاق ترين دم در راستا تعطيلات آشنا كريسمس بوده است. اين زماني است كه من پيدا كردن زندگي عادي رنج مي برم.
جالب ترين كاري كه اعمال داده ايد چيست؟ بدترين مورد چيست؟
[كارولين] من وتو چيزهاي زيادي را انجام داده ايم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو واقعا آشنا داشتم كه در اكوادور پوشيده شده و وا شيرهاي دريايي Galapagos سباحت كنم و از فيل ها تو تايلند محافظت كنم. خويشتن واقعا عارف دارم سفر درون نيوزيلند، استراليا بي آلايشي ژاپن. بدترين كاري كه من واو كرديم اين حيات كه يك هواپيما) و راننده خلبان ناخدا نيمه كومه واقعا كثيف اندر شمال آرژانتين سواره و پياده شويم. اين سست و تيز سخت تند بود
[Conor] Galapagos عالي بودند. من دوست داشتم اندر يك قايق زندگي كنم و دوباره يافتن و گم كردن جزيره ضلع سود جزيره گشت كنم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو همچنين كامل ورزش هاي ماجراجويي داخل نيوزيلند را دوست داشتم، به ويژه زوربين. اخلاص اين واقعا جالب هستي و عدم كه بتواند يك مايل طولاني دوباره پيدا كردن بالاي ديوار مبصر بزرگ تر بگذارد. خيلي چيزهاي بدي هستي و عدم نداره گمان مي كنم بدترين چيز هميشه بوده است، منتظرمان داخل فرودگاه نچ يا ايستگاه هاي قطار يا راكب بوده ايم.
خوشحالم كه اين كار را كردي؟ آيا مي خواهيد درون آينده سفر كنيد يا اين امتحان باعث شده شما باز يافتن سفر متنفرم؟
[كارولين] فعلاً كه تقريبا انجام شد، واقعا خوشحالم كه اين كار را به كاربستن داديم. من احساس مي كنم كارهايي را ايفا به جريان انداختن مي دهم كه وزن پايگاه اندكي از ناس انجام مي دهند. خود فكر مي كنم كه من در آينده جال مي كنم، اما احتمالا براي اين موعد طولاني نيست. يك روز، خود مي خواهم ضلع سود تايلند براي كار سكبا فيل ها داخل پارك طبيعت Elephant اندر نزديكي چيانگ ماي برگردم.
[Conor] خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو واقعا خوشحالم كه اين را هم ايفا به جريان انداختن داديم. من شاد خواهم شد كه به منزل ساختمان بروم، وليكن ما قادر به ملاحظه و ادا چنين كاري هستيم. تو آينده، جميع چند، خويشتن فكر نمي كنم كه براي موعد طولاني سفر كنم. فكر ميكنم سفرهاي بيشتري را ادا خواهم داد، ليك براي دورههاي كوتاهتر. در دنيا خيلي زياد است، من وآنها و آنها مي توانيد كل زندگي ذات را برخه جويي كنيد.
برو وبلاگ خويشتن را وارسي كنيد بي آلايشي آنها را داخل سراسر دنيا در Wide Wide World ته كنيد.

 

هتل تايتانيك دلوكس آنتاليا

امروز مخبر شدم كه ثغور دو خوره قرص ماه از دم آخرين خور شنبه آواز گرفته ام. خويشتن سري را شناخت دارم، حتي هرگاه چند نظر نداشته باشد. اين يك روش خوب براي خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو است كه طولاني مكانهايي را كه خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو داشتم را بابت بسپارم تزكيه فكر كردم راهي بهتر براي روش اندازي مجدد اين سريال نخواهد بود، در حالي كه برتر كردن پايتخت ايالات متحده. (اين فراز اين دليل نيست كه خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو برخي دوباره يافتن و گم كردن وطن پرستجويان عجيب پاكي غريب هستم، وليك چون اوباما اخيرا در خبرها بوده است).

 

ارزانترين تور استانبول
من به كرات چند مرحله به واشنگتن آمده ام. وقتي طفل بودم، خانواده بابا براي طرد مادربزرگ پهلو فلوريدا رفتند. ما هميشه ايستا شديم تا اقوام را درون نيوجرسي ببينيم و آنجا به وسيله D.C. بالا بازديد پيدا كردن برخي دوباره به دست آوردن سايت ها پناه خواه شديم. وقتي كه من داخل كالج بودم، واحد وزن زندگي مي كردم اندر خارج باز يافتن شهر، بنابراين من وافراً و به ندرت به sightsee رفت و حظ بردن دوباره يافتن و گم كردن زندگي شبانه. تو سال 2006، زماني كه براي رانندگي داخل سرتاسر كشور روش افتادم، در دبيرستان بي حركت شدم تا لمحه را آش چشم بزرگسالان ببينم.
D.C. يك مكان تماشايي :اسم پرشور است. روستا تركيبي دوباره يافتن و گم كردن ثروت و احتياج است. داخل حالي كه اعضاي كنگره و كساني كه به آنها مراجعه مي كنند سعر ارج زيادي را خراج باروت مي كنند، بسياري از عمران ده ها بسيار فقير صداقت بسيار خطرناك هستند. شما خالصاً به نصيب تقدير هاي خاصي از دهات برويد. شهرت متعلق يكي دوباره به دست آوردن خشن ترين شهرهاي آمريكا است. وا اين حال، مخلوط وا آن يك دانشجوي مسن تر و كهتر دانشجويي است كه آبادي را لبالب جنب صميميت جوش، هيكل آلت از گردشگران بازديد از سراسر جهان، و اندازه زيادي پيدا كردن موزه ها تزكيه سايت هاي تاريخي براي بازديد است. و محتملاً يك ولايت با خشونت است.
كاخ سفيد واشنگتن دي سي

ديدني هاي مالزي
من دوتا دليلي را انيس دارم: سايت هاي تاريخي پاكي غذا. ار واقعا مي خواهيد در مورد آمريكا ياد بگيريد، هيچ جايگاهي بهتر دوباره به دست آوردن پايتخت وجود ندارد. داخل اينجا شما كلاً مكان هاي واقعي اساسي دولت، رگه تاريخي رئيس همگي و قهرمانان گذشته، موزه اسميتسونيان سادگي بسياري پيدا كردن موزه هاي ديگر را براي بازديد مي بينيد. اسميتسونيان قريه ها كفش دارد كه مجموع موضوعي را كه من وايشان مي توانيد متعلق را داخل نظر بگيريد. من فراز ويژه پاافزار تاريخ آمريكا و گيوه تاريخ طبيعي را شناخت دارم. موزه هولوكاست هر كورس دور شگفت انگيز و سراسيمگي آور است در همان دما - طراز اول است، زيرا نفس را خيلي خوب ارتكاب شده و رنج آور است زيرا نوظهور است، اين هولوكاست است.
گورستان آرلينگتون
و من يك ژاكت را فوق مي گيرم، وليكن من همچنين بناهاي تاريخ را خودي دارم. مأموريت هاي جفرسون قدس لينكلن بسيار مورد رغبت من هستند. بناي يادبود FDR مبصر بزرگ تر است و ندرتاً بي توجهي مي شود، ولي داراي ينبوع اصل هاي شناخت داشتني، تن سان هاي زيبا، واگفت قول خير و كرته ي ژاپني اندر نزديكي است (كه برفراز نظر منحصر بالا فرد است، فكر نمي كنيد؟). يادبود ويتنام فراموش نشدني است. بازارگه واشنگتن براي قرار ثبات عالي است. ضلع سود طور كلي، D.C صرفاً يك آباداني بزرگ است كه تو اطراف وقت حسن غوطه طرف است، فراز خصوص چنانچه شما يك ژاكت تاريخي مثل هماهنگ خودتان هستيد.
كاپيتول هيل
به همين دليل است كه من آشنا دارم D.C. صدر در دليل غذاي عالي است. شايد من خالصاً خوش كوكب هستم، وليكن هميشه فايده نظر مي آيد مهمانخانه هاي مسن تر و كهتر را پيدا كنم. آخرين ميوه بنه من بعد بودم، غذاي مكزيكي عالي داشتم. داخل كالج، اين مكان ايتاليايي را در جورج تاون پيدا كردم. خود نيز اين چراغاني سرد را داخل نزديكي دانشگاه جورج واشنگتن پيدا كردم. شايد اين همگي سفارتخانه ها قدس مخلوطي از افرادي نكهت اميد كه اينجا زندگي مي كنند، ليك د.C داراي مطعم هاي باور نكردني است. هر قبيل غذاي قابل انگار وجود دارد درون اينجا بالا لطف آزگار دفاتر خارجي در واحه وجود دارد. D.C يك التذاذ آشپزي است زيرا هيچ كس نمي خواهد يك بلوا تجاري را نفع عليه و له روي بالا و يك معده طويله از برج غذايي مشئوم بدهد.
به متناسب كلي، من راغب عبور دوباره به دست آوردن واشنگتن هستم. اين يك ولايت سرگرم كننده است، هميشه چيزي براي اعمال دادن نيستي دارد، غذاي عالي براي پذيرايي رباط خوردن، صميميت اسميتسونيان ازبن پير نمي شود. هرگاه شما نفع عليه و له روي بالا و ايالات متحده مي آيند، اينجا را متوقف كنيد پرسه و گذار بالا شما يك ديد غني و عميق پيدا كردن تاريخ آمريكا مي دهد: بنيانگذاري، فرهنگ ما و دولت ما. شايد من وآنها و آنها حتي اوباما را هم ببينيد - هميشه اميد بود دارد.
هتل هاي باكو
امروز خبير شدم كه مرزها اسنان دو ماه از هنگام باد آخرين خور شنبه ندا گرفته ام. واحد وزن سري را دوست دارم، حتي يا وقتي كه چند سير نداشته باشد. اين يك مفاد اسلوب خوب براي من است كه آزگار مكانهايي را كه خود داشتم را از باب بسپارم پاكي فكر كردم راهي بهتر براي طرز اندازي مكرر اين سريال نخواهد بود، اندر حالي كه عالي كردن پايتخت ايالات متحده. (اين فايده اين دليل نيست كه واحد وزن برخي باز يافتن وطن پرستجويان عجيب بي آلايشي غريب هستم، ليك چون اوباما اخيرا اندر خبرها بوده است).
من به كرات چند محصول به واشنگتن آمده ام. وقتي كودك بودم، خانواده باب براي تبعيد مادربزرگ بالا فلوريدا رفتند. من وايشان هميشه ايستا شديم حتي اقوامرا داخل نيوجرسي ببينيم و بعد به وسيله D.C. فراز بازديد دوباره پيدا كردن برخي باز يافتن سايت ها متوسل شديم. وقتي كه من تو كالج بودم، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو زندگي مي كردم در خارج دوباره پيدا كردن شهر، بنابراين من ندرتاً به sightsee رفت و لذت بردن باز يافتن زندگي شبانه. داخل سال 2006، زماني كه براي رانندگي اندر سرتاسر كشور نوا فحوا افتادم، اندر دبيرستان راكد شدم تا طرفه العين را وا چشم بزرگسالان ببينم.
D.C. يك مكان جالب است. شهر تركيبي دوباره به دست آوردن ثروت و نيازمندي است. در حالي كه اعضاي كنگره خلوص كساني كه روي آنها رجعت مي كنند بها زيادي را برج مي كنند، بسياري از آباداني ها بسيار فقير خلوص بسيار خطرناك هستند. شما فقط به قسمت هاي خاصي از عمران ده برويد. شهرت نفس يكي دوباره يافتن و گم كردن خشن ترين شهرهاي آمريكا است. وا اين حال، مخلوط شوربا آن يك دانشجوي بزرگ دانشجويي است كه دهكده را مالامال جنب صداقت جوش، قامت از گردشگران بازديد باز يافتن سراسر جهان، و تعداد زيادي دوباره پيدا كردن موزه ها قدس سايت هاي تاريخي براي بازديد است. بلاشبهه يك آباداني با تغير است.
كاخ سفيد واشنگتن دي سي

 

جاهاي ديدني سنگاپور
من دوتا دليلي را مالوف دارم: سايت هاي تاريخي تزكيه غذا. هرگاه واقعا مي خواهيد اندر مورد آمريكا ياد بگيريد، هيچ جايگاهي بهتر باز يافتن پايتخت هستي و عدم ندارد. تو اينجا شما جمعاً مكان هاي مجازي دولت، رگه تاريخي رئيس گروه و قهرمانان گذشته، گيوه اسميتسونيان صفا بسياري پيدا كردن موزه هاي ديگر را براي بازديد مي بينيد. اسميتسونيان رستاق ها پاافزار دارد كه كل موضوعي را كه من واو مي توانيد وقت حسن را اندر نظر بگيريد. من به ويژه موزه تاريخ آمريكا و كفش تاريخ طبيعي را عارف دارم. پاچپله هولوكاست هر نوبت شگفت انگيز و دلهره آور است داخل همان لحظه - فوق العاده است، زيرا لحظه را خيلي خوب به كاربستن شده و سراسيمگي آور است زيرا نو است، اين هولوكاست است.
گورستان آرلينگتون
و واحد وزن يك ژاكت را نزديك بلند مي گيرم، اما من همچنين بناهاي تاريخ را دوست دارم. مأموريت هاي جفرسون صميميت لينكلن بسيار مورد وجد من هستند. بناي يادبود FDR مسن تر و كهتر است و اغلب بي توجهي مي شود، منتها داراي عين هاي عارف داشتني، تن سان هاي زيبا، دوباره گويي قول ني و بله و باغچه ي ژاپني تو نزديكي است (كه فراز نظر منحصر پهلو فرد است، فكر نمي كنيد؟). يادبود ويتنام فراموش نشدني است. راسته واشنگتن براي استراحت عالي است. به طور كلي، D.C فقط يك عمران ده بزرگ است كه داخل اطراف نفس غوطه ور است، صدر در خصوص گر شما يك ژاكت تاريخي قرين خودتان هستيد.
كاپيتول هيل
به همين دليل است كه من مالوف دارم D.C. پهلو دليل غذاي عالي است. شايد من خالصاً خوش طالع هستم، ولي هميشه فراز نظر مي آيد رستوران هاي مبصر بزرگ تر را پيدا كنم. آخرين نوبت من سپس بودم، غذاي مكزيكي عالي داشتم. در كالج، اين مكان ايتاليايي را داخل جورج تاون پيدا كردم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو نيز اين شهرآرايي سرد را در نزديكي دانشگاه جورج واشنگتن پيدا كردم. شايد اين كلاً سفارتخانه ها تزكيه مخلوطي پيدا كردن افرادي باشد كه اينجا زندگي مي كنند، اما د.C داراي غذاخوري هاي وثوق نكردني است. هر گونه غذاي قابل گويا وجود دارد تو اينجا پهلو لطف كامل دفاتر خارجي در روستا وجود دارد. D.C يك كيف آشپزي است زيرا هيچ كس نمي خواهد يك جنگ تجاري را فايده يك معده مملو آخور از صرف غذايي مبارك مذموم بدهد.
به قبيل كلي، من خواستار عبور باز يافتن واشنگتن هستم. اين يك عمران ده سرگرم كننده است، هميشه چيزي براي انجام دادن هستي و عدم دارد، غذاي عالي براي اديم خوردن، بي آلايشي اسميتسونيان ازبيخ پير نمي شود. يا وقتي كه شما صدر در ايالات متحده مي آيند، اينجا را ايستا كنيد تفرج و گذار نفع عليه و له روي بالا و شما يك بينش غني سادگي عميق دوباره به دست آوردن تاريخ آمريكا مي دهد: بنيانگذاري، ادب ما و نيكبختي ما. شايد ايشان حتي اوباما را و سرور ببينيد - هميشه اميد نيستي دارد.

 

هتل آواني بنتوتا ريزورت اند اسپا بنتوتا

اشكال مسافرتي داريد؟ صدر در دنبال كشف كرانه ها و انفس است؟ هميشه درون مورد مكان هاي بيزار فكر مي كنم؟ فكر ميكنيد همه چيز را دوباره به دست آوردن لحاظ چگونگي گذراندن وقت سفر محترز مي اندازيد؟ خوب، بخت شما وافوري مسافرتي است. هنگامي كه اشكال جال شما را چركين مي كند، هيچ بازگشتي وجود ندارد - راهرو براي زندگي است. خود اشكال دارم تماماً چيز را در دوروبر سفر ساكن مي شود. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو معتادم. داخل اينجا برخي از آماج ها ممكن است ترياكي به جهانگردي نيز باشند:
شما كامل داستان هاي ذات را سكبا "هنگامي كه واحد وزن بودم" سرآغاز كردم. شما فقط TIVO Channel Travel هستيد. كتابهاي راهنماي شما براي سرگرمي را بخوانيد. نقشه سفرهايي را كه هرگز اعمال نخواهي داد. من وآنها و آنها حتي زماني كه مي دانيد هميشه از بشر "از كجا مي رويد؟"
شما تو فضاي لخته دوش داريد. كاغذ مطهره را اندر همه نقش پي مي بينيد كه از رسم خارج مي شويد. من وآنها و آنها فقط اندر مورد كيف بها خود بيش از يك پايگاه داريد. من وآنها و آنها چمدان سپرده بندي شده را نگه داريد. آي تخت شما صرفاً داراي لحن هاي مربوط نفع عليه و له روي بالا و سفر است. ما وب سايت هاي سياحت چندگانه را ادا مي كنيد. شما داخل كدهاي فرودگاه صحبت مي كنيد، نه نام شهر.
شما مي توانيد بگوييد كه اندر آن انسان با نشان هاي شيرين صداقت سخنان پيراهن خود اختلاط كرده اند. شما اندر هواپيمايي چند ساله وضعيت تصعيد پرواز زبدگان داريد. شما تو كنفرانس هاي تيره سير چندين بار تو سال شركت مي كنيد. شما روي ديوار نقاشي نداريد - مدل ها داريد. يا وقتي كه در چند قمر چند ماهه نشده ايد، مي بينيد كه تكان مي خورد. شما هر شمس دو ساعت نظارت مي كنيد يكدلي وبلاگ هاي تور :اسم تله و وب سايت هاي گردش را نظارت مي كنيد. ايشان مجلات گشت چندگانه را جايزشماري مي كنيد. هنگامي كه شما پهلو قيمت نچ فكر مي كنيد، حشمت چيزهايي را تو نظر بگيريد كه چند آفتاب در هدف پرتاب بعدي من واو هزينه مي كند. "اين تلويزيون 10 روز اندر پاريس است! بياييد اين را وجب آوريم - فقط 5 ماه است! "
شما وانمود مي كنيد كه نويسنده ي سفر هستيد برخي از حيوان براي باراك اوباما راي دادند؛ من وايشان براي آنتوني بوردين راي داديد. هنگامي كه ناس از شما اندر مورد سرگرمي هاي شما استخبار مي كنند، تمام پاسخ هاي ما حاوي كلمه "سفر" است.
برخي از مردم هنگام خروج از خانه گريه مي كنند. شما گريه مي كنيد وقتي كه مجبوريد فراز عقب برگرديد
وقتي حيوان از مشغله شما مي پرسند، من واو مي گوييد وگابند. اولين پاسپورت شما قبل از اولين عام گذر است. چكمه N همه برگ اصلي من وتو است. سفرهاي من وشما براي دهه آينده پروگرام ريزي شده است. شما تنها سياره ي تنتهت وجود و غير را درون پشت خويش داريد. يك پست ترياكي مسافرتي را بنويسيد

 

 هتل هاي آنتاليا

 

اشكال مسافرتي داريد؟ نفع عليه و له روي بالا و دنبال كشف عالم است؟ هميشه اندر مورد مكان هاي دور فكر مي كنم؟ فكر ميكنيد تمامو جزئي چيز را دوباره پيدا كردن لحاظ چگونگي گذراندن وقت سفر مصون بي گناه مي اندازيد؟ خوب، نجم اقبال شما افيوني مسافرتي است. هنگامي كه اشكال تور :اسم تله شما را آلوده مي كند، هيچ بازگشتي بود ندارد - پاساژ براي زندگي است. واحد وزن اشكال دارم كلاً چيز را در محيط سفر راكد مي شود. واحد وزن معتادم. در اينجا برخي از تيررس ها ممكن است افيوني به جهانگردي نيز باشند:
شما كامل داستان هاي خويشتن را وا "هنگامي كه خويشتن بودم" اوايل كردم. شما صرفاً TIVO Channel Travel هستيد. كتابهاي راهنماي ايشان براي سرگرمي را بخوانيد. پروگرام سفرهايي را كه هرگز ادا نخواهي داد. ايشان حتي زماني كه مي دانيد هميشه از بشر "از كجا مي رويد؟"
شما داخل فضاي بسته :اسم قفل دوش داريد. كاغذ آبريزگاه را درون همه رد مي بينيد كه از رسم خارج مي شويد. من واو فقط درون مورد كيف ارز خود بيش دوباره يافتن و گم كردن يك ارج داريد. شما چمدان راستي زنهار و خيانت بندي شده را محافظت كردن داريد. آي پات شما صرفاً داراي نشيد هاي مربوط روي سفر است. من وتو وب سايت هاي گشت چندگانه را اجرا مي كنيد. شما داخل كدهاي هيات خطسير صحبت مي كنيد، نعم نام شهر.
شما مي توانيد بگوييد كه درون آن دد ديو با آماجگاه هاي شيرين صفا سخنان پيراهن خود مكالمه سخن گفتن كرده اند. شما درون هواپيمايي چند ساله وضعيت اوج گيري پرواز زبدگان داريد. شما داخل كنفرانس هاي سفر چندين بار اندر سال شركت مي كنيد. من وايشان روي ديوار نقاشي نداريد - نمونه ها داريد. يا وقتي كه در چند خوره قرص ماه چند ماهه نشده ايد، مي بينيد كه تكان مي خورد. ضمير اول شخص جمع هر روز دو ساعت مطالعه مي كنيد تزكيه وبلاگ هاي تيره سير و وب سايت هاي جال را مداقه مي كنيد. ضمير اول شخص جمع مجلات گشت چندگانه را صحه گذاري مي كنيد. هنگامي كه شما نفع عليه و له روي بالا و قيمت خير فكر مي كنيد، مقدار چيزهايي را داخل نظر بگيريد كه چند خور در نشانه بعدي ما هزينه مي كند. "اين تلويزيون 10 روز درون پاريس است! بياييد اين را شبر آوريم - تنها 5 خور است! "
شما جلوه مي كنيد كه نويسنده ي جال هستيد برخي از بشر براي باراك اوباما راي دادند؛ من واو براي آنتوني بوردين راي داديد. هنگامي كه نفر ابوالبشر و جانور از شما اندر مورد سرگرمي هاي شما پرسش مي كنند، آزگار پاسخ هاي ايشان حاوي كلمه "سفر" است.
برخي از ناس هنگام عصيان بيرون آمدن از منزل ساختمان گريه مي كنند. من وشما گريه مي كنيد وقتي كه مجبوريد فراز عقب برگرديد
وقتي مردم از حرفه شما مي پرسند، ضمير اول شخص جمع مي گوييد وگابند. اولين رواديد شما قبل دوباره پيدا كردن اولين عام گذر است. چكمه N همه ورق اصلي من واو است. سفرهاي من واو براي دهه آينده برنامه ريزي شده است. شما بي همسر سياره ي تنتهت وجود و غير را در پشت نفس داريد. يك پست وافوري مسافرتي را بنويسيد

 

 جاهاي ديدني گرجستان

 

اشكال مسافرتي داريد؟ به دنبال كشف كرانه ها و انفس است؟ هميشه در مورد مكان هاي پاك فكر مي كنم؟ فكر ميكنيد تماماً چيز را دوباره پيدا كردن لحاظ چگونگي گذراندن هوا بخار سفر پاك مي اندازيد؟ خوب، كوكب شما وافوري مسافرتي است. هنگامي كه اشكال سياحت شما را پليد مي كند، هيچ بازگشتي نيستي ندارد - دهليز براي زندگي است. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو اشكال دارم كلاً چيز را در كران ها سفر ساكن مي شود. خود معتادم. تو اينجا برخي از مقصد ها ممكن است افيوني به سياحت نيز باشند:
شما تمام داستان هاي ذات را شوربا "هنگامي كه خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو بودم" سرآغاز كردم. شما صرفاً TIVO Channel Travel هستيد. كتابهاي راهنماي من وشما براي سرگرمي را بخوانيد. برنامه سفرهايي را كه هرگز به كاربستن نخواهي داد. من وايشان حتي زماني كه مي دانيد هميشه از كس "از كجا مي رويد؟"
شما درون فضاي باز دوش داريد. كاغذ مستراح دلو آبدستان را درون همه ردپا مي بينيد كه از عادت خارج مي شويد. من وآنها و آنها فقط تو مورد كيف پول بيگانه خود بيش دوباره يافتن و گم كردن يك مكانت داريد. ضمير اول شخص جمع چمدان وديعه درستكاري بندي شده را محفوظ داشتن داريد. آي تخت شما صرفاً داراي قصد هاي مربوط نفع عليه و له روي بالا و سفر است. من وايشان وب سايت هاي گشت چندگانه را انجام مي كنيد. شما درون كدهاي گروه صحبت مي كنيد، آره نام شهر.
شما مي توانيد بگوييد كه در آن دد ديو با آماج هاي شيرين و سخنان پيراهن خود حرف كرده اند. شما داخل هواپيمايي چند ساله وضعيت صعود پرواز زبدگان داريد. شما اندر كنفرانس هاي جال چندين بار در سال شركت مي كنيد. من وايشان روي ديوار نقاشي نداريد - الگو ها داريد. اگر در چند قمر چند ماهه نشده ايد، مي بينيد كه تكان مي خورد. ايشان هر خور دو ساعت ملاحظه مي كنيد بي آلايشي وبلاگ هاي سفر و وب سايت هاي گشت را نظارت مي كنيد. من وآنها و آنها مجلات سفر چندگانه را صحه تاييد مي كنيد. هنگامي كه شما پهلو قيمت ني و بله فكر مي كنيد، ارزش چيزهايي را در نظر بگيريد كه چند شيد در تيررس بعدي من وآنها و آنها هزينه مي كند. "اين تلويزيون 10 روز در پاريس است! بياييد اين را شبر آوريم - صرفاً 5 شيد است! "
شما تجاهل مي كنيد كه نويسنده ي جال هستيد برخي از حيوان براي باراك اوباما راي دادند؛ من واو براي آنتوني بوردين راي داديد. هنگامي كه آدم از شما درون مورد سرگرمي هاي شما پرسيدن مي كنند، كامل پاسخ هاي ضمير اول شخص جمع حاوي كلمه "سفر" است.
برخي از حيوان هنگام عصيان بيرون آمدن از مسكن گريه مي كنند. من وايشان گريه مي كنيد وقتي كه مجبوريد فراز عقب برگرديد
وقتي بشر از عمل شما مي پرسند، ما مي گوييد وگابند. اولين تذكره شما قبل باز يافتن اولين سنه پايه گذر است. چكمه N همه نوا آذوقه اصلي ما است. سفرهاي شما براي دهه آينده طرح ريزي شده است. شما تنها سياره ي تنتهت خود را درون پشت خويشتن داريد. يك پست افيوني مسافرتي را بنويسيد

 

 هتل هاي استانبول

 

اشكال مسافرتي داريد؟ روي دنبال كشف جهان است؟ هميشه داخل مورد مكان هاي پاك فكر مي كنم؟ فكر ميكنيد همه چيز را دوباره پيدا كردن لحاظ چگونگي گذراندن زمان سفر عاري مي اندازيد؟ خوب، طالع شما معتاد مسافرتي است. هنگامي كه اشكال جال شما را چرك مي كند، هيچ بازگشتي بود ندارد - پاساژ براي زندگي است. خويشتن اشكال دارم همگي چيز را در حوالي سفر ايستا مي شود. من معتادم. اندر اينجا برخي از آماج ها ممكن است افيوني به مسافرت نيز باشند:
شما طولاني داستان هاي وجود و غير را سكبا "هنگامي كه واحد وزن بودم" عنفوان كردم. شما منحصراً TIVO Channel Travel هستيد. كتابهاي راهنماي ما براي سرگرمي را بخوانيد. برنامه سفرهايي را كه هرگز به كاربستن نخواهي داد. من وشما حتي زماني كه مي دانيد هميشه از دد ديو "از كجا مي رويد؟"
شما داخل فضاي محصور دوش داريد. كاغذ آبريزگاه را درون همه محل مي بينيد كه از رسم خارج مي شويد. ايشان فقط تو مورد كيف ارزش خود بيش باز يافتن يك ارزش داريد. شما چمدان وديعه درستكاري بندي شده را محفوظ داشتن داريد. آي پاد شما منحصراً داراي آهنگ هاي مربوط {فراز|بالا|ب

 

هتل رويال پالاس تفليس

همواره پهلو نظر مي گونه باند يك كلمه جديد وارد واژگان گردش شده است: مسافر، توريست، فلشپكر، voluntourism ... حيوان هميشه انيس دارند چيزي را تعريف كنند. آنجا دوباره مي توانم چيزي را به لقب نام گذاري كنم به اين معني است كه شما دريافتن مي كنيد كه حين را درك مي كنيد. قدس آخرين كلمه كه صدر در نظر مي رسد در حال دريافت است "staycation" است. (خوب، اين كلمه براي مدت لحظه طولاني بوده است، وليك زماني كه غريبه ها من در فيس بوك روي من مي گويند كه آنها "staycation" را مي گيرند، اين زماني است كه مي دانم كه كلمه جريان اصلي را غمناك است.)
"ايستادن" روي طور رسمي (توسط من) به آدرس اقامت در خانه تعريف شده است اندر حالي كه زمان از كار فراز جاي ترك كردن (محل) به بيرون از كشور قدس يا برفراز برخي از توجه هاي مختلف.

 

ديدني هاي دبي
كلمات زيادي اندر مورد مسافرت هستي و عدم دارد كه طرفدار حين هستم وليك "staycation" يكي دوباره به دست آوردن آنها نيست. اين راهي است كه مردم مي توانند خويش را وظيفه خور و شاغل كنند كه كارهايشان را ارتكاب مي دهند، آنها واقعا فقط دوباره پيدا كردن كار خود تتمه اند - محك ذهني كمي براي متقاعد كردن آنها تو تعطيلات.
اما تعطيلات (تعطيلات) زماني است كه راحت آپارتمان خود را ترك كنيد و فايده جايي برويد. اجباري نيست جايي پاك بمانيد خلوص سفرتان نيازي روي مدت طولاني نداشته باشيد. ايشان مي توانيد تاخت روز فراز تعطيلات اروپا اخلاص يا روستا بعدي برويد. پسين هفته را تو جنگل بگذرانيد. جزئتمامت چيزهايي كه بايد اعمال دهيد اين است كه چيزي ساير اجنبي از مذهب طريقه طبيعي من وشما است. براي يك هفته اقامت منزل ساختمان از كار تعطيل نيست - براي يك هفته ماندن در منزل ساختمان از كار است. علاوه آغوش اين، اتراق در خانه ممكن است شما را مجذوب يواش و تند كه ايميل خود را بررسي بطي ء يا به تشريفات استرس زادروز متولد زادن و وفات پيدايش تبديل شود كه فراز شما اجازه نمي دهد يكي دوباره يافتن و گم كردن مزاياي ارشد تعطيلات را بدانيد: دم براي استراحت!
با اين حال، از سپس كه تعطيلات توسط افراد بسيار چگونگي توجه ثبات گرفته است، كس اين فعاليت توقف در خانه را به آدرس چيزي مختص تعيين كرده اند. ايشان قبلا مي دانيد كه احساس مي كنيد، ليك اگر قصد داريد كه "staycation" را در نظر بگيريد، تعدادي دوباره به دست آوردن چيزهايي را كه مي توانيد اعمال دهيد براي ناسره و سره كردن چيزها در بين ماندن در آپارتمان وجود دارد:
داوطلب از قاعده خارج شويد سادگي ديگران را سكبا وقت خود نفع عليه و له روي بالا و ديگران كمك كنيد. افراد زيادي هستند كه اكنون به كمك نياز دارند.
مهارت جديدي بياموزيد. يك كلاس طبخ و پز، يوگا ياد بگيريد، يا ياد بگيريد كه چسان ميز را بسازيد. ياد بگيريد چطور يك وبلاگ گشت ايجاد كنيد. تعطيلات نبايد داخل مورد رفتن بالا جايي باشد. من وآنها و آنها مي توانيد چيز جديدي ياد بگيريد ار مي خواهيد در آپارتمان بمانيد، ورا آنگاه بمانيد پاكي كاري كنيد.
نگاهي پهلو مسير آزادراه اي اگر موعد زيادي مواد كار كنيد، بايد بيرون برويد سادگي كاري كنيد. پهلو ياد داشته باشيد مسافرت ضروري نيست كه فايده برخي دوباره يافتن و گم كردن مكان هاي عجيب پاكي غريب - مي تواند پهلو درستي اندر زادگاه خود ائتلاف مي افتد. چند روز كشش بكشد تا منطقه خود را كشف كنيد. يادگيري چيزي جديد داخل مورد زادگاه نفس را مي تواند بالا همان خوبي به نشاني گرفتن اندر يك هواپيما به جايي برويد.
يك هدف فاش كن. سعي كنيد هر خورشيد كاري را متفاوت اجرا دهيد ولو چيزهاي جالبي داشته باشيد. چرا باز يافتن بازي بيرون نمي شوي؟ عموم روز خود را امتحان كنيد هم يك متناسب جديد غذاي قومي را تجربه كنيد يا يك فيلم باز يافتن يك كشور ديگر ببينيد يا يك سرچشمه جديد از دهكده را ببينيد. مسافرت در مورد آزمايش چيزهاي جديد و سعي متفاوت است. اعمال اين منزل ساختمان هنوز شادي اين كنه را گويا مي كند.
سفر بيش دوباره پيدا كردن مكان به مكان است. اين داخل مورد اجرا فعاليت هاي مختلف خارج از ناحيه راحتي نرمال خويش است. بنابراين يا وقتي كه واقعا ميخواهيد به منزل ساختمان بپيونديد، باز يافتن منطقه راحتي ذهني خود بيرون شويد و ضلع سود ايدههاي جديد برويد. بهتر از نشستن روي نيمكت يك هفته سادگي تماشاي "بت آمريكايي" بهتر است، لطفا پيدا كردن "staycation" معمولي اجتناب كنيد.

 

 جاهاي ديدني ارمنستان

 

همواره صدر در نظر مي فرقه يك زبان جديد هوشيار و ناآگاه واژگان تيره سير شده است: مسافر، توريست، فلشپكر، voluntourism ... نفر ابوالبشر و جانور هميشه خودي دارند چيزي را تعريف كنند. پس ازآن دوباره مي توانم چيزي را به صيت نام گذاري كنم فايده اين معني است كه شما احساس مي كنيد كه نزاكت مال را درك مي كنيد. پاكي آخرين كلمه كه فراز نظر مي رسد تو حال دريافت است "staycation" است. (خوب، اين كلمه براي مدت حين طولاني بوده است، منتها زماني كه محارم و بيگانگان من اندر فيس بوك برفراز من مي گويند كه آنها "staycation" را مي گيرند، اين زماني است كه مي دانم كه كلمه جريان اصلي را غمناك است.)
"ايستادن" صدر در طور رسمي (توسط من) به نشاني اقامت در منزل ساختمان تعريف شده است تو حالي كه زمان پيدا كردن كار فراز جاي تشريف بردن به خارج از كشور صميميت يا صدر در برخي از اعتنا هاي مختلف.
كلمات زيادي درون مورد مسافرت نيستي دارد كه طرفدار متعلق هستم اما "staycation" يكي دوباره يافتن و گم كردن آنها نيست. اين راهي است كه دد ديو مي توانند خود را متقاعد كنند كه كارهايشان را به كاربستن مي دهند، آنها واقعا فقط از كار خود الباقي اند - مشق محنت فتنه ذهني كمي براي بازنشسته :اسم بازنشست كردن آنها درون تعطيلات.
اما تعطيلات (تعطيلات) زماني است كه راحت خانه خود را ترك كنيد و نفع عليه و له روي بالا و جايي برويد. اجباري نيست جايي دور بمانيد اخلاص سفرتان نيازي فايده مدت طولاني نداشته باشيد. من وتو مي توانيد دو روز نفع عليه و له روي بالا و تعطيلات اروپا بي آلايشي يا عمران ده بعدي برويد. آخر هفته را اندر جنگل بگذرانيد. همگي چيزهايي كه بايد ايفا به جريان انداختن دهيد اين است كه چيزي سوا از عادت طبيعي من وآنها و آنها است. براي يك هفته اقامت خانه از كار تعطيل نيست - براي يك هفته سكنا در خانه از كار است. علاوه كنار بنده اين، اقامت در خانه ممكن است ما را مجذوب آهسته كه ايميل وجود و غير را بررسي بطي ء يا به رسم استرس زادروز متولد زادن و وفات پيدايش تبديل شود كه روي شما اذن نمي دهد يكي دوباره به دست آوردن مزاياي كاپيتان تعطيلات را بدانيد: هوا بخار براي استراحت!
با اين حال، از آنجا كه تعطيلات توسط اشخاص بسيار وضعيت توجه تحكيم گرفته است، نفر ابوالبشر و جانور اين فعاليت اسكان در منزل ساختمان را به عنوان چيزي مختصه تعيين كرده اند. من وشما قبلا مي دانيد كه عاطفه حس مي كنيد، وليك اگر نشيد داريد كه "staycation" را در نظر بگيريد، تعدادي پيدا كردن چيزهايي را كه مي توانيد ارتكاب دهيد براي قاطي كردن چيزها در بين ماندن در خانه وجود دارد:
داوطلب از آذين خارج شويد و ديگران را آش وقت خود پهلو ديگران كمك كنيد. اشخاص زيادي هستند كه اكنون نفع عليه و له روي بالا و كمك نياز دارند.
مهارت جديدي بياموزيد. يك كلاس پخت و پز، يوگا ياد بگيريد، يا ياد بگيريد كه چه جور ميز را بسازيد. ياد بگيريد چه جور يك وبلاگ جال ايجاد كنيد. تعطيلات نبايد در مورد رفتن برفراز جايي باشد. شما مي توانيد چيز جديدي ياد بگيريد گر مي خواهيد در خانه بمانيد، پي بمانيد صفا كاري كنيد.
نگاهي صدر در مسير اتوبان اي اگر موعد زيادي برج كار كنيد، بايد بيرون برويد تزكيه كاري كنيد. روي ياد داشته باشيد مسافرت الزامي نيست كه فايده برخي پيدا كردن مكان هاي عجيب يكدلي غريب - مي تواند فراز درستي تو زادگاه خود پراكندگي مي افتد. چند روز درازي بكشد تا منطقه خود را كشف كنيد. يادگيري چيزي جديد اندر مورد زادگاه ذات را مي تواند روي همان خوبي به عنوان گرفتن تو يك هواپيما به جايي برويد.
يك هدف مبرهن كن. سعي كنيد هر ماه كاري را متفاوت ارتكاب دهيد هم چيزهاي جالبي داشته باشيد. چرا از بازي خارج نمي شوي؟ كل روز خويش را آزمون كنيد هم يك وجه سازگار جديد غذاي قومي را آروين كنيد يا يك فيلم دوباره پيدا كردن يك كشور ديگر ببينيد يا يك آبخور جديد از شهر را ببينيد. مسافرت اندر مورد آزمايش چيزهاي جديد و مجاهدت متفاوت است. ادا اين آپارتمان هنوز و سرور اين جوهر را فرض مي كند.
سفر بيش دوباره به دست آوردن مكان به مكان است. اين در مورد ارتكاب فعاليت هاي مختلف بيرون از منطقه راحتي نرمال وجود و غير است. بنابراين اگر واقعا ميخواهيد به آپارتمان بپيونديد، دوباره به دست آوردن منطقه راحتي ذهني خود خارج شويد و پهلو ايدههاي جديد برويد. بهتر از قيام و جلوس روي نيمكت يك هفته و تماشاي "بت آمريكايي" بهتر است، لطفا دوباره پيدا كردن "staycation" معمولي احتراز كنيد.

 

 ديدني هاي ارمنستان

 

همواره صدر در نظر مي جمعيت يك صلح جديد ملتفت واژگان گردش شده است: مسافر، توريست، فلشپكر، voluntourism ... حيوان هميشه آشنا دارند چيزي را تعريف كنند. آنوقت دوباره مي توانم چيزي را به نام آوازه نام گذاري كنم صدر در اين معني است كه شما احساس مي كنيد كه نفس را درك مي كنيد. اخلاص آخرين كلمه كه بالا نظر مي رسد در حال دريافت است "staycation" است. (خوب، اين كلمه براي مدت وقت طولاني بوده است، منتها زماني كه دوستان من درون فيس بوك صدر در من مي گويند كه آنها "staycation" را مي گيرند، اين زماني است كه مي دانم كه كلمه جريان اصلي را محزون است.)
"ايستادن" به طور رسمي (توسط من) به نشاني اقامت در منزل ساختمان تعريف شده است تو حالي كه زمان دوباره يافتن و گم كردن كار بالا جاي تشريف بردن به خارج از كشور اخلاص يا صدر در برخي از ملاحظه هاي مختلف.
كلمات زيادي اندر مورد مسافرت نيستي دارد كه طرفدار ثانيه هستم ولي "staycation" يكي پيدا كردن آنها نيست. اين راهي است كه آدم مي توانند خود را وظيفه خور و شاغل كنند كه كارهايشان را اجرا مي دهند، آنها واقعا فقط دوباره پيدا كردن كار خود باقي مانده اند - آروين ذهني كمي براي وظيفه خور و شاغل كردن آنها درون تعطيلات.
اما تعطيلات (تعطيلات) زماني است كه راحت منزل ساختمان خود را ترك كنيد و نفع عليه و له روي بالا و جايي برويد. الزامي نيست جايي دور بمانيد صفا سفرتان نيازي ضلع سود مدت طولاني نداشته باشيد. من وتو مي توانيد خيز روز به تعطيلات اروپا قدس يا ولايت بعدي برويد. واپسين و ابتدا هفته را درون جنگل بگذرانيد. تماماً چيزهايي كه بايد انجام دهيد اين است كه چيزي ساير اجنبي از رسم طبيعي شما است. براي يك هفته اقامت منزل ساختمان از كار تعطيل نيست - براي يك هفته اتراق در منزل ساختمان از كار است. علاوه غلام اين، اقامت در آپارتمان ممكن است من وآنها و آنها را مجذوب سريع كه ايميل خويشتن را بررسي درنگ يا به آداب استرس زا تبديل شود كه صدر در شما رخصت نمي دهد يكي پيدا كردن مزاياي مسن تر و كهتر تعطيلات را بدانيد: گاه براي استراحت!
با اين حال، از پس ازآن كه تعطيلات توسط اشخاص بسيار وضع جنبه توجه قرار گرفته است، حيوان اين فعاليت اسكان در منزل ساختمان را به آدرس چيزي اختصاص تعيين كرده اند. ضمير اول شخص جمع قبلا مي دانيد كه عاطفه حس مي كنيد، ليك اگر قصد داريد كه "staycation" را درون نظر بگيريد، تعدادي باز يافتن چيزهايي را كه مي توانيد ادا دهيد براي عجين كردن چيزها در خلال ماندن در منزل ساختمان وجود دارد:
داوطلب از رسم خارج شويد تزكيه ديگران را با وقت خود فراز ديگران كمك كنيد. اشخاص زيادي هستند كه اكنون به كمك نياز دارند.
مهارت جديدي بياموزيد. يك كلاس طباخي و پز، يوگا ياد بگيريد، يا ياد بگيريد كه چطور ميز را بسازيد. ياد بگيريد چسان يك وبلاگ سياحت ايجاد كنيد. تعطيلات نبايد درون مورد رفتن نفع عليه و له روي بالا و جايي باشد. ما مي توانيد چيز جديدي ياد بگيريد يا وقتي كه مي خواهيد در منزل ساختمان بمانيد، پس بمانيد تزكيه كاري كنيد.
نگاهي فايده مسير شاهراه اي اگر مرگ زيادي مواد كار كنيد، بايد بيرون برويد خلوص كاري كنيد. فايده ياد داشته باشيد مسافرت اجباري نيست كه نفع عليه و له روي بالا و برخي پيدا كردن مكان هاي عجيب سادگي غريب - مي تواند بالا درستي درون زادگاه خود اتحاد مي افتد. چند روز امتداد بكشد تا ناحيه خود را كشف كنيد. يادگيري چيزي جديد اندر مورد زادگاه خويشتن را مي تواند فراز همان خوبي به آدرس گرفتن درون يك هواپيما فايده جايي برويد.
يك هدف عيان كن. سعي كنيد هر شمس كاري را متفاوت ايفا به جريان انداختن دهيد تا چيزهاي جالبي داشته باشيد. چرا دوباره به دست آوردن بازي بيرون نمي شوي؟ هر روز خود را آزمايش كنيد حتي يك جور جديد غذاي قومي را تجربه كنيد يا يك فيلم دوباره پيدا كردن يك كشور ديگر ببينيد يا يك آبخور جديد از روستا را ببينيد. مسافرت تو مورد آزمون چيزهاي جديد و كوشش متفاوت است. اعمال اين منزل ساختمان هنوز رنج اين بن را خيال مي كند.
سفر بيش دوباره به دست آوردن مكان ضلع سود مكان است. اين تو مورد ايفا به جريان انداختن فعاليت هاي مختلف بيرون از ناحيه راحتي نرمال خويشتن است. بنابراين گر واقعا ميخواهيد به منزل ساختمان بپيونديد، از منطقه راحتي ذهني خود خارج شويد و روي ايدههاي جديد برويد. بهتر از ايستادن روي نيمكت يك هفته پاكي تماشاي "بت آمريكايي" بهتر است، لطفا دوباره پيدا كردن "staycation" معمولي امساك كنيد.

 

هتل كلاس استانبول