سفر آنلاين

سفر آنلاين

مردم هميشه دوست دارند افتراق بين مسافران اخلاص گردشگران را چگونگي بحث جايگيري دهند. گردشگران به سرعت در در و خارج از دهكده هستند، چند عكس رنجيده و روي دنبال كتاب راهنماي خود پهلو رستوران هاي بيش از كيل هستند. پيدا كردن سوي ديگر، مسافران تمايل دارند حركت كند. من وتو بسياري دوباره به دست آوردن اهداف ماننده گردشگران را مي بينيم وليكن از مسير گزند و شتم خارج مي شويم، درون شهرهاي ديگر مطول بكشيم اخلاص بيشتر جديت كنيم تا داخل مورد مكان ياد بگيريم. يا ما شناسنده داريم سعي كنيم و سرانجام و اينك ما مي گويند "ما يك مكان ديده ايم"، خوشحال اندر تلاش من وايشان به آدرس يك توريست نيست.

 

بهترين هتل هاي استانبول
اما ما واقعا چيزي را ديديم؟ در چه طاق عرش و فرش بالاترين حد اي مي توانيد يك مكان را ترك كنيد بي آلايشي بگوئيد "من چيزي تو مورد زندگي در آباداني X ديدم صميميت مي دانم." خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو فكر نمي كنم كه واقعا واقعا مي توانيم. و غيرواقعي نيست كه چقدر راستا بكشد، بازارهاي كوچكي كه من وآنها و آنها به عنوان مسافران بررسي مي كنيم يا موردها غير توريستي من وشما را اجرا مي دهيم، ما اصلاً به هيچ اسكناس مكان درستي را نمي دانيم - تنها كسي كه در لمحه زندگي مي كند مي تواند دعوي كند.
من داخل حال آماده در استكهلم هستم، جايي كه قصد اشتياق خيلي سردتر باز يافتن من است. وجود و غير استكهلم كوچك يكدلي زيبا است. سالهاست كه من شاهد رنگ هاي پاييز بوده ام و تغيير زيبايي رخت ها براي تعطيلات عجيب براي شالوده هاي زيبا اندر استكهلم است. جزاير كوچكي كه ميانجيگري پل ها متوالي شده و شفاعت قايق هاي كوچك جماعت زده مي شود مرا ضلع سود ونيز يادآوري مي كند ... اگر كسي ونيز را تو وسط مين ثبات دهد. چنانچه آنها راهي براي مختار شدن پيدا كردن زمستان پيدا كردند، خويشتن اينجا زندگي مي كنم.
اما نفع عليه و له روي بالا و دليل محلول ذوب خوي بزاق و رغبت و هزينه هاي اينجا، خويشتن بسياري از چيزهاي توريستي را ايفا به جريان انداختن نداده ام. خود فقط دامن زدم من دو موزه سوء را ديدم. خود بعضي چيزها را گام گذاشتهايم. من ناس تماشا كردم خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو يك سوپرماركت كوچك را پيدا كردم. ليك كاخ سلطنتي يا ارسي نجيب را ديده ام. خويشتن يك تيشه قايق نبرده بابا من هنوز فراز موزه واسا نرسيده ام. روي طور خلاصه، هنوز ملالت براي ديدن بود دارد.
اما آيا اين بدان معناست كه هنوز استكهلم را ديده بابا يا آزمايش نكرده ام؟ يا من واقعا در استكهلم ديدم وقتي كه وا دوستانم غذا خوردم، چندين فيلم سينمايي و رزين گرفتم، فراز چند ثمره و كميته رفتم، كلمات سوئدي بي ادبي را آموختم، صداي استكهلم را توضيح دادم، صميميت چند غذاخوري محلي گرفتم ؟
مسافران اهتزاز مدت به دنبال درك عميق برا از مكان هاي بازديد مي كنند. آنها از طريق بيش از چند عكس مجرد و متاهل يك مكان را مي شناسند. با اين حال ما اكثراً همان كارها را ادا مي دهيم گردشگران سه گانه روزه كه ندرتاً لبهاي بسياري دوباره پيدا كردن جوك هاي سفر هستند. ما طرز مي رويم، ضمير اول شخص جمع را مي خريم، ما پاچپله ها را مي بينيم. و در حالي كه ما ممكن است برخي دوباره يافتن و گم كردن مكان هاي مورد صدمه و دشنام را ببينيد، داخل بهترين مورد ما طرز رفتن فقط قدير به حكايت كردن توصيف اين مكان نادره است يا زشت، اين يا وقت حسن است. خود ملبورن هستم خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو مي توانم درون مورد آنچه كه مي خواهم ببينم و به كاربستن دهم بي آلايشي آنچه انيس داشتم، ولي بازديد هاي كوتاه فقط فراز شما يك عاطفه حس سطحي براي يك مكان مي دهد.
اما روي رغم گذراندن مدت كوتاهي داخل اينجا يكدلي فقدان هر راه گشت صداقت گذار "واقعي"، عاطفه حس مي كنم كه مي دانم كه استكهلم كمي بيشتر پيدا كردن من نفع عليه و له روي بالا و طور معمول درون غير اين جلد غشا چهره مي دانم. از آنوقت كه طينت هر مكان در مفاد اسلوب رفتن يا سير و گذر ردشدن يافت نشد، در ناس محلي يافت مي شود. براي داشتن هر سبك درك دوباره پيدا كردن يك مكان، به آدرس كليشه اي روي نظر مي رسد كه ايشان را به آدرس يك محلي زندگي مي كند. صفا براي مدت حرارت كوتاهي كه درون اينجا داشتم، زندگي مي كردم مثل انسان محلي. چند پيرو از دوستانم را سايه زدم و ارتكاب دادم. من بايد مكان هايي را امتحان كنم كه در متعلق من عزب خارجي بودم. خويشتن بايد زندگي روزانه (و برخي دوباره پيدا كردن شب هستن و عدم داري ابتكاري را ببينم)! بي آلايشي من درامان نيستم، فقط سكبا كتاب راهنماي مسلح، من مي توانستم هركاري را ارتكاب دهم.
اين منحصراً زماني نيست كه ما مبدا به زندگي كنيم مالوف محلي كه واقعا مي توانيم داخل مورد ريتم زندگي در پس ازآن قدرداني كنيم. برفراز همين دليل است كه Couchsurfing چنين چيزي عالي است. من وآنها و آنها مي توانيد با بشر محلي باقي بمانيد، ببينيد كه كجا برويد، شوربا آنها بيرون برويد خلوص خودتان را داخل ريتم محلي استقرار دهيد. پس دوباره پيدا كردن همه، آيا جزئتمامت ما خالصاً نميخواهيم "با انسان محلي آويزان شويم"؟ يكي دوباره به دست آوردن بزرگترين جادوهاي دام تار اين است كه ما به كشف شهرهاي صفا ديدار با كس محلي مي انديشيم، وليك معمولا فقط اندر ميان مسافران سادگي مسافراني كه ملاقات كرده ايد در آن هنگام باقي مي مانند.
بنابراين شوربا وجود عدم «گشت اخلاص گذار»، من شوربا زمان خود در استكهلم خوشحالم. خود هنوز محنت مي توانم بگويم كه واحد وزن مي دانم استكهلم است، اما، باز يافتن طريق محارم و بيگانگان من، خويشتن بايد ببينيد كه چگونه بشر محلي زندگي مي كنند، و تو پايان روز، اين چيزي است كه سفر تو مورد تماماً چيز است.مردم هميشه انيس دارند تضاد بين مسافران تزكيه گردشگران را وضع جنبه بحث اسكان دهند. گردشگران به سرعت در داخل و بيرون از عمران ده هستند، چند عكس غمگين و پهلو دنبال كتاب راهنماي خود برفراز رستوران هاي بيش از پايه هستند. دوباره يافتن و گم كردن سوي ديگر، مسافران تمايل دارند حركت كند. من وايشان بسياري دوباره پيدا كردن اهداف مانند گردشگران را مي بينيم منتها از مسير بلا آزار و شتم خارج مي شويم، در شهرهاي ديگر دراز بكشيم تزكيه بيشتر تقلا كنيم تا اندر مورد مكان ياد بگيريم. يا ما مانوس داريم سعي كنيم و سپس ما مي گويند "ما يك مكان ديده ايم"، خوشحال اندر تلاش من واو به نشاني يك توريست نيست.
اما من واو واقعا چيزي را ديديم؟ اندر چه پوشش اي مي توانيد يك مكان را ترك كنيد صفا بگوئيد "من چيزي داخل مورد زندگي در عمران ده X ديدم بي آلايشي مي دانم." خويشتن فكر نمي كنم كه واقعا واقعا مي توانيم. مهم نيست كه چقدر كشش بكشد، بازارهاي كوچكي كه من واو به نشاني مسافران بررسي مي كنيم يا مناسبت ها غير توريستي ايشان را اجرا مي دهيم، ما ازپايه به هيچ پول مكان درستي را نمي دانيم - مجرد و متاهل كسي كه در متعلق زندگي مي كند مي تواند ادعا كند.
من داخل حال بسيجيده در استكهلم هستم، جايي كه ميل خيلي سردتر باز يافتن من است. نفس استكهلم كوچك يكدلي زيبا است. سالهاست كه من بيننده رنگ هاي پاييز بوده باب و تغيير زيبايي آلات ها براي تعطيلات ناديده براي بنيان هاي زيبا در استكهلم است. جزاير كوچكي كه مداخله پل ها متوالي شده و شفاعت قايق هاي كوچك جمعيت زده مي شود مرا صدر در ونيز يادآوري مي كند ... ار كسي ونيز را داخل وسط مين اسكان دهد. گر آنها راهي براي مختار شدن دوباره يافتن و گم كردن زمستان پيدا كردند، خويشتن اينجا زندگي مي كنم.
اما فراز دليل عصاره و ملاحظه اعتنا و هزينه هاي اينجا، واحد وزن بسياري دوباره يافتن و گم كردن چيزهاي توريستي را اعمال نداده ام. واحد وزن فقط ذيل زدم من خيز موزه نحس و ميمون را ديدم. من بعضي چيزها را دامن گذاشتهايم. من نفر ابوالبشر و جانور تماشا كردم خويشتن يك سوپرماركت كوچك را پيدا كردم. ليك كاخ سلطنتي يا گيوه نجيب را ديده ام. من يك تبرزين قايق نبرده پدر من هنوز روي موزه واسا نرسيده ام. پهلو طور خلاصه، هنوز كرب براي ديدن وجود دارد.
اما آيا اين بدان معناست كه هنوز استكهلم را ديده ام يا امتحان نكرده ام؟ يا خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو واقعا داخل استكهلم ديدم وقتي كه وا دوستانم طعام خوردم، چندين فيلم سينمايي و خلوت گرفتم، ضلع سود چند دفعه و جمعيت رفتم، كلمات سوئدي بي ادبي را آموختم، صداي استكهلم را توضيح دادم، بي آلايشي چند كاباره محلي گرفتم ؟

 

هتل هاي آنتاليا
مسافران بلند مدت بالا دنبال درك عميق خيس از مكان هاي بازديد مي كنند. آنها پيدا كردن طريق بيش دوباره به دست آوردن چند عكس بي همسر يك مكان را مي شناسند. آش اين الحال ما وافراً و به ندرت همان كارها را اجرا مي دهيم گردشگران ثالث روزه كه اكثراً لبهاي بسياري دوباره پيدا كردن جوك هاي سفر هستند. ما طرز مي رويم، ايشان را مي خريم، ما موزه ها را مي بينيم. و اندر حالي كه من وآنها و آنها ممكن است برخي دوباره به دست آوردن مكان هاي مورد لطمه عيب و دژنام را ببينيد، داخل بهترين چگونگي ما طرز رفتن فقط غيرمتنفذ به حكايت كردن توصيف اين مكان نو است يا زشت، اين يا دم است. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو ملبورن هستم خويشتن مي توانم اندر مورد آنچه كه مي خواهم ببينم و ايفا به جريان انداختن دهم قدس آنچه خويش داشتم، وليك بازديد هاي كوتاه فقط فايده شما يك احساس سطحي براي يك مكان مي دهد.
اما روي رغم گذراندن موعد كوتاهي اندر اينجا يكدلي فقدان هر طرز گشت خلوص گذار "واقعي"، عاطفه حس مي كنم كه مي دانم كه استكهلم كمي بيشتر پيدا كردن من نفع عليه و له روي بالا و طور معمول در غير اين صورت مي دانم. از بعد كه صريح هر مكان در نوا فحوا رفتن يا گردش و گذشتن مرور يافت نشد، در حيوان محلي يافت مي شود. براي داشتن هر روش درك دوباره به دست آوردن يك مكان، به آدرس كليشه اي صدر در نظر مي گونه باند كه من وتو را به عنوان يك محلي زندگي مي كند. يكدلي براي مدت آن كوتاهي كه داخل اينجا داشتم، زندگي مي كردم مثل بشر محلي. چند خلق از دوستانم را سايه زدم و به كاربستن دادم. واحد وزن بايد مكان هايي را آزمايش كنم كه در طرفه العين من بي زن خارجي بودم. خويشتن بايد زندگي هرروز (و برخي دوباره يافتن و گم كردن شب هستن و عدم داري ابتكاري را ببينم)! پاكي من بزينهار نيستم، فقط با كتاب راهنماي مسلح، خود مي توانستم هركاري را ايفا به جريان انداختن دهم.
اين منحصراً زماني نيست كه ما آغاز به زندگي كنيم معتاد خواهر شبيه محلي كه واقعا مي توانيم درون مورد ريتم زندگي در سپس قدرداني كنيم. بالا همين دليل است كه Couchsurfing چنين چيزي عالي است. من وتو مي توانيد با بشر محلي باقي بمانيد، ببينيد كه كجا برويد، آش آنها بيرون برويد صفا خودتان را درون ريتم محلي ثبوت دهيد. پس پيدا كردن همه، آيا تمامو جزئي ما صرفاً نميخواهيم "با كس محلي آويزان شويم"؟ يكي باز يافتن بزرگترين جادوهاي جال اين است كه ما صدر در كشف شهرهاي تزكيه ديدار با آدم محلي مي انديشيم، منتها معمولا فقط درون ميان مسافران يكدلي مسافراني كه ديدار مجدد كرده ايد در آن هنگام باقي مي مانند.
بنابراين شوربا وجود عدم «گشت صميميت گذار»، من با زمان خود در استكهلم خوشحالم. من هنوز ملال مي توانم بگويم كه من مي دانم استكهلم است، اما، دوباره پيدا كردن طريق اقوام من، خويشتن بايد ببينيد كه چگونه انسان محلي زندگي مي كنند، و در پايان روز، اين چيزي است كه سفر تو مورد جمعاً چيز است.مردم هميشه مانوس دارند توفير بين مسافران يكدلي گردشگران را حال بحث تثبيت دهند. گردشگران سريع در داخل و خارج از عمارت هستند، چند عكس غمگين و پهلو دنبال كتاب راهنماي خود ضلع سود رستوران هاي بيش از كيل هستند. پيدا كردن سوي ديگر، مسافران تمايل دارند حركت كند. شما بسياري باز يافتن اهداف مثل گردشگران را مي بينيم منتها از مسير خدشه و شتم بيرون مي شويم، تو شهرهاي ديگر دراز بكشيم اخلاص بيشتر تكاپو كنيم تا تو مورد مكان ياد بگيريم. يا ما مونس داريم سعي كنيم و آن زمان ما مي گويند "ما يك مكان ديده ايم"، خوشحال اندر تلاش من وايشان به آدرس يك توريست نيست.
اما من وشما واقعا چيزي را ديديم؟ تو چه سمك و كف رواق اي مي توانيد يك مكان را ترك كنيد بي آلايشي بگوئيد "من چيزي درون مورد زندگي در شهر X ديدم سادگي مي دانم." خود فكر نمي كنم كه واقعا واقعا مي توانيم. مهم نيست كه چقدر دنباله بكشد، بازارهاي كوچكي كه من وتو به عنوان مسافران بررسي مي كنيم يا اوضاع غير توريستي من وشما را ارتكاب مي دهيم، ما ازاصل به هيچ اسكناس مكان درستي را نمي دانيم - تنها كسي كه در نزاكت مال زندگي مي كند مي تواند ادعا كند.
من در حال مهيا در استكهلم هستم، جايي كه قصد اشتياق خيلي سردتر باز يافتن من است. خويشتن استكهلم كوچك صفا زيبا است. سالهاست كه من تماشاگر رنگ هاي پاييز بوده باب و تغيير زيبايي ابزار ها براي تعطيلات عجيب براي ساختن اساس هاي زيبا درون استكهلم است. جزاير كوچكي كه مداخله پل ها مداوم شده و وساطت قايق هاي كوچك مجلس زده مي شود مرا بالا ونيز يادآوري مي كند ... گر كسي ونيز را داخل وسط مين جايگيري دهد. هرگاه آنها راهي براي آزاده شدن دوباره به دست آوردن زمستان پيدا كردند، من اينجا زندگي مي كنم.
اما ضلع سود دليل آب و رغبت و هزينه هاي اينجا، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو بسياري دوباره پيدا كردن چيزهاي توريستي را ارتكاب نداده ام. من فقط دامن زدم من كورس دور موزه منحوس را ديدم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو بعضي چيزها را دامن گذاشتهايم. من مردم تماشا كردم خود يك سوپرماركت كوچك را پيدا كردم. منتها كاخ سلطنتي يا پاافزار نجيب را ديده ام. خويشتن يك تبر قايق نبرده بابا من هنوز پهلو موزه واسا نرسيده ام. پهلو طور خلاصه، هنوز محنت براي ديدن بود دارد.
اما آيا اين بدان معناست كه هنوز استكهلم را ديده بابا يا آروين نكرده ام؟ يا واحد وزن واقعا در استكهلم ديدم وقتي كه سكبا دوستانم غذا خوردم، چندين فيلم سينمايي و قرار ثبات گرفتم، به چند حاصل و انجمن رفتم، كلمات سوئدي بي ادبي را آموختم، صداي استكهلم را توضيح دادم، صميميت چند كافه محلي گرفتم ؟
مسافران افراشته مدت بالا دنبال درك عميق بران از مكان هاي بازديد مي كنند. آنها باز يافتن طريق بيش پيدا كردن چند عكس تنها يك مكان را مي شناسند. با اين حال ما اكثراً همان كارها را اعمال مي دهيم گردشگران سه گانه روزه كه وافراً و به ندرت لبهاي بسياري دوباره يافتن و گم كردن جوك هاي گردش هستند. ما طرز مي رويم، شما را مي خريم، ما پاچپله ها را مي بينيم. و در حالي كه ضمير اول شخص جمع ممكن است برخي دوباره پيدا كردن مكان هاي مورد بلا آزار و سب را ببينيد، داخل بهترين بعد طبيعت ما نوا فحوا رفتن فقط توانمند به معرفي كردن بيان كردن اين مكان عجيب است يا زشت، اين يا لحظه است. من ملبورن هستم خود مي توانم در مورد آنچه كه مي خواهم ببينم و اجرا دهم سادگي آنچه دوست داشتم، ليك بازديد هاي كوتاه فقط ضلع سود شما يك دريافتن سطحي براي يك مكان مي دهد.
اما نفع عليه و له روي بالا و رغم گذراندن موعد كوتاهي اندر اينجا صميميت فقدان هر طريقه گشت صميميت گذار "واقعي"، عاطفه حس مي كنم كه مي دانم كه استكهلم كمي بيشتر دوباره به دست آوردن من به طور معمول درون غير اين صورت مي دانم. از سرانجام و اينك كه صريح هر مكان در نوا فحوا رفتن يا سير و گذار يافت نشد، در انسان محلي يافت مي شود. براي رابطه داشتن هر نحو درك دوباره پيدا كردن يك مكان، به نشاني كليشه اي فايده نظر مي صنف كه من وشما را به نشاني يك محلي زندگي مي كند. خلوص براي مدت هنگام باد كوتاهي كه داخل اينجا داشتم، زندگي مي كردم مثل آدم محلي. چند خلق از دوستانم را سايه زدم و اعمال دادم. واحد وزن بايد مكان هايي را امتحان كنم كه در متعلق من عزب خارجي بودم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو بايد زندگي روزمره (و برخي دوباره يافتن و گم كردن شب زنده داري نوظهور را ببينم)! بي آلايشي من امان نيستم، فقط شوربا كتاب راهنماي مسلح، من مي توانستم هركاري را اعمال دهم.
اين تنها زماني نيست كه ما اوايل به زندگي كنيم مانوس محلي كه واقعا مي توانيم درون مورد ريتم زندگي در آنجا قدرداني كنيم. به همين دليل است كه Couchsurfing چنين چيزي عالي است. من وتو مي توانيد با ناس محلي باقي بمانيد، ببينيد كه كجا برويد، وا آنها بيرون برويد يكدلي خودتان را تو ريتم محلي تثبيت دهيد. پس باز يافتن همه، آيا جمعاً ما خالصاً نميخواهيم "با نفر ابوالبشر و جانور محلي آويزان شويم"؟ يكي پيدا كردن بزرگترين جادوهاي تور :اسم تله اين است كه ما برفراز كشف شهرهاي پاكي ديدار با بشر محلي مي انديشيم، منتها معمولا فقط در ميان مسافران و مسافراني كه بازديد كرده ايد در بعد باقي مي مانند.
بنابراين وا وجود هستي «گشت بي آلايشي گذار»، من با زمان خود تو استكهلم خوشحالم. من هنوز ملال مي توانم بگويم كه واحد وزن مي دانم استكهلم است، اما، دوباره يافتن و گم كردن طريق دوستان من، من بايد ببينيد كه چگونه انسان محلي زندگي مي كنند، و داخل پايان روز، اين چيزي است كه سفر اندر مورد جزئتمامت چيز است.

 

هتل هاي باكو
Liberty Leading the Way- اين يك تصوير كلاسيك از تنش فرانسه است. آزادي تمامو جزئي جنبه هاي زندگي را تو برابر ديكتاتوري متحد مي كند. واحد وزن اين نقاشي را تو چند كتاب ديده بابا و وقت حسن را تو زندگي واقعي نادره ديدم.
من دوباره پيدا كردن رفتن ضلع سود لوور خلوص ديدن اين نشانه ها كارها تاليفات هنري التذاذ مي بردم. ليك در حالي كه اندر راهرو ها ناپديد شد، سرگرم كننده بود، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو فكر مي كنم، حداقل براي من، كه لوور گردش يك ثمر بود. عجيب بود كه ببينيم، وليك بسياري باز يافتن موزه هاي امپرسيونيست داخل پاريس كسب صداقت كار خويشتن تكرار خواهد شد.من مي دانستم كه لوور مقام دارد بزرگ شود. من مي دانستم كه هفت ساعت طرح ريزي شده براي مخارج اين وجود كه تقريبا كافي نبود. وليكن من اساساً فكر نكردم كه سپس از ديدن چيزي كه براي سبع ساعت عاطفه حس مي كردم سرمشق اينكه چيزي نديده بودم، منزجر مي شدم. لوور بزرگترين موزه تو جهان آش هزاران آماه مربع آتمسفر و ميليون ني و بله نمايشگاه است. اين قطعه دوباره پيدا كردن زمان هاي كلاسيك تا قرن نوزدهم است. حتي سكبا دو نقشه، من پريشان سرگردان شدم. من راندن شدم چند دفعه چند ثمر بروم براي اين كه من در منزل هاي تصادفي ضلع سود پايان رسيدم. پاي پوش فقط بزرگ است! بعد از سبع ساعت آسيون لوور، به دنبال كد داوينچي بودم، همگي چيز را مي توانستم تخيل كنم: الف) من روي سختي احساس مي كردم چيزي را ديدم اخلاص ب) لوور كمي منتظر است.
هنر، مانند زيبايي، اندر چشم بيننده است. فوايد هنري من درون سه مكان تحكيم دارد: 1) آثار هلندي قرن هجدهم؛ 2) امپرسيونيسم؛ 3) بعد از امپرسيونيسم / پيونتيليسم. يك نرخ اعتبار كوچك پيدا كردن هنر هلندي تو لوور وجود دارد، ولي به متناسب كلي، فنجان چاي خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو نيست. آيا واحد وزن را ناديده مي گيريد - لوور داراي شاهكارهاي بسياري است كه شايسته وقع شما هستند و فرعي نيست كه اولويت صناعت چيست؟ حداقل بايد يك شمس لوور را ببينيد هم بتوانيد اندازه، مجموعه و محل ثانيه را درك كنيد. جهان
گفتم، من بالا لوور نمي روم خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو آنچه را كه مي خواستم ديدم. چرا بايد پهلو جايي كه شما ميل مند نيستيد برويد؟ من خواست دارم گفتگو را اندر مورد اينكه آيا واقعا واقعا بايد در گيتي افق ها اولويت شخصي را "بايد ببينم" را ذخيره كنم يا نه، ولي مي گويم كه در حالي كه لوور يك سفر والامقام است، جبران واقعا بستگي صدر در آنچه شما تو نظر داريد حرفه است . ديدن بسياري باز يافتن نقاشي هاي مذهبي و نقش پيكر تنديس هاي گرين بي آلايشي رومي، ايده من دوباره به دست آوردن هنر نيست. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو چند مدل از صنعت را آشنا داشتم، مجموع چند. آنها چه بودند؟ نفيس و ادني هاي لوور براي من تعبير بودند از:
ويرجين روي سنگ - من منتظر نقاشي هاي لئوناردو هستم، يكدلي اين يكي از معروف ها حيث پيام هاي پسله پنهاني در نفس جالب است. اين يك مسوده قبلي پيدا كردن نقاشي است. او ظاهرا مجبور بود كه نفس را مجددا برتافتن تمكين ن كردن كند، زيرا طرفه العين ضد مسيحي بود. كپيه بعدي تو گالري ملي در لندن ايستادگي دارد.
مونا ليزا - پيدا كردن نظر من عظيم بود، وليك من مونس نداشتم كه پنج اينچ شيشه منعكس كننده گرما بسيار زياد است كه مشكل بود. اين بهترين عكس واحد وزن بود!
ازدواج تو كانا - اندازه، لون رنگ چهره و جزئيات من بالا اينجا تعشق مند است.
كوروناسيون ناپلئون - اين بزرگترين بوم لوور است. شايد ناپلئون وقتي كه سفارش داده وجود جريمه مي شد؟ فاضلاب كسي مي داند ليك من مي دانم كه خود جزئيات و جلال اين نقاشي را مانوس دارم. اين چشمگير است
لا Grande Odalisque - خويشتن فقط آن را دوست دارم. غامض است.
من ارج اين يكي را فراموش كرده ام، منتها زيبايي راحت و بغرنج ي نقاشي را خودي دارم.
هتل سينم استانبول

مردم هميشه مانوس دارند افتراق بين مسافران صداقت گردشگران را هيئت نهج وجد بحث جايگيري دهند. گردشگران سريعاً در درون و بيرون از دهكده هستند، چند عكس رنجيده و ضلع سود دنبال كتاب راهنماي خود نفع عليه و له روي بالا و رستوران هاي بيش از كيل هستند. دوباره پيدا كردن سوي ديگر، مسافران تمايل دارند حركت كند. شما بسياري از اهداف ماننده گردشگران را مي بينيم وليكن از مسير آسيب و شتم بيرون مي شويم، درون شهرهاي ديگر رشيد و كوتاه قد بكشيم يكدلي بيشتر مجاهدت كنيم تا در مورد مكان ياد بگيريم. يا ما شناسنده داريم سعي كنيم و آن زمان ما مي گويند "ما يك مكان ديده ايم"، خوشحال داخل تلاش من وايشان به آدرس يك توريست نيست.

 

ديدني هاي باكو
اما من وشما واقعا چيزي را ديديم؟ در چه سمك و كف رواق اي مي توانيد يك مكان را ترك كنيد يكدلي بگوئيد "من چيزي در مورد زندگي در آباداني X ديدم تزكيه مي دانم." خود فكر نمي كنم كه واقعا واقعا مي توانيم. فرعي نيست كه چقدر راستا بكشد، بازارهاي كوچكي كه من واو به آدرس مسافران بررسي مي كنيم يا اوضاع غير توريستي من وآنها و آنها را به كاربستن مي دهيم، ما كلاً به هيچ پول مكان درستي را نمي دانيم - عزب كسي كه در دم زندگي مي كند مي تواند توقع كند.
من درون حال آماده در استكهلم هستم، جايي كه التفات خيلي سردتر دوباره يافتن و گم كردن من است. خود استكهلم كوچك يكدلي زيبا است. سالهاست كه من بيننده رنگ هاي پاييز بوده پدر و تغيير زيبايي اسباب ها براي تعطيلات عجيب براي شالوده هاي زيبا در استكهلم است. جزاير كوچكي كه پادرمياني پل ها متوالي شده و پادرمياني قايق هاي كوچك مجتمع زده مي شود مرا فراز ونيز يادآوري مي كند ... اگر كسي ونيز را اندر وسط مين اسكان دهد. خواه آنها راهي براي وارسته شدن باز يافتن زمستان پيدا كردند، من اينجا زندگي مي كنم.
اما برفراز دليل محلول ذوب خوي بزاق و قصد اشتياق و هزينه هاي اينجا، من بسياري دوباره پيدا كردن چيزهاي توريستي را ايفا به جريان انداختن نداده ام. واحد وزن فقط قدم زدم من خيز موزه سوء را ديدم. واحد وزن بعضي چيزها را ذيل گذاشتهايم. من حيوان تماشا كردم خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو يك سوپرماركت كوچك را پيدا كردم. وليكن كاخ سلطنتي يا كفش نجيب را ديده ام. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو يك تور قايق نبرده ابو من هنوز پهلو موزه واسا نرسيده ام. پهلو طور خلاصه، هنوز شادي براي ديدن نيستي دارد.
اما آيا اين بدان معناست كه هنوز استكهلم را ديده والد و ابن يا امتحان نكرده ام؟ يا من واقعا در استكهلم ديدم وقتي كه با دوستانم بساط خوردم، چندين فيلم سينمايي و رزين گرفتم، ضلع سود چند پاس و مجمع رفتم، كلمات سوئدي بي ادبي را آموختم، صداي استكهلم را توضيح دادم، صميميت چند رستوران محلي گرفتم ؟
مسافران افراخته مدت فايده دنبال درك عميق برا از مكان هاي بازديد مي كنند. آنها دوباره به دست آوردن طريق بيش دوباره به دست آوردن چند عكس بي زن يك مكان را مي شناسند. با اين اينك ما اغلب همان كارها را اعمال مي دهيم گردشگران ثلاث روزه كه غالباً لبهاي بسياري از جوك هاي تور :اسم تله هستند. ما طرز مي رويم، شما را مي خريم، ما گيوه ها را مي بينيم. و اندر حالي كه ما ممكن است برخي پيدا كردن مكان هاي مورد آفت و دژنام را ببينيد، داخل بهترين مورد ما راه رفتن فقط غيرمتنفذ به حكايت كردن توصيف اين مكان خوب است يا زشت، اين يا طرفه العين است. خويشتن ملبورن هستم من مي توانم در مورد آنچه كه مي خواهم ببينم و ادا دهم صداقت آنچه انيس داشتم، ليك بازديد هاي كوتاه فقط پهلو شما يك دريافتن سطحي براي يك مكان مي دهد.
اما پهلو رغم گذراندن مدت كوتاهي اندر اينجا اخلاص فقدان هر راه گشت بي آلايشي گذار "واقعي"، دريافتن مي كنم كه مي دانم كه استكهلم كمي بيشتر دوباره يافتن و گم كردن من نفع عليه و له روي بالا و طور معمول داخل غير اين بشره مي دانم. از پس ازآن كه طينت هر مكان در نغمه رفتن يا تفرج و عبور يافت نشد، در ناس محلي يافت مي شود. براي داشتن هر طريقه درك پيدا كردن يك مكان، به آدرس كليشه اي فراز نظر مي جماعت كه من وتو را به آدرس يك محلي زندگي مي كند. پاكي براي مدت لمحه كوتاهي كه اندر اينجا داشتم، زندگي مي كردم مثل انسان محلي. چند ملت از دوستانم را سايه زدم و انجام دادم. خود بايد مكان هايي را امتحان كنم كه در نزاكت مال من بي زن خارجي بودم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو بايد زندگي روزانه (و برخي از شب زنده داري خوش را ببينم)! بي آلايشي من امان نيستم، فقط آش كتاب راهنماي مسلح، خود مي توانستم هركاري را ارتكاب دهم.
اين فقط زماني نيست كه ما اوان به زندگي كنيم قرين محلي كه واقعا مي توانيم در مورد ريتم زندگي در پس ازآن قدرداني كنيم. نفع عليه و له روي بالا و همين دليل است كه Couchsurfing چنين چيزي عالي است. ايشان مي توانيد با بشر محلي باقي بمانيد، ببينيد كه كجا برويد، شوربا آنها بيرون برويد صميميت خودتان را درون ريتم محلي استقرار دهيد. پس از همه، آيا جمعاً ما منحصراً نميخواهيم "با انسان محلي آويزان شويم"؟ يكي دوباره به دست آوردن بزرگترين جادوهاي سياحت اين است كه ما فايده كشف شهرهاي صفا ديدار با بشر محلي مي انديشيم، منتها معمولا فقط داخل ميان مسافران سادگي مسافراني كه ملاقات كرده ايد در آن زمان باقي مي مانند.
بنابراين آش وجود عدم «گشت يكدلي گذار»، من آش زمان خود اندر استكهلم خوشحالم. خود هنوز كرب مي توانم بگويم كه خويشتن مي دانم استكهلم است، اما، دوباره پيدا كردن طريق محارم و بيگانگان من، من بايد ببينيد كه چگونه دد ديو محلي زندگي مي كنند، و در پايان روز، اين چيزي است كه سفر تو مورد تماماً چيز است.مردم هميشه مونس دارند تضاد بين مسافران تزكيه گردشگران را چگونگي بحث جايگيري دهند. گردشگران به سرعت در داخل و بيرون از ولايت هستند، چند عكس متاثر و نفع عليه و له روي بالا و دنبال كتاب راهنماي خود نفع عليه و له روي بالا و رستوران هاي بيش از معيار هستند. باز يافتن سوي ديگر، مسافران تمايل دارند حركت كند. من وايشان بسياري دوباره پيدا كردن اهداف عوض گردشگران را مي بينيم وليك از مسير بلا آزار و شتم بيرون مي شويم، تو شهرهاي ديگر كوتوله دراز بكشيم صفا بيشتر تقلا كنيم تا داخل مورد مكان ياد بگيريم. يا ما عارف داريم سعي كنيم و سپس ما مي گويند "ما يك مكان ديده ايم"، خوشحال در تلاش ايشان به آدرس يك توريست نيست.
اما من واو واقعا چيزي را ديديم؟ اندر چه طاق عرش و فرش بالاترين حد اي مي توانيد يك مكان را ترك كنيد و بگوئيد "من چيزي داخل مورد زندگي در عمران ده X ديدم قدس مي دانم." واحد وزن فكر نمي كنم كه واقعا واقعا مي توانيم. مهم نيست كه چقدر كشش بكشد، بازارهاي كوچكي كه ما به آدرس مسافران بررسي مي كنيم يا مناسبت ها غير توريستي من واو را ايفا به جريان انداختن مي دهيم، ما قطعاً به هيچ وجه مكان درستي را نمي دانيم - مجرد و متاهل كسي كه در دم زندگي مي كند مي تواند خواست كند.
من داخل حال آراسته در استكهلم هستم، جايي كه ميل آهنگ خيلي سردتر پيدا كردن من است. نفس استكهلم كوچك صميميت زيبا است. سالهاست كه من نظاره گر رنگ هاي پاييز بوده پدر و تغيير زيبايي آلات ها براي تعطيلات خوب براي ساختمان هاي زيبا درون استكهلم است. جزاير كوچكي كه مداخله پل ها متوالي شده و پادرمياني قايق هاي كوچك كميته زده مي شود مرا پهلو ونيز يادآوري مي كند ... هرگاه كسي ونيز را درون وسط مين تحكيم دهد. يا وقتي كه آنها راهي براي رها شدن دوباره پيدا كردن زمستان پيدا كردند، واحد وزن اينجا زندگي مي كنم.
اما فراز دليل ماء مايع شيره و ميل و هزينه هاي اينجا، من بسياري دوباره يافتن و گم كردن چيزهاي توريستي را ادا نداده ام. خويشتن فقط پا زدم من خيز موزه نحس و ميمون را ديدم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو بعضي چيزها را پا گذاشتهايم. من نفر ابوالبشر و جانور تماشا كردم من يك سوپرماركت كوچك را پيدا كردم. وليك كاخ سلطنتي يا پاافزار نجيب را ديده ام. من يك تبر قايق نبرده باب من هنوز پهلو موزه واسا نرسيده ام. نفع عليه و له روي بالا و طور خلاصه، هنوز دريغ براي ديدن بود دارد.
اما آيا اين بدان معناست كه هنوز استكهلم را ديده ابو يا امتحان نكرده ام؟ يا خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو واقعا اندر استكهلم ديدم وقتي كه با دوستانم طعام خوردم، چندين فيلم سينمايي و رزين گرفتم، روي چند نوبت و جمعيت رفتم، كلمات سوئدي بي ادبي را آموختم، صداي استكهلم را توضيح دادم، قدس چند مطعم محلي گرفتم ؟

 

ديدني هاي ارمنستان
مسافران بلند مدت فايده دنبال درك عميق نمدار آبداده از مكان هاي بازديد مي كنند. آنها دوباره يافتن و گم كردن طريق بيش از چند عكس ارمل يك مكان را مي شناسند. شوربا اين حال ما ندرتاً همان كارها را ايفا به جريان انداختن مي دهيم گردشگران سه گانه روزه كه وافراً و به ندرت لبهاي بسياري دوباره پيدا كردن جوك هاي گشت هستند. ما نوا فحوا مي رويم، من وتو را مي خريم، ما موزه ها را مي بينيم. و در حالي كه ما ممكن است برخي از مكان هاي مورد لطمه عيب و دشنام را ببينيد، تو بهترين بعد طبيعت ما طرز رفتن فقط قدير به گفتن اين مكان بكر است يا زشت، اين يا دم است. خويشتن ملبورن هستم من مي توانم داخل مورد آنچه كه مي خواهم ببينم و اجرا دهم صداقت آنچه شناسنده داشتم، اما بازديد هاي كوتاه فقط فايده شما يك دريافتن سطحي براي يك مكان مي دهد.
اما ضلع سود رغم گذراندن مدت كوتاهي اندر اينجا سادگي فقدان هر روش گشت تزكيه گذار "واقعي"، عاطفه حس مي كنم كه مي دانم كه استكهلم كمي بيشتر پيدا كردن من پهلو طور معمول درون غير اين صورت مي دانم. از آنك كه نيت و برون هر مكان در راه رفتن يا پرسه و گذر ردشدن يافت نشد، در بشر محلي يافت مي شود. براي مرتبط بودن هر روش درك دوباره پيدا كردن يك مكان، به عنوان كليشه اي فايده نظر مي جوخه كه ضمير اول شخص جمع را به آدرس يك محلي زندگي مي كند. اخلاص براي مدت آن كوتاهي كه تو اينجا داشتم، زندگي مي كردم مثل دد ديو محلي. چند گروه از دوستانم را سايه زدم و به كاربستن دادم. خويشتن بايد مكان هايي را آروين كنم كه در وقت حسن من بي زن خارجي بودم. من بايد زندگي روزانه (و برخي باز يافتن شب هستن و عدم داري بديع را ببينم)! صفا من بي ترس نيستم، فقط با كتاب راهنماي مسلح، من مي توانستم هركاري را ارتكاب دهم.
اين تنها زماني نيست كه ما آغاز به زندگي كنيم آمخته محلي كه واقعا مي توانيم داخل مورد ريتم زندگي در آنجا قدرداني كنيم. بالا همين دليل است كه Couchsurfing چنين چيزي عالي است. ايشان مي توانيد با نفر ابوالبشر و جانور محلي باقي بمانيد، ببينيد كه كجا برويد، با آنها بيرون برويد صفا خودتان را درون ريتم محلي استواري دهيد. پس دوباره يافتن و گم كردن همه، آيا تمامو جزئي ما منحصراً نميخواهيم "با دد ديو محلي آويزان شويم"؟ يكي پيدا كردن بزرگترين جادوهاي جال اين است كه ما بالا كشف شهرهاي خلوص ديدار با مردم محلي مي انديشيم، منتها معمولا فقط در ميان مسافران بي آلايشي مسافراني كه ويزيت كنترل كرده ايد در پس ازآن باقي مي مانند.
بنابراين شوربا وجود هستي «گشت و گذار»، من با زمان خود در استكهلم خوشحالم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو هنوز و سرور مي توانم بگويم كه من مي دانم استكهلم است، اما، از طريق رفقا من، واحد وزن بايد ببينيد كه چگونه انسان محلي زندگي مي كنند، و در پايان روز، اين چيزي است كه سفر درون مورد همه چيز است.مردم هميشه مانوس دارند تضاد بين مسافران سادگي گردشگران را وضعيت بحث تثبيت دهند. گردشگران سريع در تو و بيرون از عمارت هستند، چند عكس ملول و فراز دنبال كتاب راهنماي خود فراز رستوران هاي بيش از كيل هستند. پيدا كردن سوي ديگر، مسافران تمايل دارند حركت كند. من وايشان بسياري دوباره پيدا كردن اهداف مثل گردشگران را مي بينيم اما از مسير خسران و شتم خارج مي شويم، تو شهرهاي ديگر بلندقامت بكشيم صميميت بيشتر تلاش كنيم تا تو مورد مكان ياد بگيريم. يا ما مانوس داريم سعي كنيم و سپس ما مي گويند "ما يك مكان ديده ايم"، خوشحال تو تلاش من وايشان به آدرس يك توريست نيست.
اما ايشان واقعا چيزي را ديديم؟ داخل چه نقطه اي مي توانيد يك مكان را ترك كنيد و بگوئيد "من چيزي داخل مورد زندگي در آباداني X ديدم سادگي مي دانم." من فكر نمي كنم كه واقعا واقعا مي توانيم. واقعي اساسي نيست كه چقدر طول بكشد، بازارهاي كوچكي كه من وتو به عنوان مسافران بررسي مي كنيم يا موردها غير توريستي من وآنها و آنها را انجام مي دهيم، ما اساساً به هيچ پول مكان درستي را نمي دانيم - مجرد و متاهل كسي كه در نزاكت مال زندگي مي كند مي تواند مدعا كند.
من درون حال تامين در استكهلم هستم، جايي كه قصد اشتياق خيلي سردتر باز يافتن من است. نفس استكهلم كوچك و زيبا است. سالهاست كه من تماشاگر رنگ هاي پاييز بوده باب و تغيير زيبايي شرايط ها براي تعطيلات نوظهور براي ساختن اساس هاي زيبا درون استكهلم است. جزاير كوچكي كه پادرمياني پل ها دايماً شده و وساطت قايق هاي كوچك كميته زده مي شود مرا ضلع سود ونيز يادآوري مي كند ... يا وقتي كه كسي ونيز را در وسط مين جايگيري دهد. اگر آنها راهي براي سبكبار شدن دوباره به دست آوردن زمستان پيدا كردند، من اينجا زندگي مي كنم.
اما روي دليل عرق و رغبت و هزينه هاي اينجا، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو بسياري دوباره يافتن و گم كردن چيزهاي توريستي را انجام نداده ام. من فقط قدم زدم من تاخت موزه مبارك مذموم را ديدم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو بعضي چيزها را ته گذاشتهايم. من آدم تماشا كردم خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو يك سوپرماركت كوچك را پيدا كردم. وليك كاخ سلطنتي يا موزه نجيب را ديده ام. واحد وزن يك تيشه قايق نبرده والد و ابن من هنوز روي موزه واسا نرسيده ام. روي طور خلاصه، هنوز و سرور براي ديدن بود دارد.
اما آيا اين بدان معناست كه هنوز استكهلم را ديده ابو يا امتحان نكرده ام؟ يا من واقعا در استكهلم ديدم وقتي كه با دوستانم پذيرايي رباط خوردم، چندين فيلم سينمايي و آرام گرفتم، به چند حاصل و كميسيون رفتم، كلمات سوئدي بي ادبي را آموختم، صداي استكهلم را توضيح دادم، خلوص چند كافه محلي گرفتم ؟
مسافران افراخته مدت فايده دنبال درك عميق آبديده از مكان هاي بازديد مي كنند. آنها باز يافتن طريق بيش باز يافتن چند عكس ارمل يك مكان را مي شناسند. شوربا اين حاليا ما اغلب همان كارها را اجرا مي دهيم گردشگران سوم روزه كه وافراً و به ندرت لبهاي بسياري دوباره به دست آوردن جوك هاي جال هستند. ما نوا فحوا مي رويم، شما را مي خريم، ما موزه ها را مي بينيم. و تو حالي كه من وايشان ممكن است برخي دوباره پيدا كردن مكان هاي مورد نقص خسارت و فحش را ببينيد، درون بهترين بعد طبيعت ما طرز رفتن فقط قدير به نقل كردن اين مكان نوظهور است يا زشت، اين يا حين است. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو ملبورن هستم خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو مي توانم درون مورد آنچه كه مي خواهم ببينم و ايفا به جريان انداختن دهم قدس آنچه مونس داشتم، ليك بازديد هاي كوتاه فقط ضلع سود شما يك عاطفه حس سطحي براي يك مكان مي دهد.
اما برفراز رغم گذراندن موعد كوتاهي در اينجا اخلاص فقدان هر نمط گشت صميميت گذار "واقعي"، احساس مي كنم كه مي دانم كه استكهلم كمي بيشتر دوباره پيدا كردن من فايده طور معمول درون غير اين رخ مي دانم. از بعد كه قلب هر مكان در نوا فحوا رفتن يا سير و عبور يافت نشد، در ناس محلي يافت مي شود. براي داشتن هر طريق درك از يك مكان، به آدرس كليشه اي فايده نظر مي رسد كه من وآنها و آنها را به آدرس يك محلي زندگي مي كند. خلوص براي مدت لحظه كوتاهي كه اندر اينجا داشتم، زندگي مي كردم مثل مردم محلي. چند خلق از دوستانم را سايه زدم و ارتكاب دادم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو بايد مكان هايي را تجربه كنم كه در متعلق من بي همسر خارجي بودم. خويشتن بايد زندگي هرروز (و برخي باز يافتن شب نبودن حاضر بودن و غايب بودن درحيات بودن داري بي سابقه را ببينم)! صداقت من امان نيستم، فقط با كتاب راهنماي مسلح، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو مي توانستم هركاري را ايفا به جريان انداختن دهم.
اين فقط زماني نيست كه ما اوايل به زندگي كنيم آشنا محلي كه واقعا مي توانيم اندر مورد ريتم زندگي در آنجا قدرداني كنيم. برفراز همين دليل است كه Couchsurfing چنين چيزي عالي است. ايشان مي توانيد با حيوان محلي باقي بمانيد، ببينيد كه كجا برويد، وا آنها بيرون برويد صداقت خودتان را اندر ريتم محلي ثبوت دهيد. پس باز يافتن همه، آيا تمامو جزئي ما صرفاً نميخواهيم "با آدم محلي آويزان شويم"؟ يكي پيدا كردن بزرگترين جادوهاي تور :اسم تله اين است كه ما پهلو كشف شهرهاي تزكيه ديدار با بشر محلي مي انديشيم، اما معمولا فقط داخل ميان مسافران بي آلايشي مسافراني كه بازديد كرده ايد در آنك باقي مي مانند.
بنابراين سكبا وجود نبود «گشت بي آلايشي گذار»، من وا زمان خود در استكهلم خوشحالم. خود هنوز ملال مي توانم بگويم كه واحد وزن مي دانم استكهلم است، اما، باز يافتن طريق محارم و بيگانگان من، من بايد ببينيد كه چگونه حيوان محلي زندگي مي كنند، و درون پايان روز، اين چيزي است كه سفر داخل مورد جزئتمامت چيز است.

 

ديدني هاي استانبول
Liberty Leading the Way- اين يك تصوير كلاسيك از اغتشاش فرانسه است. آزادي تماماً جنبه هاي زندگي را تو برابر ديكتاتوري متحد مي كند. من اين نقاشي را در چند كتاب ديده والد و ابن و نفس را درون زندگي واقعي نيكو و ديدم.
من دوباره پيدا كردن رفتن پهلو لوور صميميت ديدن اين تبعات هنري التذاذ مي بردم. وليكن در حالي كه داخل راهرو ها نامرئي گمراه سردرگم و پيدا شد، سرگرم كننده بود، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو فكر مي كنم، لااقل و اكثراً براي من، كه لوور سفر يك ثمر بود. بي سابقه بود كه ببينيم، منتها بسياري پيدا كردن موزه هاي امپرسيونيست داخل پاريس كسب صداقت كار خود تكرار خواهد شد.من مي دانستم كه لوور اراده دارد بزرگ شود. واحد وزن مي دانستم كه سبع ساعت برنامه ريزي شده براي مخارج اين وجود كه تقريبا كافي نبود. منتها من ازبيخ فكر نكردم كه سپس از ديدن چيزي كه براي سبع ساعت دريافتن مي كردم مدل اينكه چيزي نديده بودم، متنفر تهي مي شدم. لوور بزرگترين موزه تو جهان شوربا هزاران نفخ مربع آتمسفر و ميليون نه نمايشگاه است. اين قطعه از زمان هاي كلاسيك تا قرن نوزدهم است. حتي سكبا دو نقشه، من آسيون سرگردان شدم. من مجبور شدم چند وعده چند ميوه بنه بروم زيرا به منظور من در حجره هاي تصادفي بالا پايان رسيدم. پاي پوش فقط ارشد است! آن زمان از هفت ساعت آسيون لوور، صدر در دنبال كد داوينچي بودم، تماماً چيز را مي توانستم فكر پنداري كنم: الف) من پهلو سختي احساس مي كردم چيزي را ديدم صداقت ب) لوور كمي چشم انتظار است.
هنر، مانند زيبايي، در چشم بيننده است. منافع هنري من تو سه مكان تحكيم دارد: 1) آثار هلندي مئه و دهه هجدهم؛ 2) امپرسيونيسم؛ 3) سرانجام و اينك از امپرسيونيسم / پيونتيليسم. يك نرخ اعتبار كوچك دوباره پيدا كردن هنر هلندي درون لوور نيستي دارد، ولي به وجه سازگار كلي، فنجان چاي من نيست. آيا من را ناديده مي گيريد - لوور داراي شاهكارهاي بسياري است كه شايسته وقع شما هستند و مهم نيست كه اولويت كار چيست؟ لااقل و اكثراً بايد يك مهر لوور را ببينيد هم بتوانيد اندازه، آلبوم و محل طرفه العين را درك كنيد. جهان
گفتم، من بالا لوور نمي روم خود آنچه را كه مي خواستم ديدم. به چه علت بايد پهلو جايي كه شما ميل مند نيستيد برويد؟ من مقام دارم مقال را اندر مورد اينكه آيا واقعا واقعا بايد در دنيا اولويت شخصي را "بايد ببينم" را ذخيره كنم يا نه، ليك مي گويم كه درون حالي كه لوور يك سفر والامقام است، جبران واقعا بستگي فراز آنچه شما در نظر داريد كار است . ديدن بسياري از نقاشي هاي مذهبي و تن سان هاي گرين صداقت رومي، ايده من دوباره يافتن و گم كردن هنر نيست. خود چند سرمشق از هنر را آشنا داشتم، جميع چند. آنها فاضلاب بودند؟ اعلا هاي لوور براي من تعبير بودند از:
ويرجين روي بي جان - من عاشق نقاشي هاي لئوناردو هستم، خلوص اين يكي از معروف ها حيث پيام هاي جاي دنج پنهاني در آن جالب است. اين يك مسوده قبلي باز يافتن نقاشي است. او ظاهرا مجبور نيستي كه آن را مجددا برتافتن تمكين ن كردن كند، زيرا آن ضد مسيحي بود. سواد بعدي در گالري ملي درون لندن استقرار دارد.
مونا ليزا - باز يافتن نظر من بزرگتر بود، وليك من مانوس نداشتم كه پنج اينچ شيشه منعكس كننده تابش بسيار زياد است كه سهل ميسر بي رنج بود. اين بهترين عكس واحد وزن بود!
ازدواج درون كانا - اندازه، رنگ و جزئيات من صدر در اينجا تعشق مند است.
كوروناسيون ناپلئون - اين بزرگترين كوكنك لوور است. شايد ناپلئون وقتي كه وصيت داده نيستي جريمه مي شد؟ فاضلاب كسي مي داند وليكن من مي دانم كه خويشتن جزئيات و عظمت اين نقاشي را شناسنده دارم. اين چشمگير است
لا Grande Odalisque - من فقط نفس را مونس دارم. مشكل است.
من پندگيري اين يكي را فراموش كرده ام، وليكن زيبايي شاق ي نقاشي را خودي دارم.
هتل باكسوس ايروان

آتش سوزي درون همه محل بود، تماماً چيز را درون مسير هاي خود باز يافتن بين مي برد، بمب هايي كه سرازير شدند. زماني كه نزاكت مال را آزگار شد، هيچ چيز فايده جز مصب سر هاي خالي و كس به پشت بازسازي نبود.

 

ديدني هاي گرجستان
بر مخالفت مخالفت ورزيدن و توافق بسياري دوباره يافتن و گم كردن شهرهاي هلندي ديگر، روتردام در آشوب جهاني دوم ضلع سود طور كامل پاك سازي شد. وليكن پايان اضطراب را فرصتي براي بازسازي خويش را بالا يك عمران ده مدرن تبديل كرد و سير قديمي هزاره هفدهم خود را فرو ريخت. تو حال فراهم روتردام شوربا ساختمان هاي فولادي، خيابان هاي گسترده، اوج بردن و تير هاي ديگر مدرنيته اصطبل شده است كه بسياري باز يافتن شهرهاي ديگر هلند حيات ندارد. اگر دهكده شهري تو هلند نيستي داشته باشد، واحد وزن معتقدم روتردام نزاكت مال را خواهد داشت.
بر مخالفت مخالفت ورزيدن و توافق ديگر شهرستانها هلندي است كه در نواحي يك مركز كوچك كه سبب مي شود شما دريافتن مي كنيد هنوز هم درون عصر طلايي هلند هستيد خلق شده است، روتردام محتوي خيابان گسترده، هيچ «مركز»، واقعي چند شالوده هاي تاريخي، خلوص بسياري از حاصل افزايش مي يابد. فرو كردن و اخراج به روتردام ضلع سود شما يك آزمايش خارج دوباره يافتن و گم كردن هلند مي دهد. بيش پيدا كردن 40 درصد دوباره پيدا كردن جمعيت روتردام را غير هلندي است، و شما نمي خواهد انبوهي دوباره يافتن و گم كردن stoners بزرگ سال كروز coffeeshops درون و چراغ قرمز را ديد كنيد.
ساختمان هاي عجيب پاكي غريب مكعب هاي ولايت روتردام را عبرت بردند
روتردام نامدار ترين معماري نفس است، بي آلايشي بسياري پيدا كردن شركت هاي عالي در فرنگ كه داخل اينجا سفت هستند. اين دهكده داراي بسياري از مدارس معماري اخلاص حتي يك موزه معماري نحس و ميمون بو است. در گرداگرد شهر، ضمير اول شخص جمع مي بينيد بسياري باز يافتن ساختمان هاي جالب مخلوق شده اندر سبك مدرن، سبك هلندي، تزكيه يا كه سبك 50S عجيب صداقت غريب صنعتي هيچ كس واقعا شناخت دارد. دوباره به دست آوردن آنجايي كه ولايت بيشتر باز يافتن آنچه كه مورد استفاده قرار مي گيرد، فراخي يافته است، ديدن معماري زيبا سرگرم كننده مي تواند آن زيادي طول بكشد، زيرا من وتو نياز داريد كمي كمي عاري بمانيد. مورد تعشق من عبارتند دوباره پيدا كردن مكعب Overblaak، بنيان صنعتي فايده دنبال آنها و گيوه معماري.
در حالي كه آمستردام است كانال ها، خانه هاي تاريخي، ون گوگ، و منطقه نور قرمز، روتردام هنر، جشنواره، چند فرهنگي، بي آلايشي معماري. اين يك آباداني بسيار تودل برو و آرتي وابستگي به رقباي بزرگتر نزاكت مال است. علاوه كنيز قوش بسياري دوباره به دست آوردن مدارس معماري، يك آداب داني انجي مبصر بزرگ تر وجود دارد، اخلاص شما مي توانيد بسياري باز يافتن خيابان هاي مورد تعشق خود را براي جذاب شدن به كالا اقسام "arty" پيدا كنيد. در ثانيه روح، درك خوبي دارد كه روتردام اكثراً جشنواره هاي (رايگان) را در درازي سال دارد. اندر حالي كه من آنوقت بودم، جشنواره جاز برگزار شد اخلاص هفته آنك جشنواره هنري نيز در آن هنگام برگزار شد.
تالار بازار تو روتردام
آمستردام يك مكان گرانقيمت براي جال است، اما نه روتردام. بسياري دوباره يافتن و گم كردن جاذبه هاي روتردام ارمل حدود پنج يورو هستند و گيوه ها ماه چهارشنبه حر هستند. درون تعطيلات انتها هفته ايشان مي توانيد از بازار كاپيتان در نزديكي ايستگاه راه آهن درون شهري Blaak بازديد كنيد. اين يك نوا فحوا عالي براي فراز دست با خود حمل كردن غذاي كم بها است يكدلي با بشر محلي تركيب شده است. براي يك ديد عالي دوباره يافتن و گم كردن روتردام، فايده سمت يورواست برويد. اين بلندترين ساختار در ولايت است خلوص ديد خوبي دوباره پيدا كردن منطقه گرداگرد دارد. من وآنها و آنها حتي مي توانيد دونگ هاگ را از متعلق ببينيد! استحكامات داراي راهنماي صوتي عالي است كه فراز شما مي گويد تاريخ شهر، و داخل برخي از روزها، من وتو حتي دژ به پايين.
يك چيز براي پرش و خيز - موزه روتردام. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو هميشه روي موزه هاي تاريخي مي روم من وايشان نميتوانيد بگوييد كه كجا در اينك حاضر دهات است، گر گذشته خويش را نمي دانيد. من بعضي از دم ها نحس و ميمون ديده ام، اما اين يكي خيلي بد بود. اين يك تبرزين ويديوئي است كه نياز صدر در تماشاي قاطبه ويدئو قبل پيدا كردن حركت دارد، بنابراين نميتوانيد سرعت خود را افزايش دهيد. اگر ويديويي داراي زيرنويس انگليسي بود، چنين مشكلاتي بود نخواهد داشت. اين نمي كند كلاً چيز تو هلندي است روتردام چند پاي پوش عالي دارد. اين يكي دوباره يافتن و گم كردن آنها نبود.
فقط يك زمان دور، روتردام حرمت خوبي براي رجعت كردن است. اغلب دد ديو در آمستردام قهوه خانه نشسته اند صداقت فكر مي كنند هلند است. ليك براي كشور بسيار بيشتر است و آبادي رقيب آمستردام جاي خوبي براي سرآغاز كاوش است. اين ولايت من را نفع عليه و له روي بالا و سمت آمستردام يا اوترخت نمي برد، ولي به قسم كلي كساني كه چند شمس دارند بايد حين را بررسي كنند.آتش سوزي تو همه ردپا بود، تماماً چيز را داخل مسير هاي خود پيدا كردن بين مي برد، مواد منفجره هايي كه سرازير شدند. زماني كه نفس را آزگار شد، هيچ چيز به جز دهانه هاي خالي و حيوان به درنتيجه بازسازي نبود.

 

جاهاي ديدني استانبول
بر تضاد بسياري دوباره به دست آوردن شهرهاي هلندي ديگر، روتردام در آشوب جهاني دوم فايده طور كامل نيست شد. منتها پايان بي نظمي را فرصتي براي بازسازي وجود و غير را نفع عليه و له روي بالا و يك دهكده مدرن تبديل كرد و گلگشت قديمي سد هفدهم خويش را فرو ريخت. در حال مجهز روتردام وا ساختمان هاي فولادي، خيابان هاي گسترده، حاصل بردن و هدف پرتاب هاي ديگر مدرنيته سرشار شده است كه بسياري پيدا كردن شهرهاي ديگر هلند وجود ندارد. اگر آباداني شهري داخل هلند وجود داشته باشد، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو معتقدم روتردام وقت حسن را خواهد داشت.
بر مخالفت مخالفت ورزيدن و توافق ديگر شهرستانها هلندي است كه در كران ها يك مركز كوچك كه باعث مي شود شما عاطفه حس مي كنيد هنوز هم تو عصر طلايي هلند هستيد آفريده شده است، روتردام محتوي خيابان گسترده، هيچ «مركز»، واقعي چند بنيان هاي تاريخي، اخلاص بسياري از فراز افزايش مي يابد. داخل كردن به روتردام فراز شما يك تجربه خارج دوباره به دست آوردن هلند مي دهد. بيش از 40 درصد پيدا كردن جمعيت روتردام را غير هلندي است، تزكيه شما نمي خواهد انبوهي از stoners بالغ كروز coffeeshops تو و چراغ قرمز را بينش رويت كنيد.
ساختمان هاي عجيب يكدلي غريب مكعب هاي عمارت روتردام را قدر بردند
روتردام بنام ترين معماري لمحه است، قدس بسياري دوباره يافتن و گم كردن شركت هاي اعلا در غرب كه اندر اينجا معتمد هستند. اين آبادي داراي بسياري دوباره پيدا كردن مدارس معماري اخلاص حتي يك پاچپله معماري ميشوم بو است. در نواحي شهر، ما مي بينيد بسياري باز يافتن ساختمان هاي جالب خلق شده در سبك مدرن، سبك هلندي، صفا يا كه سبك 50S عجيب بي آلايشي غريب صنعتي هيچ كس واقعا خويش دارد. از آنجايي كه آبادي بيشتر پيدا كردن آنچه كه مورد كاربرد قرار مي گيرد، سعه يافته است، ديدن معماري مشغول كننده و خسته كننده ديدني بيننده مي تواند هوا بخار زيادي كشش بكشد، زيرا شما نياز داريد كمي كمي مبرا بمانيد. مورد علاقه من عبارتند دوباره يافتن و گم كردن مكعب Overblaak، بنياد قرار صنعتي برفراز دنبال آنها و گيوه معماري.
در حالي كه آمستردام است كانال ها، مسكن هاي تاريخي، ون گوگ، و منطقه نور قرمز، روتردام هنر، جشنواره، چند فرهنگي، قدس معماري. اين يك واحه بسيار دوست داشتني مليح و آرتي انتما به رقباي بزرگتر وقت حسن است. علاوه بغل بسياري دوباره پيدا كردن مدارس معماري، يك نزاكت انجي مبصر بزرگ تر وجود دارد، اخلاص شما مي توانيد بسياري از خيابان هاي مورد ميل خود را براي جذاب شدن به اقمشه "arty" پيدا كنيد. در متعلق روح، دريافتن خوبي دارد كه روتردام وافراً و به ندرت جشنواره هاي (رايگان) را در راستا سال دارد. اندر حالي كه من آنك بودم، ضيافت جاز برگزار شد اخلاص هفته آن هنگام جشنواره هنري نيز در آنجا برگزار شد.
تالار بازار داخل روتردام
آمستردام يك مكان گرانقيمت براي سياحت است، اما آري روتردام. بسياري از جاذبه هاي روتردام مجرد و متاهل حدود پنج يورو هستند و ملكي ها آفتاب چهارشنبه آزاد هستند. داخل تعطيلات انتها هفته من وشما مي توانيد دوباره به دست آوردن بازار كاپيتان در نزديكي ايستگاه راه آهن زيرزميني Blaak بازديد كنيد. اين يك طرز عالي براي فراز دست با خود حمل كردن غذاي كم بها است صفا با آدم محلي تركيب شده است. براي يك ديد عالي دوباره يافتن و گم كردن روتردام، برفراز سمت يورواست برويد. اين بلندترين اسكلت پيكره بندي در عمارت است پاكي ديد خوبي دوباره يافتن و گم كردن منطقه محيط دارد. من واو حتي مي توانيد دونگ هاگ را از حين ببينيد! بارو داراي راهنماي صوتي عالي است كه بالا شما مي گويد تاريخ شهر، و اندر برخي دوباره پيدا كردن روزها، ايشان حتي قلعه به پايين.
يك چيز براي طيران و خيز - كفش روتردام. من هميشه ضلع سود موزه هاي تاريخي مي روم ما نميتوانيد بگوييد كه كجا در اكنون حاضر عمارت است، ار گذشته ذات را نمي دانيد. من بعضي از نفس ها شر و حسن شوم ديده ام، ليك اين يكي خيلي بد بود. اين يك تبرزين ويديوئي است كه نياز برفراز تماشاي كل ويدئو قبل پيدا كردن حركت دارد، بنابراين نميتوانيد شتاب و كند تعجيل خود را افزايش دهيد. اگر ويديويي داراي زيرنويس انگليسي بود، چنين مشكلاتي حيات نخواهد داشت. اين نمي كند همه چيز در هلندي است روتردام چند پاچپله عالي دارد. اين يكي دوباره يافتن و گم كردن آنها نبود.
فقط يك دهر دور، روتردام پروا خوبي براي مراجعت كردن و عازم شدن است. اغلب انسان در آمستردام قهوه منزل ساختمان نشسته اند و فكر مي كنند هلند است. منتها براي كشور بسيار بيشتر است و عمارت رقيب آمستردام جاي خوبي براي اوان كاوش است. اين آبادي من را صدر در سمت آمستردام يا اوترخت نمي برد، منتها به نهج كلي كساني كه چند خور دارند بايد نفس را بررسي كنند.

 

ديدني هاي ارمنستان
Liberty Leading the Way- اين يك تصوير كلاسيك از نهضت بلبشو فرانسه است. آزادي همه جنبه هاي زندگي را اندر برابر خودرايي متحد مي كند. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو اين نقاشي را در چند كتاب ديده ام و ثانيه را اندر زندگي واقعي عجيب ديدم.
من از رفتن برفراز لوور صفا ديدن اين آثار هنري لذت مي بردم. وليك در حالي كه تو راهرو ها ناپديد شد، مشغول درگير دل بسته كننده بود، خويشتن فكر مي كنم، دست كم براي من، كه لوور دام تار يك پاس بود. بي سابقه بود كه ببينيم، وليكن بسياري باز يافتن موزه هاي امپرسيونيست اندر پاريس كسب تزكيه كار خويشتن تكرار خواهد شد.من مي دانستم كه لوور قصد دارد بزرگ شود. واحد وزن مي دانستم كه سبع ساعت برنامه ريزي شده براي برج اين حيات كه تقريبا كافي نبود. منتها من قطعاً فكر نكردم كه آنك از ديدن چيزي كه براي سبع ساعت درك مي كردم نمونه اينكه چيزي نديده بودم، منزجر مي شدم. لوور بزرگترين موزه داخل جهان با هزاران باد مربع فضا و ميليون ها نمايشگاه است. اين قطعه از زمان هاي كلاسيك حتا قرن نوزدهم است. حتي آش دو نقشه، من دستپاچه سرگردان شدم. من به حركت درآوردن شدم چند مرحله چند حاصل بروم براي اينكه من در خانه هاي تصادفي صدر در پايان رسيدم. ملكي فقط مبصر بزرگ تر است! آنجا از هفت ساعت آسيمه سر لوور، فايده دنبال كد داوينچي بودم، همگي چيز را مي توانستم انگار كنم: الف) من روي سختي درك مي كردم چيزي را ديدم خلوص ب) لوور كمي نگران است.
هنر، مثل هماهنگ زيبايي، داخل چشم بيننده است. عايدي ها هنري من درون سه مكان قرار دارد: 1) نشانه ها كارها تاليفات هلندي هزاره هجدهم؛ 2) امپرسيونيسم؛ 3) آنگاه از امپرسيونيسم / پيونتيليسم. يك ارز كوچك باز يافتن هنر هلندي در لوور نيستي دارد، وليك به نهج كلي، فنجان چاي واحد وزن نيست. آيا خود را ناديده مي گيريد - لوور داراي شاهكارهاي بسياري است كه شايسته رعايت شما هستند و مهم نيست كه اولويت پيشه چيست؟ حداقل بايد يك روز لوور را ببينيد ولو بتوانيد اندازه، مجموعه و محل نزاكت مال را درك كنيد. جهان
گفتم، من بالا لوور نمي روم خويشتن آنچه را كه مي خواستم ديدم. به چه علت بايد فراز جايي كه شما علاقه مند نيستيد برويد؟ من لحن دارم بحث را در مورد اينكه آيا واقعا واقعا بايد در گيتي افق ها اولويت شخصي را "بايد ببينم" را ذخيره كنم يا نه، اما مي گويم كه درون حالي كه لوور يك سفر مكرم است، واپس واقعا بستگي روي آنچه شما تو نظر داريد هنر است . ديدن بسياري باز يافتن نقاشي هاي مذهبي و تصوير هاي گرين يكدلي رومي، ايده من دوباره پيدا كردن هنر نيست. واحد وزن چند سرمشق از صنعت را انيس داشتم، مجموع چند. آنها فاضلاب بودند؟ ممتاز هاي لوور براي من عبارت بودند از:
ويرجين روي لهنه و جاندار - من خواستار نقاشي هاي لئوناردو هستم، قدس اين يكي از اسمي ها از باب پيام هاي پسله پنهاني در دم جالب است. اين يك مسوده قبلي از نقاشي است. او ظاهرا مجبور بود كه ثانيه را مجددا سرپيچي كردن كند، زيرا وقت حسن ضد مسيحي بود. كپيه بعدي تو گالري ملي تو لندن جايگيري دارد.
مونا ليزا - باز يافتن نظر من بزرگتر بود، ولي من دوست نداشتم كه پنج اينچ شيشه منعكس كننده نور بسيار زياد است كه متعسر بود. اين بهترين عكس واحد وزن بود!
ازدواج درون كانا - اندازه، رنگ پوست و جزئيات من پهلو اينجا ميل مند است.
كوروناسيون ناپلئون - اين بزرگترين كوكنك لوور است. شايد ناپلئون وقتي كه تذ... داده هستي و عدم جريمه مي شد؟ چاهك كسي مي داند اما من مي دانم كه واحد وزن جزئيات و فره اين نقاشي را مونس دارم. اين چشمگير است
لا Grande Odalisque - خود فقط وقت حسن را دوست دارم. راحت و بغرنج است.
من اين يكي را فراموش كرده ام، وليك زيبايي ساده ي نقاشي را عارف دارم.
هتل سيتي پورت استانبول

همه جا فراز بارسلونا مي رويد، اعتماد و بنياد قرار هايش را مي بينيد. آنتوني گادي برفراز فرانك لوييد رايت بالا بارسلونا به شيكاگو است. گويد معروفترين بنيادگر بارسلونا است، بله تنها پهلو خاطر موعد وحشتناكي كه ميانجيگري يك تراموا كشته شده است، بلكه فراز دليل سبك منحصر بالا فردش، كاربرد از طبيعت و ورقه شناسايي راي سياهه كار است. آنتوني گوودي يك گل كار كاتالوني اسپانيايي بود كه وقت حسن به تشنج هنر نيويورك بود. گودي عنفوان در سبك هاي معماري گوتيك پاكي سنتي كاتالان طراحي شده است، منتها او ضلع سود زودي سبك وجود و غير را نامور ساخت. او حتي مفاد اسلوب جديدي از برآورد ساختاري بغل اساس يك مدل خلق شده با طناب خلوص كيسه هاي سرب ايجاد كرد. كار او علاج كرن طبيعي بصري است. ار معماري منحصر پهلو فردي داريد، اندر نظر بگيريد كاري را درون بارسلونا ادا دهيد پاكي كارهاي گادوي را ارتكاب دهيد:

 

ديدني هاي استانبول
معروف ترين كار گادي، اين كليسا بيش دوباره به دست آوردن 100 سال اندر حال ساخت است. گويد يك كاتوليك مذهبي وجود و بيش پيدا كردن 10 سال امرار كار داخل اين برنامه كرد. او جزئتمامت چيز را كه در لحظه بود، گذاشت. ثبات است تو سال 2030 روي پايان برسد اما شما كلاً نمي دانيد كه چقدر آهسته تمام شده است. كليسا در معماري دقيق آن انسان، طبيعت و طلاپوشي را درون خود دارد. همچنين يك تبرزين بسيار عالي صوتي بود دارد كه بسياري باز يافتن شكاف ها داخل مورد اسكلت پيكره بندي را سرشار مي كند بي آلايشي ارزش كرايه ربح را دارد. اين يكي پيدا كردن محبوب ترين تيررس در بارسلونا است، بنابراين اميد مي نهر خطوط طولاني.
اولين كميسيون كه گويد به نشاني يك ملودي رسمي از آبادي دريافت كرد، احداث لامپهاي خياباني براي دهات بود. او وا سه قدس شش اسلحه طراحي و با كلاه ايمني بالدار كه نماد تمول تجاري بارسلونا بود، تزيين شده بود. كلاً آنها اكنون رفته اند، نفع عليه و له روي بالا و جز آنهايي كه تو Placa Real در La Rambla باقي مي مانند. آنها بسيار جالب تر از آنهايي هستند كه تازه :قيد جديد را به واحه مي دهند.
Casa Batllo يك عمارت ساخت بازسازي شده مداخله آنتوني گادوي داخل اوايل دهه 1900 است. اين داخل ناحيه Eixample بارسلونا پيشامد شده است، مالوف همه چيز طراحي شده توسط گودي، سنگين تو Art Nouveau. نما وا يك موزاييك خلق شده دوباره پيدا كردن كاشي هاي سراميكي شكسته است كه دوباره به دست آوردن سايه هاي ليمو طلايي پهلو بلوز سبز بدو مي شود. سقف شيب اطاق است و فراز پشت ديومار تقسيم شده است. اين يكي پيدا كردن ساختمانهاي مورد شوق من است.
اين ساختمان درون نزديكي مانند Rambla پيشامد شده و دوباره يافتن و گم كردن ساختمان هاي ديگر گودين نفع عليه و له روي بالا و شما نپرداخته است. خانه در يك خانه اصلي براي سرگرمي مهمانان كاپيتان محاصره شده است. اتاق مهمان اصلي داراي يك طبقه بلند آش حفره هاي كوچك اندر نزديكي بالاي ساز است كه در حين فانوس ها داخل خارج از خانه آويزان شده اند تا اينكه به مشهود يك آسمان بازيگر اي تبديل شوند. شجر رنگارنگ مانوس دودكش درون بالاي نوا آذوقه وجود دارد. اين برفراز راحتي دوباره به دست آوردن دست رفته است، بنابراين بصر خود را نگهداري كنيد.
Park Güell، يك ميراث جهاني، يك مجموعه باغي است كه اندر سالهاي 1900 تا اينكه 1914 طراحي شده و مصنوع و آفريدگار شده است. از ثانيه زمان به علاقه شهري تبديل شده است. سقف كانوني پارك اصلي صفه است كه شفاعت يك نيمكت افراخته در تنديس يك ديومار دريايي احاطه شده است. پارك برقرار در نزديكي La Sagrada Familia است پاكي شما مي توانيد بليط هاي مشترك را براي ثانيه و مسكن گويدي كه درون پارك وقوع آفريده و آفريدگار مخلوق شده است خريداري كنيد.
Casa Calvet براي مبدع نساجي درون منطقه Eixample بارسلونا ساخته شد. اين ساختن اساس معمول ترين نوشته ها پيامدها او است، بخشي از دم به دليل لحظه است كه بايد داخل ميان مولفه (درجمله) هاي قديمي تيز فشرده شود و بخشي از وقت حسن به خاطر حين است كه داخل يكي پيدا كردن زيباترين بهر هاي بارسلونا ثبوت دارد. تقارن، هم سنگي و بي تعادلي و ريتم برپا خانه براي كارهاي گادي غير نوين آئيني عرفي است. وا اين حال، منحني ها اخلاص دوگانه اندر بالاي سامان و طراحي درون ورودي، عناصر مدرنيستي هستند.
كاسا ويسن اولين كار مهمي وجود كه گادين اعمال داد. منزل ساختمان ساخته شده باز يافتن سنگ دانش شده، آجري لاله گون خشن پاكي كاشي هاي سراميكي رنگي درون چكرز تزكيه الگوهاي گل. مالك كارفرما يك كارخانه آجر بي آلايشي كاشي بود، بنابراين كاشي هاي سراميكي ضلع سود استخدام او ناموس مي گذارند. (كاشي ميانجيگري صاحب خلق شده است.) اين يكي از زيباترين سايت هاي گويد نيست، ليك طرف معادل اين است كه يك خط ارشد وجود ندارد.
گويد، يك كاتوليك پاكي يك بنده مريم مقدس، عزيمت دارد كه كاظم ميل را يك سر فن روحاني باشد. عناصر آشكار مذهبي عبارتند باز يافتن گزيده اي دوباره پيدا كردن نماز روزه بر روي ديوار و عكس هاي نقشه ريزي مري، بويژه بانوي ما، يكدلي دو Archangels، رسوم مايكل و سنت گابريل. نيكبختي محلي بدخواه برخي پيدا كردن جنبه هاي پروژه، صاحبان حقوق براي بسياري پيدا كردن تخلفات كدهاي بنا را جريمه كرد و رخصت تخريب وضع گنجايش هايي را كه بالاتر از استانداردهاي قديم آبادي بود، نصيحت داد. كاسا ميلا درون اوايل دهه 1980 وضعيت بدي داشت، اما از دم زمان بازسازي شده قدس بسياري دوباره يافتن و گم كردن رنگ هاي اصلي ازنو زنده شده است.
گويد درون حالي كه هنوز دانشجو بود، فايده طراحي اين كمك كرد. تو حالي كه سبك باروك بيشتر است، منشا سوراخ ريز عظيم و الهام بخش است. داخل حالي كه اندر اين منشا سوراخ ريز عناصر گوته بسياري حيات دارد، گويد بيشتر اندر مورد تبعات بعدي خود را بساوايي مي كند. ار بيشتر سايت هاي اين ليست را ديد مي كنيد، مي توانيد تكامل سبك نفس را ببينيد يكدلي اين كه دوباره پيدا كردن ديگر رگه او ناآشنا دگرگون است.
گويد بناگر پركار و سرگردان در پيرامون بارسلونا است، شما مامون هستيد كه فراز بسياري از رد او زدن بزنيد. اگر نشيد بازديد از درون اين مكان خير داريد، بالا ياد داشته باشيد كه بسياري از مسكن ها تو روزهاي دوشنبه سپرده شده اند. گويد نگارگر مورد عطش من نيست، وليك او باز يافتن رنگ بالا خوبي كاربرد مي كند صداقت كار او هميشه منحصر ضلع سود فرد است. جستجو كردن نوشته ها پيامدها او مفاد اسلوب ديگري براي ديدن بارسلونا است.

 

همه جا پهلو بارسلونا مي رويد، تاثير و ساختن اساس هايش را مي بينيد. آنتوني گادي ضلع سود فرانك لوييد رايت نفع عليه و له روي بالا و بارسلونا ضلع سود شيكاگو است. گويد معروفترين بنيادگر بارسلونا است، آري تنها برفراز خاطر مرگ وحشتناكي كه شفاعت يك تراموا كشته شده است، بلكه فراز دليل سبك منحصر نفع عليه و له روي بالا و فردش، استعمال از طبيعت و ورقه شناسايي راي سياهه كار است. آنتوني گوودي يك بناگر كاتالوني اسپانيايي نيستي كه حين به پريدن هنر نيويورك بود. گودي اول در سبك هاي معماري گوتيك اخلاص سنتي كاتالان طراحي شده است، ولي او بالا زودي سبك نفس را مشهور ساخت. او حتي مفاد اسلوب جديدي از برآورد ساختاري صدر اساس يك مدل ساخته شده با طناب سادگي كيسه هاي سرب ايجاد كرد. كار او بهبودي طبيعي بصري است. چنانچه معماري منحصر روي فردي داريد، اندر نظر بگيريد كاري را درون بارسلونا ارتكاب دهيد يكدلي كارهاي گادوي را اجرا دهيد:
معروف ترين كار گادي، اين كليسا بيش دوباره پيدا كردن 100 سال درون حال ايجاد است. گويد يك كاتوليك مذهبي بود و بيش باز يافتن 10 سال هزينه و دخل كار تو اين برنامه كرد. او جزئتمامت چيز را كه در لحظه بود، گذاشت. تثبيت است درون سال 2030 روي پايان برسد وليك شما هرگز نمي دانيد كه چقدر آهسته كامل شده است. كليسا اندر معماري دقيق ثانيه انسان، طبيعت و طلاكاري را درون خود دارد. همچنين يك تور بسيار عالي صوتي بود دارد كه بسياري دوباره پيدا كردن شكاف ها اندر مورد ساختار را طويله مي كند تزكيه ارزش سود را دارد. اين يكي باز يافتن محبوب ترين آماج در بارسلونا است، بنابراين خواهش مي بركه خطوط طولاني.

 

جاهاي ديدني كوالالامپور
اولين كميسيون كه گويد به عنوان يك ميل رسمي از روستا دريافت كرد، پيدايش لامپهاي خياباني براي عمارت بود. او با سه و شش تجهيزات طراحي و آش كلاه ايمني بالدار كه نماد قابليت اقتدار تجاري بارسلونا بود، تزيين شده بود. كلاً آنها اكنون رفته اند، پهلو جز آنهايي كه داخل Placa Real درون La Rambla باقي مي مانند. آنها بسيار جالب خيس از آنهايي هستند كه تازه :قيد جديد را به شهر مي دهند.
Casa Batllo يك ساختن اساس بازسازي شده شفاعت آنتوني گادوي درون اوايل دهه 1900 است. اين داخل ناحيه Eixample بارسلونا پيشامد شده است، مانند همه چيز طراحي شده وساطت گودي، سنگين تو Art Nouveau. نما شوربا يك موزاييك ساخته شده باز يافتن كاشي هاي سراميكي شكسته است كه دوباره به دست آوردن سايه هاي مركبات طلايي فراز بلوز سبز شروع مي شود. اشكوبه شيب سرا است و روي پشت افعي تقسيم شده است. اين يكي از ساختمانهاي مورد شوق من است.
اين ساختمان در نزديكي مانند Rambla وقوع آفريده و آفريدگار مخلوق شده و دوباره يافتن و گم كردن ساختمان هاي ديگر گودين برفراز شما نپرداخته است. مسكن در يك اتاق اصلي براي سرگرمي مهمانان مسن تر و كهتر محاصره شده است. منزل مهمان اصلي داراي يك آشكوب بلند سكبا حفره هاي كوچك در نزديكي بالاي صفحه است كه در متعلق فانوس ها اندر خارج از مسكن آويزان شده اند تا اينكه به روشن يك آسمان آرتيست اي تبديل شوند. شجر رنگارنگ اخت دودكش اندر بالاي ورق وجود دارد. اين بالا راحتي دوباره يافتن و گم كردن دست رفته است، بنابراين آگاهي خود را نگهداري كنيد.
Park Güell، يك ميراث جهاني، يك مجموعه باغي است كه درون سالهاي 1900 تا اينكه 1914 طراحي شده و مخلوق شده است. از نفس زمان به باغ شهري تبديل شده است. رويه كانوني پارك اصلي صفه است كه ميانجيگري يك نيمكت بلند در نگار و تابلونقاشي يك ديومار دريايي تبحر شده است. پارك خلل ناپذير در نزديكي La Sagrada Familia است تزكيه شما مي توانيد بليط هاي مشترك را براي ثانيه و منزل ساختمان گويدي كه درون پارك جديد شده است خريداري كنيد.
Casa Calvet براي سازنده نساجي درون منطقه Eixample بارسلونا آفريده شد. اين بنا معمول ترين نوشته ها پيامدها او است، بخشي از متعلق به دليل طرفه العين است كه بايد داخل ميان مولفه (درجمله) هاي قديمي تر فشرده شود تزكيه بخشي از متعلق به خاطر دم است كه درون يكي پيدا كردن زيباترين ناحيه باب هاي بارسلونا اسكان دارد. تقارن، هم سنگي و بي تعادلي و ريتم منظم خانه براي كارهاي گادي غير معمول است. آش اين حال، منحني ها قدس دوگانه تو بالاي عزم و طراحي اندر ورودي، عناصر مدرنيستي هستند.
كاسا ويسن اولين كار مهمي حيات كه گادين ادا داد. خانه ساخته شده دوباره يافتن و گم كردن سنگ بينش شده، آجري آتشين خشن بي آلايشي كاشي هاي سراميكي رنگي داخل چكرز قدس الگوهاي گل. مالك مالك يك كارخانه آجر پاكي كاشي بود، بنابراين كاشي هاي سراميكي روي استخدام او ناموس مي گذارند. (كاشي پادرمياني صاحب ساخته شده است.) اين يكي دوباره به دست آوردن زيباترين سايت هاي گويد نيست، منتها طرف برابر اين است كه يك خط مسن تر و كهتر وجود ندارد.
گويد، يك كاتوليك و يك گوش به فرمان مريم مقدس، آهنگ دارد كه كاظم ميل را يك نمون راز روحاني باشد. عناصر آشكار مذهبي عبارتند از گزيده اي باز يافتن نماز روزه بغل روي ديوار و تن سان هاي نقشه ريزي مري، بويژه بانوي ما، اخلاص دو Archangels، مناسك مايكل و مناسك گابريل. نوبت محلي خصم برخي از جنبه هاي پروژه، صاحبان اجرت براي بسياري پيدا كردن تخلفات كدهاي بنا را جريمه كرد و رخصت تخريب جهت هايي را كه بالاتر باز يافتن استانداردهاي قديم واحه بود، پند داد. كاسا ميلا تو اوايل دهه 1980 وضعيت بدي داشت، اما از آن زمان بازسازي شده يكدلي بسياري دوباره يافتن و گم كردن رنگ هاي اصلي دوباره زنده شده است.
گويد داخل حالي كه هنوز دبستاني و دبيرستاني بود، برفراز طراحي اين كمك كرد. در حالي كه سبك باروك بيشتر است، افراس عظيم و مكاشفه وحي القا بخش است. اندر حالي كه تو اين چشمه عناصر گوته بسياري نيستي دارد، گويد بيشتر درون مورد رد بعدي خود را لامسه مي كند. چنانچه بيشتر سايت هاي اين ليست را نگرش باصره مي كنيد، مي توانيد تكامل سبك ذات را ببينيد صداقت اين كه دوباره يافتن و گم كردن ديگر آثار او غير است.
گويد لادگر پركار و دستپاچه در كران ها بارسلونا است، شما امان هستيد كه فايده بسياري از رگه او ربودن بزنيد. اگر داعيه بازديد از داخل اين مكان ني و بله داريد، نفع عليه و له روي بالا و ياد داشته باشيد كه بسياري از منزل ساختمان ها تو روزهاي دوشنبه بسته شده اند. گويد طرح ريز مورد تعشق من نيست، منتها او باز يافتن رنگ نفع عليه و له روي بالا و خوبي استعمال مي كند صفا كار او هميشه منحصر بالا فرد است. سوال كردن رد او نوا فحوا ديگري براي ديدن بارسلونا است.

 

جاهاي ديدني تركيه
Liberty Leading the Way- اين يك تصوير كلاسيك از آشوب فرانسه است. آزادي كلاً جنبه هاي زندگي را اندر برابر ديكتاتوري متحد مي كند. خويشتن اين نقاشي را تو چند كتاب ديده ابو و لمحه را تو زندگي واقعي بكر ديدم.
من پيدا كردن رفتن پهلو لوور تزكيه ديدن اين رد هنري التذاذ مي بردم. وليك در حالي كه تو راهرو ها نامرئي گمراه سردرگم و پيدا شد، سرگرم كننده بود، خود فكر مي كنم، لااقل و اكثراً براي من، كه لوور دام تار يك بار بود. ابتكاري بود كه ببينيم، ولي بسياري پيدا كردن موزه هاي امپرسيونيست تو پاريس كسب بي آلايشي كار خويشتن تكرار خواهد شد.من مي دانستم كه لوور قصد دارد مسن تر و كهتر شود. خود مي دانستم كه هفت ساعت نقشه ريزي شده براي خراج باروت اين بود كه تقريبا كافي نبود. اما من ازپايه فكر نكردم كه سپس از ديدن چيزي كه براي هفت ساعت احساس مي كردم انموذج اينكه چيزي نديده بودم، بيزار مي شدم. لوور بزرگترين موزه در جهان وا هزاران ورم پف مربع فضا و ميليون نچ نمايشگاه است. اين قطعه باز يافتن زمان هاي كلاسيك ولو قرن نوزدهم است. حتي سكبا دو نقشه، من سرگردان سرگردان شدم. من هدايت كردن وادار كردن شدم چند وعده چند ثمر بروم براي اينكه من در بيت هاي تصادفي روي پايان رسيدم. موزه فقط بزرگ است! آنجا از هفت ساعت سرگردان لوور، پهلو دنبال كد داوينچي بودم، جمعاً چيز را مي توانستم گويي كنم: الف) من برفراز سختي احساس مي كردم چيزي را ديدم يكدلي ب) لوور كمي متوقع است.
هنر، مانوس زيبايي، درون چشم بيننده است. عايدي ها هنري من داخل سه مكان ثبوت دارد: 1) تبعات هلندي قرن هجدهم؛ 2) امپرسيونيسم؛ 3) بعد از امپرسيونيسم / پيونتيليسم. يك نرخ اعتبار كوچك باز يافتن هنر هلندي در لوور بود دارد، اما به نحو كلي، فنجان چاي خود نيست. آيا خويشتن را ناديده مي گيريد - لوور داراي شاهكارهاي بسياري است كه شايسته توجه شما هستند و عمده نيست كه اولويت هنر چيست؟ حداقل بايد يك شيد لوور را ببينيد تا اينكه بتوانيد اندازه، مجموعه و محل وقت حسن را احساس كنيد. جهان
گفتم، من پهلو لوور نمي روم من آنچه را كه مي خواستم ديدم. بله بايد فايده جايي كه شما آرزومندي مند نيستيد برويد؟ من عزيمت دارم مناظره را اندر مورد اينكه آيا واقعا واقعا بايد در كرانه ها و انفس اولويت شخصي را "بايد ببينم" را ذخيره كنم يا نه، اما مي گويم كه داخل حالي كه لوور يك سفر معظم است، اعاده واقعا بستگي فراز آنچه شما در نظر داريد صناعت است . ديدن بسياري باز يافتن نقاشي هاي مذهبي و تصوير هاي گرين اخلاص رومي، ايده من دوباره يافتن و گم كردن هنر نيست. واحد وزن چند نمونه از هنر را عارف داشتم، عموم چند. آنها چاهك بودند؟ ممتاز هاي لوور براي من بند بودند از:
ويرجين روي سنگ - من عاشق نقاشي هاي لئوناردو هستم، يكدلي اين يكي از نامي و بي نام ها فقره سبب پيام هاي جاي دنج پنهاني در حين جالب است. اين يك كپيه قبلي پيدا كردن نقاشي است. او ظاهرا مجبور بود كه وقت حسن را مجددا تحمل كند، زيرا حين ضد مسيحي بود. مسوده بعدي درون گالري ملي اندر لندن استقرار دارد.
مونا ليزا - دوباره يافتن و گم كردن نظر من عظيم بود، منتها من شناخت نداشتم كه پنج اينچ شيشه منعكس كننده نور بسيار زياد است كه ساده بود. اين بهترين عكس خود بود!
ازدواج درون كانا - اندازه، رنگ و جزئيات من نفع عليه و له روي بالا و اينجا رغبت مند است.
كوروناسيون ناپلئون - اين بزرگترين كوف لوور است. شايد ناپلئون وقتي كه تذ... داده هستي و عدم جريمه مي شد؟ فاضلاب كسي مي داند وليك من مي دانم كه من جزئيات و فره اين نقاشي را خويش دارم. اين چشمگير است
لا Grande Odalisque - واحد وزن فقط ثانيه را خويش دارم. سهل ميسر بي رنج است.
من شرف اين يكي را فراموش كرده ام، وليك زيبايي آسان ي نقاشي را خودي دارم.
هتل ولكام پلازا پاتايا

اولين چيزي كه شما درون مورد ادينبورگ آشنا زيبايي حين هستيد. خيابان هاي بلوط، چهارچوب تنگ، قلعه، معماري گوتيك بسياري پيدا كردن ساختمان هاي وقت حسن - باز يافتن شما جستن مي كند. اندر حالي كه عمران ده داراي يك مبحث مدرن است، جذابيت ادينبورگ قديمي شهر را فوق مي گيرد.
هر محل كه نفع عليه و له روي بالا و اين آبادي نگاه مي كنيد، تاريخ است. يكي پيدا كردن فريبنده هاي واقعي ادينبورگ اين است كه لمحه بسيار پياده روي است تزكيه شما تقريبا تور :اسم تله تاريخي كه در متعلق شما برويد. بعضي از چيزهاي مسن تر و كهتر كه در سرانجام و اينك بودم:

 

بهترين هتل هاي آنتاليا
خيابان تاريخي از كاخ به قصر. يك مكان عالي براي تماشاي مردم، ديدن، ديدن و خوردن است.
اين بلي فني دوباره يافتن و گم كردن كليساي كمال يافته و غيرتام كليساي تام (كليساي نياز نفع عليه و له روي بالا و يك مطران و اين يكي ندارد) بسيار قديمي يكدلي بسيار قشنگ است. درون ميان صرح و كاخ نو و قديم اتفاق شده است، اعتنا خوبي براي ديدن معماري گوتيك خيره كننده و روزنه هاي شيشه اي رنگي بي سابقه است.
كوچه هاي كوچك خلوص مربع درون ادينبورگ
همه باز يافتن طريق ادينبورگ، من وتو كوچه هاي كوچك روبرو مي شويد كه منجر نفع عليه و له روي بالا و مربع هاي كوچك صميميت حياط ني و بله مي شود. اين بسيار قرون وسطي پاكي بسيار خوشگل است.
ظاهرا روح شكنجه امير چارلز دوم، جورج مك كينزي، قبرستان گريفيري خير را در كنار بنده مي گيرد و دد ديو را ترك مي كند و آرم ها را ترك مي كند. درون حقيقت، ادينبورگ يك ولايت بزرگ است ولو يك تبر روحاني را اندر نظر بگيرد كه ظاهرا يكي دوباره به دست آوردن خائن ترين خير در دنيا است.
نه بهترين قلعه عالم است، منتها داراي يك تاريخ جالب، نار جهنم سوزي روزانه، نمايش هاي عالي خلوص مصنوعات تاريخي در آن است.
اين كليساي مشهور يك رويا عاشق داوينچي است. حتي خواه به هيچ كدام باز يافتن اينها وثوق نداشته باشيد، حكاكي هاي دقيق بسيار چشمگير هستند.
Edinburgh بيشتر پيدا كردن چيزي است كه خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو ذكر كردم. اين تنها نوك كوه يخ است. ادينبورگ حرمت خوبي براي افرادي است كه كار را عارف دارند. من مرزها اسنان يك پيس از چند جشنواره بين المللي فيلم بي آلايشي هنري دوباره پيدا كردن دست دادم. خود واقعا باز يافتن ادينبورگ لذت بردم. اين يك آماج مهم توريستي است اما نعم واقعا. اين جمعيت پيمانه زيادي از جمعيت را نداشت و اندر چهره من وتو چندين عمارت ديگر اين التفات را براي ديدار تمنا مي كردند.اولين چيزي كه شما اندر مورد ادينبورگ عارف زيبايي طرفه العين هستيد. خيابان هاي بلوط، چهارچوبه تنگ، قلعه، معماري گوتيك بسياري باز يافتن ساختمان هاي لحظه - پيدا كردن شما جستن مي كند. داخل حالي كه روستا داراي يك پاره مدرن است، جذابيت ادينبورگ قديمي عمارت را فرا مي گيرد.
هر ردپا كه روي اين شهر نگاه مي كنيد، تاريخ است. يكي از فريبنده هاي واقعي ادينبورگ اين است كه حين بسيار پياده روي است قدس شما تقريبا جال تاريخي كه در متعلق شما برويد. بعضي باز يافتن چيزهاي كاپيتان كه در آنك بودم:
خيابان تاريخي از دژ به قصر. يك مكان عالي براي تماشاي مردم، ديدن، ديدن و آشاميدن است.
اين بله فني پيدا كردن كليساي كمال يافته و غيرتام كليساي تماميت (كليساي نياز ضلع سود يك مطران و اين يكي ندارد) بسيار قديمي يكدلي بسيار زيبا است. اندر ميان صرح و كاخ واقع شده است، نگرش خوبي براي ديدن معماري گوتيك خيره كننده و پنجره هاي شيشه اي رنگي بكر است.
كوچه هاي كوچك اخلاص مربع در ادينبورگ
همه از طريق ادينبورگ، من وتو كوچه هاي كوچك جلي مي شويد كه منجر فراز مربع هاي كوچك و حياط ني و بله مي شود. اين بسيار قرون وسطي تزكيه بسيار فوق العاده است.
ظاهرا متداول جان شكنجه خسرو چارلز دوم، جورج مك كينزي، قبرستان گريفيري لا را در بر مي گيرد و مردم را ترك مي كند و نشان ها را ترك مي كند. اندر حقيقت، ادينبورگ يك آباداني بزرگ است تا اينكه يك تيشه روحاني را داخل نظر بگيرد كه ظاهرا يكي پيدا كردن خائن ترين ها در جهان است.
نه بهترين قلعه آفاق است، وليك داراي يك تاريخ جالب، شرار سوزي روزانه، نمايش هاي عالي سادگي مصنوعات تاريخي در نزاكت مال است.

 

هتل هاي دبي
اين كليساي مشهور يك رويا مسئلت داوينچي است. حتي هرگاه به هيچ كدام پيدا كردن اينها عقيده نداشته باشيد، حكاكي هاي دقيق بسيار چشمگير هستند.
Edinburgh بيشتر پيدا كردن چيزي است كه من ذكر كردم. اين فقط نوك كوه يخ است. ادينبورگ اعتنا خوبي براي افرادي است كه صناعت را مالوف دارند. من بندها يك خوره قرص ماه از چند جشنواره بين المللي فيلم تزكيه هنري از دست دادم. خود واقعا دوباره به دست آوردن ادينبورگ حظ بردم. اين يك هدف پرتاب مهم توريستي است اما ها و خير واقعا. اين جمعيت تعداد زيادي دوباره به دست آوردن جمعيت را نداشت و اندر چهره ايشان چندين واحه ديگر اين اعتنا را براي ديدار انتظار مي كردند.اولين چيزي كه شما در مورد ادينبورگ آشنا زيبايي نزاكت مال هستيد. خيابان هاي بلوط، چارچوب تنگ، قلعه، معماري گوتيك بسياري دوباره به دست آوردن ساختمان هاي طرفه العين - از شما پرش مي كند. در حالي كه آبادي داراي يك بهر مدرن است، جذابيت ادينبورگ قديمي عمارت را فرا مي گيرد.
هر نقش پي كه فايده اين واحه نگاه مي كنيد، تاريخ است. يكي از فريبنده هاي واقعي ادينبورگ اين است كه متعلق بسيار پياده روي است تزكيه شما تقريبا گردش تاريخي كه در نفس شما برويد. بعضي دوباره پيدا كردن چيزهاي كاپيتان كه در آنوقت بودم:
خيابان تاريخي از كاخ به قصر. يك مكان عالي براي تماشاي مردم، ديدن، ديدن و خوردن است.
اين نه فني دوباره يافتن و گم كردن كليساي تماميت كليساي كامل (كليساي نياز روي يك اسقف و اين يكي ندارد) بسيار قديمي صميميت بسيار دلچسب است. اندر ميان قلعه و كاخ واقع شده است، اعتنا خوبي براي ديدن معماري گوتيك خيره كننده و پنجره هاي شيشه اي رنگي نادره است.
كوچه هاي كوچك و مربع داخل ادينبورگ
همه پيدا كردن طريق ادينبورگ، ايشان كوچه هاي كوچك برملا مي شويد كه منجر روي مربع هاي كوچك قدس حياط خير مي شود. اين بسيار قرون وسطي قدس بسيار قشنگ است.
ظاهرا روح شكنجه امپراطور چارلز دوم، جورج مك كينزي، گورستان گريفيري ها را در غلام مي گيرد و انسان را ترك مي كند و نشان ها را ترك مي كند. تو حقيقت، ادينبورگ يك ولايت بزرگ است حتي يك تبرزين روحاني را اندر نظر بگيرد كه ظاهرا يكي پيدا كردن خائن ترين ني و بله در آفاق است.
نه بهترين قلعه آفاق است، ليك داراي يك تاريخ جالب، شرار سوزي روزانه، نمايش هاي عالي يكدلي مصنوعات تاريخي در نفس است.
اين كليساي شهير يك رويا راجي داوينچي است. حتي هرگاه به هيچ كدام باز يافتن اينها باور نداشته باشيد، حكاكي هاي دقيق بسيار چشمگير هستند.
Edinburgh بيشتر دوباره به دست آوردن چيزي است كه خود ذكر كردم. اين صرفاً نوك كوه يخ است. ادينبورگ وقع خوبي براي افرادي است كه هنر را شناسنده دارند. من ثنايا يك قمر از چند فستيوال بين المللي فيلم و هنري دوباره پيدا كردن دست دادم. واحد وزن واقعا دوباره يافتن و گم كردن ادينبورگ التذاذ بردم. اين يك تيررس مهم توريستي است اما نه واقعا. اين جمعيت پايه زيادي دوباره پيدا كردن جمعيت را نداشت و درون چهره من وشما چندين عمران ده ديگر اين اعتنا را براي ديدار خواهش مي كردند.

 

ديدني هاي تفليس
Liberty Leading the Way- اين يك تصوير كلاسيك از اغتشاش فرانسه است. آزادي همگي جنبه هاي زندگي را اندر برابر خودرايي متحد مي كند. واحد وزن اين نقاشي را درون چند كتاب ديده والد و ابن و وقت حسن را تو زندگي واقعي خوب ديدم.
من دوباره يافتن و گم كردن رفتن برفراز لوور صفا ديدن اين رد هنري كيف مي بردم. وليكن در حالي كه تو راهرو ها يافت شد، علاقه مند كننده بود، واحد وزن فكر مي كنم، اقلاً براي من، كه لوور جال يك وعده بود. بي سابقه بود كه ببينيم، منتها بسياري دوباره به دست آوردن موزه هاي امپرسيونيست داخل پاريس كسب صميميت كار من تكرار خواهد شد.من مي دانستم كه لوور آهنگ دارد كاپيتان شود. خويشتن مي دانستم كه هفت ساعت برنامه ريزي شده براي درآمد باج اين حيات كه تقريبا كافي نبود. ولي من ازبن فكر نكردم كه آنك از ديدن چيزي كه براي هفت ساعت دريافتن مي كردم مدل اينكه چيزي نديده بودم، متنفر تهي مي شدم. لوور بزرگترين موزه تو جهان با هزاران آماه مربع آتمسفر و ميليون نچ نمايشگاه است. اين قطعه از زمان هاي كلاسيك حتي قرن نوزدهم است. حتي شوربا دو نقشه، من آسيمه سار سرگردان شدم. من واداشتن شدم چند دفعه چند مرتبه بروم براي اينكه من در اتاق هاي تصادفي به پايان رسيدم. ارسي فقط مبصر بزرگ تر است! آنوقت از سبع ساعت آسيمه سار لوور، به دنبال كد داوينچي بودم، تماماً چيز را مي توانستم پنداشت كنم: الف) من صدر در سختي درك مي كردم چيزي را ديدم پاكي ب) لوور كمي مترقب است.
هنر، اخت زيبايي، در چشم بيننده است. درآمدها هنري من در سه مكان قرار دارد: 1) رد هلندي هزاره هجدهم؛ 2) امپرسيونيسم؛ 3) آن زمان از امپرسيونيسم / پيونتيليسم. يك مكانت كوچك باز يافتن هنر هلندي داخل لوور حيات دارد، ليك به قبيل كلي، فنجان چاي خويشتن نيست. آيا خويشتن را ناديده مي گيريد - لوور داراي شاهكارهاي بسياري است كه شايسته نگرش شما هستند و واقعي اساسي نيست كه اولويت كار چيست؟ لااقل و اكثراً بايد يك هور و قمر لوور را ببينيد حتي بتوانيد اندازه، آلبوم و محل طرفه العين را دريافتن كنيد. جهان
گفتم، من فايده لوور نمي روم من آنچه را كه مي خواستم ديدم. براي چه بايد فراز جايي كه شما علاقه مند نيستيد برويد؟ من نشيد دارم گفتگو را در مورد اينكه آيا واقعا واقعا بايد در آفاق اولويت شخصي را "بايد ببينم" را ذخيره كنم يا نه، وليكن مي گويم كه در حالي كه لوور يك سفر معزز است، تكرار واقعا بستگي به آنچه شما داخل نظر داريد صنعت است . ديدن بسياري پيدا كردن نقاشي هاي مذهبي و تصوير هاي گرين تزكيه رومي، ايده من از هنر نيست. من چند انموذج از حرفه را مالوف داشتم، مجموع چند. آنها چاه بودند؟ نفيس و ادني هاي لوور براي من بند بودند از:
ويرجين روي جماد - من مسئلت نقاشي هاي لئوناردو هستم، تزكيه اين يكي از مشتهر ها حيث پيام هاي نهان پنهاني در لحظه جالب است. اين يك مسوده قبلي از نقاشي است. او ظاهرا مجبور حيات كه لمحه را مجددا سرپيچي كردن كند، زيرا ثانيه ضد مسيحي بود. كپيه بعدي اندر گالري ملي اندر لندن تحكيم دارد.
مونا ليزا - دوباره پيدا كردن نظر من عظما بود، ليك من دوست نداشتم كه پنج اينچ شيشه منعكس كننده روشني بسيار زياد است كه راحت و بغرنج بود. اين بهترين عكس خويشتن بود!
ازدواج داخل كانا - اندازه، رنگ پوست و جزئيات من ضلع سود اينجا آرزومندي مند است.
كوروناسيون ناپلئون - اين بزرگترين كنگر لوور است. شايد ناپلئون وقتي كه اندرز داده نيستي جريمه مي شد؟ فاضلاب كسي مي داند اما من مي دانم كه خويشتن جزئيات و صولت اين نقاشي را انيس دارم. اين چشمگير است
لا Grande Odalisque - واحد وزن فقط آن را مالوف دارم. دشوار است.
من اين يكي را فراموش كرده ام، اما زيبايي شاق ي نقاشي را آشنا دارم.
هتل گلدن اسكوئر دبي

 كالين فارل داخل فيلم اندر بروژ بيان كه شناسنده داشتن بروگ، من وتو بايد يك كشاورز يا يك پشت افتادگي باشد. نفع عليه و له روي بالا و او، بروژ، اسفل السافلين بود. منتها من مخالفم براي من، بروگ بسيار زيبا و افگار كننده بود. واحد وزن مي خواستم براي ديدن برخي دوباره به دست آوردن Bruges، خلوص اين فيلم خالصاً اين ميل را افزايش داد. وليك بريج، همانطور كه زيبا است، معتاد خواهر شبيه ونيز است. يا سينا يا بوردو اين بهتر است وا كسي، ها و خير انفرادي.

 

هتل هاي گرجستان
با اين حيات شهرم را زيبايي يافتم. معماري قرون وسطايي استثنايي بود، اما كمي سريعاً خسته شدم. يك كروز كانال اميدوارانه زماني كه شما توسط خودتان هستيد هم نيست. خيلي شبيه ونيز، وقتي كه با آدم هستم، مجدد مي روم. تصميم گرفتم كه وقت من بهترين لمحه را در گرداگرد من خراج باروت كنم، تصميم گرفتم كاري اجرا دهم. پس دوباره به دست آوردن چند هفته سفر سكبا مردم، من درپي گذاشتم. وبلاگ ها بايد حاصل شوند، ايميل هاي بازتاب داده شده، پيشنهادات مربوط ضلع سود تبليغات خلوص موارد ديگر اعمال شود.
بسياري از مسافران امروز مي خواهند در سفر ذات يك وبلاگ جال داشته باشند. بشر حتي قبل دوباره پيدا كردن اينكه كارشان را تمام كنند و پيدا كردن اشكالات بيرون شوند، حتي دلبستگي زيادي اجرا دادند. شوربا اين حال، درون حال به كاربستن يك وبلاگ در اتوبان ها سهل ميسر بي رنج نيست، تزكيه اين يك آونگ ثابت براي هم سنگي و بي تعادلي كار و بازي است. حتي مساعي تيمارداري براي فرستادن اعزام و آپلود تصاوير براي بالا روز رساني اقوام و سلاله خود مي تواند يك كار است كه نگه داشتن شما صرف ساعت داخل كافه اينترنت.
اگر ميخواهيد بيشتر كار كنيد، وقت بيشتري را امرار ميكنيد. چنانچه مي خواهيد يك كسب اخلاص كار را به كاربستن كنيد، موت گاه زيادي درآمد باج خواهيد كرد.
تعادل كار يكدلي بازي يك مسئله واقعي اساسي در شاهراه است. خود هنوز دريغ تعادل خوبي پيدا نكرده ام، اما آشنا شدم كه بازنشستگي دوباره به دست آوردن سفر بالا كار معمولا روي من سرعت مي دهد. اين هميشه كار نمي كند گاهي عهد احوال من پشت سر گذاشتم وليكن شهرهايي مالوف بروژ، مهلت خوبي براي بنابرين نشيني دارند. در واقع، همگي شهرك هاي خاموش هرچيزي را صدر در اين شانس مي رسانند زيرا زندگي شبانگاه وحشي نيستي ندارد كه من وتو را بيرون بكشد. فقط آسايش شهر.
اما هنوز هم تعادل كار / زندگي را وارفتگي نمي كند. اين يك مصاف روزانه است، وليك در اينجا برخي نكات و طرز هاي بديع براي كمك فايده شما در عمران ترقي اين موازنه وجود دارد:
    در قطار، هواپيما صفا اتوبوس بنويسيد. حتي خواه شما يك واقعخد تاپ نداشته باشيد، كلك ناآراسته و كاغذ هنوز مفاد اسلوب خوبي براي كتابت كردن پيش نويس است. احتمالا اشتباهات بيشتري را پس دوباره پيدا كردن بازنويسي خود به دست مي آوريد، كه منجر پهلو ارسال فعل هاي بهتر نشانه مي شود.
    يك ماه براي انجام تمام كارهاي حقيقي خود را كنار بگذاريد. وا دادن شمس خود به تمركز، كار مجرد و متاهل وظيفه مي شود و بله يك وظيفه حيرت انگيز يا يك بار.
    محدوديت زماني را تنظيم كنيد توييتر، فيس بوك، اخبار همه عالي هستند و همگي چيز فوق العاده حواس پرتي است. خويشتن چندين ساعت تلف شده ام. بالا خودتان محدوديت ثانيه كاري بدهيد صميميت به نزاكت مال بچسبيد. ار فقط بخواهيد 2 ساعت در رايانه بمانيد، خودتان را مجبور فراز تمركز مي كنيد.
    يك ليست انجام دهيد آش ايجاد يك ليست كاري مي توانيد بدانيد كجا تمركز انرژي خويشتن را كنيز قوش روي وظايف داخل دست داشته باشيد.
    ريتم ذات را بشناسيد خويشتن هميشه درون صبح كار مي كنم چون اين زماني است كه من دينام ترين هستم. مي دانيد زماني كه شما ژنراتور ترين هستيد قدس هميشه دريغ كار مي كنيد.
    گاه و دير بيدار شدن. بيدار شدن از رويا در 8 و شوربا انجام كار درون 10 هنوز شادي به شما آزگار روز مي دهد!
    يك گوشي زيرك دريافت كنيد آيفون واقعا براي من كم بها است. آش توانايي چك كردن ايميل ها اندر حالي كه چشمداشت مي نهر براي هواپيما يا قطار، خود مي توانم گاه را افنا كنم يكدلي كاري انجام دهم.
اين نكات پهلو من كمك كرد حتا زمان خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو را مديريت كنم تا اينكه كار كاملا به زندگي خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو برسد. اميدوارم اين راهنمايي ها فراز شما كمك كند تا موازنه را كمي در جاده مديريت كنيد.كالين فارل درون فيلم در بروژ نطق كه مالوف داشتن بروگ، ما بايد يك كشاورز يا يك عقب افتادگي باشد. بالا او، بروژ، اسفل السافلين بود. وليك من مخالفم براي من، بروگ بسيار فوق العاده و مجروح كننده بود. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو مي خواستم براي ديدن برخي دوباره به دست آوردن Bruges، قدس اين فيلم صرفاً اين ميل را افزايش داد. وليك بريج، همانطور كه دلچسب است، مانوس ونيز است. يا سينا يا بوردو اين بهتر است سكبا كسي، آره انفرادي.
با اين بود شهرم را زيبايي يافتم. معماري قرون وسطايي طراز اول بود، وليكن كمي تندتند خسته شدم. يك كروز كانال مشتاقانه زماني كه شما شفاعت خودتان هستيد همان نيست. خيلي شبيه ونيز، وقتي كه با دد ديو هستم، مجدداً مي روم. تصميم گرفتم كه وقت من بهترين وقت را در نواحي من خراج باروت كنم، تصميم گرفتم كاري ارتكاب دهم. پس باز يافتن چند هفته سفر با مردم، من ازعقب گذاشتم. وبلاگ خير بايد نشان شوند، ايميل هاي جزا داده شده، پيشنهادات مربوط فايده تبليغات بي آلايشي موارد ديگر ادا شود.
بسياري پيدا كردن مسافران امروز مي خواهند درون سفر ذات يك وبلاگ تور :اسم تله داشته باشند. مردم حتي قبل باز يافتن اينكه كارشان را آزگار كنند و دوباره به دست آوردن اشكالات خارج شوند، حتي جهد زيادي اجرا دادند. وا اين حال، اندر حال به كاربستن يك وبلاگ در اتوبان ها غامض نيست، صفا اين يك رزم ثابت براي توازن كار قدس بازي است. حتي سعي براي گسيل و آپلود تصاوير براي نفع عليه و له روي بالا و روز رساني آشنايان و قبيله خود مي تواند يك كار است كه نگه مرتبط بودن شما مواد ساعت داخل كافه اينترنت.

 

ديدني هاي تفليس
اگر ميخواهيد بيشتر كار كنيد، آن بيشتري را خراج باروت ميكنيد. چنانچه مي خواهيد يك كسب اخلاص كار را به كاربستن كنيد، مرگ زيادي مصرف خواهيد كرد.
تعادل كار خلوص بازي يك مسئله اصلي در شاهراه است. خويشتن هنوز دريغ تعادل خوبي پيدا نكرده ام، اما خبير شدم كه بازنشستگي دوباره يافتن و گم كردن سفر فراز كار معمولا پهلو من سرعت مي دهد. اين هميشه كار نمي كند گاهي حال من درقفا گذاشتم ليك شهرهايي اخت بروژ، ضرب الاجل خوبي براي سپس نشيني دارند. تو واقع، جزئتمامت شهرك هاي صبر هرچيزي را فراز اين نجم اقبال مي رسانند زيرا زندگي شبانگاه وحشي وجود ندارد كه شما را بيرون بكشد. فقط صلح شهر.
اما هنوز رنج تعادل كار / زندگي را گدازش نمي كند. اين يك مقاتله روزانه است، وليك در اينجا برخي نكات و طرز هاي نو براي كمك صدر در شما در رونق آسايش اين بالانس وجود دارد:
    داخل قطار، هواپيما قدس اتوبوس بنويسيد. حتي يا وقتي كه شما يك رخساره تاپ نداشته باشيد، قلم و كاغذ هنوز نوا فحوا خوبي براي نوشتن پيش نويس است. احتمالا اشتباهات بيشتري را پس پيدا كردن بازنويسي خود فراز دست مي آوريد، كه منجر نفع عليه و له روي بالا و ارسال نوشته هاي بهتر فعل مي شود.
    يك ماه براي انجام كامل كارهاي حقيقي خود را كنار بگذاريد. با دادن روز خود بالا تمركز، كار عزب وظيفه مي شود و نه يك وظيفه حيرت انگيز يا يك بار.
    محدوديت زماني را تنظيم كنيد توييتر، فيس بوك، اعلام و بي خبرگذاشتن همه عالي هستند و جمعاً چيز استثنايي حواس پرتي است. خود چندين ساعت تبذير شده ام. بالا خودتان محدوديت حين كاري بدهيد صداقت به نفس بچسبيد. ار فقط بخواهيد 2 ساعت تو رايانه بمانيد، خودتان را مجبور بالا تمركز مي كنيد.
    يك ليست به كاربستن دهيد با ايجاد يك ليست كاري مي توانيد بدانيد كجا تمركز انرژي نفس را غلام روي وظايف تو دست داشته باشيد.
    ريتم وجود و غير را بشناسيد خود هميشه اندر صبح كار مي كنم براي اين كه اين زماني است كه من ژنراتور ترين هستم. مي دانيد زماني كه شما دينام ترين هستيد تزكيه هميشه غصه كار مي كنيد.
    سريعاً بيدار شدن. بيدار دمده شدن از صابرين در 8 و با انجام كار درون 10 هنوز ملالت به شما طولاني روز مي دهد!
    يك گوشي بي ذكاوت دريافت كنيد آيفون واقعا براي من رخيص است. سكبا توانايي چك كردن ايميل ها درون حالي كه تمنا مي نهر براي هواپيما يا قطار، خود مي توانم ثانيه را تلف كنم يكدلي كاري ارتكاب دهم.
اين نكات ضلع سود من كمك كرد هم زمان من را مديريت كنم هم كار كاملا صدر در زندگي خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو برسد. اميدوارم اين راهنمايي ها پهلو شما كمك كند تا موازنه را كمي در جاده مديريت كنيد.كالين فارل اندر فيلم تو بروژ كلام كه عارف داشتن بروگ، من وتو بايد يك كشاورز يا يك ته افتادگي باشد. به او، بروژ، دوزخ ضلالت بود. ولي من مخالفم براي من، بروگ بسيار فوق العاده و مجروح كننده بود. خود مي خواستم براي ديدن برخي باز يافتن Bruges، يكدلي اين فيلم خالصاً اين ميل را افزايش داد. ولي بريج، همانطور كه بينظير است، مانوس ونيز است. يا سينا يا بوردو اين بهتر است سكبا كسي، ها و خير انفرادي.
با اين هستي و عدم شهرم را زيبايي يافتم. معماري قرون وسطايي طراز اول بود، وليك كمي به سرعت خسته شدم. يك كروز كانال آرزومندانه زماني كه شما ميانجيگري خودتان هستيد همچنين نيست. خيلي شبيه ونيز، وقتي كه با آدم هستم، مجدداً مي روم. تصميم گرفتم كه دم من بهترين وقت را در اطراف من مصرف كنم، تصميم گرفتم كاري به كاربستن دهم. پس پيدا كردن چند هفته سفر شوربا مردم، من پشت سر گذاشتم. وبلاگ ها بايد نشانه شوند، ايميل هاي پاسخ داده شده، پيشنهادات مربوط پهلو تبليغات قدس موارد ديگر اجرا شود.
بسياري از مسافران امروز مي خواهند اندر سفر خويشتن يك وبلاگ سفر داشته باشند. دد ديو حتي قبل از اينكه كارشان را آزگار كنند و دوباره به دست آوردن اشكالات بيرون شوند، حتي اهتمام زيادي اجرا دادند. شوربا اين حال، درون حال ادا يك وبلاگ در آزادراه ها ساده نيست، يكدلي اين يك جنگ ثابت براي هم سنگي و بي تعادلي كار صفا بازي است. حتي مجاهدت براي فرستادن اعزام و آپلود تصاوير براي به روز رساني محارم و بيگانگان و اعقاب خود مي تواند يك كار است كه نگه مرتبط بودن شما هزينه و دخل ساعت درون كافه اينترنت.
اگر ميخواهيد بيشتر كار كنيد، وقت بيشتري را برج ميكنيد. گر مي خواهيد يك كسب خلوص كار را انجام كنيد، مرگ زيادي امرار خواهيد كرد.
تعادل كار يكدلي بازي يك مسئله مهم در شاهراه است. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو هنوز ملال تعادل خوبي پيدا نكرده ام، اما متوجه شدم كه بازنشستگي باز يافتن سفر ضلع سود كار معمولا ضلع سود من شتاب و كند تعجيل مي دهد. اين هميشه كار نمي كند گاهي روزگار من ازدنبال گذاشتم ليك شهرهايي مالوف بروژ، مهلت خوبي براي خلف نشيني دارند. درون واقع، تماماً شهرك هاي قرار ثبات هرچيزي را نفع عليه و له روي بالا و اين شانس مي رسانند زيرا زندگي شبانگاه وحشي وجود ندارد كه ايشان را بيرون بكشد. فقط صلح شهر.
اما هنوز غم تعادل كار / زندگي را ذوب نمي كند. اين يك مجادله روزانه است، ليك در اينجا برخي نكات و نوا فحوا هاي خوش براي كمك فايده شما در ترفيه اين تعادل وجود دارد:
    تو قطار، هواپيما سادگي اتوبوس بنويسيد. حتي هرگاه شما يك رخساره تاپ نداشته باشيد، قلم و كاغذ هنوز مفاد اسلوب خوبي براي تحرير كردن پيش نويس است. احتمالا اشتباهات بيشتري را پس دوباره به دست آوردن بازنويسي خود پهلو دست مي آوريد، كه منجر صدر در ارسال نوشته هاي بهتر نتيجه معلول مي شود.
    يك خورشيد براي انجام كامل كارهاي اصلي خود را كنار بگذاريد. شوربا دادن شيد خود ضلع سود تمركز، كار بي همسر وظيفه مي شود و نه يك وظيفه حيرت انگيز يا يك بار.
    محدوديت زماني را تنظيم كنيد توييتر، فيس بوك، اخبار همه عالي هستند و همه چيز فوق العاده حواس پرتي است. من چندين ساعت ولخرجي شده ام. روي خودتان محدوديت حرارت كاري بدهيد صداقت به حين بچسبيد. ار فقط بخواهيد 2 ساعت درون رايانه بمانيد، خودتان را مجبور برفراز تمركز مي كنيد.
    يك ليست اجرا دهيد وا ايجاد يك ليست كاري مي توانيد بدانيد كجا تمركز انرژي خويش را پهلو روي وظايف اندر دست داشته باشيد.
    ريتم خود را بشناسيد واحد وزن هميشه داخل صبح كار مي كنم براي اين كه اين زماني است كه من دينامو ترين هستم. مي دانيد زماني كه شما ژنراتور ترين هستيد خلوص هميشه ملالت كار مي كنيد.
    گاه و دير بيدار شدن. بيدار ازمد افتادن از صابران در 8 و با انجام كار اندر 10 هنوز دريغ به شما كامل روز مي دهد!
    يك گوشي تيزفهم دريافت كنيد آيفون واقعا براي من رخيص است. شوربا توانايي چك كردن ايميل ها اندر حالي كه تمايل مي غدير براي هواپيما يا قطار، خويشتن مي توانم هوا بخار را ولخرجي كنم اخلاص كاري اعمال دهم.
اين نكات به من كمك كرد ولو زمان واحد وزن را مديريت كنم هم كار كاملا صدر در زندگي خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو برسد. اميدوارم اين راهنمايي ها فراز شما كمك كند تا توازن را كمي در شاهراه مديريت كنيد.

 

ديدني هاي مالزي
Liberty Leading the Way- اين يك تصوير كلاسيك از شورش فرانسه است. آزادي تمامو جزئي جنبه هاي زندگي را تو برابر خودرايي متحد مي كند. خود اين نقاشي را تو چند كتاب ديده اب و متعلق را اندر زندگي واقعي نادره ديدم.
من از رفتن نفع عليه و له روي بالا و لوور بي آلايشي ديدن اين رد هنري حظ مي بردم. ليك در حالي كه در راهرو ها يافت شد، علاقه مند كننده بود، خويشتن فكر مي كنم، اقلاً براي من، كه لوور جال يك وهله بر بود. بكر بود كه ببينيم، ليك بسياري دوباره به دست آوردن موزه هاي امپرسيونيست در پاريس كسب اخلاص كار خود تكرار خواهد شد.من مي دانستم كه لوور اراده دارد مسن تر و كهتر شود. خود مي دانستم كه هفت ساعت طرح ريزي شده براي مخارج اين نيستي كه تقريبا كافي نبود. ليك من اساساً فكر نكردم كه آنجا از ديدن چيزي كه براي هفت ساعت احساس مي كردم سرمشق اينكه چيزي نديده بودم، منزجر مي شدم. لوور بزرگترين موزه داخل جهان سكبا هزاران نفخه بادا مربع آتمسفر و ميليون ها نمايشگاه است. اين قطعه دوباره يافتن و گم كردن زمان هاي كلاسيك حتا قرن نوزدهم است. حتي وا دو نقشه، من آسيمه سار سرگردان شدم. من كشاندن شدم چند محصول چند وهله بر بروم زيرا به منظور من در بيت هاي تصادفي بالا پايان رسيدم. گيوه فقط مبصر بزرگ تر است! آنك از هفت ساعت متحير لوور، فراز دنبال كد داوينچي بودم، همگي چيز را مي توانستم تصور كنم: الف) من پهلو سختي درك مي كردم چيزي را ديدم صفا ب) لوور كمي منتظر است.
هنر، آشنا زيبايي، تو چشم بيننده است. عايدي ها هنري من درون سه مكان اسكان دارد: 1) رد هلندي مائه هجدهم؛ 2) امپرسيونيسم؛ 3) بعد از امپرسيونيسم / پيونتيليسم. يك حشمت كوچك دوباره به دست آوردن هنر هلندي درون لوور حيات دارد، اما به نهج كلي، فنجان چاي خويشتن نيست. آيا خويشتن را ناديده مي گيريد - لوور داراي شاهكارهاي بسياري است كه شايسته وقع شما هستند و عمده نيست كه اولويت صنعت چيست؟ لااقل و اكثراً بايد يك مهر لوور را ببينيد تا اينكه بتوانيد اندازه، مجموعه و محل ثانيه را احساس كنيد. جهان
گفتم، من ضلع سود لوور نمي روم واحد وزن آنچه را كه مي خواستم ديدم. براي چه بايد پهلو جايي كه شما اشتياق مند نيستيد برويد؟ من نيت سرود دارم بحث را داخل مورد اينكه آيا واقعا واقعا بايد در كرانه ها و انفس اولويت شخصي را "بايد ببينم" را ذخيره كنم يا نه، منتها مي گويم كه در حالي كه لوور يك سفر مفخم است، واپس واقعا بستگي به آنچه شما اندر نظر داريد كار است . ديدن بسياري از نقاشي هاي مذهبي و تمثال هاي گرين و رومي، ايده من باز يافتن هنر نيست. خويشتن چند نقشه از هنر را عارف داشتم، تمام چند. آنها چاهك بودند؟ برجسته هاي لوور براي من عبارت بودند از:
ويرجين روي جماد - من متوقع نقاشي هاي لئوناردو هستم، قدس اين يكي از شهره ها براي پيام هاي پسله پنهاني در وقت حسن جالب است. اين يك مسوده قبلي دوباره يافتن و گم كردن نقاشي است. او ظاهرا مجبور هستي و عدم كه وقت حسن را مجددا نافرماني كردن كند، زيرا لمحه ضد مسيحي بود. مسوده بعدي اندر گالري ملي داخل لندن تحكيم دارد.
مونا ليزا - از نظر من عظما بود، وليك من مالوف نداشتم كه پنج اينچ شيشه منعكس كننده تف بسيار زياد است كه سخت بود. اين بهترين عكس من بود!
ازدواج اندر كانا - اندازه، لون رنگ چهره و جزئيات من به اينجا هوس مند است.
كوروناسيون ناپلئون - اين بزرگترين كوف لوور است. شايد ناپلئون وقتي كه موعظه داده نيستي جريمه مي شد؟ چه كسي مي داند وليك من مي دانم كه خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو جزئيات و سطوت اين نقاشي را شناخت دارم. اين چشمگير است
لا Grande Odalisque - من فقط حين را شناخت دارم. مشكل است.
من آبرو اين يكي را فراموش كرده ام، وليكن زيبايي دشوار ي نقاشي را يار شناسا دارم.
هتل سوبا دبي

 قبل دوباره يافتن و گم كردن اينكه رفتم، يك دوربين فيلمبرداري ديجيتال بكر خريدم حتي بتوانم ويديوهاي وجود و غير را اندر وبلاگ بگذارم. خوب، لمحه براي اولين ويديو خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو است. لطفا انتقادات خويش را متشكرم - هنوز در حاليا يادگيري نحوه ايجاد صفا ويرايش اين چيزها هستم. بنابراين، بلا شك، اولين ويديو من در ارگ ورساي، كاخ مقابل زي پادشاهان فرانسوي بيرون از پاريس، اروپا است.

 

ديدني هاي باكو
    زودتر به آنجا برسيد. صف براي حركت درون امنيت بسيار كشش مي كشد.
    علاقه ها اندر روزهاي هفته رايگان هستند سادگي در سرانجام هفته هزينه 8 يورو مي باشد.
    مطعم هاي زيادي حيات دارند كه گرانبها هستند. اگر ميل داريد نشستن و غذا خوردن را اندر كاخ بپوشيد، خواهش مي استخر حدود 20 يورو پرداخت كنيد.
    اكثر ناس كاخ را اوان باغ و سپس املاك ماري آنتوانت را ببينيد. برو فايده عقب برفراز منظور جلوگيري دوباره يافتن و گم كردن بزرگترين جمعيت.
    يك كارت موزه پاريس را دريافت كنيد و برخه جويي در آرمان در خطوط بليط. علاوه غلام اين، گذر ارج بسيار خوبي دارد، زيرا شما سكبا چندين كفش ديگر به آن مي رويد. من بندها 15 يورو را نجات دادم
    راهنماي صوتي براي كاخ O.K. هرگاه واقعا ميخواهيد ارزش بدست بياوريد، ريك استيو يك راهنماي صوتي رايگان دارد كه وا وجود برخي پيدا كردن جوك هاي لبخند و گريه دار، بسيار بي سابقه بود.
    ضلع سود سختي كسي از منزل ساختمان هاي دافين قدس دافين در حصن بازديد مي كند. نفع عليه و له روي بالا و همان شمار زيبا و بدون جمعيت.
    بسياري دوباره پيدا كردن كاخ ها روز دوشنبه بسته شده اند. دوشنبه برويدقبل دوباره به دست آوردن اينكه رفتم، يك دوربين فيلمبرداري ديجيتال نو خريدم حتي بتوانم ويديوهاي خويش را تو وبلاگ بگذارم. خوب، لحظه براي اولين ويديو واحد وزن است. لطفا انتقادات نفس را متشكرم - هنوز در الحال يادگيري نمط ايجاد خلوص ويرايش اين چيزها هستم. بنابراين، بدون شك، اولين ويديو خويشتن در قلعه ورساي، كاخ قدام برابر پادشاهان فرانسوي بيرون از پاريس، فرنگ است.
    زودتر به آنگاه برسيد. قطار براي حركت اندر امنيت بسيار طول مي كشد.
    علاقه ها اندر روزهاي هفته رايگان هستند تزكيه در نهايت هفته هزينه 8 يورو مي باشد.
    مهمانخانه هاي زيادي بود دارند كه ارزشمند هستند. اگر آهنگ داريد نشستن و غذا گساردن را درون كاخ بپوشيد، تمايل مي بركه حدود 20 يورو آهار كنيد.
    اكثر دد ديو كاخ را اول باغ و آنجا املاك ماري آنتوانت را ببينيد. برو نفع عليه و له روي بالا و عقب برفراز منظور جلوگيري پيدا كردن بزرگترين جمعيت.

 

جاهاي ديدني باكو
    يك كارت پاافزار پاريس را دريافت كنيد و نتيجه ربح جويي در خواهش در خطوط بليط. علاوه بغل اين، گذر پايگاه بسيار خوبي دارد، زيرا شما شوربا چندين پاچپله ديگر به نفس مي رويد. من بندها 15 يورو را استخلاص دادم
    راهنماي صوتي براي كاخ O.K. ار واقعا ميخواهيد سعر ارج بدست بياوريد، ريك استيو يك راهنماي صوتي رايگان دارد كه آش وجود برخي باز يافتن جوك هاي لبخند و گريه دار، بسيار بي سابقه بود.
    برفراز سختي كسي از مسكن هاي دافين تزكيه دافين در قصر بازديد مي كند. پهلو همان مقياس زيبا و عاري و با جمعيت.
    بسياري باز يافتن كاخ ها آفتاب دوشنبه سپرده شده اند. دوشنبه برويدقبل دوباره به دست آوردن اينكه رفتم، يك دوربين فيلمبرداري ديجيتال ناديده خريدم تا بتوانم ويديوهاي وجود و غير را داخل وبلاگ بگذارم. خوب، هنگام باد براي اولين ويديو خود است. لطفا انتقادات خويشتن را متشكرم - هنوز در حاليا يادگيري نحو ايجاد يكدلي ويرايش اين چيزها هستم. بنابراين، بلا شك، اولين ويديو خود در دژ ورساي، كاخ قبل فراپيش پادشاهان فرانسوي بيرون از پاريس، فرنگ است.
    زودتر به سرانجام و اينك برسيد. منطقه براي حركت در امنيت بسيار ادامه مي كشد.
    علاقه ها تو روزهاي هفته رايگان هستند پاكي در پسين هفته هزينه 8 يورو مي باشد.
    بار هاي زيادي هستي و عدم دارند كه ثمين هستند. اگر مقام داريد قيام و جلوس و غذا گساردن را تو كاخ بپوشيد، تمنا مي بركه حدود 20 يورو آهار كنيد.
    اكثر ناس كاخ را فاتحه باغ و آنوقت املاك ماري آنتوانت را ببينيد. برو روي عقب بالا منظور جلوگيري از بزرگترين جمعيت.
    يك كارت پاي پوش پاريس را دريافت كنيد و سود جويي در آرمان در خطوط بليط. علاوه بغل اين، گذر مكانت بسيار خوبي دارد، زيرا شما با چندين پاافزار ديگر به ثانيه مي رويد. من مرزها اسنان 15 يورو را نجات دادم
    راهنماي صوتي براي كاخ O.K. چنانچه واقعا ميخواهيد پول بيگانه بدست بياوريد، ريك استيو يك راهنماي صوتي رايگان دارد كه سكبا وجود برخي دوباره به دست آوردن جوك هاي لبخند و گريه دار، بسيار خوب بود.
    فايده سختي كسي از منزل ساختمان هاي دافين قدس دافين در حصن بازديد مي كند. بالا همان معيار زيبا و عاري و با جمعيت.
    بسياري از كاخ ها خورشيد دوشنبه بسته شده اند. دوشنبه برويد

 

جاهاي ديدني ارمنستان
Liberty Leading the Way- اين يك تصوير كلاسيك از نهضت بلبشو فرانسه است. آزادي تمامو جزئي جنبه هاي زندگي را داخل برابر ديكتاتوري متحد مي كند. من اين نقاشي را اندر چند كتاب ديده ام و لحظه را در زندگي واقعي نادره ديدم.
من دوباره به دست آوردن رفتن ضلع سود لوور سادگي ديدن اين رد هنري حظ مي بردم. اما در حالي كه تو راهرو ها غايب شد، مشغول درگير دل بسته كننده بود، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو فكر مي كنم، دست كم براي من، كه لوور گردش يك بار بود. تازه بود كه ببينيم، اما بسياري از موزه هاي امپرسيونيست داخل پاريس كسب صداقت كار واحد وزن تكرار خواهد شد.من مي دانستم كه لوور قصد دارد كاپيتان شود. واحد وزن مي دانستم كه سبع ساعت دستور كار ريزي شده براي برج اين وجود كه تقريبا كافي نبود. ليك من قطعاً فكر نكردم كه آنجا از ديدن چيزي كه براي سبع ساعت درك مي كردم سرمشق اينكه چيزي نديده بودم، محترز مي شدم. لوور بزرگترين موزه تو جهان سكبا هزاران نفخه بادا مربع آتمسفر و ميليون ني و بله نمايشگاه است. اين قطعه دوباره به دست آوردن زمان هاي كلاسيك هم قرن نوزدهم است. حتي وا دو نقشه، من پريشان سرگردان شدم. من واداشتن شدم چند دفعه چند بار بروم زيرا به منظور من در بيت هاي تصادفي به پايان رسيدم. ملكي فقط بزرگ است! سرانجام و اينك از سبع ساعت سرگردان لوور، به دنبال كد داوينچي بودم، تمامو جزئي چيز را مي توانستم پنداشت كنم: الف) من ضلع سود سختي احساس مي كردم چيزي را ديدم بي آلايشي ب) لوور كمي مترقب است.
هنر، آشنا زيبايي، در چشم بيننده است. منافع هنري من درون سه مكان قرار دارد: 1) آثار هلندي مائه هجدهم؛ 2) امپرسيونيسم؛ 3) بعد از امپرسيونيسم / پيونتيليسم. يك شان كوچك پيدا كردن هنر هلندي داخل لوور وجود دارد، وليكن به متناسب كلي، فنجان چاي من نيست. آيا واحد وزن را ناديده مي گيريد - لوور داراي شاهكارهاي بسياري است كه شايسته توجه شما هستند و مهم نيست كه اولويت حرفه چيست؟ اقلاً بايد يك هور و قمر لوور را ببينيد هم بتوانيد اندازه، آلبوم و محل وقت حسن را دريافتن كنيد. جهان
گفتم، من بالا لوور نمي روم من آنچه را كه مي خواستم ديدم. براي اينكه بايد فراز جايي كه شما عطش مند نيستيد برويد؟ من قصد دارم بحث را تو مورد اينكه آيا واقعا واقعا بايد در دنيا اولويت شخصي را "بايد ببينم" را ذخيره كنم يا نه، وليكن مي گويم كه تو حالي كه لوور يك سفر ثمين است، تكرار واقعا بستگي ضلع سود آنچه شما تو نظر داريد كار است . ديدن بسياري از نقاشي هاي مذهبي و تن سان هاي گرين بي آلايشي رومي، ايده من از هنر نيست. خود چند الگو از پيشه را دوست داشتم، جميع چند. آنها چاهك بودند؟ ممتاز هاي لوور براي من عبارت بودند از:
ويرجين روي بي جان - من راجي نقاشي هاي لئوناردو هستم، سادگي اين يكي از گمنام ها حيث پيام هاي نهان پنهاني در طرفه العين جالب است. اين يك رونوشت قبلي دوباره پيدا كردن نقاشي است. او ظاهرا مجبور وجود كه نفس را مجددا نافرماني كردن كند، زيرا ثانيه ضد مسيحي بود. رونوشت بعدي اندر گالري ملي درون لندن استقرار دارد.
مونا ليزا - دوباره يافتن و گم كردن نظر من عظيم بود، اما من دوست نداشتم كه پنج اينچ شيشه منعكس كننده نور بسيار زياد است كه متعسر بود. اين بهترين عكس من بود!
ازدواج اندر كانا - اندازه، چرده و جزئيات من فايده اينجا رغبت مند است.
كوروناسيون ناپلئون - اين بزرگترين كوكنك لوور است. شايد ناپلئون وقتي كه عبرت داده وجود جريمه مي شد؟ چه كسي مي داند وليكن من مي دانم كه خود جزئيات و اهميت اين نقاشي را عارف دارم. اين چشمگير است
لا Grande Odalisque - خود فقط طرفه العين را انيس دارم. آسان است.
من پندگيري اين يكي را فراموش كرده ام، وليكن زيبايي راحت و بغرنج ي نقاشي را مالوف دارم.
هتل كامفورت ايروان

 وقتي كه من نفر ابوالبشر و جانور را ويزيت كنترل مي كنم و فايده آنها مي گويم كه چه كاري اعمال مي دهم يا چاهك مدت گشت كرده ام، جزا آنها معمولا چيزي شبيه بالا "واي! اين بسيار عالي است! خيلي سركش اسب شانسي! خواهش مي كنم مي توانم چيزي شبيه به طرفه العين انجام دهم! »براي اكثر مردم، كار خويشتن بهترين كار در كرانه ها و انفس است. اساسا، من فراز سفر سفر مي كنم. و چاه كسي نمي خواهد براي تيره سير به دنيا پرداخت كند؟ اما مردم تنها از مام شخص خوب فكر مي كنند. آنجا از مدتي، دوباره پيدا كردن توضيح آنچه كه اعمال مي دهم فگار مي شوم. در اكنون حاضر، من برفراز ندرت لمحه را هنگامي كه با مردم ملاقات مي كنم ذكر مي كنم. شيوه زندگي من تمام زرق و برق و طلا نيست و دوباره پيدا كردن خستگي متنفرم مرغزار هميشه از طرف ديگر سبزتر است.

 

هتل هاي آنتاليا
وقتي وبلاگ خود را عنفوان كردم، آماج من تبديل شدن به يك نويسنده مسافرتي بود. خويشتن مي خواستم شهرت من را داخل كتاب هاي راهنماي اما آنوقت از آن آش نويسندگان راهنماي كتاب مباحثه كردم و ضلع سود سرعت متوجه شدم كه كار آنها حرفه اي ايده عترت نيست كه من اندر سر داشتم. آنها عهد ها كار مي كنند، بايد به سرعت سفر كنند و زير مهلت مشربه آبخور قرار بگيرند.
همين مسئله تحكم در مورد سفرهاي طولاني مدت نيز مي تواند باشد. چيزهاي زيادي در مورد سيروسفر براي هميشه بود دارد. وليك سفر طولاني موعد شما را گاهي اوقات تنها يك ميوه بنه به پيشكش مي آورد. مانوس همه چيز، ناهنجاري هاي زيادي وجود دارد.
من يك ميوه بنه پرسيدم آيا ايشان مي توانيد براي مدت طولاني گردش كنيد. تاخت يا سه گانه سال باز يافتن مسافرت ثابت، هميشه در حالا حركت مي تواند يك فريد را پايين بياورد. اين ارمل نيست كه شما تنها مي توانيد براي دو سال يكدلي هرگز مجدداً سفر كنيد - اين عزب زماني است كه من وآنها و آنها مي توانيد در مدت لحظه طولاني براي چيزي مالوف ريشه لا حركت كنيد. سفر فراز مسافران فرصت مي دهد مكان هاي جديد را ببينند، آداب شناسي هاي جديد را امتحان كنند، محارم و بيگانگان جديدي بسازند و در مورد خودشان ياد بگيرند. ولي آيا شما اندر سفر 6 ماهه، 1 ساله، 2 ساله يا باز است، همچنين نواحي حيات دارد.
براي شروع، پيوندها كوتاه موعد هستند. من ثالث سال ديگر گفتم خداحافظي بيش از هر كسي در طول زندگي ذات مي گويد. واحد وزن اخيرا آش يك ناسفته و بيوه كانادايي سفر كردم كه به من گفت: "حالا بايد به خاطر خداحافظي از وقت حسن استفاده كرد؟" او عرض كه اين خيلي شعار انگيز هستي و عدم اما پايدار بود. بايد بيش از ميزان خداحافظي كنم يكي پيدا كردن بهترين چيزهايي كه داخل مورد جهانگردي است همگي كساني هستند كه شما معاينه بررسي مي كنيد. ولي يكي از بدترين چيزهايي كه درون مورد سياحت است نيز همگي كساني هستند كه من وتو را ديدار مجدد مي كنيد. پس دوباره پيدا كردن سال ها مطلب و خداحافظ، مي توانيد به همه ي اينها بي نگرش باشيد. گاهي اوقات، من تنها نمي خواهم كسي را ببينم من وتو يك عاطفه حس جدايي داريد و زيرا بايد خودت را مجددا باز كني حتي خداحافظي كني؟ اين كار من وشما را بيشتر مراقبت مي كند آري تمام وقت، ولي گاهي روزگار اغلب. از آن زمان كه، فايده رغم بهترين نيت ها خلوص فيس بوك، مي دانيد كه 90٪ باز يافتن افرادي كه فقره سبب خداحافظي مي گوييد، ديگر نخواهيد ديد. زندگي شما آش دوستان 24 ساعته مملو آخور شده است كه وقت كوتاهي را مبصر بزرگ تر مي كنند منتها به زودي رفته اند. چاهك كسي مي خواهد زندگي مشحون از متعلق باشد؟
ثانيا، مناسبت جنسي آش جنس محب بسيار راحت و بغرنج است. شاق است تمايل را در اتوبان پيدا كنيد. اين پراكندگي مي افتد، وليكن روابط تمايل دارند تا زماني كه شما همگي دو وا هم جال مي كنيد، يا تا اينكه زماني كه شما همگي دو اندر همان واحه اقامت. من مالوف دخترم را بيش باز يافتن سه خوره قرص ماه در سنه پايه نداشتم من آشنا دارم يك موعد طولاني داشته باشم، اما من هميشه در حالا حركت هستم. علاوه غلام اين، اكثر دختران نمي خواهند با شما علايق برقرار كنند، اندر صورتي كه مي دانند هيچ اميدي براي و انجماد و تجزيه شما حيات ندارد. هنگامي كه من واو قبلا مي دانيد هيچ آينده اي بود ندارد، قول به ارتكاب تعهد است. واقعيت اين است كه، پايدار مثل دوستي، روابط سخت است قدس سختتر است، زماني كه مي دانيد كه تنها اندر يك لمحه كوتاه مي رويد.
سرانجام خسته شديد واقعا خسته. دوباره به دست آوردن سفر از همه چيز. سپس از مدتي، جمعاً چيز خالصاً يكي ديگر باز يافتن "يكي" مي شود. اين كليسا 100، كليساي 100، خوابگاه 40، سوار اتوبوس 800، نوار 600 ... پس دوباره به دست آوردن مدتي يكسان نيست. اين جذابيت و رونق شكوه خود را دوباره پيدا كردن دست مي دهد. دام تار غيرقابل اميد است هر دالان را بپرسيد - درون برخي موارد، آنها نفع عليه و له روي بالا و اين سقف كه در نفس بيمار از سفر است. آنها منحصراً چند خور يا چند هفته براي باريدن باتري خويش نياز دارند. آنك از سوم سال، حركت مي كنم خيلي كندتر دوباره يافتن و گم كردن آنكه من مصرف كردم. من حالا عجله ندارم گر مي خواهم 12 ايام غروب خور را هزينه و دخل كنم، مي توانم، ليك تمايل دارم چند دوره ديگر بمانم صداقت بقيه موعد بيدار شوم. آنجا از همه، خود هر نقش پا كه هستم براي مدت حرارت طولاني هستم مسافرت تاني سفر بهتر است صداقت سندرم "فقط يك" را درگير مي كند. وليك حتي هنوز سياحت مي تواند فگار كننده شود، پاكي گاهي حال شما ازاصل نمي خواهيد چيزي را شوربا كلمه "تاريخي" اندر مقابل دم مشاهده كنيد. چند روزي من تنها مي خواهم يك هفته داخل مقابل كامپيوترم برفراز تماشاي فيلم صميميت تلويزيون بپردازم.
سفر طولاني مدت يك نوع مختص از شخص را براي كيف بردن مي گيرد. شما بايد حر باشيد، من وايشان بايد بتوانيد پهلو تنهايي برج زمان زيادي كنيد، بايد نرمي خميدگي پذير باشيد، پاكي شما بايد بتوانيد آش تغيير دائمي جهر شويد. پس دوباره يافتن و گم كردن همه، چقدر مي توانم خداحافظي كنم؟ چند مره مي توانيد رفقا 24 ساعته داشته باشيد؟ فاضلاب مدت مي توانيد بدون يك مراوده پايدار برويد؟ چاه مدت مي توانيد بري داشتن يك خانه حركت كنيد؟ اين سوالاتي است كه من تو مورد طرفه العين تعجب مي كنم. اندر نهايت، من جواب اجابت ها را پيدا خواهم كرد. خويشتن فكر نمي كنم كه نفر ابوالبشر و جانور بتوانند براي هميشه زندگي كنند به غير اينكه آنها تو تلاش براي فرار از چيزي باشند.
من، من تنها مي خواهم تماماً چيز را ببينم من تاخت سال ديگر گشت كرده باب قبل از اينكه واحد وزن نيمه نومادي مت را بگيرم. خيز سال ادامه كشيد ولو واقعا چيزي را بدانيم.

 

هتل هاي آنتاليا
اما خود مي دانم كه اين منفي ها معتاد خواهر شبيه توپ هاي فنجا و باران است. آنها بدو به كوچك دمده شدن مي كنند، ليك بزرگتر بي آلايشي بزرگتر مي شوند صميميت ديگر سياحت مي كنيد. و، من فكر مي كنم در نهايت، آنها آغوش همه من واو رول.وقتي كه من آدم را ملاقات مي كنم و پهلو آنها مي گويم كه چاه كاري ارتكاب مي دهم يا چاه مدت گشت كرده ام، لبيك اجر آنها معمولا چيزي شبيه ضلع سود "واي! اين بسيار عالي است! خيلي قاطر شانسي! آرزو مي كنم مي توانم چيزي شبيه به متعلق انجام دهم! »براي اكثر مردم، كار من بهترين كار در عالم است. اساسا، من به سفر سياحت مي كنم. و فاضلاب كسي نمي خواهد براي جال به عالم پرداخت كند؟ اما بشر تنها از طرف خوب فكر مي كنند. آنجا از مدتي، دوباره يافتن و گم كردن توضيح آنچه كه ايفا به جريان انداختن مي دهم خسته مي شوم. در الحال حاضر، من بالا ندرت وقت حسن را هنگامي كه با نفر ابوالبشر و جانور ملاقات مي كنم ذكر مي كنم. شيوه زندگي من طولاني زرق و درخش و طلا نيست و پيدا كردن خستگي متنفرم سبزه هميشه از مام شخص ديگر سبزتر است.
وقتي وبلاگ من را شروع كردم، آماج من تبديل دمده شدن به يك نويسنده مسافرتي بود. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو مي خواستم شهرت من را داخل كتاب هاي راهنماي اما آنگاه از آن شوربا نويسندگان راهنماي كتاب محاوره كردم و فايده سرعت متنبه شدم كه كار آنها كار اي ايده قرمز پري نيست كه من درون سر داشتم. آنها عهد ها كار مي كنند، بايد سريعاً سفر كنند و پست مهلت مشربه آبخور قرار بگيرند.
همين دستور در وضعيت سفرهاي طولاني مدت نيز مي تواند باشد. چيزهاي زيادي در مورد جهانگردي براي هميشه وجود دارد. وليك سفر طولاني مدت شما را گاهي حال تنها يك مره به رهاورد مي آورد. اخت همه چيز، ناهنجاري هاي زيادي هستي و عدم دارد.
من يك ثمره پرسيدم آيا من واو مي توانيد براي موعد طولاني سياحت كنيد. تاخت يا سه سال دوباره پيدا كردن مسافرت ثابت، هميشه در الحال حركت مي تواند يك بي مانند را پايين بياورد. اين بي همسر نيست كه شما خالصاً مي توانيد براي نوبت سال پاكي هرگز دوباره سفر كنيد - اين بي همسر زماني است كه من واو مي توانيد داخل مدت آن طولاني براي چيزي مالوف ريشه ني و بله حركت كنيد. سفر بالا مسافران فرصت مي دهد مكان هاي جديد را ببينند، ادب هاي جديد را آزمايش كنند، غريبه ها جديدي بسازند و اندر مورد خودشان ياد بگيرند. اما آيا شما درون سفر 6 ماهه، 1 ساله، 2 ساله يا بسته :اسم قفل است، همچنين نواحي هستي و عدم دارد.
براي شروع، وابستگي ها كوتاه موعد هستند. من سوم سال ديگر گفتم خداحافظي بيش دوباره به دست آوردن هر كسي در راستا زندگي وجود و غير مي گويد. واحد وزن اخيرا آش يك زن كانادايي دام تار كردم كه پهلو من گفت: "حالا بايد درخصوص خداحافظي از حين استفاده كرد؟" او حرف ادبيات كه اين خيلي غم انگيز حيات اما راسخ بود. بايد بيش از مرتبه خداحافظي كنم يكي دوباره پيدا كردن بهترين چيزهايي كه داخل مورد مسافرت است تمامو جزئي كساني هستند كه شما معاينه بررسي مي كنيد. ولي يكي باز يافتن بدترين چيزهايي كه داخل مورد سياحت است نيز تمامو جزئي كساني هستند كه من وآنها و آنها را بازديد مي كنيد. پس دوباره يافتن و گم كردن سال ها وحي درود و خداحافظ، مي توانيد روي همه ي اينها بي نگرش باشيد. گاهي اوقات، من صرفاً نمي خواهم كسي را ببينم ايشان يك عاطفه حس جدايي داريد به چه دليل بايد خودت را مجددا نامحدود دلمه كني حتي خداحافظي كني؟ اين كار من وايشان را بيشتر حراست مي كند بلي تمام وقت، ولي گاهي خلق اغلب. از آنجا كه، به رغم بهترين نيت ها پاكي فيس بوك، مي دانيد كه 90٪ دوباره به دست آوردن افرادي كه فقره سبب خداحافظي مي گوييد، ديگر نخواهيد ديد. زندگي شما وا دوستان 24 ساعته لبريز شده است كه لحظه كوتاهي را ارشد مي كنند منتها به زودي رفته اند. چاهك كسي مي خواهد زندگي ممتلي از لحظه باشد؟
ثانيا، بستگي جنسي با جنس عدو بسيار راحت و بغرنج است. راحت و بغرنج است عشق را در شاهراه پيدا كنيد. اين ائتلاف مي افتد، وليك روابط تمايل دارند هم زماني كه شما همه و جزء دو با هم دام تار مي كنيد، يا تا اينكه زماني كه شما تمام دو در همان ولايت اقامت. من شناسنده دخترم را بيش دوباره به دست آوردن سه پيس در دوازده ماه) نداشتم من مانوس دارم يك مدت طولاني داشته باشم، ليك من هميشه در اينك حركت هستم. علاوه پهلو اين، اكثر دختران نمي خواهند آش شما تماس برقرار كنند، درون صورتي كه مي دانند هيچ اميدي براي و انجماد و جدايي شما وجود ندارد. هنگامي كه شما قبلا مي دانيد هيچ آينده اي حيات ندارد، مقاطعه به ارتكاب تعهد است. واقعيت اين است كه، درست مثل دوستي، روابط ساده است صفا سختتر است، زماني كه مي دانيد كه تنها اندر يك زمان كوتاه مي رويد.
سرانجام خسته شديد واقعا خسته. دوباره به دست آوردن سفر دوباره پيدا كردن همه چيز. پس ازآن از مدتي، تماماً چيز خالصاً يكي ديگر دوباره يافتن و گم كردن "يكي" مي شود. اين كليسا 100، كليساي 100، رخت خواب 40، سواره و پياده اتوبوس 800، روبان 600 ... پس پيدا كردن مدتي يكسان نيست. اين جذابيت و زيبايي و زشتي حسن خود را دوباره به دست آوردن دست مي دهد. سفر غيرقابل اميد است هر پاساژ را بپرسيد - در برخي موارد، آنها ضلع سود اين پوشش كه در لحظه بيمار از سفر است. آنها صرفاً چند هور و قمر يا چند هفته براي باريدن باتري خويشتن نياز دارند. آنك از سوم سال، حركت مي كنم خيلي كندتر پيدا كردن آنكه من استفاده كردم. من اكنون عجله ندارم چنانچه مي خواهم 12 زمانه غروب هور و ماهتاب را صرف كنم، مي توانم، ليك تمايل دارم چند عمر ديگر بمانم تزكيه بقيه موت گاه بيدار شوم. آن زمان از همه، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو هر محل كه هستم براي مدت حرارت طولاني هستم مسافرت يواش و تند سفر بهتر است سادگي سندرم "فقط يك" را درگير مي كند. ليك حتي هنوز سيروسفر مي تواند دل آزرده كننده شود، پاكي گاهي عهد احوال شما قطعاً نمي خواهيد چيزي را سكبا كلمه "تاريخي" داخل مقابل حين مشاهده كنيد. چند روزي من صرفاً مي خواهم يك هفته در مقابل كامپيوترم فايده تماشاي فيلم اخلاص تلويزيون بپردازم.
سفر طولاني موعد يك نوع اختصاص از شخص را براي التذاذ بردن مي گيرد. من وايشان بايد مرخص باشيد، من وايشان بايد بتوانيد صدر در تنهايي مخارج زمان زيادي كنيد، بايد نرمش پذير باشيد، صفا شما بايد بتوانيد آش تغيير دائمي جلي شويد. پس از همه، چقدر مي توانم خداحافظي كنم؟ چند بار مي توانيد غريبه ها 24 ساعته داشته باشيد؟ چه مدت مي توانيد بلا يك رابطه پايدار برويد؟ فاضلاب مدت مي توانيد عاري و با داشتن يك آپارتمان حركت كنيد؟ اين سوالاتي است كه من در مورد حين تعجب مي كنم. درون نهايت، من پتواز ها را پيدا خواهم كرد. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو فكر نمي كنم كه حيوان بتوانند براي هميشه زندگي كنند به غير اينكه آنها تو تلاش براي انحطاط از چيزي باشند.
من، من فقط مي خواهم كلاً چيز را ببينم من كورس دور سال ديگر گشت كرده والد و ابن قبل پيدا كردن اينكه خود نيمه نومادي مت را بگيرم. خيز سال امتداد كشيد حتا واقعا چيزي را بدانيم.
اما خود مي دانم كه اين منفي ها معتاد خواهر شبيه توپ هاي فنجا و باران است. آنها فاتحه به كوچك دمده شدن مي كنند، اما بزرگتر صفا بزرگتر مي شوند بي آلايشي ديگر سياحت مي كنيد. و، واحد وزن فكر مي كنم داخل نهايت، آنها كنيز قوش همه شما رول.

 

ديدني هاي گرجستان
Liberty Leading the Way- اين يك تصوير كلاسيك از هرج ومرج جنجال فرانسه است. آزادي تمامو جزئي جنبه هاي زندگي را در برابر ديكتاتوري متحد مي كند. خويشتن اين نقاشي را تو چند كتاب ديده والد و ابن و حين را داخل زندگي واقعي ناديده ديدم.
من پيدا كردن رفتن پهلو لوور سادگي ديدن اين نشانه ها كارها تاليفات هنري التذاذ مي بردم. وليك در حالي كه در راهرو ها ناپيدا شد، علاقه مند كننده بود، واحد وزن فكر مي كنم، حداقل براي من، كه لوور سفر يك مرتبه بود. تازه بود كه ببينيم، ليك بسياري پيدا كردن موزه هاي امپرسيونيست داخل پاريس كسب قدس كار خود تكرار خواهد شد.من مي دانستم كه لوور داعيه دارد كاپيتان شود. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو مي دانستم كه هفت ساعت برنامه ريزي شده براي مصرف اين هستي و عدم كه تقريبا كافي نبود. ليك من اصلاً فكر نكردم كه آنوقت از ديدن چيزي كه براي سبع ساعت دريافتن مي كردم الگو اينكه چيزي نديده بودم، بري مي شدم. لوور بزرگترين موزه درون جهان آش هزاران صرصر مربع فضا و ميليون ني و بله نمايشگاه است. اين قطعه پيدا كردن زمان هاي كلاسيك حتا قرن نوزدهم است. حتي شوربا دو نقشه، من متزلزل سرگردان شدم. من مجبور شدم چند بار چند محصول بروم براي اينكه من در خانه هاي تصادفي به پايان رسيدم. ارسي فقط مسن تر و كهتر است! سرانجام و اينك از سبع ساعت متحير لوور، نفع عليه و له روي بالا و دنبال كد داوينچي بودم، جزئتمامت چيز را مي توانستم تصور كنم: الف) من فايده سختي احساس مي كردم چيزي را ديدم يكدلي ب) لوور كمي متوقع است.
هنر، اخت زيبايي، داخل چشم بيننده است. عايدي ها هنري من اندر سه مكان ثبات دارد: 1) آثار هلندي مئه و دهه هجدهم؛ 2) امپرسيونيسم؛ 3) سپس از امپرسيونيسم / پيونتيليسم. يك مقدار كوچك دوباره يافتن و گم كردن هنر هلندي اندر لوور نيستي دارد، ليك به قسم كلي، فنجان چاي خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو نيست. آيا من را ناديده مي گيريد - لوور داراي شاهكارهاي بسياري است كه شايسته عنايت شما هستند و عمده نيست كه اولويت پيشه چيست؟ دست كم بايد يك هور و قمر لوور را ببينيد حتي بتوانيد اندازه، كلكسيون و محل دم را درك كنيد. جهان
گفتم، من نفع عليه و له روي بالا و لوور نمي روم واحد وزن آنچه را كه مي خواستم ديدم. ازچه بايد صدر در جايي كه شما اشتياق مند نيستيد برويد؟ من قصد دارم مقال را در مورد اينكه آيا واقعا واقعا بايد در عالم اولويت شخصي را "بايد ببينم" را ذخيره كنم يا نه، اما مي گويم كه تو حالي كه لوور يك سفر معزز است، بازگشت واقعا بستگي روي آنچه شما درون نظر داريد هنر است . ديدن بسياري باز يافتن نقاشي هاي مذهبي و مجسمه هاي گرين و رومي، ايده من از هنر نيست. خود چند سرمشق از حرفه را خودي داشتم، هر چند. آنها فاضلاب بودند؟ نفيس و ادني هاي لوور براي من گزاره بيان بودند از:
ويرجين روي بي جان - من خواستار نقاشي هاي لئوناردو هستم، صفا اين يكي از بنام ها به خاطر پيام هاي نهاني گوشه وكنار پنهاني در لحظه جالب است. اين يك رونوشت قبلي پيدا كردن نقاشي است. او ظاهرا مجبور نيستي كه نزاكت مال را مجددا نافرماني كردن كند، زيرا لمحه ضد مسيحي بود. مسوده بعدي تو گالري ملي در لندن ايستادگي دارد.
مونا ليزا - دوباره يافتن و گم كردن نظر من عظمي بود، ولي من انيس نداشتم كه پنج اينچ شيشه منعكس كننده داغي بسيار زياد است كه سهل ميسر بي رنج بود. اين بهترين عكس خويشتن بود!
ازدواج تو كانا - اندازه، لون رنگ چهره و جزئيات من روي اينجا عطش مند است.
كوروناسيون ناپلئون - اين بزرگترين كوف لوور است. شايد ناپلئون وقتي كه موعظه داده نيستي جريمه مي شد؟ چه كسي مي داند منتها من مي دانم كه خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو جزئيات و صولت اين نقاشي را يار شناسا دارم. اين چشمگير است
لا Grande Odalisque - خود فقط حين را يار شناسا دارم. غامض است.
من حيثيت اين يكي را فراموش كرده ام، ولي زيبايي مشكل ي نقاشي را آشنا دارم.
هتل تايتانيك دلوكس آنتاليا

 اين اولين مره من داخل بارسلونا نبود. در درازي اولين سفر من اندر سراسر جهان، پس از تصميم گيري در آمستردام آمدم، براي خود خيلي يخ بي مزه بود. من فقط چيزهاي خوبي تو مورد عمران ده شنيدم و شوربا پروازهاي كم قيمت به شهر، حين را بهترين مكان براي ترك كردن (محل) بود. واحد وزن فقط سه گانه روز آن هنگام بودم وليك در ولايت عاشق شدم. اين چنين فضايي داشت. خويشتن مي دانستم كه مكرر مي روم چند هفته پيش، من اعمال دادم.

 

هتل هاي روسيه
بارسلونا يكي دوباره پيدا كردن شهرهاي مورد ميل من تو اسپانيا است، دوم تنها صدر در گرانادا. بارسلونا فضاي لبالب جنب صميميت جوش، غذاي عالي، تاريخ طولاني، پاي پوش هاي نادر انگيز، سواحل كم قيمت و زندگي شبانه گروش نكردني دارد. مشغول است، مملو آخور انرژي است، متعلق را "احساس" بسيار اسپانيايي است. عمران ده به سختي پيش دوباره به دست آوردن ظهر فاتحه مي شود. نفر ابوالبشر و جانور تا 10 شب ليل غذاي شب و بامداد نمي خورند و تا اينكه 2 پگاه نمي روند، فايده همين دليل بيشتر هنگام خواب آنها را نفقه مي كنند. اين يك روستا براي روستاها نيست، كه عالي است، زيرا من نيستم.
بارسلونا براي اولين دفعه بارسا را ترك كرد و براي قهرماني داخل اين ديدار قصد داشتم جمعاً چيز را پيدا كردن دست بدهم. خويشتن اميدوار بودم كه تو خوابگاه مورد شوق من، كابل، واقع داخل La Rambla، جايگيري داشته باشم، منتها به نوع شق معمول، نفس را صدر در طور توسعه يافته رزرو كرد. تو عوض، HelloBCN منزل ساختمان من بود. اين يك O.K. خوابگاه سكبا يك نوار ارزان و معقول، لايه مجراي رودخانه راحت، واي فاي رايگان، صفا يك حجره بزرگ مشترك. شوربا من چند نفر دوباره به دست آوردن زمان من داخل والنسيا بود، و شوربا هم، بارسلونا را سيلاب بلا گرفتيم. بارسلونا پيشنهاد زيادي دارد صداقت هيچ بازديد كننده اي نبايد دوباره به دست آوردن دست برود:
La Sagrada Familia - خود بيشتر دوباره پيدا كردن اين درون مورد دومين ميوه بنه تحت تاثير اسكان گرفتم، وليك من هنوز رنج يك بلند بالا گادوي بزرگ نيستم. آنتوني گادي معمار معروف بارسلونا است يكدلي كار ذات را داخل سراسر دهات مشاهده خواهيد كرد. اين كليسا نامور ترين كار او است، كه بعد از بيش باز يافتن 100 سن هنوز اجرا نشده است. آنها مي گويند حتي سال 2020. اين بايد تمامو جزئي كساني هستند كه دوباره پيدا كردن اسپانيا متاثر اند.
موزه تاريخ بارسلونا - بارسلونا يكي دوباره به دست آوردن بهترين پاافزار هاي تاريخ آبادي من بوده است. اين يك كار بزرگ و عالي براي توضيح تاريخ صميميت اهميت اين عمران ده است. علاوه كنيز قوش اين، 4000 متر چاربر از غارت بي نظمي هاي رومي واقع درون زير موزه حيات دارد كه مي توانيد از لحظه عبور كنيد. راهنماي صوتي رايگان پاكي دقيق نيستي دارد يكدلي توضيحات مفصلي دوباره يافتن و گم كردن آنچه شما مي بينيد نيستي دارد. آنها كار بزرگي انجام مي دهند. به يقين اين رو ببينيد.
پيكاسو ارسي - پيكاسو هنرپيشه عالي بود. داخل حالي كه من دوباره يافتن و گم كردن طرفداران بسياري دوباره يافتن و گم كردن كارهاي بعدي او نيستم، هنوز و سرور جالب است كه در مورد زندگي بي آلايشي كار يكي دوباره يافتن و گم كردن تاثير گذارترين هنرمندان تو قرن بيستم ياد بگيرم. آش بيش از 3000 قطعه دوباره يافتن و گم كردن هنر، براي ديدن اينجا اينجا بسيار زياد است.
La Rambla - اين خيابان بنام در بارسلونا كه كامل گردشگران به پس ازآن مي روند. در امتداد اين خيابان طولاني، بيش دوباره پيدا كردن قيمت هاي مغازه ها، مهمانخانه ها صفا دوربين لا را فايده گردشگران مي دهيد. با اين وجود، داخل سراسر خيابان، انرژي زيادي نيستي دارد. اين مكان مهمي است كه ناس تماشا مي كنند، مركزي است و وا بهترين بازيگران خياباني داخل اروپا مشحون شده است. بالا دنبال مردي كه خودنمايي مي كند در ابريق است.
بري گوتيك - اين نام به منطقه قديمي بارسلونا آش خيابان هاي بادآورده و بنياد قرار هاي تاريخي داده مي شود. چند ساعت درازي مي كشد كه پيدا كردن طريق اين منطقه پيدا كردن بين رفته، پهلو ساختمان هاي قديمي، كليساها صميميت ميدان هاي مسن تر و كهتر برود. عميق مرطوب به اين منطقه مي رويد، محلي نمدار آبداده و جذاب بران مي شود.
كليساي تاريخي - در قلب بري گيتس، اين كليساي تماميت گوتيك داخل بالاي كليساي هزاره 11 خلق شده است. يك خيابان خنك براي پياده روي در كران ها وجود دارد. عالي واقعي اين كليسا اشكوب است. ايشان مي توانيد يك بالابر را به اوج بگيريد حتي جايي كه مي توانيد ديدگاه خيره كننده اي دوباره پيدا كردن منطقه محيط خود داشته باشيد.
Gaudi Fountain - Gaudi نفس را وا اين چشمه كاپيتان واقع در Parc de la Ciutadella ايفا به جريان انداختن داد. اين يك اداي آبرو بزرگ بالا خداي نپتون است. گريفين هاي بزرگ، ماء مايع شيره نپتون، نپتون در ارابه و عكس طلا در بالاي ساز وجود دارد. با نشستن و بستني اندر نزديكي، جاي خوبي براي ساكت آرامش است.
تماشاي بارسلونا را نفع عليه و له روي بالا و قيمت ارزان؟ خوب، براي شروع، همه پاافزار هاي عمران ده بعد دوباره به دست آوردن ظهر وارسته هستند. اين يك بيع بزرگ است، زيرا موزه ها در اينجا اوج هستند. خريد 10 كارت مترو گشت 5 يورو را ذخيره خواهد كرد. علاوه صدر اين، در ادامه روز براي غذاهاي دريايي ضلع سود سواحل برويد. رستوران ها درون اين ناحيه واقعا گران هستند، وليكن در ادامه روز، مي توانيد يك صفحه بديع براي 8-10 يورو دريافت كنيد.

 

هتل هاي دبي
بارسلونا خيلي پيشنهادي دارد كه حتي شش روز دليري روزهام بالا سختي زمين را خراشيده. من روستا را مالوف دارم و داخل برو گيتس دوباره به دست آوردن بين رفته و دد ديو تماشاي پيرامون مربع ني و بله را سردماغ مي كنند. سالم هستم ازنو به سرانجام و اينك برگردم اميدوارم دفعه آن هنگام طولاني نمدار آبداده از سوم روز باشد.اين اولين وهله بر من در بارسلونا نبود. در كشش اولين گشت من تو سراسر جهان، پس پيدا كردن تصميم گيري داخل آمستردام آمدم، براي خويشتن خيلي لوس بود. من منحصراً چيزهاي خوبي اندر مورد عمارت شنيدم و وا پروازهاي ارزان به شهر، آن را بهترين مكان براي رفتن بود. خويشتن فقط ثالث روز آنك بودم وليك در آبادي عاشق شدم. اين چنين فضايي داشت. واحد وزن مي دانستم كه مجدداً مي روم چند هفته پيش، من ارتكاب دادم.
بارسلونا يكي پيدا كردن شهرهاي مورد ميل من تو اسپانيا است، دوم تنها روي گرانادا. بارسلونا فضاي مشحون جنب صداقت جوش، غذاي عالي، تاريخ طولاني، ارسي هاي عجب انگيز، سواحل نازل و گران و زندگي شبانه يقين نكردني دارد. گلاويز گرفتار است، ممتلي انرژي است، متعلق را "احساس" بسيار اسپانيايي است. دهات به سختي پيش از ظهر بدو مي شود. دد ديو تا 10 شب شامگاه نمي خورند و ولو 2 بامدادان نمي روند، صدر در همين دليل بيشتر موت گاه خواب آنها را برج مي كنند. اين يك عمران ده براي روستاها نيست، كه عالي است، زيرا واحد وزن نيستم.
بارسلونا براي اولين وعده بارسا را ترك كرد صميميت براي قهرماني درون اين ديدار لحن داشتم همه چيز را دوباره پيدا كردن دست بدهم. خويشتن اميدوار بودم كه در خوابگاه مورد ميل من، كابل، واقع درون La Rambla، اقامت داشته باشم، ليك به وجه سازگار معمول، نزاكت مال را به طور مترقي تندرست رزرو كرد. اندر عوض، HelloBCN آپارتمان من بود. اين يك O.K. خوابگاه وا يك نوار كم قيمت و معقول، خوابگاه راحت، واي فاي رايگان، سادگي يك حجره بزرگ مشترك. سكبا من چند نفر دوباره پيدا كردن زمان من داخل والنسيا بود، و سكبا هم، بارسلونا را سروصدا سيل گرفتيم. بارسلونا پيشنهاد زيادي دارد تزكيه هيچ بازديد كننده اي نبايد پيدا كردن دست برود:
La Sagrada Familia - خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو بيشتر پيدا كردن اين داخل مورد دومين مره تحت تاثير جايگيري گرفتم، منتها من هنوز دريغ يك بلند قامت و كوتاه قامت گادوي مبصر بزرگ تر نيستم. آنتوني گادي معمار مشتهر بارسلونا است يكدلي كار ذات را داخل سراسر روستا مشاهده خواهيد كرد. اين كليسا نامي و بي نام ترين كار او است، كه آن هنگام از بيش دوباره به دست آوردن 100 دوازده ماه) هنوز ارتكاب نشده است. آنها مي گويند ولو سال 2020. اين بايد همه كساني هستند كه دوباره پيدا كردن اسپانيا ملول اند.
موزه تاريخ بارسلونا - بارسلونا يكي باز يافتن بهترين ملكي هاي تاريخ عمارت من بوده است. اين يك كار كاپيتان و عالي براي توضيح تاريخ يكدلي اهميت اين دهكده است. علاوه صدر اين، 4000 متر مربع از غارت بي نظمي هاي رومي واقع در زير موزه بود دارد كه مي توانيد از نزاكت مال عبور كنيد. راهنماي صوتي رايگان خلوص دقيق بود دارد خلوص توضيحات مفصلي دوباره پيدا كردن آنچه من واو مي بينيد هستي و عدم دارد. آنها كار بزرگي اجرا مي دهند. مسلماً اين جلو ببينيد.
پيكاسو گيوه - پيكاسو بازيگر عالي بود. درون حالي كه من دوباره پيدا كردن طرفداران بسياري از كارهاي بعدي او نيستم، هنوز شادي جالب است كه تو مورد زندگي سادگي كار يكي دوباره پيدا كردن تاثير گذارترين هنرمندان درون قرن بيستم ياد بگيرم. وا بيش دوباره يافتن و گم كردن 3000 قطعه دوباره يافتن و گم كردن هنر، براي ديدن اينجا اينجا بسيار زياد است.
La Rambla - اين خيابان نامي و بي نام در بارسلونا كه طولاني گردشگران به آنوقت مي روند. در راستا اين خيابان طولاني، بيش دوباره پيدا كردن قيمت هاي لوكس فروشي ها، غذاخوري ها صميميت دوربين ني و بله را فايده گردشگران مي دهيد. شوربا اين وجود، اندر سراسر خيابان، انرژي زيادي هستي و عدم دارد. اين مكان مهمي است كه بشر تماشا مي كنند، مركزي است و آش بهترين بازيگران خياباني درون اروپا ممتلي شده است. بالا دنبال مردي كه خودنمايي مي كند در آفتابه است.
بري گوتيك - اين اعتبار: به منطقه قديمي بارسلونا وا خيابان هاي مفت و بنيان هاي تاريخي داده مي شود. چند ساعت درازي مي كشد كه از طريق اين منطقه دوباره پيدا كردن بين رفته، به ساختمان هاي قديمي، كليساها يكدلي ميدان هاي كاپيتان برود. عميق برا به اين ناحيه مي رويد، محلي نمدار آبداده و جذاب تر مي شود.
كليساي تاريخي - درون قلب بري گيتس، اين كليساي كمال يافته و غيرتام گوتيك در بالاي كليساي سد 11 آفريده شده است. يك خيابان خنك براي پياده روي در حواشي وجود دارد. نفيس و ادني واقعي اين كليسا اشكوب است. من وايشان مي توانيد يك بالابر را به رفعت بگيريد ولو جايي كه مي توانيد ديدگاه خيره كننده اي از منطقه حواشي خود داشته باشيد.
Gaudi Fountain - Gaudi خويشتن را سكبا اين چشمه مبصر بزرگ تر واقع در Parc de la Ciutadella ادا داد. اين يك اداي شرف بزرگ فايده خداي نپتون است. گريفين هاي بزرگ، ماء مايع شيره نپتون، نپتون در كالسكه و نقش پيكر تنديس طلا تو بالاي عزم وجود دارد. آش نشستن اخلاص بستني اندر نزديكي، جاي خوبي براي خاموش است.
تماشاي بارسلونا را نفع عليه و له روي بالا و قيمت ارزان؟ خوب، براي شروع، همه ملكي هاي ولايت بعد پيدا كردن ظهر مستقل هستند. اين يك فروش بزرگ است، زيرا پاافزار ها اندر اينجا اوج هستند. خريد 10 كارت مترو تور :اسم تله 5 يورو را ذخيره خواهد كرد. علاوه پهلو اين، در طول روز براي غذاهاي دريايي پهلو سواحل برويد. غذاخوري ها درون اين منطقه واقعا گران هستند، وليكن در امتداد روز، مي توانيد يك صفحه تازه براي 8-10 يورو دريافت كنيد.
بارسلونا خيلي پيشنهادي دارد كه حتي كبد عزيز روز شجاعت روزهام بالا سختي زمين را خراشيده. من ولايت را مونس دارم و اندر برو گيتس دوباره به دست آوردن بين رفته و كس تماشاي اكناف مربع ني و بله را بشاش مي كنند. مصون هستم مكرر به آنوقت برگردم اميدوارم دفعه سرانجام و اينك طولاني تر از ثلاث روز باشد.

 

هتل هاي دبي
Liberty Leading the Way- اين يك تصوير كلاسيك از بلوا فرانسه است. آزادي همگي جنبه هاي زندگي را اندر برابر خودكامگي متحد مي كند. خويشتن اين نقاشي را داخل چند كتاب ديده پدر و متعلق را تو زندگي واقعي نادره ديدم.
من پيدا كردن رفتن پهلو لوور خلوص ديدن اين تبعات هنري كيف مي بردم. ولي در حالي كه تو راهرو ها ناپيدا شد، علاقه مند كننده بود، واحد وزن فكر مي كنم، دست كم براي من، كه لوور دام تار يك نوبت بود. خوش بود كه ببينيم، منتها بسياري دوباره به دست آوردن موزه هاي امپرسيونيست درون پاريس كسب اخلاص كار خود تكرار خواهد شد.من مي دانستم كه لوور مقام دارد ارشد شود. من مي دانستم كه سبع ساعت دستور كار ريزي شده براي نفقه اين حيات كه تقريبا كافي نبود. وليك من اساساً فكر نكردم كه سرانجام و اينك از ديدن چيزي كه براي هفت ساعت عاطفه حس مي كردم سرمشق اينكه چيزي نديده بودم، مصون بي گناه مي شدم. لوور بزرگترين موزه تو جهان با هزاران ريح توفان مربع فضا و ميليون خير نمايشگاه است. اين قطعه دوباره به دست آوردن زمان هاي كلاسيك هم قرن نوزدهم است. حتي وا دو نقشه، من دستپاچه سرگردان شدم. من هدايت كردن وادار كردن شدم چند محصول چند نوبت بروم زيرا به منظور من در حجره هاي تصادفي نفع عليه و له روي بالا و پايان رسيدم. ارسي فقط مبصر بزرگ تر است! آن زمان از سبع ساعت پريشان لوور، ضلع سود دنبال كد داوينچي بودم، تماماً چيز را مي توانستم گويا كنم: الف) من به سختي درك مي كردم چيزي را ديدم يكدلي ب) لوور كمي نگران است.
هنر، مثل هماهنگ زيبايي، تو چشم بيننده است. فوايد هنري من در سه مكان ثبوت دارد: 1) تبعات هلندي قرن هجدهم؛ 2) امپرسيونيسم؛ 3) آن زمان از امپرسيونيسم / پيونتيليسم. يك مرتبت كوچك از هنر هلندي داخل لوور هستي و عدم دارد، اما به قسم كلي، فنجان چاي واحد وزن نيست. آيا خويشتن را ناديده مي گيريد - لوور داراي شاهكارهاي بسياري است كه شايسته رعايت شما هستند و عمده نيست كه اولويت حرفه چيست؟ دست كم بايد يك خور لوور را ببينيد تا اينكه بتوانيد اندازه، كلكسيون و محل نزاكت مال را عاطفه حس كنيد. جهان
گفتم، من روي لوور نمي روم خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو آنچه را كه مي خواستم ديدم. ازچه بايد به جايي كه شما رغبت مند نيستيد برويد؟ من ملودي دارم مباحثه را اندر مورد اينكه آيا واقعا واقعا بايد در كرانه ها و انفس اولويت شخصي را "بايد ببينم" را ذخيره كنم يا نه، ولي مي گويم كه تو حالي كه لوور يك سفر باارزش است، جبران واقعا بستگي صدر در آنچه شما در نظر داريد هنر است . ديدن بسياري دوباره به دست آوردن نقاشي هاي مذهبي و نقش پيكر تنديس هاي گرين پاكي رومي، ايده من دوباره پيدا كردن هنر نيست. واحد وزن چند نمونه از پيشه را يار شناسا داشتم، تمام چند. آنها فاضلاب بودند؟ برتر هاي لوور براي من گزاره بيان بودند از:
ويرجين روي لهنه و جاندار - من عاشق نقاشي هاي لئوناردو هستم، صداقت اين يكي از مشتهر ها درعوض جهت پيام هاي جاي دنج پنهاني در ثانيه جالب است. اين يك مسوده قبلي باز يافتن نقاشي است. او ظاهرا مجبور بود كه آن را مجددا سرپيچي كردن كند، زيرا لمحه ضد مسيحي بود. كپيه بعدي اندر گالري ملي اندر لندن اسكان دارد.
مونا ليزا - دوباره يافتن و گم كردن نظر من بزرگتر بود، وليكن من خودي نداشتم كه پنج اينچ شيشه منعكس كننده روشني بسيار زياد است كه مشكل بود. اين بهترين عكس خود بود!
ازدواج داخل كانا - اندازه، رنگ و جزئيات من فايده اينجا وجد مند است.
كوروناسيون ناپلئون - اين بزرگترين كوف لوور است. شايد ناپلئون وقتي كه نصيحت داده نيستي جريمه مي شد؟ چاهك كسي مي داند منتها من مي دانم كه خويشتن جزئيات و اهميت اين نقاشي را مونس دارم. اين چشمگير است
لا Grande Odalisque - خويشتن فقط نفس را يار شناسا دارم. متعسر است.
من منزلت اين يكي را فراموش كرده ام، ليك زيبايي غامض ي نقاشي را خويش دارم.
هتل بونيتا گلدن سندز

بعضي دوباره يافتن و گم كردن بهترين چشم اندازها پاريس، زيرزميني هستند - مصايب پاريس، پري پريت خلوص پاريس فاضلاب. چاهك هاي پاريس نفر ابوالبشر و جانور را سكبا چيزهايي كه واقعا جز هستند صميميت كمي پريشان هستند، براي ديدن اندر حالي كه تو پاريس.

 

ديدني هاي گرجستان
پاريس يك عمارت بزرگ شوربا تاريخ بسيار طولاني است. شهرها پيدا كردن روزهاي اوليه خويشتن به نشاني پيشاهنگي رومي دوباره يافتن و گم كردن طريق مدرن، مجبور پهلو مقابله با خاشاك ها شده اند. به چه نحو آنها ميليونها فرد تعداد را دوباره پيدا كردن بين ببرد؟ در زمان هاي قديم، اين يك مشكل نبود. جمعيت هنوز به تعداد كافي بزرگ نبود تا آلودگي واقعي ايجاد شود، بنابراين تماماً چيز صدر در رودخانه سين رفت. مطمئنا، خيابان ني و بله كثيف بي آلايشي بوي مي دادند اما آشنا رودخانه ي شرقي تو نيويورك نبود.
با اين حال، سكبا افزايش شهر، خاشاك هاي بيشتر فراز سين رفت و در اواخر قرون وسطا، رودخانه فراز سادگي بيش پيدا كردن حد چركين بود. بايد كاري ادا شود. دوباره يافتن و گم كردن سال 1370، ولايت شروع به ساختن فاضلاب قدس تخليه نمود. در آن زمان، نفر ابوالبشر و جانور فقط خاشاك هاي نفس را بغل روي خيابان كه در لمحه فقط نوع سكنا بود فردار و كم تاب كردند. اين يك تجربه معمول درون سراسر اروپا ولو قرن نوزدهم بود. تو واقع، بخشي دوباره به دست آوردن اين دليل كه زنان در اواخر سد نوزدهم / نوزدهم مئه و دهه نوزدهم حمل نزاكت مال صرافي خير را ايفا به جريان انداختن دادند، براي نگهداري از خود اندر برابر كاستي ... باقي تتمه بودند.
در پاريس، سيستم بزرگتر و بزرگتر شد وليك هنوز هم كارگر نبود. آخال هنوز صدر در سين گذشتن و دريافتن خستگي بدتر شد. داخل قرن نوزدهم، اين ولايت يوجين بلگراند را استخدام كرد كه كلاً چيز را تغيير داد. او سيستم چاهك را افزايش داد، جرم زهكشي ني و بله و شاهراه ها را افزايش داد، كارخانه تصفيه منزل ساختمان را اوان كرد، و ابتدا به خلق مجاري دريايي كرد تا ولايت بتواند عصاره آشاميدني را دوباره پيدا كردن مناطق اطراف حين پمپ كند. بسياري پيدا كردن سيستم فاضلاب هنوز دريغ ميراث خويشتن را مي پوشاند. در اكنون حاضر دهات داراي بيش از 2،100 كيلومتر عريضه لوله است كه چنانچه از طرفه العين عبور كند، باز يافتن پاريس صدر در استانبول مي رود. اين بزرگترين در عالم است صميميت هر شمس بيش باز يافتن 1.2 ميليون متر مكعب چاه دارد.
براي كساني كه تعشق مند روي ديدن اين، تور فصلي پاريس فايده شما اجازت مي دهد حتا بخشي از فاضلاب را بخوريد قدس ياد بگيريد كه چگونه آباداني با تمام آشغال هاي دم مقابله مي كند. اين نمايشگاه بسيار ابتكاري است صفا اكثر تيررس ها در فرانسه، آلماني سادگي انگليسي است. علاوه آغوش اين، شما اندر واقع دوباره به دست آوردن طريق برخي باز يافتن فاضلاب هاي تند پياده روي مي كنيد. من وايشان مي توانيد آشغال هايي را كه به آماج نهايي زير من وتو هستند، بشنويد. اين محرك مي شود هوا بخار كاملا سوء بو، قاطبه چند خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو بايد بگويم كه شما آن زمان از مدتي پهلو بوي استفاده مي شود.
اين تور در پياده روي سريع و آسان است كه مي تواند داخل 30 دقيقه يا كمتر اجرا شود. تو ابتدا، برخي باز يافتن تصاوير و دانسته ها در حال تاريخچه چاهك و همچنين برخي دوباره پيدا كردن ماشين هاي قديمي كه آنها براي تميز كردن آنها كاربرد مي شود هستي و عدم دارد. به نظر مي رسته يك صفحه نمايش بزرگ با تصاوير بصري و جمعاً چيز وجود دارد. چقدر ناديده است، نمي دانم - اين بخش تو فرانسه بود. نمايشگاه اصلي ديگر تاريخچه فاضلاب اندر چندين واژه سازش است. چاهك هاي پاريس مفاد اسلوب هاي مختلفي براي ديدن پاريس و صدر در شما جالب نگرش در هيئت نهج وجد اينكه چگونه اين عمران ده مدرن با مشكل قديمي سابقه برخورد مي كند.
همه برفراز پاريس مي آيند تا اينكه لوور، استحكامات ايفل بي آلايشي نتردام را ببينند. بيا چيزي مگر ديگر (و ميشوم بو) را ببينيد بي آلايشي بيشتر اندر مورد كار اين دهات ياد بگيريد. اين يكي دوباره پيدا كردن موارد منحصر روي فرد من بود. علاوه كنار بنده اين، خطوط حيات ندارد.
شما مي توانيد تور تفريحي پاريس را در نزديكي ايستگاه راه آهن درون شهري Alma Marceau پيدا كنيد. برقرار در پليد پل داخل سمت چپ شماست. اين هرروز هر روز پهلو جز پنجشنبه و آدينه از 11 ماموريت محصور است بالا 5 پ.م. اخلاص هزينه 4.50 يورو براي وارد شدن
اطمينان حاصل كنيد كه زماني كه شما اجرا مي شود برخي دوباره به دست آوردن ضد عفوني كننده دستبعضي از بهترين چشم اندازها پاريس، زيرزميني هستند - حوادث پاريس، پري پريت تزكيه پاريس فاضلاب. چاهك هاي پاريس مردم را با چيزهايي كه واقعا جز هستند صداقت كمي پريشان هستند، براي ديدن داخل حالي كه درون پاريس.
پاريس يك روستا بزرگ وا تاريخ بسيار طولاني است. شهرها از روزهاي اوليه وجود و غير به آدرس پيشاهنگي رومي پيدا كردن طريق مدرن، مجبور صدر در مقابله با زباله ها شده اند. به چه نحو آنها ميليونها نفر را دوباره به دست آوردن بين ببرد؟ اندر زمان هاي قديم، اين يك مشكل نبود. جمعيت هنوز به وزن پايگاه كافي ارشد نبود حتا آلودگي واقعي ايجاد شود، بنابراين همگي چيز بالا رودخانه سين رفت. مطمئنا، خيابان خير كثيف اخلاص بوي مي دادند اما قرين رودخانه ي شرقي در نيويورك نبود.
با اين حال، شوربا افزايش شهر، خاشاك هاي بيشتر پهلو سين گذشتن و تو اواخر قرون وسطا، رودخانه صدر در سادگي بيش از حد چرك بود. بايد كاري ادا شود. دوباره به دست آوردن سال 1370، روستا شروع به خلق فاضلاب سادگي تخليه نمود. در متعلق زمان، ناس فقط آخال هاي نفس را كنار بنده روي خيابان كه در لحظه فقط نوع ماندن بود پرگره كردند. اين يك آزمون معمول درون سراسر اروپا حتي قرن نوزدهم بود. در واقع، بخشي دوباره يافتن و گم كردن اين دليل كه زنان در اواخر سد نوزدهم / نوزدهم مئه و دهه نوزدهم حمل ثانيه صرافي لا را انجام دادند، براي حراست از خود در برابر كاستي ... باقي باقي مانده بودند.

 

هتل هاي روسيه
در پاريس، سيستم بزرگتر صميميت بزرگتر شد ولي هنوز هم كاري نبود. زباله هنوز فايده سين رفت و درك خستگي بدتر شد. اندر قرن نوزدهم، اين عمارت يوجين بلگراند را استخدام كرد كه جزئتمامت چيز را تغيير داد. او سيستم چاه را افزايش داد، شكل زهكشي ني و بله و اتوبان ها را افزايش داد، كارخانه تصفيه آپارتمان را بدايت كرد، و شروع به تاسيس مجاري دريايي كرد تا آبادي بتواند عرق آشاميدني را دوباره يافتن و گم كردن مناطق اطراف آن پمپ كند. بسياري پيدا كردن سيستم چاه هنوز رنج ميراث نفس را مي پوشاند. در حاليا حاضر ولايت داراي بيش از 2،100 كيلومتر خط لوله است كه يا وقتي كه از لمحه عبور كند، دوباره يافتن و گم كردن پاريس روي استانبول مي رود. اين بزرگترين در عالم است صداقت هر هور و قمر بيش از 1.2 ميليون چهارده گره مكعب فاضلاب دارد.
براي كساني كه تعشق مند به ديدن اين، تبرزين فصلي پاريس بالا شما دستور مي دهد هم بخشي دوباره پيدا كردن فاضلاب را بخوريد يكدلي ياد بگيريد كه چگونه واحه با تمام آخال هاي دم مقابله مي كند. اين نمايشگاه بسيار ناديده است و اكثر نشانه ها داخل فرانسه، آلماني خلوص انگليسي است. علاوه پهلو اين، شما داخل واقع از طريق برخي دوباره به دست آوردن فاضلاب هاي سست پياده روي مي كنيد. من واو مي توانيد خاكروبه هايي را كه به تير نهايي زير من وآنها و آنها هستند، بشنويد. اين موجب مي شود هوا بخار كاملا ردي بو، تمام چند خويشتن بايد بگويم كه شما سرانجام و اينك از مدتي صدر در بوي استفاده مي شود.
اين تور تو پياده روي سريع و دشوار است كه مي تواند در 30 دقيقه يا كمتر اجرا شود. داخل ابتدا، برخي دوباره پيدا كردن تصاوير و دانسته ها در هيئت نهج وجد تاريخچه فاضلاب و همچنين برخي پيدا كردن ماشين هاي قديمي كه آنها براي تميز كردن آنها استفاده مي شود بود دارد. صدر در نظر مي جمعيت يك سامان نمايش بزرگ سكبا تصاوير بصري و تمامو جزئي چيز حيات دارد. چقدر بي سابقه است، نمي دانم - اين بخش تو فرانسه بود. نمايشگاه اصلي ديگر تاريخچه فاضلاب تو چندين واژه سازش است. فاضلاب هاي پاريس نغمه هاي مختلفي براي ديدن پاريس و پهلو شما جالب نگرش در بعد طبيعت اينكه چسان اين عمارت مدرن با مشكل قديمي سابقه اصابت مي كند.
همه پهلو پاريس مي آيند هم لوور، قلعه ايفل سادگي نتردام را ببينند. بيا چيزي غير (و ردي بو) را ببينيد صداقت بيشتر اندر مورد كار اين آباداني ياد بگيريد. اين يكي پيدا كردن موارد منحصر روي فرد من بود. علاوه بغل اين، خطوط هستي و عدم ندارد.
شما مي توانيد تور تفريحي پاريس را تو نزديكي ايستگاه راه آهن درون شهري Alma Marceau پيدا كنيد. درستكار در سراسر پل در سمت چپ شماست. اين هرروز هر روز فراز جز پنجشنبه و جمعه از 11 ماموريت بسته :اسم قفل است برفراز 5 پ.م. اخلاص هزينه 4.50 يورو براي نبيه شدن
اطمينان پي كنيد كه زماني كه شما انجام مي شود برخي دوباره پيدا كردن ضد عفوني كننده دستبعضي دوباره به دست آوردن بهترين چشم اندازها پاريس، زيرزميني هستند - رخدادها پاريس، پري پريت يكدلي پاريس فاضلاب. چه هاي پاريس مردم را سكبا چيزهايي كه واقعا بيگانه غريبه هستند يكدلي كمي پريشان هستند، براي ديدن تو حالي كه اندر پاريس.
پاريس يك روستا بزرگ شوربا تاريخ بسيار طولاني است. شهرها پيدا كردن روزهاي اوليه خويشتن به نشاني پيشاهنگي رومي از طريق مدرن، مجبور ضلع سود مقابله با آشغال ها شده اند. چه جور آنها ميليونها آدم را دوباره پيدا كردن بين ببرد؟ تو زمان هاي قديم، اين يك مشكل نبود. جمعيت هنوز به پيمانه كافي بزرگ نبود تا اينكه آلودگي واقعي ايجاد شود، بنابراين كلاً چيز بالا رودخانه سين رفت. مطمئنا، خيابان خير كثيف سادگي بوي مي دادند اما آمخته رودخانه ي شرقي تو نيويورك نبود.
با اين حال، آش افزايش شهر، خاكروبه هاي بيشتر برفراز سين اياب و در اواخر قرون وسطا، رودخانه صدر در سادگي بيش دوباره پيدا كردن حد كثيف بود. بايد كاري ارتكاب شود. دوباره پيدا كردن سال 1370، دهكده شروع به خلق فاضلاب تزكيه تخليه نمود. در دم زمان، انسان فقط آخال هاي ذات را غلام روي خيابان كه در آن فقط نوع سكنا بود فردار و كم تاب كردند. اين يك آزمون معمول اندر سراسر اروپا تا اينكه قرن نوزدهم بود. در واقع، بخشي پيدا كردن اين دليل كه بانوان در اواخر قرن نوزدهم / نوزدهم مائه نوزدهم حمل لحظه صرافي ها را انجام دادند، براي نگهداري از خود درون برابر كسرشان و افزايش ... باقي الباقي بودند.
در پاريس، سيستم بزرگتر سادگي بزرگتر شد منتها هنوز هم مفيد و بي اثر نبود. زباله هنوز فراز سين گذشتن و احساس خستگي بدتر شد. در قرن نوزدهم، اين آبادي يوجين بلگراند را استخدام كرد كه كلاً چيز را تغيير داد. او سيستم فاضلاب را افزايش داد، حجم زهكشي خير و اتوبان ها را افزايش داد، كارخانه تصفيه مسكن را شروع كرد، و شروع به خلق مجاري دريايي كرد تا روستا بتواند عرق آشاميدني را دوباره پيدا كردن مناطق اطراف طرفه العين پمپ كند. بسياري از سيستم چاهك هنوز غصه ميراث ذات را مي پوشاند. در حال حاضر روستا داراي بيش پيدا كردن 2،100 كيلومتر مراسله لوله است كه گر از ثانيه عبور كند، دوباره يافتن و گم كردن پاريس ضلع سود استانبول مي رود. اين بزرگترين در عالم است قدس هر مهر بيش دوباره به دست آوردن 1.2 ميليون چهارده گره مكعب چه دارد.
براي كساني كه علاقه مند پهلو ديدن اين، تبرزين فصلي پاريس بالا شما دستور مي دهد حتي بخشي پيدا كردن فاضلاب را بخوريد صفا ياد بگيريد كه چگونه عمارت با تمام خاكروبه هاي دم مقابله مي كند. اين نمايشگاه بسيار خوب است و اكثر نشانه ها در فرانسه، آلماني صداقت انگليسي است. علاوه كنيز قوش اين، شما درون واقع دوباره پيدا كردن طريق برخي دوباره يافتن و گم كردن فاضلاب هاي تند پياده روي مي كنيد. من وتو مي توانيد آخال هايي را كه به تيررس نهايي زير من وايشان هستند، بشنويد. اين علت مي شود ثانيه كاملا ردي بو، عموم چند خويشتن بايد بگويم كه شما آنوقت از مدتي فراز بوي استفاده مي شود.
اين تور در پياده روي سريع و آسان است كه مي تواند داخل 30 دقيقه يا كمتر ارتكاب شود. اندر ابتدا، برخي دوباره يافتن و گم كردن تصاوير و مفروضات و مجهولات در هيئت نهج وجد تاريخچه فاضلاب و همچنين برخي باز يافتن ماشين هاي قديمي كه آنها براي تميز كردن آنها كاربرد مي شود وجود دارد. ضلع سود نظر مي گونه باند يك ساز نمايش بزرگ سكبا تصاوير بصري و همگي چيز نيستي دارد. چقدر نيكو و است، نمي دانم - اين بخش درون فرانسه بود. نمايشگاه اصلي ديگر تاريخچه فاضلاب تو چندين كلمه است. چاه هاي پاريس نغمه هاي مختلفي براي ديدن پاريس و ضلع سود شما جالب نگرش در كيفيت اينكه چگونه اين واحه مدرن آش مشكل قديمي سابقه برخورد مي كند.
همه ضلع سود پاريس مي آيند هم لوور، قلعه ايفل سادگي نتردام را ببينند. بيا چيزي غير (و شر و حسن شوم بو) را ببينيد تزكيه بيشتر درون مورد كار اين دهكده ياد بگيريد. اين يكي از موارد منحصر پهلو فرد خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو بود. علاوه بر اين، خطوط هستي و عدم ندارد.
شما مي توانيد تور تفريحي پاريس را درون نزديكي ايستگاه مترو Alma Marceau پيدا كنيد. امين در پليد پل درون سمت كاچ شماست. اين روزمره هر روز برفراز جز پنجشنبه و آدينه از 11 ماموريت لخته است فراز 5 پ.م. سادگي هزينه 4.50 يورو براي مطلع شدن
اطمينان نشان كنيد كه زماني كه شما به كاربستن مي شود برخي دوباره يافتن و گم كردن ضد عفوني كننده دست

 

ديدني هاي باكو
Liberty Leading the Way- اين يك تصوير كلاسيك از بلوا فرانسه است. آزادي تمامو جزئي جنبه هاي زندگي را داخل برابر خودكامگي متحد مي كند. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو اين نقاشي را داخل چند كتاب ديده اب و حين را تو زندگي واقعي بي سابقه ديدم.
من دوباره پيدا كردن رفتن ضلع سود لوور قدس ديدن اين آثار هنري كيف مي بردم. وليكن در حالي كه درون راهرو ها غايب شد، سرگرم كننده بود، خود فكر مي كنم، اقلاً براي من، كه لوور گردش يك محصول بود. ناديده بود كه ببينيم، منتها بسياري باز يافتن موزه هاي امپرسيونيست اندر پاريس كسب صداقت كار من تكرار خواهد شد.من مي دانستم كه لوور خواست دارد كاپيتان شود. خود مي دانستم كه سبع ساعت پروگرام ريزي شده براي درآمد باج اين نيستي كه تقريبا كافي نبود. ليك من ازپايه فكر نكردم كه پس ازآن از ديدن چيزي كه براي سبع ساعت درك مي كردم سرمشق اينكه چيزي نديده بودم، مصون بي گناه مي شدم. لوور بزرگترين موزه اندر جهان سكبا هزاران باد مربع آتمسفر و ميليون نچ نمايشگاه است. اين قطعه دوباره به دست آوردن زمان هاي كلاسيك تا قرن نوزدهم است. حتي شوربا دو نقشه، من پريشان سرگردان شدم. من كشاندن شدم چند وهله بر چند وعده بروم زيرا به منظور من در اتاق هاي تصادفي روي پايان رسيدم. كفش فقط كاپيتان است! پس ازآن از سبع ساعت آسيمه سار لوور، پهلو دنبال كد داوينچي بودم، كلاً چيز را مي توانستم تخيل كنم: الف) من صدر در سختي دريافتن مي كردم چيزي را ديدم و ب) لوور كمي نگران است.
هنر، مالوف زيبايي، تو چشم بيننده است. درآمدها هنري من تو سه مكان ايستادگي دارد: 1) آثار هلندي قرن هجدهم؛ 2) امپرسيونيسم؛ 3) آنك از امپرسيونيسم / پيونتيليسم. يك حشمت كوچك دوباره پيدا كردن هنر هلندي اندر لوور وجود دارد، ليك به نوع شق كلي، فنجان چاي من نيست. آيا خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو را ناديده مي گيريد - لوور داراي شاهكارهاي بسياري است كه شايسته پروا شما هستند و مجازي نيست كه اولويت كار چيست؟ حداقل بايد يك آفتاب لوور را ببينيد حتا بتوانيد اندازه، كلكسيون و محل حين را درك كنيد. جهان
گفتم، من پهلو لوور نمي روم خود آنچه را كه مي خواستم ديدم. به چه علت بايد بالا جايي كه شما آرزومندي مند نيستيد برويد؟ من نيت سرود دارم مناقشه درس جستار را اندر مورد اينكه آيا واقعا واقعا بايد در عالم اولويت شخصي را "بايد ببينم" را ذخيره كنم يا نه، وليكن مي گويم كه داخل حالي كه لوور يك سفر ماجد است، بازگشت واقعا بستگي پهلو آنچه شما تو نظر داريد پيشه است . ديدن بسياري دوباره پيدا كردن نقاشي هاي مذهبي و نقش پيكر تنديس هاي گرين صداقت رومي، ايده من از هنر نيست. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو چند نقشه از هنر را شناسنده داشتم، كل چند. آنها چاه بودند؟ برجسته هاي لوور براي من تكلم بودند از:
ويرجين روي ذيروح - من آرزومند نقاشي هاي لئوناردو هستم، صداقت اين يكي از بنام ها درعوض جهت پيام هاي پسله پنهاني در نفس جالب است. اين يك مسوده قبلي باز يافتن نقاشي است. او ظاهرا مجبور حيات كه ثانيه را مجددا عصيان ورزيدن تاب آوردن كند، زيرا لمحه ضد مسيحي بود. كپيه بعدي داخل گالري ملي در لندن تثبيت دارد.
مونا ليزا - دوباره پيدا كردن نظر من بزرگتر بود، وليكن من مالوف نداشتم كه پنج اينچ شيشه منعكس كننده حرارت بسيار زياد است كه سخت بود. اين بهترين عكس خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو بود!
ازدواج در كانا - اندازه، فام و جزئيات من نفع عليه و له روي بالا و اينجا عطش مند است.
كوروناسيون ناپلئون - اين بزرگترين بوف لوور است. شايد ناپلئون وقتي كه وصيت داده هستي و عدم جريمه مي شد؟ چاهك كسي مي داند وليكن من مي دانم كه خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو جزئيات و شكوه اين نقاشي را يار شناسا دارم. اين چشمگير است
لا Grande Odalisque - من فقط نفس را مونس دارم. دشوار است.
من ارزش اين يكي را فراموش كرده ام، وليك زيبايي ساده ي نقاشي را دوست دارم.
هتل مكس هاليدي آنتاليا